صفحه اصلی / مقالات / فلک‎ خوانی /

فهرست مطالب

فلک‎ خوانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 مرداد 1400 تاریخچه مقاله

فَلَکْ‌ خوانی، خواندن دوبیتیهایی به‌آواز، در شِکوه از رفتار فلک و دور گردون؛ گونه‌ای از شعر اعتراض که در ایران (خراسان)، تاجیکستان و افغانستان رواج دارد. 
گونه‌های مختلف فلک‌خوانی در افغانستان و تاجیکستان هنوز هم اجرا می‌شود؛ اما شکلهای آوازی آن به‌لحاظ نغمه، تحریر و شیوۀ اجرا، تفاوتهای فراوانی با فلک‌خوانی ایران دارد (جاوید، «بر سر ... »، 23). فلک‌خوانی یکی از بخشهای زوال‌یافتۀ آوازی در موسیقی خراسان، به‌ویژه در میان کرمانجها ست (همان، 21). در این منطقه، در میانۀ فلک‌خوانی و دوبیتی‌خوانی، دو شکل سه‌مصراعی (یه‌لدی) و چهارمصراعی خوانده می‌شود که به آن چهارپاره، چهاربیتی، صوت، بیت، ترنگک و ترانه می‌گویند. این ترانه‌ها ازنظر اجرایی، در شاخه‌های متفاوتی، بنابر زمان اجرا و موقعیت استفاده، شامل انواعی چون پِره‌گویی، فریاد، کِله‌فریاد، سرصوت، صوت، چپونی (شبانی)، فراقی، داغی و نوا می‌شود (همو، آشنایی ... ، 138- 139). 
فلک‌خوانی ساز همراه ندارد. هر گاه که دل فلک‌خوان به تنگ آید، دست به زیر گوش خود می‌گذارد و فریاد برمی‌دارد و دل دشت و کوه و سنگ و خار و خاشه و آسمان و ستاره را می‌لرزاند (همو، «بر سر»، همانجا). بنابراین، فلکها بیشتر بیرون از خانه‌ها، دور از اجتماع و ازدحام، در هوای آزاد سروده و خوانده می‌شوند (شهرانی، 8). 
خواننده در دوبیتی اول، فلک را مورد عتاب قرار می‌دهد و در دوبیتی دوم، فضای خطاب زمینی و آسمانی را به هم پیوند می‌زند. گاه با عناوینی چون مسلمانان، هلا مردم و عزیزان!، رو به مخاطبان می‌کند و آنها را گواه می‌گیرد که چه بر او رفته است و آنان شاهد بوده‌اند. گاه نیز با عناوینی چون خداوندا، خدایا و الٰهی!، ضجه‌های التماس‌گونه‌ای می‌زند که دل فرد شنونده را به درد می‌آورد (جاوید، همانجا). خواننده دوبیتی (ه‍ م) اول را که مربوط به فلک است، در اوج و با بالاترین توان صوتی خود در اجرای آواز، می‌خواند و پس از آنکه ترجیع‌بند کامل شد، دوبیتی دوم را در فرود کامل صوتی اجرا می‌نماید و برای ایجاد فاصلۀ لازم بین آن اوج و این فرود، با صوت بم، اصواتی چون هووم، هی و واخ را به آوا درمی‌آورد. این اعتراض گاه از داغ سوز در مرگ دلارامی ازدست‌رفته است که دلداده به‌صورت آوازی غمگین، فریادگونه آن را ادا می‌کند و از فلک می‌پرسد که چرا چنین ستمی بر او روا داشته است و سپس در قسمت دوم، آرزو و خواسته‌اش را بیان می‌کند (جاوید، همان، 21-22)، به عنوان مثال: 
بی‌کس نَبُدَم که بی‌کسم کرد فلک / من لاله بُدَم، مزعفرم کرد فلک / / من مشک بُدَم، به کاغذْ پیچیده / انگشت‌نمای مردمم کرد فلک / / آخ هی ... ؛ مسلمانان که من مادر ندیدم / پدر با اسم و آوازه شنیدم / / غریب بودم به مُلکایِ غریبی / به‌جز غم، رویِ شادی را ندیدم / / هی (همان، 21)؛ ای فلک چه کرده‌ای دِلارام مورَه [مرا] / شوریده و تَلخ کرده‌ای کام موره / / بُردیش به شیبِ خاکْ پَنهوم کردی / خورشید جهون [جهان] سَروِ خُرامان موره / / های، هی؛ خداوندا مرا از لطف دریاب / دگر با من نمانده طاقت و تاب / / به بیداری چه محرومم ز وصلش / میسر کن به من رویَش تو در خواب / / هی (همان، 22). 

مآخذ

جاوید، هوشنگ، آشنایی با موسیقی نواحی ایران، تهران، 1386 ش؛ همو، «بر سر ایوان فلک <نگرشی بر فلک‌خوانی در موسیقی خراسان>»، مقام موسیقایی، تهران، 1383 ش، شم‍ 32؛ شهرانی، عنایت‌الله، دوبیتیهای تاجیکی، اسلام‌آباد، 1373 ش.

حسن ذوالفقاری
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: