به یاد پرویز ناتل‌خانلریِ شاعر / کامیار عابدی

1393/2/3 ۱۰:۳۱

به یاد پرویز ناتل‌خانلریِ شاعر / کامیار عابدی

پرویز ناتل خانلری (اسفند 1292 – شهریور 1369) ادیبی توانا بود و نثرنویسی برجسته. علاوه بر قلمروِ قلم و تحقیق، از اوایل دهه 1330 تا پایان پادشاهیِ محمّدرضا شاه (1359 – 1298)، بخشی از زندگی‌اش را در سرسرای سیاست، دولت یا حکومت گذراند: از دوستان امیر اسدالله علم (1357 – 1298) شمرده می‌شد و از فرهنگیان مورد وثوق شاه وقت. این ویژگی، هم در همان دوره و هم به ویژه، در دهه نخست انقلاب و جمهوری اسلامی، انتقادهای مختلفی را از وی موجب شد.

 

 

پرویز ناتل خانلری (اسفند 1292 – شهریور 1369) ادیبی توانا بود و نثرنویسی برجسته. علاوه بر قلمروِ قلم و تحقیق، از اوایل دهه 1330 تا پایان پادشاهیِ محمّدرضا شاه (1359 – 1298)، بخشی از زندگی‌اش را در سرسرای سیاست، دولت یا حکومت گذراند: از دوستان امیر اسدالله علم (1357 – 1298) شمرده می‌شد و از فرهنگیان مورد وثوق شاه وقت. این ویژگی، هم در همان دوره و هم به ویژه، در دهه نخست انقلاب و جمهوری اسلامی، انتقادهای مختلفی را از وی موجب شد.

 

1. پیش سخن

الف) پرویز ناتل خانلری (اسفند 1292 – شهریور 1369) ادیبی توانا بود و نثرنویسی برجسته. علاوه بر قلمروِ قلم و تحقیق، از اوایل دهه 1330 تا پایان پادشاهیِ محمّدرضا شاه (1359 – 1298)، بخشی از زندگی‌اش را در سرسرای سیاست، دولت یا حکومت گذراند: از دوستان امیر اسدالله علم (1357 – 1298) شمرده می‌شد و از فرهنگیان مورد وثوق شاه وقت. این ویژگی، هم در همان دوره و هم به ویژه، در دهه نخست انقلاب و جمهوری اسلامی، انتقادهای مختلفی را از وی موجب شد. گویا، خود تمایل داشت که آن را از سنخ همکاری آندره مالروِ (1976 – 1901) نویسنده با حکومت و دولت فرانسه بداند. با این همه، پس از دوره‌های مورد بحث، ناتل خانلریِ دولتمرد، به‌تدریج، رو به فراموشی رفت. بی‌شکّ، او در بخشی از مشاغل و سمت‌های رسمی‌اش به هدف‌های پُراهمیّت فرهنگی می‌اندیشید. علاوه بر این، وی در مقام میهن‌دوستی تجددخواه و پاکدست، از هیچ کوششی در راه شناخت، پژوهش و گسترش قلمرو زبان فارسی فروگذار نمی‌کرد.1

 

2. پرویز ناتل‌خانلریِ شاعر

ب) البتّه، نباید از یاد بُرد که وی در جوانی به عنوان شاعر شناخته شد.2 در واقع، مانند بسیاری از ایرانیان شاعر یا اهل ذوق، بسیار زود، شعر‌گویی را شروع کرد. صرف‌نظر از برخی نمونه‌های سنّت‌گرایانه، شعرهایش، از همان آغاز، در تداوم روند تجربه‌های نو‌ ـ سنّت‌گرایانه خویشاوندش، نیما یوشیج (1338 – 1276) در «افسانه» (1301) و برخی گویندگان دهه‌های‌ 1300 – 1290، مانند غلامرضا رشید یاسمی (1330 – 1275) و حتّی محمّدتقی بهار (ملک‌الشعرا: 1330 – 1265) قرار گرفت. تجدّد شعریِ ناتل خانلری با تلقّی رومانتیکِ صریح نسبت به عشق و طبیعت، از نگاه به شعر و ادب فرنگی تهی نبود: صادق هدایت (1330 – 1281) این دوست جوان خود را آلفرد دو موسه (1857 – 1810) می‌نامید. امّا، علایق سنّت خویانه شاعر جوان، اغلب، به تعدیل این نگاه می‌انجامید: «آب، آرام و آسمان، آرام»؛ «شب به یغما رسید و دست گشود»؛ «نغمه چنگم در این بزم ار نیامد دلپذیر»؛ «آن‌جا که جان پاکدلان بیمناک نیست»؛ «ای ناشناس، هیچ ز هستی رمیده‌ای»؛ «مه نیمشبان ز خواب برخاست»؛ «شب بود و هر چه بود سیاهی بود»؛ «ماه غمناک در این گلشن خضرا می‌گشت».

پ) این سروده‌ها، در چهارچوب روند تحوّل و تحویل شعر فارسی، از فضای سنّتی به قلمرویی نوسنّتی و آغاز نوگرای اعتدالی در دو دهه 1320 – 1310 درخور شناخت و سنجش است. ناتل خانلری در شماری از این سروده‌ها از مرداب و دریا و موج و ساحل و شب و درختان تصویرهایی پرداخته است. به احتمال زیاد، این‌گونه تصویرها، به ویژه با توجّه به اقامت کوتاه‌مدّت او در حدود نیمه دهه 1310 در استان گیلان، بازتاب‌هایی است از طبیعت شمال ایران. علاوه بر این، باید اشاره کرد که شعرهای تجدّدخواهانه رومانتیک او، به لحاظ زبان، نزدیک به سبک عراقی‌ست. در مقابل، در شماری درخور توجّه از دیگر شعرهای او گرایشی آشکار به سبک خراسانی یا دست کم، عناصری از این سبک دیده می‌شود. البتّه، این گرایش یا عناصر، گاه، با جلوه‌هایی تزیینی، طبیعت زبان را به حاشیه می‌راند. به نظر می‌آید که در ذهن شاعر، نوعی جدال پنهان میان زبان کهن با زبان معاصر از یک سو، و سبک خراسانی یا سبک عراقی از دیگر سو، وجود داشته است. بیت زیر از او شاید نمودی ناخودآگاه از همین معنی باشد:

«چامه فرّخی‌ات خوانم و شعر حافظ

از خراسان شکرت آرم و شهد از شیراز»

ت) امّا سروده شدن و نشر شعر «عقاب» در سال 1321 هم سبب شد تا تجربه‌های شعری او در مجموعه تاریخ یا «چهارچوب روند تحوّل و تحویل شعر فارسی» در عصر تجدّد محصور نماند و هم تلفیقی از گرایش دوگانه سبکیِ او به وجود آید. قالب این شعر «مثنوی» است. از این قالب، به سبب باز بودن دست شاعر در تغییر قافیه، در ادب فارسی، به فراوانی بهره بُرده شده است. ناتل خانلری در مثنوی 82 بیتی خود به نوعی باززایی در این قالب کهن توجّه نشان می‌دهد. چرا باززایی؟ از آن رو که او با الهام از حکایت الکساندر پوشکین (1837 – 1799) نه بر درون‌مایه‌هایی از موضوع‌های آشنا در ادب فارسی، نظیر عشق، عرفان، سرنوشت و مانند آن‌ها، بلکه بر شکلی از تعالی‌طلبی (فراجویی)، که در همسایگی تنزُّه‌طلبی (پاک‌جویی) قرار دارد، تأکید می‌کند.3 در این تعالی‌طلبی، از فعولُن‌های شاهنامه‌ای استفاده نشده است. درست است. امّا حالت جریان مکالمه میان عقاب و زاغ، ضرب‌آهنگ (نواخت موسیقیایی) حماسی و تأثیرگذاری را از طریق فعلاتن‌ها به خواننده منتقل می‌کند. علاوه بر این، در لحظه‌هایی چند، آوای سهولت و امتناع زبانی، از آن دست که در سروده‌های انوری (سده 6 ق)، سعدی (سده 7 ق) و ایرج میرزا (جلال‌الممالک: 1344 – 1291 ق) می‌شناسیم، در «عقاب» شنیده می‌شود. بدین ترتیب، گویی همه نیروی آفرینشگرانه ناتل خانلریِ شاعر در پیکره زبانی و معنایی این مثنوی تمرکز یافت. او در این هنگام بیست و نُه ساله بود. آغوش جهانِ مَنیعِ کلام بر او گشوده جلوه می‌کرد. «عقاب» حاصل این کامیابی بود:

«شهپر شاهِ هوا اوج گرفت

زاغ را دیده بر او مانده شگفت

سوی بالا شد و بالاتر شد

راست با مهر فلک همسر شد

لحظه‌ای چند بر این لوح کبود

نقطه‌ای بود و سپس هیچ نبود»

ث) امّا کامیابی «عقاب» هیچ‌گاه در زیست شعری‌اش تجدید نشد.4 در جست‌وجوی دلیل، علاوه بر دوگانگی سبکی، باید به علاقه ناتل خانلری به پژوهش‌های ادبی و زبانی از یک سو، و نگارش نثرِ غیرداستانی از دیگر سو اشاره کرد. این گرایش گریزناپذیر، شاید تا حدّی، عذرخواهِ دوریِ کمّی و کیفی او از شعرگویی باشد: در واقع، وی علاوه بر توانایی در تحقیق، نثر غیرداستانی را با وسواس، ظرافت و رسایی کم‌مانندی می‌نوشت. امّا شعر، به عکس، در اغلب تعریف‌ها، با رقص، شور و هیجان نسبت‌هایی آشکار دارد. بر این اساس، شاید دیگر نمی‌شد انتظار داشت که مردی با آن دقّت و یگانگی در سبک نثرنویسی، به لحاظ روحی و حسّی، تن به تُندآبِ ناخودآگاه شعری بسپارد. اگر هم می‌خواست، شاید نمی‌توانست. بنابراین، استواری کلاسی‌سیسم نثر در او جایگزین رقّتِ رومانتی‌سیسمِ شعر شد. البتّه، حسرتِ شعرگویی، به معنی دقیق کلمه، همواره در او باقی ماند. چرا که به قلم ناتل خانلری در آغاز مجموعه شعرهایش چنین خوانده‌ایم: «درباره شعر خود چیزی نمی‌توانم بگویم جز این که شعر و شاعری را بسیار دوست می‌داشتم و آرزویم این بود که شعرم بهتر از این باشد».

ج) چند نمونه از تلمیح‌ها یا تأثیرهای او از شعر و ادب قدیم و جدید فارسی، گویای برخی زمینه‌های زبانی، محتوایی یا شیوه ادبی اوست:

○ «گفتمش بوسه دهی گفت هنوز» شاید یادآور «خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم» از فرّخی سیستانی (سده 5 ق) باشد.

○ «نازکن ای که مرا هست به ناز تو نیاز» هم به لحاظ لحن، کلمه و وزن، یادآور بیتی پُرشهرت از همان شاعر است:

«آشتی کردم با یار پس از جنگ دراز

هم بدان عهد که با من نکند دیگر ناز»

○ «چنین بخواندم در یکی کهن دفتر»، از تأثیر مصراع منوچهری دامغانی (سده 5 ق) و برخی دیگر از شاعران کهن بیرون نمانده است: «چنین خواندم امروز در دفتری».

○ نمونه‌های متعدّد از تأثیر مستقیم لحن یا زبان غزل‌های سعدی، مولانا و حافظ در شعرهای وی دیده می‌شود.

○ «تن، خسته، دل، شکسته، نَفَس‌ها گسسته است» نیز، بی‌شک، برگرفته شده از بیت نشاط اصفهانی (سده‌های 12 و 13 ق) است:

«تن، خسته، دل، شکسته، نظر، بسته، لب، خموش

ای عشق هر چه‌ می‌رود از مدّعای توست»

○ از بیتی مانندِ

«ای پری پیکر، ای اختر صبح

وه چه رخساره زیبا داری»

و بیت‌های مانند آن، که شمارِشان اندک نیست، طنین زبان، تصویر یا لحن ایرج میرزا شنیده می‌شود.

○ «بنگر این کوه دیو بیماری‌ست» ما را به تعبیر و تصویر پُرشهرت بهار (ای دیو سپید پای در بند) راهنمایی می‌کند.

○ در شعر «نغمه چنگم»، شاید مانند ابوالقاسم لاهوتی (1335 – 1266)، سطرهایی را با وزنی دیگر در ساختار این شعر قرار می‌دهد.

○ شعر «راز نیمشب» برای علاقه‌مندان تاریخ تجدّد در شعر فارسی یادآور دفتر شعر راز نیمشب (1313) از محمّد مقدّم (1375 – 1287) است (ناتل خانلری از آثار شعری مقدّم آگاهی داشت).

○ «شعر ناگفته‌ها» نیز گویی بازتابی است از فضای بوف کورِ (1315) هدایت به زبان و لحن سبک خراسانی:

«عالمی هست در آن سوی بیان، سخت فراخ

که سخنور ره آن‌جا نتواند پیمود

...

دلبرانند بدان‌جا تنشان همچو بُخار

که به رُخ همچو شرارند و به گیسو چون دود»

چ) حبیب یغمایی (1363 – 1280) در آغاز نشر مجله یغما5، یعنی در اواخر دهه 1320، شعر کوتاهی از ادنا سنت وینسنت میلی (Edna st. Vincent Millay: (1950– 1892)، بانوی شاعر آمریکایی، را به اقتراح (ذوق آزمایی) گذاشت:

My Candle burns at both ends

It will not last the night

But o my foes and o my friends

It gives a lovely light

جز یغمایی، مجتبی مینوی (1355 – 1282)، مسعود فرزاد (1360 – 1285)، یزدان‌بخش قهرمان (1373 – 1295)، محمود صناعی (1364 – 1297)، هوشمند فتح اعظم (1392 – 1303)و البتّه، ناتل خانلری در این اقتراح شرکت کردند. برگردان‌های شعری او و فرزاد از این قرارست:

«گر شمع وجودم از دو سو می‌سوزد

تا ظنّ نبری که بی‌ثمر می‌سوزد

شب را نرساند به سحر، لیک ای دوست

بنگر که چه با فروغ و فرّ می‌سوزد»

(ناتل خانلری)

 

«دلم شمعی‌ست کاندر بزم ذوق از هر دو سو سوزد

امیدی نیست کاین شمع سبکسر تا سحر سوزد

ولی شادم که روشن‌تر ز هر شمع دگر سوزد

گذشت از پا و سر، چون او نه هر بی‌پا و سر سوزد

نه زی شمع دگر دوزد نظر جانانه شیرین‌تر

نه از شمع دگر ماند به دهر، افسانه شیرین‌تر»

(فرزاد)

 

در این تفنُّن ادبی،‌ فرزاد به هدف حسّیِ شعر، بسی نزدیک‌تر‌ از ناتل خانلری و دیگران بوده است.6

ح) بی‌تردید، همان چند نمونه اندک از شعر تجدّدخواه و رومانتیکِ ناتل خانلری در شکل‌یابیِ آغازینِ این شاخه از شعر ما در اواخر دهه 1310 و آغاز دهه بعد تأثیرگذار بود. او هم به این سبب، و هم به سبب آگاهی‌های وسیع از شعر و ادب ایران و جهان، به حامی معنوی، نظری و جدّیِ شاعران نوگرای اعتدالی در مجلّه سخن (تأسیس: خرداد 1322) تبدیل شد: مجدالدّین میرفخرایی (گلچین گیلانی: 1351 – 1288)، فریدون تولّلی (1364 – 1298)، فریدون مشیری (1379 – 1305)، نادر نادرپور (1378 – 1308) و دو ـ سه تن دیگر. البتّه، شماری درخور توجّه از شاعران یا علاقه‌مندانِ جوان و نوجوی شعر، به ویژه در دو دهه 1330 – 1320 (و به صورتی تقلیل یافته‌تر، در دهه‌های بعد) فقط از طریق نمونه‌هایی از شعر این گویندگان بود که می‌توانستند به فضای مُدرن‌تر شعر، یعنی شعر نیمایی راه پیدا کنند.

خ) امّا در این میان، نکته‌ای مرتبط با ناتل خانلریِ ادیب وجود داشت که سبب تحت شعاع قرار گرفتنِ بیش‌ترِ ناتل خانلریِ شاعر شد: او، به خصوص در دو دهه 1330 – 1320، به تلویح یا به تصریح، نوآوری‌های نیما و شعر نیمایی را افراطی، بی‌اندام و کم / بی‌اهمیّت تلقّی می‌کرد. به نظر می‌آمد که ملاک ارزشیابی آثار ادبی برای او بیش‌تر / فقط «سلامت و فصاحت زبان»7 بود. در مقابل، هم نیما و هم شاعران نیمایی،‌ نگاه و داوری او را محدود، محافظه‌کارانه، پیشینی و تنگ نظرانه می‌دانستند. این شاعران، از این که مجلّه سخن درهای خود را به روی آنان بسته بود، ناخُرسند و گاه حتّی خشمناک جلوه می‌کردند. پیوستن ناتل خانلری در اوایل دهه 1330 به حاکمیت سیاسی، بدگمانیِ این گروه را تقویت می‌کرد.8 چرا که هم نیما و هم اغلب شاعران نیمایی، جز کسانی مانند سهراب سپهری (1359 – 1307)، به نقد اجتماعی و سیاسی وضعیت موجود راغب بودند. با این همه، با رواج نوگرایی‌های گسترده‌تر در شعر و نیز اقبال عمومی جوانان به شعر و شاعران نیمایی، به ویژه، از حدود نیمه دهه 1340 به بعد، مرجعیت شعریِ ناتل خانلری و سخن در آستانه تزلزل و تحلیل قرار گرفت. البتّه، این نکته از دامنه انتقادها نسبت به او و مجلّه‌اش نیز کاست.

 

3. پایان سخن

د) گوینده «عقاب» در سال‌های نخست تکاپوهای ادبی خود، شاعر ــ ادیب یا حتّی  گاه، شاعرِ ادیب شناخته می‌شد. امّا با دوری کمّی و کیفی از شعر، پس از مدّت کوتاهی، اغلب، به عنوان ادیبِ شاعر، و پس از مدّتی کوتاه‌تر، فقط به عنوان ادیبی که در سال‌های جوانی شعر هم گفته است، از او یاد می‌شد. به عبارت دیگر، روند تحوّل شخصیّت ادبی وی، از شاعری به استادیِ شعر و ادب، به سرعت، سپری شد. با این همه، صرف نظر از ارزش‌های تاریخیِ شماری از سروده‌هایش در روند تجدّد ادبی، ارزش ادبی مثنوی «عقاب»، به ویژه، استحکامِ آغشته به ظرافتِ آن، به هیچ وجه، درخور انکار نیست. علاوه بر این، نباید از یاد بُرد که پرویز ناتل خانلری، بیرون از شعرگویی و قطع نظر از تحقیق و مدیریت ادبی، در مقام آموزگار ممتاز فصاحت و بلاغت در نثر مُرسَل (ساده) غیرداستانی نیمه دوم سده بیستم میلادی،9 آثاری پُربها از خویش به یادگار گذاشته است.

 

یادداشت‌ها و مراجع:

1. درباره ناتل خانلری چند یادنامه، تألیف و گردآوری، شمار درخور توجّهی مقاله و شمار بیش‌تری اشاره‌های پراکنده در مقاله‌ها و کتاب‌ها در دسترس است. برای آگاهی‌های پایه از او در مقاله‌ای دانشنامه‌ای ر. ک:

پرویز ناتل خانلری، از رجال برجسته ادبی معاصر ایران (عبدالحسین آذرنگ، بخارا، ش 23، فروردین ـ اردیبهشت 1381، صص 49 – 28).

2. مجموعه شعرهای او ذیل عنوان ماه در مُرداب (ویرایش نخست: 1343؛ ویرایش دوم: معین، 1370) نشر یافت. مرجع مقاله حاضر ویرایش اخیر بوده است.

3. چند تن از منتقدان یا مخالفان حکومت محمّدرضا شاه، تعالی‌طلبیِ مثنوی «عقاب» را دستمایه نقد ناتل خانلری در دهه‌های 1350-1330 قرار داده‌اند. ظریف‌ترین نقد در این زمینه، سروده‌ای بود از فخرالدّین مزارعی (1365 – 1310)، استاد زبان و ادبیّات انگلیسی و شاعری با قریحه:

«قطره دریاست اگر با دریاست

ورنه او قطره و دریا دریاست»

سرود آرزو (مزارعی، به کوشش اصغر دادبه، پاژنگ، 1369، ص 165).

4. حتّی زین‌العابدین مؤتمن (1384 – 1293)، که ادیبی دور از جدال‌های سنّت و تجدّد شمرده می‌شد، اهمیّت ادبی ناتل خانلری را به مجلّه سخن و شعر «عقاب» منحصر دانسته است:

دیداری دوستانه با استاد مؤتمن (بخارا، ش 38، مهر 1383، ص 55).

5. تفنُّن ادبی: شمع عمر (یغما، س 3، ش 12، اسفند 1329، صص 539 – 538).

6. شعر فرزاد در میان اهل ادب، شعری‌ست شناخته شده. این شعر در مجموعه سروده‌های او نیز نقل شده است:

سروده‌های مسعود فرزاد (به کوشش منصور رستگار فسایی، نوید: شیراز، 1369، ص 124).

7. خانلری و تحقیقات ادبی (محمّدرضا شفیعی کدکنی، دنیای سخن، ش 34، مهر 1369، ص 16).

8. فقط محض نمونه ر. ک:

ــ یادداشت‌های روزانه (نیما یوشیج، به کوشش شراگیم یوشیج، مروارید، 1387)؛

ــ گفتگوی شاعران (ا. بامداد، م. امید، سپهری، فرخزاد و م. آزاد، گردهاری تیکو، به کوشش مرتضی کاخی، زمستان، 1384) یا گفت‌وگو با شاعران معاصر ایران (به کوشش علی‌رضا انوشیروانی، آرشام، 1392).

9. صاحب این قلم در بررسی آثار نثرنویسان غیرداستانی ایران در سده بیستم میلادی، به این نتیجه رسیده است که نثر محمّد علی فروغی (1321 – 1256) در نیمه نخست، و نثر ناتل خانلری در نیمه دوم این سده، نمونه‌هایی‌ست از نثر معیار فارسی. سهولت و امتناعی که این دو در نثر خویش بدان رسیده‌اند، وسیع‌ست و به من در این داوری دلیری می‌بخشد:

نثر‌نویسان معاصر در مکتب سعدی (عابدی، سعدی‌شناسی، ج 12، به کوشش کوروش کمالی سروستانی، شیراز: مرکز سعدی‌شناسی، 1388، صص 144 – 130)؛ جدال با سعدی در عصر تجدّد (عابدی، شیراز: دانشنامه فارس + مرکز سعدی‌شناسی، 1391، ص 57).

درباره نثر فروغی ر. ک:

نثر سلیم ذُکاءالملک (تحلیلی از نقش و شیوه فارسی‌نویسی فروغی، عابدی، مهرنامه، ش 18، دی 1390، صص 227 – 225).

بدبختانه، کتاب‌های درسی ایران در دهه‌های 1380 – 1360 از نمونه‌های نثر ناتل خانلری بی‌بهره مانده است. در یک میزگرد از این نکته انتقاد کرده‌ام:

بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم (درباره کتاب‌های فارسی مدرسه‌ها، پژوهشنامه ادبیّات کودکان و نوجوانان، ش 37، تابستان 1383، صص 27 – 4).

منبع: انسان شناسی و فرهنگ

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: