افشار، ایرج
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 30 مهر 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/272422/افشار
پنج شنبه 8 آبان 1404
چاپ شده
3
افشار \afšār\، ایرج (1304- 1389 ش/ 1925-2010 م)، ایرانشناس بزرگ، کتابشناس برجسته، و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. فعالیتهای ایرج افشار طی مدتی بیش از 60 سال مداوم، در زمینههای متنوع و گستردهای قرار میگیرد که حاصل آن، آثار فراوان بهصورت کتاب، مقاله، یادداشت و منابعی دیگر است (نک : دنبالۀ مقاله).
ایرج افشار در تــــهـران، و در خانوادهای یزدی و بافرهنگ زاده شد. پدرش محمود افشار یزدی، از شخصیتهای فرهنگی و ایراندوست زمان خود بود. ایرج در مدرسههای زردشتیان، شاهپور و فیروز بهرام در تجریش و تهران تحصیل کرد و در 1328 ش/ 1949 م، از دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران، در رشتۀ قضایی فارغالتحصیل شد. از 19سالگی در ادارۀ امور مختلف مجلۀ آینده دستیار پدرش بود و نخستین تجربههای اداره و انتشار نشریهای فرهنگی را از این راه، و با کار عملی آموخت. در دورۀ دانشجویی، با مجلۀ جهان نو به سردبیری حسین حجازی، از نشریههای پیشرو دورۀ خود، که تمایلاتی چپگرایانه داشت، همکاری کرد. مرتضى کیوان، از اعضای فعال حزب تودۀ ایران، و از فعالان ادبی چپگرا، با جهان نو همکاری داشت و این نشریه بهسان کانونی برای شماری از قلمزنان متمایل به چپ به شمار میآمد (قاسمی، «استاد ... »، 12). ایرج مدتی هم با مجلۀ مهر به مسئولیت مجید موقر همکاری داشت (همانجا)؛ همکاری با این نشریه، نخستین تجربۀ او در زمینۀ مجلهنگاری بود (پروین، 92). افشار پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، مدتی کارآموزی وکالت کرد؛ برای شغل قضا به دادگستری رفت، اما چون محل مأموریت او را بیرون از تهران تعیین کردند، منصرف شد و وکالت و قضاوت را رها کرد و به معلمی روی آورد. در 1329 ش/ 1950 م، در دبیرستانهای تهران به تدریس پرداخت و در 1330 ش، با مساعدت محسن صبا، که در زمینههای آرشیو و کتابداری تحصیل کرده بود، از وزارت فرهنگ به دانشگاه تهران منتقل، و در کتابخـانۀ دانشکدۀ حقـوق ــ بزرگترین کتابخـانۀ دانشکدهای ایران در آن سالهـا ــ به کتـابداری مشغول شد. فنون کتابداری را هم زیر نظر محسن صبا، از راه همکاری با محمدتقی دانشپژوه، و نیز از طریق عملی و تجربهاندوزیهای خود آموخت (قاسمی، «سرگذشت ... »، 64-65). افشار در 1333 ش، که با کتابخانۀ ملی ایران همکاری داشت، نخستین دفتر کتابهای ایران را انتشار داد. این دفتر، سرآغاز تدوین و انتشار کتابشناسی ملی بود، اثری که باید بازنمای رسمی کتابهای انتشاریافته در کشور باشد و تا آن زمان، هیچ نهاد دولتی به تدوین و نشر آن اقدام نکرده بود. کتابهای ایران حاوی دادههای کتابشناختی کتابهای منتشرشده در سال 1333 ش به زبان فارسی، در خود ایران بود. افشار انتشار این فهرست سالانه را تقریباً به همان صورت تا 1345 ش/ 1966 م، به مدت 12 سال ادامه داد. او درعینحال، تا پایان عمر، از تدوین و نظارت بر تنظیم انواع کتابشناسیها دست برنداشت. تأثیر افشار در این زمینه به حدی گسترده است که سرنوشت کتابشناسی در ایران، از کوششهای او جداییناپذیر است. احسان یارشاطر، افشار را «پدر واقعی کتابشناسی در ایران» لقب داده است (ص 7). فعالیتها و همکاریهای افشار در عرصۀ مطبوعات شاید به همان گستردگی کار کتابشناسی او باشد. افشار پس از تجربههای نخستین در انتشار مطبوعات، فعالیت در زمینۀ مطبوعـات فرهنگی ـ پژوهشی را پـی گرفت و بـا همکاری و همفکری تنی چند از دوستان نزدیکش، ازجمله محمدتقی دانشپژوه، عباس زریاب خویی، منوچهر ستوده، و مصطفى مقربی، که جملگی به شخصیتهای فرهنگی برجستهای در حوزههای تخصصی خود تبدیل شدند، مجلۀ فرهنگ ایرانزمین را در 1331 ش تأسیس کرد. این مجله که تا زمان مرگ وی انتشار یافت، از نشریههای معتبر در زمینۀ مطالعات ایرانی به شمار میرود (نک : دورۀ مجلۀ فرهنگ ایرانزمین). افشار از 1333 تا 1335 ش، سردبیری ماهنامۀ ادبی سخن، و نیز ستوننویسی آن دربارۀ کتابشناسی را بر عهده داشت (پروین، 93). از 1334 تا 1340 ش، مدیر مجلۀ کتابهای ماه بود که از سوی انجمن ناشران کتاب، و با حمایت همایون صنعتیزاده انتشار مییافت و نشریهای تخصصی در زمینۀ نشر و کتاب بود (همانجا). از 1339 تا 1362 ش، با همکاری محمدتقی دانشپژوه سردبیر نشریۀ نسخههای خطی، و عضو هیئت تحریریۀ مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران بود (قاسمی، همان، 65-67؛ بـرای تفصیل فعالیتهای مطبوعاتی او، نک : همو، ایرانشناس ... ، سراسر اثر؛ برای جزئیات فنی دراینباره، نک : پروین، 92-97).در سال 1335 ش/ 1956 م، زمینۀ دیگری از فعالیتهای ایرج افشار آغاز شد. احسان یارشاطر، مدیر بنگاه ترجمه و نشر کتاب، که به سبب اشتغالات علمی ناگزیر بود بیشتر ایام سال را بیرون از کشور به سر برد، سمت قائممقامی این بنگاه انتشاراتی نوبنیاد را به افشار سپرد و او هم نزدیک به 7 سال، ادارۀ آن بنگاه را در غیاب مدیر آن بر عهده گرفت. افشار در همان سال به فرانسه سفرکرد و در دورۀ آموزشی کوتاهمدتی که یونسکو بانی آن بود، با فن کتابداری جدید و مبانی نظری علم کتابشناسی آشنا شد. گذراندن این دوره و تحولات نگرشی حاصل از آشنایی با دستاوردهای تازۀ کتابداری و کتابشناسی، به شاخۀ دیگری از فعالیتهای افشار شکل داد که تا پایان عمرش ادامه یافت. او حدود 7 سال، تا 1342 ش/ 1963 م، به چند کار مختلف اما مرتبط، دست زد: تدریس فن کتابداری جدید در دانشسرای عالی؛ تأسیس باشگاه کتاب با همکاری یارشاطر که با نام «انجمن کتاب» معروف است، و ارائهکردن خدماتی نو به دوستداران و خوانندگان کتاب؛ مدیریت کتابخانۀ ملی برای مدتی کوتاه، و آغازکردن فعالیتهای جدیدی در آن کتابخانه در زمینۀ سازماندهی نسخههای چاپی و خطی؛ مدیریت مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران؛ و چند کار دیگر مرتبط با این فعالیتها که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.جلد نخست فهرست مقالات فارسی، حاوی دادههای کتابشناختی حدود 000‘6 مقاله به زبان فارسی در نشریههای ایرانشناسی و فرهنگی ایران و خارج، که افشار اندیشۀ تدوین آن را از محسن صبا الهام گرفته بود و سالها بود که فکر انتشار آن را در سر داشت، سرانجام در 1338 ش/ 1959 م منتشر شد. این منبع مقالهشناخت که افشار بیش از 50 سال برای استمرار انتشار آن کوشید، تاکنون (1398 ش) حاوی دادههای کتابشناختی 337‘ 133 مقاله به زبان فارسی دربارۀ تحقیقات ایرانی است و تدوین، روزآمدی و انتشار آن اکنون به سرپرستی ایرانناز کاشیان در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه دارد و جلد دوازدهم آن در آستانۀ انتشار است. ارزشها و کاربردهای فهرست مقالات فارسی در آغاز، در میان جامعۀ پژوهشی ایران چندان شناختهشده نبود، اما با گذشت زمان، جایگاه آن در مطالعات ایرانپژوهی تثبیت شد. ایرج افشار در 1343 ش، مدیریت انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت و حدود 7 سال در این سمت خدمت کرد. او در این نهاد، به سنتی که بهویژه پرویز ناتل خانلری، مؤسس انتشارات دانشگاه، بنا نهاده بود، غنا بخشید و کوشید استقلال انتشاراتی دانشگاه را در برابر مداخلاتی که شماری از دانشگاهیان متنفذ به سود منافع شخصی خود، و برخلاف رویههای دانشگاهی اعمال میکردند، حفظ کند. سال بعد، در دورۀ ریاست جهانشاه صالح بر دانشگاه تهران، ریاست کتابخانۀ مرکزی این دانشگاه به او واگذار شد. افشار در 29 بهمن 1357 که از این سمت استعفا داد (به نقل از یادداشت همکارش قدرتالله روشنی زعفرانلو در همان کتابخانه)، جمعاً حدود 14 سال، اهتمام اصلی و مهمترین وظیفهاش ایجاد، سازماندهی و تکمیل نخستین و درعینحال بزرگترین کتابخانۀ مرکزی دانشگاهی در کشور بود. کوششهای او در این سمت، الگوی ایجاد کتابخانههای مرکزی در دیگر دانشگاههای ایران قرار گرفت. او دو سال پس از آغاز کار خود در کتابخانۀ مرکزی، مجلۀ کتابداری را در 1345 ش تأسیس و منتشر کرد. ناشر این مجله، کتابخانۀ مرکزی بود. آن سال حدوداً مقارن با تأسیس دورۀ کارشناسی ارشد علوم کتابداری در دانشگاه تهران، و شروع آموزش دانشگاهی مبحث کتابداری جدید در ایران بود. ایرج افشار در 1348 ش/ 1969 م، برای تدریس مبحث اسناد تاریخی و تاریخهای محلی ایران، به گروه تاریخ در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران دعوت شد. او حدود 10 سـال ــ تـا زمان بازنشستگیاش از این دانشگـاه ــ نخست با مرتبۀ دانشیاری و سپس استادی، به تدریس در آن گروه ادامه داد، ضمن اینکه استاد درس شناخت نسخههای خطی در رشتۀ علوم کتابداری همان دانشگاه هم بود و شماری از کتابداران، کتابشناسان و نسخهشناسان امروز کشور، که دورۀ تخصصی کتابداری را گذراندهاند، با شرکت در دورههای درسی ایرج افشار دربارۀ شناخت نسخههای خطی، برای نخستینبار با جنبهای مغفول از میراث تمدنی آشنا شدند که کتابداری اقتباسی و تقلیدی تا سالها به اهمیت و جایگاه آن کمتوجه بود.او در همین دوره به چند کوشش فرهنگی و تأثیرگذار دیگر هم دست زد، ازجمله برگزاری 9 کنگرۀ پیاپی تحقیقات ایرانی در شهرهای مختلف دانشگاهی کشور با حضور شماری از ایرانشناسان خارجی و پژوهشگران ایرانی. درعینحال، فعالیتهای فردیاش در زمینۀ فهرستنگاری نسخههای خطی، کتابشناسی، تصحیح و انتشار اسناد و متون تاریخی و ادبی، و دنبالکردن علاقههای شخصیاش در بخشهایی از تاریخ ایران، بهویژه تاریخ قاجار و از انقلاب مشروطۀ ایران به بعد و تاریخ یزد، ادامه داشت. حاصل کوششهای این سالها، چندین اثر او ست (برای جزئیات و صورت آثار، نک : افشار، 20-24). او همچنین با عضویت در شماری از نهادهای پژوهشی، ایرانشناسی و ویژۀ کتاب و نشر، یا مشارکت در تأسیس، یا نظارت بر برنامههای آنها، از فعالان فرهنگی و تأثیرگذار کشور به شمار میرفت. نهادهایی که افشار در آنها عضویت داشت، عبارتاند از: انجمن ایرانشناسی؛ گروه ملی کتابشناسی ایران؛ انجمن ایرانی فلسفه؛ انجمن کتاب؛ شورای کتابخانۀ وزارت امور خارجه؛ کمیتۀ تشکیل بایگانی کشور؛ انجمن ایرانی تاریخ علوم و طب؛ مرکز ملی کتاب؛ کمیتۀ جایزۀ کتاب سال؛ انجمن کتابداران ایران؛ هیئت اجرایی انجمن تاریخ؛ هیئت امنای کتابخانۀ مجتبى مینوی؛ هیئت امنای چاپ آثار محمدعلی جمالزاده؛ شورای عالی اسناد ملی ایران؛ انجمن آثار ملی؛ انجمن ایرانشناسی اروپا؛ هیئت ناظران دانشنامۀ ایرانیکا؛ و انجمن مطالعات ایرانی در آمریکـا (بـرای تفصیـل بیشتـر در اینباره، نک : قـاسمی، «سرگذشت»، 65- 68). پس از انقلاب 1357 ش، و آغاز دورۀ بازنشستگی ایرج افشار، مرحلۀ تازهای از زندگی و فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی و انتشاراتی او، تقریباً 30 سال، آغاز شد که تا چند ماه پیش از بیماری مرگانجامش در 18 اسفند 1389، بهطور مستمر ادامه یافت و ثمرۀ آن شاید از جهاتی پربارتر و متنوعتر از پیش بود. آزادشدن افشار از تعهدات شغلی، و بیشترشدن اوقات فراغت او، عامل اصلی همین تکثر و تنوع آثار منتشرشدۀ او از انقلاب به بعد بود. افشار انتشار مجلۀ آینده را، که پیشتر پدرش انتشار میداد، از سر گرفت. انتشار این مجله که کموبیش ادامهدهندۀ مشی مجلۀ راهنمای کتاب بود، تا 1372 ش ادامه یافت، اما به سبب موانع انتشار نشریههای فرهنگیِ بیبهره از یارانهها، و نیز به دلایل دیگری، متوقف شد (برای تفصیل بیشتر در اینباره، نک : پروین، 93-95). او همچنین مسئولیت انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را خود به عهده گرفت و به گردآوری و انتشار کتابها و مقالههای پژوهشی در سلسله انتشارات این بنیاد در زمینۀ مطالعات ایرانشناسی ادامه داد. ایرج افشار به تألیف کتاب و مقاله، شرکت در همایشهای داخلی در زمینۀ مسائل ایرانشناسی و کتابشناسی و نسخهشناسی، نگارش مرتب و مداوم نکتهها و یادداشتها در همۀ زمینههای مورد علاقهاش و انتشار آنها بهویژه در مجلۀ بخارا، نظارت بر تدوین فهرست مقالات فارسی و تکمیل و تداوم انتشار مجلدات آن، و نظارت بر انتشار آثار متعدد در گسترۀ مطالعات خود، همچنان ادامه میداد. بنابه برآورد مسئولان بررسی آثار استاد افشار در کتابخانۀ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، بیش از 340 عنوان در 450 مجلد کتاب و بیش از 000‘8 مقاله، مقدمه، یادداشت و اشاره در زمینههای ایرانپژوهی، نسخهشناسی، کتابشناسی، فهرستنگاری، قاجارشناسی، رجالشناسی، اطلاعرسانی فرهنگی، متون کهن فارسی، رجال فرهنگی ایران در دورۀ معاصر، ایرانشناسان خارجی، معرفی و نقد کتاب، نکات و اسناد تاریخی، جغرافیای تاریخی، باستانشناسی، سفرنامه، گاه نکات ادبی و عرفانی، با تأکید بر ارزشهای ادبی و زبان فارسی، از آثار او انتشار یافته است و شماری دیگر هم آمادۀ انتشار است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید