1393/1/26 ۰۹:۴۴
اسلام به عنوان دینی تمدنساز و فرهنگساز همواره شرایط و لوازم توسعه اقتصادی را با توسعه فرهنگی ملازم دانسته است. مهمترین فعالیت نظام برنامهریزی و مدیریتی برای توسعه اقتصادی و فرهنگی در جامعه باید ناظر به یافتن راهحلهایی فرهنگی و ایدئولوژیک برای توسعه اقتصادی باشد. به بیان دیگر، تا زمانی که نحوه نگرش یا همان فرهنگ افراد جامعه، صرفاً نگرشی مادی و منفعت طلبانه باشد، توسعه اقتصادی محقق نخواهد شد.
در جوامع مختلف، مکاتب و ایدئولوژیهای مختلف سعی در یافتن راهکاری برای توسعه اقتصادی جامعه خود داشتهاند، اما اغلب این رویکردها جنبههای مهمی از هویت و زندگی بشر را نادیده گرفتهاند، جنبههایی که اتفاقاً در نظام و مکتب اقتصادی اسلام، بیشترین تأکید بر آنها شده تا هم توسعه اقتصادی را شاهد باشیم و هم توسعه فرهنگی.
به عنوان نمونه در نظام سرمایهسالاری، به دست آوردن سود، در فرایندی کور و غیرانسانی دنبال میشود، چرا که در این نظام، سود بیشتر به قیمت زیر پا گذاشتن بسیاری از اصول اخلاقی و انسانی و استثمار دیگران به دست میآید. در واقع، در این نظام، از میان ارزشهای پولی و ارزشهای انسانی، آنچه مهمتر است ارزشهای پولی است و از آنجا که سود، تنها معیار تولیدکنندگان است ممکن است همه تولیدکنندگان به سوی منبع تولید خاصی جلب شوند و توسعه و شکوفایی دیگر منابع تولیدی را نادیده بگیرند.
علاوه بر نظام سرمایهسالاری، در نظامهای کمونیستی و سوسیالیستی نیز به انسان جز به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف اقتصادی و منافع مادی نگریسته نمیشود. نظام سرمایهسالاری به منافع فردی توجه دارد اما نظامهای کمونیستی و سوسیالیستی فرد را فدای منافع جامعه میکنند و شخصیت اجتماعی انسانها را اساس توسعه اقتصادی میدانند.
بنا بر این هم نظامهای سرمایهداری از داشتن درکی همهجانبه از شخصیت و ماهیت انسان محروم بودهاند و هم نظامهای کمونیستی و سوسیالیستی. البته شاید بتوان گفت هر دو این نظام بر این امر واقف بودند که انسان موجودی تک بعدی نیست اما منفعتطلبی به اندازهای برایشان مهم بوده و هست که صرفاً جنبهای از انسان را مورد توجه قرار میدهند که در تحقق ایدئولوژیهایشان به آنها یاری رساند، بسته به زمینه و زمانهای که در آن زیست میکنند.
در این میان، اسلام به عنوان نظامی که اقتصاد و فرهنگ را از یکدیگر تفکیکپذیر نمیداند، برای توسعه اقتصادی و فرهنگی بر همه ابعاد وجودی و شخصیتی انسان توجه دارد و همواره عدالت فردی و اجتماعی را سرلوحه برنامهها و اصول خود برای توسعه فرهنگی و اقتصادی معرفی کرده است. این ارتباط تنگاتنگ بویژه در جامعه ایرانی اسلامی ما ظهور و بروز بیشتری یافته است. اگر بخواهیم آن دو را از یکدیگر تفکیک کنیم، به ناچار گرفتار معضلات ضدفرهنگی یا فرهنگستیزانه نظامهای اقتصادی شرق و غرب خواهیم شد.
نکته دیگری که در رویکرد اسلام به توسعه فرهنگی و اقتصادی حائز اهمیت است، مشارکت مردمی است. این همان موضوع مهم اقتصادی و فرهنگی ای است که در شعار نامگذاری امسال، از آن با عنوان «عزم ملی» یاد شده است. برنامهریزی برای توسعه فرهنگی در یک جامعه، زمانی میتواند در توسعه اقتصادی نیز مثمر ثمر واقع شود که با تکیه بر مشارکت آگاهانه و نسبتاً دائمی مردم صورت گیرد. قرآن کریم با نگاهی واقعبینانه، مسلمانان را از مواجهه با زیانهای اقتصادی و فرهنگی در جامعه خود برحذر میدارد، زیانهایی که به تصریح خود قرآن، نه از جانب خداوند بلکه به خاطر شتابزدگی و رفتار غیرمنطقِ خود بدانها دچار میشویم: «و ما ظلمهم الله و لکن انفسهم یظلمون»، «و ما اصابک من مصیبه فمن نفسک» و «و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه». اگر مشارکت مردمی برای توسعه اقتصاد و فرهنگ جامعه، در قالب رفتاری سنجیده و برنامه ریزی شده باشد، بدون تردید جامعه وارد فرایندی از توسعه خواهد شد که نتایج مثبت اقتصادی و فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید