امام خمینی، مسجد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 30 مهر 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/272475/امام-خمینی،-مسجد
پنج شنبه 8 آبان 1404
چاپ شده
3
امام خمینی، مسجد \masjed-e emām xomeynī\، جامع تاریخی تهران واقع در مجموعۀ بازار. جامع جدید تهران که در گذشته به نامهای مسجد شاه و جامع سلطانی شهرت داشت و پس از انقلاب اسلامی به مسجد امام خمینی تغییر نام داد، سالهای طولانی مهمترین مسجد شهر تهران به شمار میآمد و امروزه نیز به دلیل قرارگیری در مجموعۀ بازار تهران از پررفتوآمدترین مسجدهای ایران است. این مسجد را فتحعلی شاه در داخل حصار قدیم تهران بنا نهاد. روزنامۀ شرف در سال 1306 ق/ 1889 م، در سخن از مسجد شاه مدعی شده است که ساخت مسجد از سال اول تاجگذاری فتحعلی شاه (1212 ق/ 1797 م) آغاز شده بود (ص 260).
کتیبههای برجایمانده در مسجد، تاریخ یکسانی برای اتمام بنا مشخص نکردهاند. در دو کتیبۀ برجایمانده، تاریخ احداث بنا بهترتیب 1224 ق و 1225 ق، ثبت شده است (مسجد ... ، بش )؛ قطعهشعری که بهصورت کتیبه در جبهۀ شمالی مسجد قرار گرفته است، تاریخ ساخت بنا را با عبارتِ «پیش این مسجد سزد گر قبله آید در نماز»، بنابر حروف ابجد، برابر با سال 1225 ق، تعیین میکند. همچنین کتیبۀ دیگری دربارۀ مادهتاریخ بنای مسجد برجا ست که با عبارت «بود این مسجد فتحعلی شه، کعبۀ دوم» تاریخ بنا را سال 1230 ق، مشخص کرده است (بلاغی، 65-67). جیمز موریه که میان سالهای 1223-1224 ق/ 1808- 1809 م، از تهران بازدید کرده بود، یادآور شده است که بنای مهمترین مسجد شهر، یعنی مسجد شاه در این تاریخ هنوز به پایان نرسیده است (1/ 257). نویسندۀ تاریخ ذوالقرنین در ذکر حوادث سال 1230 ق، با تعبیر «مسجد جدیدالبنای ناصری قریب به اتمـام بـود»، از ایـن مسجد یـاد میکنـد (نک : خـاوری، 1/ 406).
گویا منابع مالی ساخت مسجد شاه از گنجینهای تأمین شد که آسیه خانم، مشهور به «مهد علیا» مادر فتحعلیشاه، آن را برای بهسلطنترسیدن فتحعلی شاه نذرِ ساخت مساجد و آبادانی بقای متبرکۀ ائمۀ شیعه کرده بود (عضدالدوله، 74-75؛ بلاغی، 68). فتحعلی شاه موقوفاتی برای مسجد شـاه تعیین کرده بود که متن آن در کتیبهای بر مدخل ورودی جبهۀ شمالی برجا ست. 34 باب دکان در بازار جنب مسجد به انضمام یک حمام از شمار موقوفات مسجد شاه است و تولیت آن بر عهدۀ امام مسجد قرار دارد (فرحانی، 129-130). موقوفات و تولیت مسجد امام تا پیش از انقلاب اسلامی، همواره بر عهدۀ امامجمعۀ تهران بوده است. گفتهاند حتى در دورۀ پهلوی اول که ادارۀ موقوفات تحت نظر سـازمان اوقاف درآمد، مسجد شاه تهران عملاً زیر نظر ادارۀ اوقاف نبود و ادارۀ آن را امامجمعۀ تهران بر عهده داشت. پس از انقلاب اسلامی، سازمان اوقاف بر موقوفات مسجد نظارت دارد (مهری، 36). نخستین امامجمعه و جماعت مسجد شاه، آقا محمدمهدی خاتونآبادی اصفهانی، از فقهای ساکن اصفهان بود که در 1248 ق، به خواست فتحعلی شاه به تهران آمد (بلاغی، 67). پس از درگذشت محمدمهدی، تولیت مسجد شاه و منصب امامجمعهای در اختیار خانوادۀ او قرار گرفت و چون محمدمهدی فرزند پسر نداشت، برادرزادهاش، میرزا ابوالقاسم پسر میرمحمدمحسن صدرالعلمای اصفهانی، به سال 1263 ق، به عنوان امامجمعه تعیین شد. هنگامیکه میرزا ابوالقاسم درگذشت، پسرش میرزا زینالعابدین، کودک بود؛ ازاینرو، چندی میرزا مرتضى صدرالعلما امامجمعه شد. میرزا زینالعابدین پس از آنکه به بلوغ رسید، از 1280 تا 1336 ق، این منصب را برعهده داشت (معیرالممالک، 249؛ روزنامه ... ، 670-671؛ ایران سلطانی، 25؛ شرف، 257- 259). میر سید ابوالقاسم، پسر میرزا زینالعابدین، چهارمین امام جماعت مسجد شاه بود و پس از او، پسرش سید حسن امامی منصب پدر را به ارث برد و تولیت مسجد شاه را بر عهده داشت ( گزارشها ... ، 2/ 208). پس از انقلاب اسلامی، آیتالله حاج سید محمدباقر خوانساری به حکم امام خمینی، به امامت و تولیت مسجد تعیین شد (نک : خمینی، 6/ 254). در طول دو سده، واعظان مشهوری در این مسجد، مجالس سخنرانی داشتهاند: سید جمالالدین واعظ اصفهانی در دورۀ مشروطه، از مشهورترین واعظان تهران به شمار میآمد؛ گفتهاند در مجالس وعظ او نزدیک به هزار نفر شرکت میجستند (مستوفی، 2/ 64، 161-162). در دورۀ پهلوی دوم، شیخ محمدتقی فلسفی از مشهورترین واعظان مسجد شاه بود و گاه سخنرانیهای وی مستقیم از رادیو پخش میشد (فلسفی، 120). مسجد شاه محلی برای آموزش فقه و علوم دینی نیز بوده است. در دورۀ ناصری، حاج میرزا محمدعلی قرجهداغی در این مسجد، مجلس درس فقه، اصول و اخبار داشت (اعتمادالسلطنه، 1/ 237). مسجد شاه به دلیل محوریت آیینی، و نیز قرارگیری در هستۀ مرکزی شهر تهران، دارای جایگاهی ممتاز و محل حوادث پرشماری بوده است. گذشته از برگزاری مرتب مراسم نماز جمعه در آن، مجلس ختم رجال دولتی، شاهزادگان و بزرگداشت علما و روحانیان برجستۀ کشور در این مسجد برگزار میشد. برای نمونه، پس از درگذشت میرزای شیرازی، از سوی دولتْ مجلس ترحیمی برای وی در مسجد شاه برگزار شد که در آن ناصرالدین شاه و رجال دولتی حضور داشتند ( ایران، 1312 ق، ص 1). حدود 70 سال پس از آن، در 1340 ش، محمدرضا شاه پهلوی در مراسم ترحیم آیتالله بروجردی، مرجع تقلید شیعیان، در مسجد شاه حضور یافت ( اطلاعات، 1). گفتنی است، پس از قتل ناصرالدین شاه، و بهسلطنترسیدن مظفرالدین شاه، نخستین خطبۀ نماز جمعه که با ذکر نام مظفرالدین شاه همراه بود، در مسجد شاه تهران خوانده شد (افضلالملک، 15). مسجد شاه محل مناسبی برای ابلاغ فرمانهای حکومتی نیز به شمار میرفت. ناصرالدین شاه پیش از آنکه به قتل برسد، به مناسبت برگزاری جشن 50 سال سلطنت، قصد داشت مالیات گوشت و نان (خبازخانه) را در تهران لغو کند؛ چون او کشته شد، مظفرالدین شاه به هدایت امینالسلطان صدراعظم، دستور لغو مالیات مذکور را صادر کرد و فرمان آن به شکل سنگنبشته در محوطۀ مسجد شاه، و در محل عبور مردم قرار گرفت (همو، 19). هنگامیکه مهد علیا، مادر ناصرالدین شاه، درگذشت، شاه در تهران حضور نداشت. جنازۀ مهد علیا را در یکی از شبستانهای مسجد شاه بهرسم امانت نگاه داشتد و پس از بازگشت شاه، مراسم ترحیم رسمی برگزار شد و جنازۀ او را برای دفن، به شهر قم انتقال دادند ( ایران، 1290 ق، ص 753).مسجد شاه تا اوایل دورۀ ناصری یکی از محلهای بستنشینی نیز در تهران بود و کسانیکه به هر دلیل، ازسوی حکومت تحت تعقیب بودند، با پناهبردن به آن، از تعقیب کـارگزاران حکومتی درامـان میمـاندند (نک : اعتمادالسلطنه، 1/ 178- 179). برای نمونه، در حادثۀ قتل میرزا ابوالقاسمخان قائممقام ثانی، در 1251 ق/ 1835 م، محمد شاه دستور داد که میرزا محمد پسر قائممقام را کور کنند. میرزا محمد بهناچار به همراه خانواده به مسجد شاه پناه برد و با حمایت میرزا ابوالقاسم امامجمعه از مجازات در امان ماند (بامداد، 6/ 189). با بهسلطنترسیدن ناصرالدین شاه و با خواست میرزا تقیخان امیرکبیر و موافقت میرزا ابوالقاسم امامجمعه، سنت بستنشینی در مسجـد امـام برچیده شـده (نک : آدمیـت، 432-434). بااینحال، این مسجد همچنان مکانی برای تحصن و دادخواهی به شمار میآمد؛ برای نمونه، در 1326 ق/ 1908 م، سربازان فوج زرند که تحت فرماندهی علاءالدوله خدمت میکردند، بهمنظور اعتراض و شکایت از او، در مسجد شاه متحصن شدند (مغیثالسلطنه، 216). مسجد شاه بهویژه در ایام ماه رمضان و دهۀ اول محرم، محلی برای گردهمایی مردم تهران به شمار میآمد. شمار کسانی را که عصرها در ماه رمضان در مسجد جمع میشدند، تا 6هزار نفر نوشتهاند (همو، 134). در دورۀ ناصری، به خواست میرزا ابوالقاسم امامجمعه، تولیت مسجد، چند نفر به عنوان مسئلهگو برای پاسخدادن به سؤالات شرعی در مسجد حضور مییافتند. مسئلهگوهایی که برای زنان، احکام شرعی میگفتند، از میان نابینایان انتخاب میشدند (چهرهنما، 16). در ایام ماه رمضان، حلقههای چندی در محوطۀ مسجد بهمنظور آموزش احکام فقهی و حتى علوم دینی برپا بود. از جملۀ کسانیکه در محوطۀ مسجد به ارتزاق میپرداختند، میرزاها بودند که برای بیسوادان نامهنگاری میکردند یا نامههایشان را میخواندند (جواهرکلام، 229). بخشی از جلوخان مسجد شاه به فروش کتاب اختصاص داشت و دکههای کتابفروشی از دیرباز در آنجا فعالیت داشتند. حاجیابوالحسن کتابفروش ( تربیت، 704)، و حاجی شیخ رضای کتابفروش ( اطلاع، 4؛ ایران، 1309 ق، ص 4) پیش از استقرار مشروطه در مسجد شاه حجرۀ کتابفروشی داشتند. در بازار حلبیسازها جلو در مسجد شاه نیز کتابفروشیهای چندی وجود داشت (همانجا). فعالیت کتابفروشیها در دورۀ تولیت میرزا ابوالقاسم امامجمعه رونق ویژه یافت. بهخواست امامجمعه، کسبهای که در جلوخان مسجد بساط داشتند، برچیده شدند و جای آنها را کتابفروشان گرفتند (چهرهنما، همانجا). دکههای کتابفروشان مسجد شاه تا اواخر دهۀ 1330 ق، همچنان فعال بودند و پس از آن بهتدریج از شمار آنها کاسته شد (جواهرکلام، 230). داود رمضان شیرازی، ناشر و مسئول کتابفروشی سنایی، از فروش کتاب در 1329 ش، در جلوخان مسجد شاه خبر داده است («سلسله ... »، 85، 101). مسجد شاه در جریان انقلاب مشروطه، شاهد حوادث تاریخی و فعالیتهای فرهنگی مشروطهطلبان بود. در حادثۀ بهچوببستن تجار قند ازسوی علاءالدوله، حاکم تهران، به تاریخ 15 شوال 1323، تجار تهران در اعتراض به این عمل، روز 16 شوال بازارها را بستند و در مسجد شاه اجتماع کردند و از روحانیان بلندپایۀ تهران همچون بهبهانی، طباطبایی، صدرالعلما و شیخ مرتضى و شیخ محمدصادق درخواست کردند که به جمع آنها در مسجد شاه بپیوندند. در این گردهمایی که امامجمعۀ تهران نیز حضور داشت، سیدجمالالدین اصفهانی بهعنوان خطیب، آغاز به سخن کرد و در میان سخنرانی او، امامجمعه که پنهانی با عمال دولت برای سرکوب حاضران در مسجد همپیمان بود، لب به اعتراض گشود و کسان او با چوب و چماق به حاضران در مسجد حمله بردند. بهزودی، اجتماع مردم به تشنج کشیده شد و روحانیان حاضر در مراسم بهصورت اهانتآمیزی ناچار به ترک مسجد شدند. حوادث مسجد شاه باعث شد تا جمعی از روحانیان تهران برای اعتراض بهسوی حرم عبدالعظیم حسنی بروند. این حادثه با عنوان «مهاجرت صغرى» در تاریخ مشروطه به ثبت رسیده است (شریف، 28- 29). پس از سقوط سلسلۀ قاجار، مسجد شاه همچنان محوریت مذهبی خود را حفظ کرد. در خردادماه سال 1327، به دعوت آیتالله حاج سید ابوالقاسم کاشانی، تظاهراتی مردمی برای ابراز همدردی با مسلمانان و اعراب فلسطین و اشغال این سرزمین توسط صهیونیستها برگزار شد ( آیین ... ، 2). در 16 اسفند 1329، سپهبد حاجی علی رزمآرا، نخستوزیر وقت، که قصد شرکت در مراسم ترحیم آیتالله میرزا محمد فیض قمی را داشت، در مسجد شاه ترور شد. در آبان 1334 نیز حسین علاء، نخستوزیر، هنگام حضور در مجلس ترحیم سید مصطفى کاشانی مورد سوءقصد قرار گرفت (بلاغی، 69-70). در جریان حوادث 15 خرداد 1342 نیز مسجد شاه از کانونهای تجمع مردم و هواداران امام خمینی بود. نخستین اجتماع قیام 15 خرداد در مسجد شاه، حدود ساعت 30/ 8 با تجمع 400 تن صورت گرفت (آریابخشایش، 83، جم ). مسجد شاه در دهۀ 1350 ش، و جریان انقلاب اسلامی نیز شاهد گردهمایی و فعالیتهای انقلابیون بود. جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی به سال 1353 ش، با اجتماع در مسجد شاه خواستار آزادی زندانیان شدند؛ این گردهمایی از سوی مأموران پلیس برهم زده شد (ساواک ... ، 104). در آبانماه 1357، گردهمایی بزرگی به دعوت جبهۀ ملی ایران در مسجد شاه برگزار شد و دهها هزار جمعیت حاضر خواستار برکناری بختیار از نخستوزیری شدند (فراهانی، 2/ 390). در همین ایام، سید رضا خاتمی واعظ در سخنانی در مسجد شاه، ضمن هواداری از انقلاب، در حضور مردم اعلام کرد که از این پس نام این مسجد به مسجد امام خمینی تبدیل میشود و حاضرین در سخنرانی با گفتن عبارت «صحیح است»، گفتههای او را تصدیق کردند ( انقلاب ... ، 15/ 495).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید