صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه تهران بزرگ / آصفیه، مدرسه /

فهرست مطالب

آصفیه، مدرسه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 6 خرداد 1402 تاریخچه مقاله

آصفیه، مدرسه \madrese-ye āse(a)fiy(yy)e\، (بنا: 1277 ق/ 1860 م)، از مدارس تهران دورۀ ناصری. 
مدرسۀ آصفیه که امروزه، اثری از آن برجای نمانده است، در محلۀ بازار تهران در محدودۀ بازار بین‌الحرمین، حدفاصل سقاخانۀ نوروزخان و مسجد جامع قرار داشت (اعتمادالسلطنه، 1/ 117).
مدرسۀ آصفیه را حاج محمدقلی خان آصف‌الدوله (د 1292 ق/ 1875 م) از مال‌الوصایۀ میرزا ابوالحسن خان ایلچی، از رجال عهد فتحعلی شاه قاجار، ساخت (همانجا)؛ ازاین‌رو، مدرسه به دو نام ابوالحسن خان ایلچی و آصفیه شناخته می‌شد؛ به‌ویژه آنکه آصف‌الدوله بر کتیبۀ ورودی مسجد، افزون‌بر نام ابوالحسن خان ایلچی، عنوان مدرسۀ آصفیه را نیز افزوده بود و خود را به نوعی بانی مدرسه می‌دانست؛ به همین سبب این مدرسه بیشتر به نام آصفیه شهرت داشت تا مدرسۀ ایلچی یا مدرسۀ ابوالحسن خان ایلچـی (رائین، 114؛ نیـز نک‍ : اعتمـادالسلطنه، همـانجـا). بر سردر بیرونی مدرسه، کاشی‌نوشته‌ای با این عبارت دیده می‌شد: «انا مدینة العلم و علیّ بابها، مدرسۀ مرحوم میرزا ابوالحسن خان ایلچی کبیر وزیر امور خارجه 1277 ق» و در پایین آن، عبارت «مدرسۀ آصفیه» را نیز افزوده بودند (رائین، همانجا؛ نوربخش، 2/ 1174). 
میرزا ابوالحسن خان، خواهرزاده و داماد حاجی ابراهیم اعتمادالدولۀ شیرازی، مشهور به حاج ابراهیم کلانتر، صدراعظم فتحعلی شاه قاجار بود (مفتون، 344). ابوالحسن خان هنگامی‌که فتحعلی شاه دستور قتل حاج ابراهیم کلانتر را صادر کرد، حاکم شوش بود و به‌سبب خویشاوندی با حاج ابراهیم، برکنار، و بازداشت گردید و به تهران فرستاده شد؛ اما با میانجیگری برخی درباریان آزاد شد و به شیراز بازگشت؛ با این حال از بیم جان به هند گریخت. در سال 1223 ق/ 1808 م فتحعلی شاه بازماندگان حاج ابراهیم را عفو کرد و وی توانست به ایران بازگردد (بامداد، 1/ 35-37). 
ابوالحسن خان چون در هند با زبان انگلیسی آشنا شده بود، در 1224 ق به‌عنوان نخستین سفیر ایران در انگلستان به آن کشور به گسیل شد (فسـایی، 1/ 705). او خاطرات سفر خود را در کتابی به نام حیرت‌نامه ثبت کرده است. سفارت ابوالحسن خان ایلچی انگیزه‌ای شد تا جیمز موریه با تألیف حاجی بابا اصفهانی او را به سخره بگیرد. 
ابوالحسن خان پس از بازگشت به ایران، از طرف دولت ایران مأموریت یافت تا در 1228 ق/ 1813 م، عهدنامۀ گلستان را با روسیه به امضا برساند. او سپس به‌عنوان سفیر راهی روسیه شد و پس از 3 سال به ایران بازگشت (مفتون، 408، 424، 433-434). وی پس از آن بار دیگر در 1233 ق/ 1818 م، به‌عنوان سفیر ایران به لندن فرستاده شد. او افزون‌بر این سمت، سفیر ایران در عثمانی، اتریش و فرانسه نیز بود. وی پس از بازگشت به ایران در 1239 ق/ 1824 م، به وزارت خارجۀ ایران منصوب شد و تا مرگ فتحعلی شاه بر مقام خویش باقی بود. عهدنامۀ ترکمانچای در زمان وزارت او امضا شد. گفته‌اند او از معدود رجال ایرانی بود که با آغاز جنگ دوم ایران و روسیه به مخالفت پرداخت. ابوالحسن خان در دورۀ محمد شاه نیز با یک وقفه، دوباره وزیر دول خارجه شد. دربارۀ او داوریهای ضد و نقیض بسیار شده است (دبا، 5/ 335- 338).
ابوالحسن خان ایلچی در وصیت‌نامۀ خویش گفته بود که خود در زمان حیاتْ فرصت آن را نیافت که زمینی مناسب برای مسجد و مدرسه‌ای دینی پیدا کند. به همین سبب، وصیت کرد که پس از مرگ، وصی او مسجد و مدرسه‌ای را در تهران بر پا دارد و اگر ساخت مسجد در تهران ممکن نشد، در شیراز چنین بنایی بسازد. او تأکید داشت مجموعه‌ای به‌صورت مسجد و مدرسه در کنار هم و به‌صورت یکپارچه مانند مدرسۀ مرحوم خان مروی ساخته شود؛ نیز گفته بود اگر هزینۀ ساخت بنا از ثلث اموال او بیشتر باشد، بقیۀ آن را پسرش میرزا مهدی خان پرداخت کند («وصیت‌نامه ... »، 19). اسماعیل رائین گزارش دیگری دارد؛ به گفتۀ او، برای ساخت مدرسه، شخص ابوالحسن خان پیش از مرگ، سرای عزیزیان را به بهای 200 تومان خریداری کرده بود و مدرسه در همین مکان ساخته شد (ص 114). 
به خواست ابوالحسن خان برای مدرسه موقوفاتی تعیین شده بود تا هزینۀ تعمیر بنا و نیز هزینۀ روشنایی را تأمین کند. طلبه‌های مدرسه هم از درآمد موقوفه‌ها گذران زندگی می‌کردند و در ماه رمضان به مؤمنان افطاری نیز داده می‌شد («وصیت‌نامه»، همانجا). بلاغی از یک باب حمام به مساحت 150 متر به‌عنوان یکی از موقوفات ابوالحسن خان ایلچی نام برده است (ص 168). 
از تولیت مدرسۀ آصفیه و اینکه پس از مرگ آصف‌الدوله در 1292 ق، چه کسی آن را اداره می‌کرد، اطلاع چندانی در دست نیست. گزارشی مربوط به دورۀ سلطنت مظفرالدین شاه در دست است که بنابر آن، طلبه‌های مدرسۀ صدر به پشتیبانی امام جمعه که تولیت مدرسۀ صدر را بر عهده داشت، برای تصاحب حجره‌های مدرسۀ آصفیه به آنجا هجوم بردند و زدوخوردی میان طلبه‌ها صورت گرفت و مهاجمان بی‌نتیجه ناچار به ترک درگیری شدند. این حادثه مقدمه‌ای بر ماجرای تبعید طلبه‌های مدرسۀ صدر از سوی عین‌الدوله شد و یکی از حوادث تهران پیش از مشروطیت را رقم زد (ناظم‌الاسلام، 1/ 211-213). 
برای چندی، دفتر روزنامۀ مساوات، از نشریات دورۀ مشروطه در مدرسۀ آصفیه دایر بود. این نشریه را سید محمدرضا مساوات منتشر می‌کرد. 
گویا در دورۀ پهلوی اول، مدرسۀ آصفیه رو به ویرانی نهاد، و قصد آن بود که مدرسه تخریب شود و آن را تغییر کاربری دهند (بلاغی، همانجا)؛ اما نصرت‌الزمان ایلچی کبیر، نبیرۀ میرزا ابوالحسن خان، پس از سالها گفت‌وگو با ادارۀ کل اوقاف موفق شد با پرداخت نیم‌میلیون تومان مدرسه را تجدید بنا کند. مدرسۀ آصفیه پس از نوسازی، چندی محل کلاسهای دانشکدۀ الٰهیات بود، سپس سازمان اوقاف تصمیم گرفت آن را به خوابگاه طلبه‌ها و دانشجویان دانشکدۀ الٰهیات تبدیل کند (سعادت، 90؛ رائین، همانجا). مدرسۀ آصفیه به‌سبب عدم نظارت مستمر متولی از رونق علمی خود افتاد و سرانجام، در بافت تجاری بازار ادغام شد و امروزه جای آن را مغازه و پاساژ گرفته است.
سید رضا فیروزآبادی فرزند سید هاشم (1253-1344 ش/ 1874-1965 م)، مؤسس بیمارستان فیروزآبادی، هنگامی که برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد، در مدرسۀ آصفیه اقامت داشت (احمدی، 13). 

مآخذ

احمدی، نزهت، «وقف و درمان: نگاهی به بیمارستان وقفی فیروزآبادی»، میراث جاویدان، تهران، 1386 ش، س 15، شم‍ 60؛ اعتمـادالسلطنه، محمدحسـن، المـآثر و الآثار، بـه کوشش ایرج افشار، تهران، 1374 ش؛ بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران، تهران، 1371 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، «قسمت مرکزی و مضافات آن»، قم، 1350 ش؛ دبا؛ رائین، اسماعیل، میرزا ابوالحسن خان ایلچی، تهران، 1357 ش؛ سعادت‌نوری، حسین، «حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی»، نشریۀ وزارت امور خـارجه، تهـران، 1344 ش، شم‍ 1؛ فسـایی، حسـن، فارس‌نامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367 ش؛ مفتون دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، به کوشش غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، 1383 ش؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357 ش؛ نوربخش، مسعود، تهران به روایت تاریخ، تهران، 1380 ش؛ «وصیت‌نامۀ میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی»، به کوشش علی‌اکبر صفی‌پور، گنجینۀ اسناد، تهران، 1383 ش، شم‍ 54.

مسعود تاره
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: