صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / زاره /

فهرست مطالب

زاره


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 9 فروردین 1402 تاریخچه مقاله

زاره، فریدریش (1865-1945 م/ 1244-1324 ش)، از پیشگامان دانش موزه‌داری، مورخ هنر، باستان‌شناس و مجموعه‌دار آلمانی. 
نام خانوادگی زاره از نام منطقه‌ای گرفته شده است که نیاکان پروتستان هوگنوی او در پی کشتارها وآزارهای حکومت کاترین دُ مدیـسی (ایتـالیـایی: کـاترینا د مدیچی) ــ ملکۀ فرانسه ــ در نیمه‌شب 24 اوت 1572 (شب سن ‌بارتولمی) ناچار شدند آنجا را ترک کنند (هرتسفلد، 210). 
فریدریش در برلین متولد شد، در نوجوانی مادرش را از دست داد و خاله‌اش، الیزه وتسل ـ هکمان، که در آن زمان تنها زن عضو آکادمی برلین بود (نک‍ : دنبالۀ مقاله)، جای مادر را برای او گرفت (هرتسفلد، همانجا). 
زاره به مطالعات باستان‌شناسی علاقه‌مند بود و در دانشگاههای برلین، لایپزیگ و هایدلبرگ تاریخ هنر خواند؛ سپس برای تحقیق و پژوهش به سرزمینهای شرقی سفر کرد (همانجا؛ اِندرلین، 491؛ نیک‌بین، 1/ 540). وی در شهر سمیرنا (ازمیر امروزی)، کارل هومان (1839-1896 م/ 1255-1314 ق) ــ باستان‌شناسی آلمانی ــ را که در آن هنگام مشغول کاوش در شهر باستانی پرگامون بود، ملاقات کرد و به پیشنهاد او، به بررسی و مطالعۀ آثار تاریخی آناتولی پرداخت که بیشتر محققان و باستان‌شناسان به آن کمتر توجه کرده بودند. او برای نیل به این هدف، طی سالهای 1895-1896 م به مرکز آسیای صغیر سفر، و از آثار و بناهای منطقه عکس‌برداری کرد که با امکانات آن روزگار بسیار دشوار بود. زاره همواره معماری زبده با خود همراه داشت. او در طی سالهای 1897-1900 م، به ایران و ترکستان سفر، و گزارشهایی نیز منتشر کرد (هرتسفلد، اندرلین، همانجاها؛ ورنوا، 846-845؛ فرهنگ ... ، 4/ 555-556). 
فریدریش در سال 1900 م/ 1318 ق با ماریا، دختر کارل هومان ازدواج کرد و صاحب 4 فرزند شد (هرتسفلد، 211). او در 1905 م/ 1323 ق با ارنست هرتسفلد (1879- 1948 م/ 1296-1367 ق) آشنا شد، که به‌تازگی از یک سفر تحقیقاتی در گستره‌ای از آشور (بین‌النهرین) تا تخت‌جمشید بازگشته بود. این آشنایی به همکاری و دوستی عمیق میان آن دو انجامید و تا پایان عمر او تداوم داشت. نتیجۀ نخستین همکاری آنها در کتاب «نقش‌برجسته‌های سنگی ایران: تصاویر و بررسی آثار تاریخی دورۀ باستان و میانۀ ایران» در 1910 م/ 1328 ق به چاپ رسید که همچنان مرجعی مهم برای پژوهشگران است (عبدی، 74). 
زاره و هرتسفلد در سالهای 1907- 1908 م برای یافتن مکانی باستانی متعلق به اوایل دورۀ اسلامی، از استانبول تا حلب و بغداد و خلیج فارس را درنوردیدند و سرانجام، ویرانه‌های شهر سامرا را برای کاوش انتخاب کردند. الیزه با یاری بنیاد مطالعات باستان‌شناسی اسلامی برلین اجرای این طرح را عملی ساخت. کاوش در سامرا میان سالهای 1911-1913 م/ 1329-1331 ق انجام پذیرفت (هرتسفلد، همانجا؛ اتینگهاوزن، 1270؛ فوک، 291؛ ورنوا، 846؛ اندرلین، همانجا؛ عبدی، 78). 
زاره به تحقیق و طبقه‌بندی سفالینه‌های لعاب‌دار اولیۀ دورۀ اسلامی براساس یافته‌های سفالین در کاوشهای سامرا پرداخت که تا دهه‌های اخیر، مبنای تاریخ‌گذاری این‌گونه سفالینه‌ها به ‌شمار می‌آید («دانشنامه .... »، 505). او در ایران نیز فعالیت داشت و بیشتر فعالیتهای باستان‌شناسی وی در مناطق مختلف ایران به ‌همراه هرتسفلد انجام شده است (نگهبان، 484، 485). او همچنین در کنگرۀ فردوسی، که در 1313 ش/ 1934 م در ایران برگزار شد، حضور داشت و نایب‌رئیس کنگره بود (هزاره ... ، 13-15) و ریاست سومین کنگرۀ بین‌المللی هنر و باستان‌شناسی ایران را هم که در 1935 م، در مسکو و لنینگراد برگزار گردید، بر عهده داشت (معصومی، 47). 
زاره از نخستین کسانی بود که آثار هنری شرق را جمع‌آوری می‌کرد. او بخش عمده‌ای از مجموعۀ خصوصی خود را به موزۀ امپراتور فریدریش اهدا کرد که از 1956 م به‌افتخار بنیان‌گذار و نخستین موزه‌دارش، ویلهلم بوده (1845- 1929 م/ 1261- 1348 ق)، «موزۀ بوده» نامیده می‌شود. او در این موزه، بخش هنر اسلامی را پایه‌گذاری کرد و در همان‌جا نیز مشغول به کار شد و به مدت 10 سال، از 1921 تا 1931 م، ریاست بخش اسلامی موزه را بر عهده داشت؛ افزون‌بر این، همراه با بوده آثاری قابل‌توجه برای موزه جمع‌آوری کرد. زاره در این موزه شیوه‌ای نوین برای مطالعه و بررسی آثار تاریخی و هنری، نظیر مینیاتور، سفال، فلزکاری، قالی، نساجی و جز اینها ارائه کرد که از آن پس الگویی برای مؤسسه‌های آموزشی و موزه‌ها گردید (هرتسفلد، 212-211؛ نیک‌بین، 1/ 540؛ نیز نک‍ : اتینگهـاوزن، 1271-1270؛ «در راه ... »، npn.؛ اِندرلین، 491؛ ورنوا، همانجا). در جنگ جهانی دوم، بخشهایی از این موزه بمباران شد و بسیاری از آثاری که زاره به موزه اهدا کرده بود، یا کاملاً از بین رفت یا آسیب دید. اندکی بعد، باقی‌ماندۀ مجموعۀ او نیز شامل عکسها، یادداشتها، نامه‌ها، تحقیقات و کتابخانۀ منحصر‌به‌فردش در روز خاک‌سپاری‌اش (4 ژوئن 1945 م/ 14 خرداد 1324 ش) غارت، تخریب، و سوزانده شد و از بین رفت (هرتسفلد، 212؛ ورنوا، همانجا). 
زاره 22 کتاب، 150 مقاله و مقدمۀ چندین کتاب را نوشت، و کتابهایی را نیز بازنگری و بررسی کرد (اتینگهاوزن، 1270؛ فرهنگ، 4/ 555-563). 
برخی از تألیفات او عبارت‌اند از: «سفر به آسیای صغیر ــ تـابستـان 1895 م ــ پژوهـشهـایی دربـارۀ هنـر سلجـوقیـان و جغرافیـای سرزمیـن آنـان»؛ «آسیـای میـانه، ایـران، میـانرودان (بین‌النهرین)، ماوراء خزر: مردم و سرزمین»؛ «هنر ایران باستان»؛ «معماری و آثار تاریخی ایران، مطالعه و ثبت تاریخی بناهای آجری اسلامی در خاورمیانه و ایران»؛ «سرامیکهای منطقۀ فرات و دجله»؛ «سرامیکهای سامرا»؛ «جلدسازی اسلامی»؛ «رضا عباسی، مینیاتوریست ایرانی». 
از زاره تألیفاتی مشترک نیز در دست است که از میان آنها به‌جز نقش‌برجسته‌های سنگی ایران، که پیش‌تر بدان اشاره شد، می‌توان به «سفر باستان‌شناسی در حوزۀ دجله و فرات» با همکاری ا. هرتسفلد؛ «اردبیل، بقعۀ شاه (شیخ) صفی» به ‌همراه ب. شولتز؛ «طراحیهای رضا عباسی» با همکاری ا. میتوخ؛ و «قالیهای شرقی قدیم» با همکاری ه‍ ‍. ترنکوالد اشاره کرد (همانجا؛ نیز عبدی، 78).
زاره به هنر غرب نیز علاقه‌مند بود و تألیفاتی در این زمینه دارد (اتینگهاوزن، همانجا؛ نک‍ : فرهنگ، 4/ 556). او در کنار افرادی چون هرتسفلد، پایه‌گذار پژوهش در هنر اسلامی در آلمان به‌ شمار می‌آید (هاگِدورن، 125). 

مآخذ

عبدی، کامیار، «ارنست هرتسفلد و مطالعات خاور نزدیک»، مجلۀ بـاستـان‌شنـاسی و تـاریخ، تهران، 1385 ش، س 21، شم‍ 1؛ فرهنگ خاورشنـاسان، به کوشش پرویز مشکین‌نژاد، تهران، 1388 ش؛ معصومی، غلامرضا، تاریخچۀ علم باستان‌شناسی، تهران، 1383 ش؛ نگهبان، عزت‌الله، مروری بر پنجاه سال باستان‌شناسی ایران، تهران، 1376 ش؛ نیک‌بین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق‌زمین، تهران، 79 13 ش؛ هزارۀ فردوسی، تهران، 1362 ش؛ نیز:

«Auf dem Weg zur islamischen Kunst, Friedrich Sarre in Westasien», Kunstgeschichte, www.kunstgeschichte.univie.ac.at/ forschungsprojekte/ einzelansicht/ news/ auf-dem-weg ... (acc. Nov. 3, 2021); A Dictionary of Archaeology, eds. I. Shaw and R. Jameson, Oxford, 2002; Enderlein, V., «Sarre, Friedrich», The Oxford Encyclopedia of Archaeology in the Near East, ed. E. M. Meyers, New York / Oxford, 1997, vol. IV; Ettinghausen, R., Islamic Art and Archaeology: Collected Papers, ed. M. Rosen- Ayalon, Berlin, 1984; Fück, J., Die Arabischen Studien in Europa: Bis in den Anfang des 20. Jahrhunderts, Leipzig, 1955; Hagedorn, A., «The Development of Islamic Art History in Germany in the Late Nineteenth and Early Twentieth Centuries», Discovering Islamic Art, Scholars, Collectors and Collections, 1850-1950, ed. S. Vernoit, London / New York, 2000; Herzfeld, E., «Friedrich Sarre», Ars Islamica, New York, 1968, vols. XI-XII; Vernoit, S. J., «Sarre, Friedrich», The Dictionary of Art, ed. J. Turner, New York, 1996, vol. XXVII.
مریم همایونی‌‌افشار
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: