صفحه اصلی / مقالات / فال گوش /

فهرست مطالب

فال گوش


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 1 آذر 1400 تاریخچه مقاله

فالْ‌گوش، یا فال‌گوش‌ایستادن و فال‌گوش‌نشینی، نوعی تفأل و از آداب و مراسم چهارشنبه‌سوری.
فال‌گوش در اصطلاح و کاربرد عام به معنی دزدیده گوش‌دادن به گفت‌وگوهای دیگران و استراق سمع است و در کاربرد آیینی، عملی است که معمولاً زنان در شب چهارشنبه‌سوری (ه‍ م) انجام می‌دهند، و آن ایستادن بر سر چهارراهها، و تفأل و تطیر به گفتار عابران است ( لغت‌نامه ... ؛ آنندراج)، برای آنکه بتوانند با تعبیر سخنان رهگذران، حوادث آینده را پیشگویی کنند (معین)؛ برای این کار ابتدا نیت می‌کنند و به سخن نخستین کسی که از آنجا رد می‌شود، گوش می‌دهند و همان را تعبیر می‌کنند (امینی، 483؛ گرگانی، 95؛ میرنیا، 20)؛ اگر آن سخن با آرزوی صاحب حاجت مطابق باشد، آن آرزو برآورده می‌شود، وگرنه منتفی است. همین فال را ممکن است در پشت در خانه‌ای یا اتاقی گرفت؛ بدین‌نحو که باید آهسته به پشت در آمد و بی‌آنکه کسانی که اندرون خانه یا اتاق‌اند، بدانند که کسی در پشت در ایستاده است، گوش فراداد و نخستین سخنی را که گفته می‌شود، در اجابت مقصود خود یا ناروا ماندن آن، فال گرفت ( لغت‌نامه). 
فال‌گوش در شعر شاعران فارسی‌زبان نیز بازتاب داشته است. این اصطلاح در شعر صائب و برخی دیگر از شاعران دورۀ صفوی آمده است که نشان می‌دهد این رسم با همین نام در آن دوره رواج داشته است: لب از گفتار بستم چون صدف از حرف نیک و بد / به فال گوش در دریا نشستم تا چه پیش آید (صائب، 469)؛ گلی دارم که یک دم گر نیابم بر سر کویش / به راه نالۀ بلبل به فال گوش بنشیند؛ به فال گوش نشینند غیبیان بر هم / نفس‌نفس همه در پردۀ خروش کشم ( آنندراج).
بنابر قراین در دورۀ قاجار نیز چنین رسمی رایج بوده، چنان‌که در کتاب امیرارسلان نامدار، به این اصطلاح در معنی استراق سمع اشاره شده است (نقیب‌الممالک، 25). در کتاب نامۀ داستان (تألیف: 1269 ق) «فال‌گوش می‌رود» به‌عنوان مثل دانسته شده است (نک‍ : حسینی، 473). 
فال‌گوش از جملۀ آدابی است که در شب چهارشنبه‌سوری در تمام ایران تقریباً به‌صورت واحد اجرا می‌شود؛ مثلاً در گیلان (عباسی، 52)، شاهرود (نادری، 240) و بختیاری (سرلک، 46). نحوۀ فال‌گوش‌ایستادن چنان بود که شخص (بیشتر زنان) برای گشایش کار، ازدواج یا رفع گرفتاری خود نیت می‌کرد و پس از آنکه آتش‌افروزی پایان می‌یافت و هوا تاریک می‌شد، در تاریکی و پناه دیوار سر کوچه یا چهارراه یا پشت‌بام پنهان می‌شد. اغلب شخص گرفتار یا دختر دم‌بخت کلیدی هم زیر پای خود می‌گذاشت و روی آن می‌ایستاد که نشانۀ بازشدن بخت یا ازبین‌رفتن مشکل بود. زنان و مردان مراد خود را به اندیشه آورده و نخستین جمله‌ای که از دو رهگذر یا نخستین عابری که از کنارشان می‌گذشت، می‌شنیدند، مفهوم کلام را جواب نیت خود دانسته و تفسیر می‌کردند (شهری، 4 / 90). از‌این‌رو، قدما معتقد بودند که در این شب باید سخنان نیکو و مثبت ردوبدل کرد، مبادا که دل امیدواری با شنیدن کلامی سرد بشکند. بنابراین رهگذرانی که حسن نیت داشتند، سعی می‌کردند هنگام عبور از کوچه یا چهارراه جملاتی امیدبخش به زبان بیاورند، تا اگر کسی فال‌گوش ایستاده، به فال نیک بگیرد. 
فره‌وشی فال‌گوش‌ایستادن را آیینی باستانی می‌داند و آن را چنین رمزگشایی می‌کند: «چهارراه نماد گذرگاه است، گذرگاه فروران که از همه‌چیز آگاه‌اند و کلید نمادی است از گشایش، و فشردن پا بر روی کلید نماد کار بسته و سخت است. با فروران آسمانی که به دیار و زبانی خاص تعلق ندارند، باید همواره به زبان نمادی و مظهری سخن گفت. این دختران در واقع از فروران یاری می‌جویند که کار بستۀ آنان را بگشایند و به آنها شوی خوب و فرزندان بسیار ببخشند و ... » (ص 45). 
نوعی فال‌گوش در شیراز مرسوم است، به این طریق که شبهای یکشنبه و چهارشنبه دو پیرزن و یک دختر که بین آنان است، به راه می‌افتند. در دست هریک از دو پیرزن دو ریگ است. به چهارراه که رسیدند، ریگی را کف کوچه یا گذر می‌اندازند و بعد خود در تاریکی می‌نشینند، به‌نحوی‌که کسی آنان را نبیند؛ سپس نیت کرده و می‌گویند: «خدایا به حق آن وقتی‌که حضرت فاطمه (ع) در انتظار حسن و حسین (ع) بود و فال‌گوش گرفت، جواب ما را بنما»؛ بعد در انتظار رهگذران می‌نشینند و به حرفهایی که می‌زنند، گوش می‌دهند؛ اگر زمینه‌های امیدواری و شوق و وصل و موفقیت بود، فال خوب است و اگر برعکس آن بود، بد (همایونی، 179-180). در آبکله‌سر تنکابن نیز باز به همین صورت دو زن و دو دختر فال‌گوش می‌ایستند، با این تفاوت که آینه و کلیدی در دست می‌گیرند (صداقت‌کیش، 202).
هدایت جز چهارشنبۀ آخر سال، به فال‌گوش‌ایستادن در چهارشنبۀ آخر صفر هم اشاره می‌کند و دربارۀ آداب آن می‌نویسد: «چهارشنبۀ آخر صفر نیت بکنند و کلید دو دندانه به زمین گذاشته، پشت در اتاق همسایه گوش بایستند ... » (فرهنگ ... ، 124). وی در بوف کور نیز به این رسم اشاره دارد: «دایه‌ام ... چهارشنبۀ آخر سال رفته بود فال‌گوش. یک کاسه آورد که در آن پیاز، برنج و روغن خراب‌شده بود. گفت اینها را به نیت سلامتی من گدایی کرده و همۀ این گند و کثافتها را دزدکی به خورد من می‌داد ... » (ص 78- 79). 
در طالب‌آباد فال‌گوش‌ایستادن با نیت قبلی، و برای آگاهی از مسئلۀ پیش رو ست و تعبیر سخن با شخص فال‌گوش‌ایستاده است (صفی‌نژاد، 436-437). 

مآخذ

 

آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام، تهران، 1389 ش؛ حسینی، علی‌اکبر، نامۀ داستان یا امثال و حکم، به کوشش رحیم چاوش اکبری، تهران، 1378 ش؛ سرلک، رضا، آداب و رسوم فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، تهران، 1385 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صائب تبریزی، کلیات، به کوشش امیری فیروزکوهی، تهران، 1333 ش؛ صداقت‌کیش، جمشید، جشن یلدا، تهران، 1390 ش؛ صفی‌نژاد، جواد، مونوگرافی ده طالب‌آباد، تهران، 1345 ش؛ عباسی، هوشنگ، آیینهای سنتی نوروز در گیلان، رشت، 1392 ش؛ فره‌وشی، بهرام، جهان فروری، تهران، 1357 ش؛ گرگانی، امیرفریدون، گاهنامۀ نوروز، تهران، 1352 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1382 ش؛ میرنیا، علی، فرهنگ مردم، تهران، 1369 ش؛ نادری، علی‌اصغر، میغان‌نامه، سمنان، 1389 ش؛ هدایت، صادق، بوف کور، تهران، 1372 ش؛ همو، فرهنگ عامیانۀ مردم ایران، تهران، 1381 ش؛ نقیب‌الممالک، محمدعلی، امیرارسلان، تهران، 1379 ش؛ همایونی، صادق، گونه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش.

 حسن ذوالفقاری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: