صفحه اصلی / مقالات / ابن حبیب، بدرالدین /

فهرست مطالب

ابن حبیب، بدرالدین

ابن حبیب، بدرالدین

نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 16 بهمن 1400 تاریخچه مقاله

اِبْنِ‌حَبیب (جایگزین مدخل ارجاعی دبا)، بدرالدین ابوطاهر (و ابومحمد) حسن بن زین‌الدین عمر (شعبان 710- ربیع‌الآخر 779/ ژانویۀ 1311- اوت 1377)، ادیب، شاعر و مورخ عصر فرمانروایی ممالیک مصر و شام (برای نسب او، نک‍ : ابن‌عماد، 3/ 269؛ طباخ، 5/ 66؛ ابن‌حجر، انباء ... ، 1/ 162).

آنچه دربارۀ ابن‌حبیب می‌دانیم، مبتنی بر اطلاعاتی است که از کتاب خود او به نام تذکرة النبیه، و تکملۀ پسرش طاهر بر کتاب درة الاسلاک او به دست می‌آید و یا نویسندگان هم‌عصر یا نزدیک به عهد او در آثار خود آورده‌اند. بنابر این منابع، خاندان ابن‌حبیب اصلاً دمشقی بودند. پدرش زیـن‌الدین ابوالقـاسم عمر (د رمضـان 726/ اوت 1326) ــ که ابن‌حبیب مختصری از احوال او را آورده (تذکرة ... ، 2/ 165) ــ خود از علمـا و حافظان، و در عین حـال از کارگزاران حکومت دمشق بود. وی ظاهراً پس از 700 ق/ 1301 م محتسب حلب شد و به این شهر نقل مکان کرد و در آنجا مقام گزید. بدرالدین حسن در همین‌جا زاده شد (ابن‌تغری‌بردی، المنهل ... ، 5/ 115، 116؛ ابن‌عماد، طباخ، همانجاها؛ قس: زرکلی، 2/ 226؛ EI2, III/ 775، که به استناد دورۀ زندگی پدرش در دمشق، او را زادۀ این شهر دانسته‌اند) و همان‌جا برآمد و همچون 4 برادر دیگرش: ابوالحسن محمد، ابوعبدالله حسین، ابوالقاسم علی و ابوالفضل احمد، از کودکی نزد پدر و اساتید دیگر به تلمذ و سماع پرداخت (ابن‌حبیب، همان، 2/ 134؛ عاشور، 1/ 8).

ابن‌حبیب خود تصریح کرده است که از 712 ق یعنی از سه‌سالگی، در مجالس دانشمندان و محدثانی چون بیبرس مجدی (عدیمی)، پسران عجمی (عزالدین، شهاب‌الدین و شمس‌الدین)، شمس‌الدین محمد بن صقر و عبدالرحمان بن ابراهیم بن زیعلی حاضر می‌شد و به سماع حدیث می‌پرداخت (همان، 2/ 55، 64، 163، 215، 230؛ ابن‌تغری‌بردی، همان، 5/ 116). وی برخی از کتب مهم حدیث و ادب را در همین دوره خواند (ابن‌حبیب، همان، 2/ 55، 71؛ ابن‌حجر، الدرر ... ، 2/ 136-137). او سالیان بعد نیز نزد استادانی نامور در حلب و قاهره و مدینه دانش آموخت؛ چنان‌که وقتی قاضی‌القضات شمس‌الدین ابن‌نقیب در 731 ق/ 1331م به حلب آمد، بدرالدین به نزدش شتافت و به تلمذ پرداخت (ابن‌حبیب، همان، 3/ 66-67) و در 734 ق که شمس‌الدین محمد وادی آشی، محدث و فقیه معروف، وارد حلب شد، ابن‌حبیب تمام کتاب المؤطا مالک را نزد او خواند و از او اجازۀ روایت گرفت (همان، 2/ 256). در همان سال از محضر ابوالبرکات ایمن بن محمد اندلسی در مدینه استفاده کرد (همان، 2/ 257) و در دمشق هم از محضر علم‌الدین قاسم برزالی اشبیلی بهره‌ها برد (همان، 2/ 302). وی در مصر نیز نزد ادیبانی چون محمد بن معضاد و ابن‌صابونی تحصیل کرد و از برخی علما اجازۀ روایت گرفت (ابن‌تغری‌بردی، همانجا؛ ابن‌عماد، 8/ 452).

ابن‌حبیب در شهرهای مصر و شام و حجاز سفرهای بسیار کرد و همه‌جا کوشید با دانشمندان و ادیبان مرتبط شود. وی برخی از آثار، و خاصه اشعار خود را در همین سفرها پدید آورد و سرود، چنان‌که در نخستین سفر حج (733 ق/ 1332 م) قصیدۀ رائیه‌ای در ستایش پیامبر اکرم (ص)، و ارجوزه‌ای در منازل و مناسک حج نوشت (ابن‌حبیب، همان، 2/ 243-244). در 734 ق نیز در مدینه بود و ابوالبرکات اندلسی را همان‌جا دید (همان، 2/ 257). وی بار دیگر در 739 ق به سفر حج رفت و در 745 ق/ 1344 م به‌عنوان مأموریتی اداری از برخی شهرهای شام دیدار کرد (همان، 2/ 69-72). 11 سال بعد در 756 ق/ 1355 م، به طرابلس رفت تا به دمشق و قدس سفر کند، و چون مورد استقبال و انعام منجک ناصری، نایب‌السلطنۀ آنجا قرار گرفت، یک سال و نیم همان‌جا بماند و آنگاه که ابن‌حجر کتاب الدرر را می‌نگاشت، ظاهراً ابن‌حبیب آنجا بود (همان، 3/ 197؛ ابن‌حجر، همان، 2/ 136). وی طرابلس را سخت ستوده، و از خصایص و خوبیهایش سخن رانده است ( تذکرة، همانجا).

زندگی مادی ابن‌حبیب از طریق اشتغال به مشاغل دیوانی و قضایی تأمین می‌شد، اگرچه غالباً مقامی عالی نداشت و عموماً از او به‌عنوان کاتب و منشی قاضیان و دیوان و قضا و کاتب انشا و توقیع احکام و گاه نایب قضا یاد کرده‌اند (همان، 3/ 53؛ ابن‌تغری‌بردی، النجوم ... ، 11/ 189، المنهل، 5/ 117؛ ابن‌عماد، همانجا؛ ابن‌حجر، انباء، 1/ 163) و تنها یک بار ابن‌تغری‌بردی (همان، 5/ 115) او را قاضی خوانده است. ابن‌حبیب در 745 ق به‌عنوان وکیل بدرالدین محمد بن زهره، همراه شرف‌الدین موسى ناصری، حاجب حلب، برای کشف اموال فروخته‌شدۀ بیت‌المال به شهرهای اطراف حلب رفت (ابن‌حبیب، همان، 3/ 69). وی مدتی نیز ناظر دارالضرب حلب شد (همان، 3/ 97). او چند سال بعد که به طرابلس رفت، امیر منجک ناصری همین‌گونه مشاغل و برخی مناصب مربوط به اوقاف را به وی داد (همان، 3/ 197) و آنگاه که امیر در ربیع‌الاول 758/ مارس 1357 نایب‌السلطنۀ حلب شد، ابن‌حبیب را ناظر دیوان خود کرد. گفته‌اند ابن‌حبیب در اواخر عمر از همۀ مشاغل خویش استعفا کرد و کوشش خود را مصروف تألیف و تصنیف گردانید (ابن‌عماد، همانجا؛ ابن‌تغری‌بردی، همان، 5/ 117)، تا سرانجام در حلب درگذشت (همو، النجوم، المنهل، نیز ابن‌عماد، همانجاها).

ابن‌حبیب را به دانش و ادب و اخلاق ستوده‌اند و به‌ویژه در صناعت انشا و شروط (شروط حکم و قضا) سرآمد روزگارش دانسته‌اند و گفته‌اند مردی نرم‌خوی، خوش‌محضر و شیرین‌گفتار بود (ابن‌تغری‌بردی، النجوم، نیز ابن‌عماد، همانجاها). باآنکه ابن‌تغری‌بردی از دانش و قوی‌دستی‌اش در ادب یاد کرده، و بسیاری از اشعار او را در کتاب خود آورده (مثلاً المنهل، 2/ 307، 322، 452، 5/ 117- 119)، کتاب تاریخ او را بی‌ارزش و مغلوط خوانده، و تصریح کرده که به‌همین‌سبب، از این اثر او چیزی نقل نکرده است ( النجوم، همانجا). طباخ برخی از کسانی را که از ابن‌حبیب روایت حدیث کرده‌اند، نام برده است (5/ 66).

یکی از پسران ابن‌حبیب، موسوم به زین‌الدین طاهر (د 808 ق) خود از فضلا، و در حلب کاتب دیوان انشا و در قاهره نایب کاتب‌السر بود. وی آثاری نیز پدید آورد؛ از آن میان باید از تکمله یا ذیلی که بر کتاب تاریخ حسن بن حبیب نوشت، یاد کرد (ابن‌عماد، همانجا؛ نیز نک‍ : آثار ابن‌حبیب).

 

آثـار

حسن بن حبیب آثار متعدد در تاریخ و سیره و فقه و ادب پدید آورد که بسیاری از آنها اکنون در دست است. برخی از مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

1. درة الاسلاک فی دولة الاتراک یا تاریخ دولة الاتراک، در تاریخ دولت ممالیک مصر و شام از 646 تا 777 ق/ 1248-1375 م. پسر او زین‌الدین طاهر تکمله‌ای بر این کتاب نوشت و آن را تا ذکر حوادث 801 ق/ 1398 م ادامه داد (ابن‌تغری‌بردی، همانجا؛ ابن‌حجر، الدرر، 2/ 137). درة الاسلاک را طباخ (همانجا) به پیروی از ابن‌تغری‌بردی (همانجا) اثری کم‌ارزش خوانده است. بخشهایی از این کتاب همراه با تکملۀ زین‌الدین طاهر، نخستین‌بار طی سالهای 1840 تا 1846 م توسط وایرس و میور سینج در آمستردام منتشر شد (عاشور، 1/ 20). بعدها در 1913 م لیندر نیز تاریخ وقایع 8 سال اول کتاب را با حواشی مفید به زبان آلمانی در مجموعۀ لوموند اُریانتال (ج 7، اوپسالا، 1913 م) به چاپ رسانید. گزیده‌ای از این کتاب به قلم و رقم مقریزی در دست است (بهرامیان، 1/ 91).

2. تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بنیه، مهم‌ترین اثر ابن‌حبیب و مشتمل بر تاریخ دوران حکومت المنصور قلاوون، سلطان مملوک، و فرزندان او از 678 تا 770 ق/ 1279- 1369 م است که خاصه به‌سبب رویارویی با مهاجمان صلیبی، از مهم‌ترین ادوار تاریخ غرب جهان اسلام به شمار می‌رود. این کتاب در 3 مجلد به تصحیح و مقدمه و حواشی و فهارس سودمند، توسط محمد محمد امین و سعید عبدالفتاح عاشور در قاهره (1976 م) به چاپ رسیده است (برای توصیف اهمیت کتاب، نک‍ : مقدمۀ مصحح).

3. اخبار الدول و تذکار الاول: ابن‌حبیب خود در تذکرة النبیه به آن اشاره کرده، و متذکر شده که آن را در 765 ق/ 1364 م نوشته است. کتاب مشتمل است بر ذکر احوال پیامبران از آدم تا عیسى مسیح (ع)، و ذکر فرمانروایان ایران و قبط و روم و یونان و جز آنها تا عصر ممالیک مصر و شام. این کتاب به نثر مسجع است (ابن‌حبیب، همان، 3/ 279؛ ابن‌تغری‌بردی، المنهل، 5/ 117).

4. جهینة الاخبار فی اسماء الخلفاء و ملوک الامصار: باآنکه برخی از نویسندگان این اثر را به‌عنوان کتابی مستقل، به ابن‌حبیب نسبت داده‌اند (حاجی‌خلیفه، 1/ 623؛ بغدادی، 1/ 286-287) و نسخه‌هایی نیز از آن در دست است (خدیویه، 5/ 42؛ کوپریلی، 1/ 545-546؛ عواد، 4/ 187؛ GAL, II/ 46)، ولی مصحح تذکرة النبیه بر آن است که این اثر همان اخبار الدول و تذکار الاول است (عاشور، 18- 19).

5. المقفى فی ذکر فضائل (یا فی سیرة) المصطفى: نسخه‌هایی از این اثر در دست است (خدیویه، 5/ 156؛ درنبورگ، III/ 254).

6. النجم الثاقب فی اشرف المناقب، در سیرۀ پیامبر (ص) (ابن‌تغری‌بردی، همانجا) که در 763 ق/ 1362 م نگاشته شد (ابن‌حبیب، تذکرة، 3/ 252) و نسخه‌هایی از آن در دست اسـت ( آلوارت، شم‍‌ 2572؛ درنبورگ، III/ 253؛ GAL، همانجـا؛ GAL, S, II/ 35).

7. نسیم الصبا، کتابی ادبی در 30 فصل به نثر مسجع آمیخته به نظم دربارۀ مظاهر طبیعت و برخی مشاغل و مشغولیتها و تفریحات، و توصیف ادبی برخی خصایل اخلاقی صوفیانه در لباس کنایات و اشارات (مثلاً ص 39، 44، 49، 55) که در 756 ق/ 1355 م تصنیف شد (نک‍ : همو، تذکرة، 3/ 195). این اثر مورد ستایش ابن‌ایبک صفدی واقع شد (نک‍ : همان، 3/ 268-270) و در میان ادبا شهرتی یافت (طباخ، 5/ 67). نسیم الصبا چندین بار در بولاق، اسکندریه، استانبول، قاهره و بیروت به چاپ رسیده است.

8. مروج الغروس فی خروج بیبغاروس، دربارۀ حوادث مربوط به طغیان امیر بیبغاروس، نایب‌السلطنۀ حلب، بر سلطان مملوک که آن را در 735 ق نگاشت (ابن‌حبیب، همان، 3/ 159).

9. المختار، گزیده‌ای که ابن‌حبیب از اشعار خویش در 759 ق بر حسب الفبا ترتیب داد. تنها خود وی از این اثر یاد کرده است (همان، 3/ 214).

از یک یا دو مجموعۀ دیگر از اشعار او نام برده شده است: دیوان المقطعات که فقط بغدادی (1/ 287) از آن یاد کرده؛ و الشذور که آن را در 767 ق/ 1366 م گردآوری کرد و حاجی‌خلیفه آن را همان دیوان المقطعات دانسته (2/ 1030)؛ و البدور که طباخ (همانجا) آن را به ابن‌حبیب نسبت داده، و به اقرب احتمال همان الشذور است.

بعضی از آثار ابن‌حبیب را تلخیص و تهذیب آثار متقدمان تشکیل می‌دهد، مانند الفرائد المنتقاة من تاریخ صاحب حماة (عاشور، 25؛ GAL, S, II/ 35, 44ارشاد السامع و القارئ المنتقى من صحیح البخاری، که آن را در 754 ق/ 1353 م ترتیب داد (ابن‌حبیب، همان، 3/ 172-173)؛ الکواکب الوقاد من کتاب الاعتقاد، که گزیده‌ای است از کتاب الاعتقاد بیهقی (همان، 3/ 202)؛ معانی اهل البیان من وفیات الاعیان، که گزیده‌ای است از اثر معروف ابن‌خلکان و آن را در 746 ق فراهم آورد (همان، 3/ 83)؛ گزیده‌ای از اشعار ابن‌معلم با عنوان تحیة المسلم من شعر ابن المعلم (همان، 3/ 103)؛ نفحات الارج من کتاب تبصرة ابی الفرج (ابن‌تغری‌بردی، المنهل، 5/ 116)؛ و قواعد ابراهیم، که گزیده‌ای است از دیوان شیخ ابواسحاق ابراهیم غزی که آن را در 755 ق فراهم آورد (عاشور، 26).

جز اینها آثار دیگری نیز دارد یا به او نسبت داده‌اند که نسخ برخـی از آنهـا در دسـت اسـت (نک‍ : ابـن‌حبیـب، همـان، 3/ 285؛ ابن‌تغری‌بردی، النجوم، 10/ 211؛ بغدادی، همانجا؛ عاشور، 22، 26؛ دوسلان، II/ 587؛ GAL, S, II/ 35, 46؛ الیس، I/ 628). برخی از آثار ابن‌حبیب مورد استناد و استفادۀ نویسندگان و مورخان متأخرتر واقـع شـده است (مثلاً نک‍ : ابن‌عمـاد، 3/ 14، 93، 202، 217، 237؛ یاقوت، 2/ 273، 383؛ نعیمی، 1/ 122، 2/ 33).

 

مآخذ

ابن‌تغری‌بردی، المنهل الصافی، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور و دیگران، قاهره، 1984 م؛ همو، النجوم؛ ابن‌حبیب، حسن، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بنیه، به کوشش محمد محمد امین و سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1976 م؛ همو، نسیم الصبا، قاهره، 1290 ق؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، به کوشش حسن حبشی، قاهره، 1389 ق/ 1969 م؛ همو، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، 1393 ق/ 1973 م؛ ابن‌عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ بغدادی، هدیة؛ بهرامیان، علی و عبدالله یونسُف، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ ملی تاجیکستان، قم، 1380 ش؛ حاجی‌خلیفه، کشف؛ خدیویه، فهرست؛ زرکلی، اعلام؛ طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، حلب، 1370 ق؛ عواد، کورکیس، الذخائر الشرقیة، به کوشش جلیل عطیه، بیروت، 1999 م؛ عاشور، سعید عبدالفتاح، مقدمه بر تذکرة النبیه (نک‍ : هم‍ ، ابن‌حبیب)؛ کوپریلی، خطی؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش ابراهیم شمس‌الدین، بیروت، 1410 ق؛ یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار الفکر؛ نیز:

Ahlwardt ; De Slane ; EI2; Derenbourg, H. et al., Les Manuscrits arabes de l'Escurial, Paris, 1884-1941; Ellis, A. G., Catalogue of Arabic Books in the British Museum, London, 1967; GAL; GAL, S.

صادق سجادی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: