اطلس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 30 شهریور 1402
https://cgie.org.ir/fa/article/259371/اطلس،-رشته-کوه
جمعه 12 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اطلس \atlas\، رشتهکوهی در شمال غربی آفریقا. کوههای اطلس با جهت جنوب غربی ـ شمال شرقی، بهطول 000‘ 2 کمـ از اقادیر (بندری در مراکش) در جنوب غربی تا شهر تونس (پایتخت تونس) در شمال شرقی کشیده شدهاند (بریتانیکا).
اصل و ریشۀ نام اطلس بهدرستی معلوم نیست. این نام در میان یونانیان رواج داشته است و اغلب نویسندگان قدیمی بـه آن اشاره کردهاند (نک : هرودت، 260). بهروایت دیودوروس سیسیلی، پس از مرگ هیپِریون، قلمرو وی میان فرزندان اورانوس، که معروفترینشان آتلانتا (اطلس) و کرونوس بودند، تقسیم شد. نواحی ساحل اقیانوس نیز به اطلس واگذار شد. او این ناحیه و بزرگترین کوه آن را آتلانسین (اطلس) نامید (II / 278-279). اروپاییان نیز به پیروی از یونانیان، این رشتهکوه را اطلس مینامیدند، اما بومیان آن را بدین نام نمیخواندند (بستانی، 14 / 391). جغرافینویسان مسلمان از این رشتهکوه با نام دِرِن یاد کردهاند (نک : یاقوت، 2 / 570؛ ابوالفدا، 65؛ خوارزمی، 46-47؛ نیز EI2, I / 748).
اطلس از نظر زمینشناسی، بیش از آنکه آفریقایی باشد، اروپایی است، زیرا آن را قسمتی از چینخوردگی بزرگ آلپ و هیمالیا میدانند که در دوران سوم زمینشناسی پدید آمده است ( آمریکانا). رشتهکوههای اطلس بهعنوان یک واحد مستقل جغرافیایی بخش عمدهای از کوهستانها، فلاتها و جلگههای مراکش، الجزایر و تونس را در بر دارد و بهطور کلی با دیگر قسمتهای قارۀ آفریقا متفاوت است (GSE, II / 472). اطلس از یک ردیف چینخوردگیهای موازی تشکیل میشود که بهوسیلۀ فلاتهای مرتفع، درههای وسیع و جلگههای میانکوهی از هم جـدا میشوند. قسمتهای غـربی آن پهنتر و بلندتر از دیگر قسمتها ست («خاور میانه ... »، 4). رشتهکوههای اطلس معمولاً به 3 بخش غربی، شمالی و جنوبی تقسیم میشوند.
این بخش در کشور مغرب (مراکش) قرار دارد و از دو رشتۀ اطلس علیا و اطلس وسطا تشکیل شده است. اطلس علیا که اطلس مرتفع و اطلس کبیر نیز نامیده میشود، از حفرۀ سوس آغاز میشود، و با ارتفاع متوسط 500‘2 متر بهطول 750 کمـ از جنوب غربی به شمال شرقی امتداد مییابد. مرتفعترین کوههای اطلس در این بخش قرار دارند. قلۀ 150‘4 متری طبقال که بلندترین نقطۀ رشتهکوه اطلس به شمار میآید، در این بخش واقع است (ابوالنصر، 3). اطلس علیا نیز به دو قسمت شمالی و جنوبی (آنتیاطلس) تقسیم میگردد (بستانی، 14 / 393-394). اطلس وسطا در جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی کشیده شده، و ارتفاع قلههای آن از 3 هزار متر بیشتر است. قلۀ ناسور با 343‘ 3 متر ارتفاع، بلندترین قلۀ اطلس وسطا ست و منشأ آتشفشانی دارد (همانجا). اطلس وسطا شمالیترین ارتفاعات رشتهکوه اطلس است و ازاینرو، در مقابل جریانهای مرطوب مدیترانه قرار دارد. این کوهها باران فراوانی دریافت میکنند و رودهای مهمی چون امالربیع، سبو و ملویه از آنها سرچشمه میگیرند.
این بخش از کوههای اطلس در هر 3 کشور مراکش، الجزایر و تونس دیده میشود. بخش شمالی از رشتههای نسبتـاً مجـزا و مقطعی تشکیـل شده، و در جهت شرقـی ـ غربی بهموازات ساحل مدیترانه کشیده شده است. مهمترین رشتههای این کوه از مغرب به مشرق عبارتاند از: رشتۀ ریف، اطلس تل و مرتفعات مجرده (نک : EI2، بستانی، همانجاها).
این بخش شامل اطلس صحرایی است که با 200‘ 1 تا 500‘ 1 کمـ طول از الجزایر بهسمت شرق (تونس) و غرب (مراکش) کشیده شده است والجزایر را از صحرای آفریقا جدا میکند. مهمترین قلههای این بخش قصور (202‘ 2 متر)، عمور (677‘ 1 متر)، اولادنایل (667‘ 1 متر)، و شیله (331‘ 2 متر) نام دارند (همان، 14 / 395).
رشتهکوههای اطلس بهسبب عرض جغرافیایی، نزدیکی به دریای مدیترانه و صحرای آفریقا، و از همه مهمتر نـاهمـواریهـای سراسر منطقۀ اطلس، آبوهـوایی متنوع دارد. بهطورکلی، در نیمۀ شمالی آبوهوای مدیترانهای، و در نیمۀ جنوبی آبوهوای صحرایی حاکم است. بیش از عوامل دیگر، امتداد رشتهکوهها و نحوۀ قرارگیری آنها در مقابل جریانات جوّی سبب اختلاف اقلیمی بین نواحی مرتفع کوهستانی، دشتها و جلگههای مرتفع داخلی است. بهسبب شکلگیری مراکز کمفشار بر روی مدیترانه در فصل زمستان، جریانات غربی و بادهای جنوبی سبب نزول باران فراوانی در الجزایر شرقی، تونس و کوههای اطلس میگردند. منطقۀ اطلس در فصل تابستان، در نتیجۀ شکلگیری مرکز فشار آزور، خشک است و باران بهندرت میبارد. در دامنههای شمالی و شمال غربی اطلس، میزان باران سالانه بین 100 تا 180 سانتیمتر متغیر است. مقدار برف و باران در قلههای مرتفع به 200 تا 250 سانتیمتر میرسد. مقدار باران با دورشدن از دریای مدیترانه کاسته میشود، بهگونهای که در نواحی جنوبی مشرف بر صحرا متوسط باران سالانه به 30 سانتیمتر کاهش مییابد (GSE, II / 473).
رودهای جاری در منطقۀ رشتهکوه اطلس با رودهای دائمی و پرآب آفریقا قابل مقایسه نیستند. بیشتر رودهای منطقه در نتیجۀ بارانهای فصلی ایجاد میشوند. این رودها در زمستانها سیلابهای بزرگی پدید میآورند و در تابستان، یا بهکلی از میان میروند و یا به باریکههای آبی تبدیل میشوند («خاور میانه»، 266). از مهمترین رودهای دائمی اطلس میتـوان امالربیع، سِبو، ملویه و مجرده را نام برد (نک : «اطلس بریتانیکا»، 36, 148؛ «اطلس بزرگ ... »، 51).
پوشش گیاهی طبیعی اطلس منعکسکنندۀ شرایط اقلیمی آن است؛ در نتیجه، انواع رستنیها، از گونههایی که آب بسیار نیاز دارند تا گونههایی که در بیابانهای خشک میرویند، در آن دیده میشود. در دامنههای رو به دریا در شمال و شمال غربی، بهویژه در اطلسهای تل و ریف، جنگلهای انبوه درختان مدیترانهای مانند بلوط، بلوطِ چوبپنبه، کاج و سرو تا ارتفاع 700‘1 متری دیده میشود. در ارتفاعات اطلس صحرایی و آنتیاطلس، جنگلهای مصنوعی کاج و سرو تا ارتفاع 200‘2 متری ایجاد شده است که جنبۀ تجاری دارد (GSE، همانجا). افزون بر این جنگلها، درختچههای کوتاه مانند زیتون و نخل، گیاهانی همیشهسبز بهنام ماکی، مراتع، استپها و دیگر انواع گیاهان مناطق خشک در بسیاری از دشتهای مرتفع میانکوهی و دشتهای داخلی هر 3 کشور منطقۀ اطلس دیده میشود ( لاروس ... ). پوشش گیاهی طبیعی اطلس در نتیجۀ مداخلۀ انسان دچار آسیب بسیاری شده، که این امر فرسایش شدید خاک را در پـی داشته است (نک : همانجا؛ آمریکانا). حیات جانوری منطقۀ اطلس همواره در معرض مخاطرات گوناگون بوده است. در این منطقه، مخلوطی از تیرههای اروپایی و آفریقایی، جانورانی چون خرگوش، شغال و کفتار دیده میشود. شیر از دیگر گونههای جانوری اطلس است. همچنین کوههای اطلس زیستگاه انواع پرندگان مهاجر و تیرههای مختلف خزندگان است (GSE، همانجا).
یافتههای باستانشناختی بیانگر آن است که از حدود هزارۀ 15 قم مردمی در سرزمین اطلس میزیستند. آنان دارای دو مرحلۀ متمایز فرهنگی بهنامهای فرهنگ وهرانی و فرهنگ کاپسین بودهاند (ابوالنصر، 7). بههنگام آغاز دوران تاریخی اطلس و ورود فنیقیها در هـزارۀ 1 قم، این سرزمین در کنترل قوم بربر قرار داشت (نک : ه د، بربر). این قوم امروزه نیز جمعیت عمدۀ این منطقه را تشکیل میدهد ( لاروس). رومیها در سدۀ 2 م به اطلس راه یافتند و سلطۀ آنان بر شمال آفریقا تا ظهور اسلام به طول انجامید. مسلمانان پس از 70 سال جنگوگریز، تمام ناحیۀ اطلس را در اختیار گرفتند (طاها، 55, 76). با آغاز دورۀ استعمار، فـرانسه در 1830 م، بعـد از تلاشهای بسیار، بر سراسر ناحیۀ اطلس مسلط شد. ازآنپس، بهرهبرداری از منابع گوناگون این سرزمین بهوسیلۀ اروپاییان ادامه یافت. بربرها بهعنوان عنصر اصلی جمعیت اطلس، با مقاومت در برابر حملات خارجی، فرهنگ، زبان، اعتقادات و از همه مهمتر سازمان اجتماعی خود را حفظ کردند. با نفوذ فرهنگهای اروپایی و آسیایی به منطقۀ اطلس، میان قبایل محلی بربر تنشهایی ایجاد شد.
ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840 م؛ بستانی؛ فؤاد افرام، دایرةالمعارف، بیروت، 1956 م؛ خوارزمی، محمد، صورة الارض، به کوشش هانس فون مژیک، وین، 1345 ق / 1926 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Abun-Nasr, J. M., A History of the Maghrib, Cambridge, 1971; Americana, 2006; Britannica, 2008; Britannica Atlas, Chicago, 1996; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C. H. Oldfather, London, 1967; EI2; Grand Larousse ; Great World Atlas, London, 1981; GSE; Herodotus, The History, tr. G. Rawlinson, New York, 1947; The Middle East and North Africa, London, 1986; Tāha, ʿA. Dh., The Muslim Conquest and Settlement of North Africa and Spain, London, 1989.
محمدحسن گنجی (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید