1394/11/11 ۰۹:۳۹
سیویکمین جشنواره موسیقی فجر درحالی طی روزهای آتی فعالیت خود را شروع میکند که امسال نیز بهتبع سالهای اخیر، حسن ریاحی، دبیری این دوره از جشنواره را بهعهده گرفته است. ریاحی در کارنامه خود ساخت قطعات متعددی را ثبت کرده که از معروفترین آنها میتوان به قطعه «آب زنید راه را» اشاره کرد. با دبیر این دوره از جشنواره موسیقی فجر که در حالحاضر مدیرگروه موسیقی دانشکده هنر ومعماری نیز هست درباره کموکیف جشنواره امسال به گفتوگو نشستهایم.
آزاده صالحی- سیویکمین جشنواره موسیقی فجر درحالی طی روزهای آتی فعالیت خود را شروع میکند که امسال نیز بهتبع سالهای اخیر، حسن ریاحی، دبیری این دوره از جشنواره را بهعهده گرفته است. ریاحی در کارنامه خود ساخت قطعات متعددی را ثبت کرده که از معروفترین آنها میتوان به قطعه «آب زنید راه را» اشاره کرد. با دبیر این دوره از جشنواره موسیقی فجر که در حالحاضر مدیرگروه موسیقی دانشکده هنر ومعماری نیز هست درباره کموکیف جشنواره امسال به گفتوگو نشستهایم. جشنواره موسیقی فجر تا چند روز دیگر وارد سیویکمین دوره میشود، با توجه به اینکه در سالهای اخیر دبیری این جشنواره را به عهده داشتهاید خروجی آن را بهعنوان مهمترین رویداد سال در عرصه موسیقی چطور ارزیابی میکنید؟ از نظر من جشنواره به دو بخش تقسیم میشود، یک بخش جشنملی است که با دههفجر مصادف میشود و مردم به جشنواره میآیند تا کنسرتهای هنرمندان مختلف را ببینند و لذت ببرند. طبیعی است که در این بخش باید تمهیداتی صورت بگیرد که برنامهها از بخش ارکستر سمفونیک تهران گرفته تا پاپ و نواحی و کودک براساس سلایق مردم تنظیم شود. بخش دیگر هم قسمت فرهنگی جشنواره است که به شخصه هرسال بر این بخش تأکید زیادی داشتهام. طی سالهای اخیر دو حیطه استعدادهای درخشان و نسلی دیگر به این بخش اضافه شدند که توانستند به پرباری جشنواره موسیقی اضافه کنند، زیرا بخشی بود که اصولا مبنا و اهدافش بر حمایت و تشویق هنرمندان جوان بود. البته برخی بر این باورند که جشنواره در این وادی آنطور که باید در سالهای اخیر عملکرد موفقیتآمیزی نداشت؟ درست است، دلیلش هم این بود که هنرمندان جوانی که در این بخشها شرکت میکردند و در طول جشنواره به خاطر ارایه آثارشان مورد تشویق و حمایت قرار میگرفتند، بعد از اتمام جشنواره به امید خدا رها میشدند. اگرچه سال گذشته نیز به این مسأله اشاره کردم که نباید پشتیبانی از هنرمندان جوان فقط محدود به زمان جشنواره موسیقی فجر بماند، بلکه این حمایتها باید پس از جشنواره هم ادامه داشته باشد. زیرا میدیدم که چه جوانان مستعدی در این وادی فعالیت میکنند و حیف است که بعد از جشنواره دیگر سراغی از آنها گرفته نشود و به آن شکلی که شایسته است به فعالیتهایشان مجالی برای اجرا و بیشتر دیدهشدن داده نشود. فکر میکردم یکی از راههایی که میتواند در حمایت این گروه از هنرمندان جوان نقش داشته باشد، این است که به آنها کار سفارش داده شود و در ازای آهنگهایی که میسازند حقالزحمهشان پرداخت شود. به این شکل جوانان هم انگیزه بیشتری برای فعالیت پیدا میکنند و احساس میکنند تحصیلات و تجربهای که در وادی موسیقی به دست آوردهاند بههدر نرفته و از سویی دیگر، عرصه موسیقی ما به واسطه ورود آثار جوانان و خلاقیتی که آنها در کارهایشان بهکار میبرند رنگوبوی تازهای به خود خواهد گرفت. بهویژه اینکه در سالهای اخیر تعداد نوازندگان مستعد افزایش یافته است، خاصه زنان نوازنده به نسبت قبل بیشتر شدهاند یا همینطور تعداد نوازندگان در بخش سازهای زهی در قیاس با سالهای قبل بیشتر شده است که در نوع خود جای خوشبختی دارد، طبیعی است که میتوانیم از چنین ظرفیت گستردهای بهره ببریم. ولی خب! همانطور که در سوال هم اشاره کردید، دو بخش نسلی دیگر و استعدادهای درخشان نتوانست آنطور که انتظار میرفت عملکرد موثری داشتهباشد. شاید به این دلیل که در این زمینه حمایت و همکاری نهادهای دیگر هم لازم بود که میسر نشد. به همین خاطر است که میبینیم به دلیل فراهمنبودن شرایط برای فعالیت موسیقایی، هرسال تعداد زیادی از فارغالتحصیلان این رشته به جای آنکه جذب ارکسترها شوند به تدریس در آموزشگاهها میپردازند یا مشاغل دیگری را برای خود درنظر میگیرند. درحالیکه درست این است که به یک نوازنده در طول سال، دو تا سه کار پیشنهاد شود، او آن کارها را ارایه دهد و در طول یکسال دیگر دغدغه امرارمعاش نداشته باشد ولی این شرایط فعلا فراهم نشده است. سال گذشته که بازهم شما دبیری جشنواره موسیقی فجر را بهعهده داشتید با شما گفتوگویی داشتم، در آن گفتوگو به این مسأله اشاره کردید که تأسیس کانون موسیقیدانان جوان میتواند در جذب هنرمندان جوان و بسترسازی برای فعالیت بیشتر آنها مثمرثمر واقع شود، اما یکسال گذشت و این کانون هم راهاندازی نشد، با وجود آنکه بر راهاندازی این کانون تأکید داشتید چرا صورت نگرفت؟ تصورم بر این بود که این کانون میتواند در پیشبرد فعالیت نوازندگان جوان نقش بسزایی داشته باشد. حتی وقتی پیشنهاد چنین کانونی مطرح شد، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که در آن جلسه حضور داشتند، این پیشنهاد را پذیرفتند و تا حدودی هم در این زمینه پیش رفتیم. منتهی مسأله این است که من یک فرد دانشگاهی هستم و طبعا به تنهایی نمیتوانم در محققکردن این وعده موثر باشم. منظورم این است که راهاندازی چنین کانونی طبعا نیازمند بودجه و مکان و امکانات مناسب است. ولی واقعیت این است که درحالحاضر شرایط اقتصادی مطلوب نیست و طبیعی است که محققشدن طرح و برنامههایی از این دست به تعویق بیفتد. امیدوارم چرخ اقتصادی رونق بیشتری بگیرد تا بتواند در تسریع به بار نشستن برنامههای فرهنگی هم موثر باشد. بهنظر شما عملکرد جشنواره موسیقی فجر در این سالها راضیکننده بوده است یا فقط ٣٠ دوره برگزار شده که شدهباشد؟ تصور میکنم پاسخ این سوال نزد مردم و منتقدان است. خود شما بهعنوان فردی که وظیفه اجرایی و دبیری این جشنواره را به عهده داشتهاید چه فکر میکنید؟ بهنظرم تا جایی که بودجه و امکانات اجازه داده، در این سالها تلاش بر آن بوده است که به کیفیت توجه بیشتری شود، روی این اصل من به جشنواره معدل قبولی میدهم. ولی همانطور که اشاره کردم، برگزاری رویدادهای فرهنگی به امکانات مالی بستگی دارد. بهعنوان مثال، برای آنکه بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر قوت بیشتری به خود بگیرد، به بودجه بیشتری احتیاج هست تا از هنرمندان جهانی برای حضور در این بخش دعوت شود ولی با تمام این تفاسیر عملکرد جشنواره را در این سالها خوب ارزیابی میکنم. یعنی فکر میکنم به فراخور شرایط مالی و اقتصادی که در اختیار داشته، توانسته کارنامه مطلوبی ارایه دهد. امسال دو بخش استعدادهای درخشان و نسل دیگر که شما هم در لابهلای صحبتهایتان به آن اشاره کردید از جشنواره حذف شده است، خود شما فکر میکنید جشنواره چقدر از فقدان این دو بخش ضربه میخورد؟ اصلا فقدان این دو بخش در جشنواره احساس میشود؟ امسال در قیاس با سالهای قبل، جشنواره قصد دارد به تجربههای تازهتری بپردازد، حالا باید جشنواره شروع شود تا ببینیم این تجارب چطور عمل میکنند. هرسال در جشنواره شاهد حضور هنرمندان و گروههایی از اقصینقاط کشور هستیم، اگر بخواهید درباره تاثیرات تمرکززدایی در جشنواره صحبت کنید چه میگویید؟ امسال هم بهتبع سالهای گذشته، تعدادی از هنرمندان از استانهای مختلف کشور در جشنواره دعوت شدهاند، منتهی در مقایسه با سالهای قبل گسترده نیست، یعنی همانطور که گفتم فرم جشنواره تاحدود زیادی در سیویکمین دوره تغییر کرده و قصد دارد به فرمت جشنوارههای بینالمللی نزدیک شود. البته چارچوب جشنواره همان است که بود ولی امسال شاهد تغییراتی در برخی از بخشهای آن هستیم. بهطورکلی درباره جشنواره امسال میتوانم بگویم، برنامههای خوبی در این دوره گنجانده شدهاست و همینطور شاهد حضور هنرمندان خوبی خواهیم بود. بههرحال باید این تجربه جدید پیش بیاید تا ببینیم جشنواره با این سبک جدید چطور سنجیده میشود. باتوجه به اینکه خود شما یکی از افرادی بودهاید که همیشه در شوراهای سیاستگذاری و برنامهریزیهای جشنواره حضور داشتهاید، هیچوقت سعی کردهاید به گرتهبرداری از جشنوارههای بینالمللی برای بهبود کیفی جشنواره موسیقی فجر بپردازید؟ منظورم این است آیا میشود مثلا یک جشنواره خارجی را که خوب هم عمل میکند و در نظر هنرمندان و مردم موفق است، الگویی برای جشنواره موسیقی فجر قرار دهیم؟ ببینید جشنوارههای خارجی بهجای خود، ما باید پیش از هرچیز جشنوارهای درست کنیم که با شرایط اجتماعی و فرهنگی خودمان همخوانی داشته باشد. امروز جشنوارههای متعددی در کشورهای مختلف جهان برگزار میشوند که در مقایسه با جشنوارههای ما از پیشینه طولانیتری هم برخوردارند، اما با جشنوارهای که ما برگزار میکنیم تفاوتهای زیادی دارند، زیرا مسائلی که ما در عرصه موسیقی با آن سروکار داریم را ندارند. ما هنوز در موسیقی با مرزبندیها و محدودیتهایی مواجه هستیم، بنابراین نمیتوانیم جشنواره موسیقی را به لحاظ فرم و محتوا به آن جشنوارهها شبیه بدانیم یا حتی به قول شما از آنها گرتهبرداری کنیم. باید جشنوارهای برگزار کنیم که با شرایط روز جامعه مطابقت دارد، اگرچه تلاشها بر این است که جشنوارهای مثل جشنواره موسیقی فجر هر سال به نسبت سال گذشته حرفهایتر عمل کند، تلاشها هم در این سالها بر این مسأله استوار بوده است. تجربه امسال هم به ما در این زمینه کمکهایی خواهد کرد. در همهجای دنیا شرایط به این شکل است که دولت خود را از مداخله در رویدادهای فرهنگی- هنری کنار کشیدهاست، حتی گاه میبینیم دیگر تأمین بودجه هم بهعهده دولت نیست، شهرداریها و نهادهای فرهنگدوست هستند که این وظیفه را تقبل میکنند، یا قشر فرادست جامعه، هزینههای یک رویداد فرهنگی را میپذیرند (البته میدانم در مالیات آنها به این خاطر تخفیف داده میشود) با اینحال فکر میکنید اگر در کشور ما فعالیت بخشخصوصی در این زمینه پررنگ شود چهتاثیری میتواند در کیفیت برنامههای فرهنگی و بهطور مشخص، جشنواره موسیقی فجر داشته باشد؟ طبعا ورود بخشخصوصی و حمایتهایش میتواند تاثیرگذار باشد. در سالهای اخیر ما شاهد مشارکت برخی از نهادها و موسسات در عرصه هنرهای تجسمی بودهایم. بهعنوان مثال، بعضی بانکها به خرید آثار هنرمندان پرداختهاند که در نوع خود حرکت ارزندهای قلمداد میشود و من امیدوارم روزی فرابرسد که در موسیقی هم شاهد چنین حمایتهایی باشیم و سرمایهگذاریهایی در موسیقی صورت بگیرد. البته مسألهای که در این وادی وجود دارد، این است که اسپانسر وقتی مبلغی را برای برگزاری یک رویداد یا کنسرت اختصاص میدهد، دایم به فکر بازگشت سرمایهاش در بازه زمانی کوتاهمدت است. درحالیکه در کشورهای دیگر اینطور نیست، یعنی همانطور که اشاره کردید، بخشخصوصی به حمایت مالی از جشنوارهها و گروههای موسیقی میپردازد بیآنکه چشمداشتی برای بازگشت سرمایه خود داشتهباشد، درازا، دولت در مالیات آن تخفیف میدهد و این یک مزیت محسوب میشود. در موسیقی ایران، اسپانسر به آن شکلی که باید، وجود ندارد. البته در بخش پاپ، اسپانسر زیاد است، چون میداند موسیقی پاپ درقالب کنسرتی که برگزار میشود برآیند درآمدزایی خواهد داشت. ولی در بخش موسیقی کلاسیک ایرانی همیشه این مشکل یعنی کمبود اسپانسر وجود داشته است، درحالیکه بخشخصوصی در همهجای دنیا در شاخههای فرهنگی- هنری بهویژه، موسیقی حضور پررنگ دارد. برای نمونه میتوانم از ارکستر سمفونیک فیلادلفیا نام ببرم که بیش از دوهزار اسپانسر دارد. ولی در ایران اسپانسری که تمایل به حمایت از موسیقی کلاسیک ایرانی داشته باشد بهندرت به چشم میخورد. این را میدانم که محقق شدن این مسأله در ایران نیازمند فرهنگسازی و سازوکارهایی است، اما این فرهنگسازی چطور باید صورت بگیرد؟ خب! بهنظرم الان دیر شده است، انسان امروز خیلی گرفتار تکنولوژی است. درواقع ذهنش تبدیل به سوپرمارکت بزرگی شده و فرصت اندیشیدن ندارد. در شرایط کنونی، این رسانهها و دنیای مجازی هستند که آدمها را اداره میکنند. همه ما از صبح که از خواب بلند میشویم تا شب گرفتار دنیای مجازی شدهایم و مجالی برای اندیشیدن پیدا نمیکنیم. تکنولوژی به زندگی ما ورود کرده و ما از این رهگذر، چیزهایی را به دست میآوریم و چیزهایی را هم از دست میدهیم. تکنولوژی صرفنظر از مزایا و امکاناتی که دارد هنر را هم محدود کرده است، البته این مسأله فقط مختص ایران نیست، درحالحاضر در همهجای دنیا همین است. از همه مهمتر این است که انسان امروز عطش گذشته را ندارد. زیرا همهچیز در دسترس او است. زمانی بود که ما برای شنیدن قطعه محبوبمان که یک روز در هفته از رادیو به مدت یکربع پخش میشد، باید یک هفته منتظر میماندیم، امروز فرد میتواند آهنگهای مورد علاقه خود را روی فلشمموری بریزد و ساعتها آنها را گوش کند، بیآنکه مجبور باشد در این ترافیک به فلان کنسرت برود، مگر اینکه کنسرتی که قرار است برگزار شود، حرف تازهای برای گفتن داشته باشد که آن هم نیست. یعنی میبینیم اغلب کارها شبیه هم شدهاند و خلاقیت به آن شکلی که باید دیگر وجود ندارد. این هم تقصیر تکنولوژی است یا راحتطلبی و تمایل بهتقلید؟ امروز چندان که اشاره کردم در شاخه موسیقی کلاسیک ایرانی با مشکلات زیادی مواجه هستیم. جوانان زیادی هرسال در این شاخه از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند بیآنکه بازار کاری برایشان فراهم باشد. مسأله موسیقی از جشنوارهها فراتر است، نفس برگزاری جشنواره به خودی خود مطلوب و ارزنده است، مسأله این است که بعد از اتمام جشنوارهها باید یک جور آیندهنگری درباره هنرمندان جوان صورت بگیرد تا آنها هدایت، تشویق و حمایت شوند، به تولید آثار جدید روی بیاورند، از نظر معاش تأمین شوند و... ولی واقعیت این است جوانان امروز از موسیقی ملی خود فاصله گرفتهاند. و چهبسا آن را نمیشناسند؟ درست است، من هم با شما همعقیده هستم که برخی از جوانان حتی به موسیقی ملی خود آشنایی کافی ندارند و آن را نمیشناسند. درصورتیکه از معدود کشورهایی هستیم که پیشینه طولانی و درخشان در این زمینه داریم و از همه مهمتر، تنوع اقوام داریم که هنرمندان جوان میتوانند برای خلق آثارشان از ظرفیت این وادی بهره بگیرند اما همانطور که اشاره کردید این شناخت کمتر نسبت به زوایای موسیقی ملی ایران نزد نسل جوان وجود داشته است. البته نمیتوان همه تقصیرات را هم به گردن نسل جوان انداخت، بهنظر شما ممکن است یک دلیل اینکه در موسیقی با چنین مشکلاتی مواجه هستیم بهخاطر این بودهباشد که موسیقی در کشور ما، چندان که باید بهرسمیت شناخته نشده و همیشه با موضعگیریهای ضدونقیضی توأم بوده است، یعنی غالبا شاهد نگاههای سلیقهای به موسیقی بودهایم تا اصولی؟ دقیقا. یک بخش هم به این مسأله که اشاره کردید برمیگردد، به همین خاطر است که همیشه تاکیدم بر این بوده که نسل جوانی که در عرصه موسیقی فعالیت میکنند را باید مورد حمایت و توجه بیشتری قرار داد. اگر بتوانیم به جوانان کارهایی در ارتباط با موسیقی ملی سفارش دهیم، آنها بیش از پیش با این وادی آشنا میشوند. ولی من درحالحاضر این مسأله را بین جوانان نمیبینم. امروز حتی آثاری در این زمینه نوشتهشده ولی رابطهای با مردم برقرار نمیکند. شاید یک دلیلش این است که امروز مردم بهشدت درگیر مسائل امرارمعاش هستند؟ پس چرا درباره موسیقی پاپ اینطور نیست؟ شاید به این خاطر که مردم امروز بهنسبت قبل آسانپسندتر شدهاند، ذهنها مشغول و خسته است و برخی ترجیح میدهند موسیقی بشنوند از جنس دوستتدارمها و قربونتبرمها، نظر شما چیست؟ من هم موافقم که انسان امروز خسته است و ترجیح میدهد بهکلام ساده در موسیقی بسنده کند. بهنظرم در این زمینه اگر بتوانید با جامعهشناسان هم صحبت کنید شاید به نتایج خوبی دست یابید. یک سوال دیگر، امروز همه هنرمندان میخواهند جهانیشوند، اما جهانیشدن چطور میسر میشود؟ مسأله این است که امروز غرب هم حرف تازهای در زمینه هنر بهویژه، موسیقی ندارد. البته مسأله سینما جداست. آنها امروز به شرق فکر میکنند و میخواهند از رهگذر سبک فیوژن، پیوندی بین شرق و غرب برقرار کنند. در شرق منابع خوبی وجود دارد ولی ذوق، سلیقه و تکنیکی که باید به چشم نمیخورد، این مسأله هم میتواند از طریق همکاری و تبادلنظر با غرب صورت بگیرد، البته در این سالها شاهد چنین همکاریهایی هم بودهایم. امروز موسیقی هند درجهان مطرح شده است، فقط هم موسیقی آن نیست، در زمینه یوگا و مدیتیشن نیز همین است، یعنی کارهایی میکند که به بشر امروز کمک زیادی میکند. درباره موسیقی ایران هم باید بگویم اگر بتوانیم موسیقی عرضه کنیم که قابلترجمه باشد، میتوانیم بیشاز پیش به جهانیشدن دستیابیم ولی اینکه به تن موسیقیمان چه لباسی تن کنیم که در مخاطب خارجی هم اثرگذار باشد و او بپسندد، مهم است. در دوره جدید چشمانداز موسیقی ایران را چطور میبینید؟ من در بخش موسیقی کلاسیک زیاد امیدوار نیستم، چون مردم رابطهای با آن برقرار نمیکنند، فعلا فقط نگران این مسأله هستم.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید