صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه حقوق ایران / اتحادیه /

فهرست مطالب

اتحادیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 13 اردیبهشت 1404 تاریخچه مقاله

اِتِحادیه، اجتماعی که با هدف دفاع از منافع اقتصادی مشترک تشکیل شود. اتحادیه را مترادف با سندیکا و انجمن دانسته‌اند.
«اتحاد» مصدر باب افتعال از ریشۀ «وحد» است و در معنای آن مؤلفۀ سازگاری با دیگری وجود دارد. این واژه در زبان فارسی معادلهایی مانند یکی شـدن، یگانگی داشتن و یکرنگی و همدستی دارد (عمید). همچنین «اتحادیه» در معنای عام آن، به وضعیتی از پیوستگی و اتحاد گفته می‌شود (معین) و در معنای اصطلاحی آن، اجتماعی است که برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک تشکیل می‌شود و مترادف با سندیکا و انجمن است. به تعبیر دیگر، به انجمن صنفی که حافظ منافع یک یا چند صنف باشد، اتحادیه گفته می‌شود (جعفری، مبسوط). برخی منابع، در تعریف اتحادیه، آن را انجمنی صنفی دانسته‌اند که حافظ منافع یک صنف است و صنف را گروهی از افـراد برشمرده‌اند کـه دارای یک حرفۀ شبیه به‌هم باشند (همو، ترمینولوژی، 4). برای درک مفهوم اتحادیه باید دو واژۀ «انجمن» و «سندیکا» را که در تعریف فوق مترادف با اتحادیه تلقی شده‌اند، تعریف کرد.

انجمن 

به مجموع افرادی که برای هدفی مشترک گِرد هم آیند، انجمن گفته‌اند (معین). به تعبیر دقیق‌تر، انجمن جمعیتی است که به‌طور مستمر و با داشتن شخصیت حقوقی و برای وصول به غرضی معین گِرد هم آمده باشند و مقاصد غیربازرگانی از قبیل علمی، ادبی، امور خیریه و مانند آن داشته باشند؛ و ممکن است مؤسسان آن قصد انتفاع نیز داشته باشند، مانند کانونهای فنی و حقوقی. انجمن در فرهنگ علوم اجتماعی به مؤسسه ارجاع داده شده است و این واژه در معنای عام خود دلالت بر فرایندی دارد که افراد از طریق آن، با یکدیگر هم‌پیمان می‌شوند. این اصطلاح، گاه در جامعه‌شناسی رسمی، برای توصیف واحد اساسی رفتار اجتماعی به‌کار می‌رود و به گروه بزرگ یا کوچکی گفته می‌شود که برای انجام فعالیتی شکل گرفته باشد. همچنین مؤسسه را گروهی می‌دانند که برای تعقیب علاقه یا علائقی مشترک سازمان‌یافته باشد (گولد، 819).

سندیکا 

به گروهی که برای دفاع از منافع اقتصادی مشترک افراد تشکیل شده است، سندیکا گفته می‌شود (جعفری، مبسوط)؛ همچنین به اجتماع عده‌ای از افراد اطلاق می‌شود که دارای شغلی واحد یا مشابه یا مرتبط هستند و به منظور دفاع از منافع مربوط به حرفۀ خود، دور هم جمع شده‌اند (همو، ترمینولوژی، 367). سندیکا در معنایی دیگر، به یک گروه از مردم با کسب‌وکار معین اطلاق می‌شود که افراد آن به‌عنوان یک تیم، باهم کار می‌کنند. این گروه ممکن است یک انجمن یا شرکت، یا انجمنی از افراد باشد که به‌لحاظ اداری وظیفه‌ای مشترک را برعهده گرفته‌اند، یا دربارۀ امور تجاری در دفتر کار یا یک حوزۀ خاص منطقه‌ای تبادل نظر می‌کنند (مریام ‌ـ وبستر، ذیل واژه). سندیکاها با وصف «حرفه‌ای» نیز تعریف شده‌اند که به‌لحاظ مفهومی و مصداقی، تعریفی خاص‌تر از تعاریف قبلی را دربرمی‌گیرد. سندیکای حرفه‌ای، سندیکایی است که کارگران یک حرفه در یک شهرستان یا یک ناحیه از شهرستان تشکیل می‌دهند. سندیکای کارگری نیز، سندیکایی حرفه‌ای است که اعضای آن را کارگران تشکیل می‌دهند (همانجا).

به‌طورکلی، تعاریف یاد شده در مورد اتحادیه، انجمن و سندیکا، در دو مفهوم «گروه معین» و «هدف خاص» مشترک‌اند. بدین معنا که در هرجایی که گروهی از افراد معین، برای رسیدن به هدفی خاص، گِرد هم آیند می‌توان تعابیر اتحادیه، انجمن و سندیکا را بر آنها اطلاق کرد. با دقت در این تعاریف، می‌توان گفت که تعابیر اتحادیه و سندیکا بیشتر در مواردی به‌کار می‌رود که اشخاص به دنبال منافع اقتصادی و مادی باشند و تعبیر انجمن، اگرچه در پی‌جویی اهداف با دو واژۀ دیگر مشترک است، اما شامل اهداف غیرمالی نیز می‌شود. به‌طوری‌که به‌عنوان یک واحد اجتماعی در موضوعاتی نظیر هنجارها، ارزشها و هویت که اغلب در یک منطقۀ جغرافیایی واقع شده‌اند، از تعبیر انجمن استفاده شده است. 

اتحادیه‌های اقتصادی 

در روم باستان انجمنهای زیادی با عناوین مختلف وجود داشت که اقشار مختلف مانند صنعتگران، بازرگانان و مقاطعه‌کاران عضو آن بودند. اروپا در سده‌های 16 تا 19 م، شاهد تحولاتی عمده بود که سـاخت و بافت جوامع را از نظر اقتصادی ـ فرهنگی و فنی تغییر داد. یکـی از این تحولات، انقلاب صنعتی و جایگزین شدن ماشین‌آلات به جای نیروی دست بود. از پدیده‌های مهم و تأثیرگذار در شکل‌گیری اتحادیه‌های کارگری، صنعتی شدن، تولید انبوه و استخدام کارگران در کارخانه‌ها بود. طبقۀ کارگر از این دوره و برای اولین‌بار، به‌صورت انبوه و متمرکز، درمقابل طبقۀ سرمایه‌دار مالک قرار گرفت. نبود مقررات منسجم دربارۀ چگونگی استفاده از نیروی کار، کیفیت محیط کار و حقوق مربوط به کارگران باعث شد تا طبقۀ کارگر تحت فشار قرار گیرد. کنش اجتماعی کارگران در برابر این فشارها، به‌صورت شرکت در انقلابهای کارگری و ایجاد سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری نمایان شد (علیخانی، 49). برخی از مؤلفان بر این باورند که اتحادیه‌ها، درواقع گونه‌ای از تشکلهای صنفی قرون وسطایی بوده‌اند و به‌لحاظ ماهیت در همان انجمنهایی که درگذشته فعالیت داشتند، در صنایع امروزی ظهور و بروز پیدا کرده‌اند. ازاین‌رو، برخی برآنند که اتحادیه‌ها انجمنهایی هستند کـه بـر مبنای شیـوۀ نگـرش و تجربۀ مشترک افرادی بنا شده‌اند که در مشاغلی مشابه کار می‌کنند. این تعریف، پیش از آنکه روشن کند چرا اتحادیه‌ها همواره در کشاکشهای صنعتی با چانه‌زنی بر سر دستمزد مرتبط بودند، تاحدی درصدد توضیح این پرسش است که چرا اتحادیه‌ها اغلب در میان پیشه‌وران و صنعتگران پدیدار شدند. در ابتدای توسعۀ صنایع، به دلیل اینکه کارگران فاقد حقوق سیاسی بودند، در تعیین شرایط کار خود قدرتی نداشتند. اتحادیه‌ها در وهلۀ نخست، به‌عنوان ابزاری برای ایجاد موازنه بین قدرت کارگران و کارفرمایان تشکیل شدند و در ابتدا بیشتر حالت دفاعی داشتند، ولی در دوره‌های تکوّن خود، قدرت ایجاد حقوق و امکان محدودیت در تصمیمات کارفرما را نیز داشتند؛ اگرچه در دوره‌های بعد محدودیتهایی برای اتحادیه‌ها به وجود آمد. مثلاً در قوانین استخدامی که در سالهای 1980 و 1982 م، در بریتانیا بـه تصویب رسید، تعـریف اختلافات اتحادیۀ کارگری محدود شد و قانون اتحادیۀ کارگری 1984 م، اتحادیه‌ها را ملزم ساخت که قبل از دست‌زدن به اقدام صنعتی، نظر اعضا را با گرفتن رأی مخفی کسب کنند و محدودیتهایی نیز درخصوص حقوق و امتیازات اتحادیه‌ها به وجود آمد (گیدنز، 527-532). 
اتحادیۀ اقتصادی با تمرکز صنعتی بین واحدهای اقتصادی پدید می‌آید. دو نوع اتحادیۀ اقتصادی وجود دارد: دستۀ اول، اتحادیه‌هایی است که در آنها استقلال حقوقی و اقتصادی اعضا حفظ می‌شود؛ کارتلها و اتحادیه‌های شبه‌کارتلی از این دسته‌اند. دستۀ دوم، اتحادیه‌هایی است که در آنها استقلال حقوقی و اقتصادی اعضا از بین رفته یا محدود می‌گردد، مانند تِراست و اتحادیه‌های شبه‌تراستی. کارتل عبارت است از اتحادیۀ اقتصادی که عده‌ای از تولیدکنندگان یا مصرف‌کنندگان که به شکل واحدهای اقتصادی یا اتحادیه‌ای از واحدهای اقتصادی هستند، به منظور از بین بردن یا محدودکردن رقابتهای موجود، با حفظ استقلال حقوقی و اقتصادی هریک از اعضا، فعالیت می‌کنند. در کارتل اختلاط سرمایه‌ها و تشکیل یک شرکت مادر وجود ندارد، ولی آزادی عمل آنها محدود می‌شود (اصغرزاده، 15-17، 22). اتحادیه‌های نوع دوم که به تراست معروف‌اند، اتحادیه عده‌ای از تولیدکنندگان و واحدهای اقتصادی برای به‌دست‌آوردن انحصار هستند و در آنها استقلال اقتصادی واحدهای اقتصادی به‌کلی از بین می‌رود و همگی عضوی از یک تشکیلات وسیع می‌گردند (همو، 65). 

اتحادیۀ پیشه‌وران 

اتحادیه‌ای متشکل از کارگرانی است که پیشه یا شغلی خاص دارند و برای کارفرمایان گوناگون و در محلهای گوناگون کار می‌کنند. اتحادیه‌های پیشه‌وران، نخست در انگلستان و در نیمۀ سدۀ 19 م، به منظور ارتقای سطح حقوق و بهبود وضعیت کار تأسیس شدند. قـدرت آنها مبتنی‌بر نظارت کارگران ماهر و حق صدور اجازۀ کار و قبول کارآموز در این زمینه‌ها بود. بسیاری از اتحادیه‌های پیشه‌وران، به‌تدریج کارگران ماهری را به عضویت پذیرفتند که کار آنها به مهارت خاصی ارتباطی نداشت (دانا).

اتحادیۀ صنعتی 

نوعی اتحادیۀ صنفی است که همۀ کارگران شاغل ماهر یا غیرماهر را در یک صنعت، تحت پوشش قرار می‌دهد. کارگران نیمه‌ماهر و غیرماهر شاغل در صنایع با پوشش انبوه که در آغاز به اتحادیه‌های کارگران ماهر راهی نداشتند، به‌تدریج در اواخر سدۀ 19 م، در بریتانیا سازمان یافتند؛ اندکی بعد، در دیگر کشورها نیز تحولاتی مشابه آن پدید آمد. اتحادیه‌های جدید برای آنکه به رسمیت شناخته شوند، معمولاً به روشهایی متوسل می‌شدند که در مقایسۀ با اتحادیه‌های پیشه‌وران پرخاش‌جویانه‌تر بود (همان).

اتحادیۀ کارگری 

این اتحادیه‌ها، درواقع سازمانهایی هستند که همگی در شغلی مشابه مشغول‌اند، یا برای یک کارفرمای مشترک کار می‌کنند و به دنبال بهبود پایگاه مادی اعضایشان هستند (شفر، 159). همچنین اتحادیۀ کارگری، به‌صورت انجمنی از کارگران تعریف شده است که با هدف پیشرفت وضعیت اقتصادی و شرایط کاری خود، از طریق چانه‌زنی جمعی فعالیت می‌کنند ( کلمبیا). برخی دیگر، اتحادیۀ کارگری را سازمانی می‌دانند که با شرکت کارگران تشکیل می‌شود و با هدف بهبود بخشیدن به وضع اقتصادی آنان فعالیت می‌کند (مصاحب). در دایرةالمعارف امریکانا اتحادیۀ کارگری به اجتماع مردان و زنانی گفته شده است که برای تأمین وضعیت اقتصادی خود، در تولید کالاهای اقتصادی یا ارائۀ خدمات به کارفرمایان، کنار هم قرار گرفته‌اند. بااین‌حال، این اصطلاح امروزه از لحاظ معنایی توسعه یافته و شامل فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیز شده است ( امریکانا). 

انواع اتحادیه‌های کارگری 

در طول 4 یا 5 سدۀ اخیر، اتحادیه‌های کارگری به اعتبار رابطه‌ای که با دولتها دارند، در 3 نوع اصلی تکامل پیدا کرده‌اند.
1. اتحادیه‌های آزاد (داوطلبانه)، که در اروپای غربی، بریتانیا، آمریکا، ایرلند، ژاپن، کانادا، نیوزلند ـ استرالیا و ژاپن پدید آمدند. گسترۀ دخالت دولتها در این اتحادیه‌ها، در کشورهایی مانند آمریکا کم، و در کشورهایی مانند سوئد زیاد و معمولاً در محدودۀ قواعد و ساختارهای ناشی از موافقت‌نامه‌های دوجانبۀ توسعه یافته است. روابـط بین اتحـادیـه و کارفرمایان، اساساً مهم‌تـر از روابـط بین اتحادیه‌ها و دولتها است. گرچه این توازن، در حال تغییر است. هدف این اتحادیه‌ها برقراری استانداردهای زندگی مناسب و حفاظت از آن استانداردها در برابر نوسانات بازار است.
2. اتحادیه‌های اداری، که در آمریکای لاتین و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی به وجود آمد. گرچه این اتحادیه‌ها یک گروه فرعی در نظام حاکم هستند، اما از طریق کانالهای اداری بر تمام روابط میان دولتها و کارگران تأثیر می‌گذارد. اتحادیه‌ها نیـز بـه نـوبـه خـود از نظام حـاکم تـأثیر می‌پذیرند. هـدف ایـن اتحادیه‌ها، برقراری روابط سودمند دوجانبه بین دولت و اعضای اتحادیه‌ها است.
3. اتحادیۀ خودکامه (وابسته به حکومتهای دیکتاتوری)، این اتحادیه‌ها در اتحاد جماهیر شوروی و وابستگانش و هرجایی که ساختار دولت بـه‌صورت دیکتاتوری است، پدید آمدند. اتحادیه‌ها در چنین کشورهایی حق تأثیرگذاری ندارند و اهداف آنها توسعۀ تولید اقتصادی مطابق و در راستای مصلحت و اهداف دولتها است ( امریکانا).
اتحادیه براساس نـوع ارتباطـی کـه اعضای آن بـاهم دارنـد، به اتحادیۀ افقی و عمودی تقسیم می‌شود: اتحادیه‌های افقی یا پیشه‌وری آن است که تمام اعضای آن در حرفه‌ای معین مهارت دارند؛ اتحادیه‌های عمودی یا صنعتی، نیز ترکیبی از کارگرانی است که صرف‌نظر از داشتن مهارت خاص، در یک شاخۀ صنعت مشابه فعالیت می‌کنند. مانند اتحادیۀ کارگران صنعت اتومبیل آمریکا ( کلمبیا، ذیل اتحادیه‌های عمودی یا صنعتی).

تاریخچۀ اتحادیۀ کارگری در غرب 

مفهوم اتحادیه، دستاوردی از دورۀ صنعتی، و مفهوم «دموکراسی صنعتی» از مفاهیم تولید گروهی در دوران قدیم است. کارل مارکس، در سدۀ 19 م، فقدان حقوق مشارکت سیاسی را در کارخانجات یادآور شد. از نظر او باید حقوق دموکراتیک در درون صنعت نیز راه یابد. این مطالبه در حکومتهای ملی و بنیان‌گذاران شرکتهای تعاونی، در برخی از بخشهای صنعت مورد توجه قرار گرفت. برای نمونه «خودگردانی کارگران»، در یوگسلاوی سابق برقرار گردید که در آنجا کارگران حق انتخاب مدیران را داشتند و در سیاست‌گذاریهای مربوط به کارکنان مشارکت می‌کردند (گیدنز، 527-532). مارکس در قطعنامۀ بین‌الملل نخست، با طرح «کنش سیاسی طبقۀ کارگر» در سپتامبر 1871 م در کنفرانس لندن، اعلام کرد که مبارزۀ اتحادیۀ کارگری منجر به آگاهی انقلابی می‌شود (احمدی، 16). نخستین بارقه‌های شکل‌گیری اتحادیه‌ها و توسعۀ آنها از چالشهای بین کارگران و صاحبان قدرت اقتصادی و سیاسی شروع شد، شورش علیه خدمت نظام اجباری و مالیاتهای گزاف، در نواحی شهری اروپای سدۀ 18 م، امری معمول بود. این چالشها بین کارگران و کارفرمایان در نیمۀ اول سدۀ 19 م، همچنان به‌طورکامل سازماندهی نشده بودند. کارگران در موارد اختلاف با کارفرمایان، معمولاً محل کار خود را ترک کرده، در خیابانها اجتماع می‌کردند و نارضایتی خود را از طریق تمرد و تهدید به ترک کار و اعمال خشونت نشان می‌دادند. در قوانین تشکیل اتحادیه که در سالهای 1799 تا 1800 م، در بریتانیا به تصویب رسید، دولت اجتماع گروههای کارگری سازمان‌یافته را غیرقانونی و تظاهرات عمومی را ممنوع کرد. این قوانین 20 سال بعد لغو شد، اما اتحادیه‌گرایی، بعد از آن به‌صورت جنبش توده‌ای، شروع به فعالیت کرد و فعالیت اتحادیه‌ها در ربع آخر سدۀ 19 م، قانونی شد و در بریتانیا تعداد اتحادیه‌ها افزایش یافت. اگرچه شکل‌گیری اتحادیه‌ها در غرب و دیگر کشورها متفاوت است، ولی نفوذ اتحادیه‌ها در بریتانیا و آمریکا نسبت به جوامع اروپایی از قدرت بیشتری برخوردار است. برای مثال، در آلمان اتحادیه‌های کارگری در 1930 م، به‌وسیلۀ نازیها از بین رفت و پس از جنگ جهانی دوم، مجدداً تأسیس شد (گیدنز، همانجا). واژۀ اتحادیه، به‌لحاظ معنایی، با اتحادیۀ کارگری مرتبط است، به‌طوری‌که از این واژه در ابتدا کلمۀ اتحادیۀ کارگری به ذهن متبادر می‌شود. تاریخ سنتی نهضت اتحادیۀ کارگری نشان می‌دهد که دورۀ قبل از 1824 م، از دوره‌های سرکوبی، آزار و اذیت مداوم برای کارگران بوده است (وب، 4). 3 ‌دهۀ بین 1945 تا 1975 م را دوران طلایی سرمایه‌داری می‌شناسند. معاهـدۀ رم در 1975 م و توسعۀ بازار اقتصادی اروپا، ازجمله عوامل مؤثر گسترش سرمایه‌گذاری بود. بر این اساس، نیاز به نیروی کار افزایش یافت و کشورهای غربی برای جبران این کمبود درهای خود را برای جذب و استخدام کارگران باز کردند. اقتصاد در آن دوران، به سوی الگوی صنعتی گرایش داشت و اغلب کارخانجات بزرگ صنعتی که هزاران کارگر در استخدام آن بودند، همگی تحت نظارت کارفرمای واحدی قرار داشتند. این دو قطبی شدن، موجب پیدایش جنبشهای نیرومند اتحادیۀ کارگری گردید (برونستین، 22-23).

در اواسط سدۀ 19 م اتحادیه‌های کارگری از جنبشهای سوسیالیستی که نسبت به استثمار طبقۀ کارگر انتقاد داشتند، بهره بردند (آرمایی، 464-465). گرچه در جوامع اروپایی رشد طبقۀ کارگر متفاوت از کشورهایی بود که از اندیشه‌های مارکسیستی تبعیت می‌کردند، ولی در این کشورها نیز دچار شکست و انشعاب شد. البته رشد طبقۀ کارگر در جوامع غربی، گاه با انتقاد روبرو می‌شد، زیرا برخی از اقتصاددانان فشارهای ناشی از اعتصاب و اصرار کارگران به افزایش مزد را عامل بروز تورم می‌دانستند (آرمایی، 466). در اوایل سدۀ 20 م و با گذر از دوران ممنوعیت فعالیت تشکیلات کارگری، این تشکلها و اتحادیه‌ها به نوعی مظهر تمدن و دموکراسی در کشورهای غربی تلقی شدند. به‌طوری‌که پس از جنگ جهانی دوم، سازمانهای کارگری بین‌المللی نیز تشکیل شد، ازجمله آنها «کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری آزاد» در 1973 م و «فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری»، متعلق به کشورهای کمونیستی در 1960 م است. اگرچه مطالعه و بررسی نهضتهای گوناگون کارگری نشان می‌دهد که شکل و قالب ثابت و یکسانی بر اتحادیه‌های کارگری حاکم نیست، ولی هدف همگی آنها، بالا بردن سطح زندگی اعضا و ایجـاد پایگاه قابل اتکا در قلمرو حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی طبقۀ کارگر بوده است (همو، 461-462). با این اوصاف، جوامع غربی در جهت نظم‌بخشیدن به فعالیتهای اتحادیه‌ها در ابتدای پیدایش و رشد آنها، مقررات محدودکننده‌ای تصویب می‌کردند. تشکلهای کارفرمایی، به‌عنوان نهادی برای مقابله با نفوذ تشکلهای کارگری، در اغلب کشورهای جهان ایجاد شده است. کارفرمایان بریتانیایی در سدۀ 19 م تلاش می‌کردند تا با تشکیل اتحادیه‌های صنفی از منافع خود درمقابل اتحادیه‌های کارگری دفاع کنند. در 1990 م، حدوداً 250 تشکل کارفرمایی و انجمن تجارت و بازرگانی در بریتانیا تأسیس شده که از میان این تعداد 200 تشکل عضو کنفدراسیون صنایع بریتانیایی بودند. در فرانسه نیز از اواسط سدۀ 19 م تشکلهای کارفرمایی فعالیت خود را آغاز کردند. در حال حاضر، مهم‌ترین تشکل صنفی کارفرمایی در فرانسه CNPF است (حافظیان، 34-35). 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: