صفحه اصلی / مقالات / شاهد صادق /

فهرست مطالب

شاهد صادق


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 13 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

شاهِدِ صادِق، دانش‌نامه‌ای بزرگ در موضوعات جغرافیایی، تاریخی، دینی، مردم‌شناسی و اخلاقی از میرزا محمد‌صادق، پسر میرزا محمدصالح اصفهانی آزادانی، متخلص به صادقی و مشهور به میرزا صادق مینا (1018-1061 ق / 1609-1651 م). میرزا محمدصادق تألیف کتاب را به سال 1054 ق آغاز کرد و در 1059 ق در اکبرآباد و در زمان شاه شجاع بهادر به پایان رساند (منزوی، 1 / 673). 
میرزا صادق شرح‌حالش را در مطلع دوازدهم از مجلد سوم کتاب صبح صادق آورده و چنین برمی‌آید که در بندر سورات هندوستان ولادت یافته و پدرش، محمدصالح، در خدمت میرزا عبدالرحیم خان خانان می‌زیسته است. صادق در 1036 ق به خدمت شاهزاده خرم (شاه‌جهان) راه یافت و به مرتبۀ واقعه‌نویسی برگزیده شد و از آن پس در لباس لشکری یا کشوری روزگار گذراند تا سرانجام در بنگال درگذشت (استوری، 2 / 613؛ نیز نک‍ : صفا، 5(3) / 1750-1752). پدرش جد میرزا محمدطاهر نصرآبادی است. چون هنگام اسب‌دوانی، یک چشم صادق کور شد، چشمی از مینا به‌جای آن نهاد و به میرزا صادق مینا مشهور گشت. او شعر نیز می‌سروده، صادق تخلص می‌کرده و صاحب رزم‌نامه‌ای هم بوده است؛ جز اشعار وی در دو کتابش، نصرآبادی شماری از شعرهای او را نقل کرده است (ص 64 بب‍ ؛ اقبال، 20؛ صفا، 5(3) / 1753). 
شاهد صادق در یک مقدمه و 5 باب و خاتمه فراهم آمده است. بابهای پنج‌گانه و خاتمه بر روی هم 542 فصل است. با نگاهی به مدخلهای شاهد صادق، درمی‌یابیم کتاب حاوی اطلاعات ارزشمند تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و مردم‌شناسی است. مطالب کتاب همراه با حکایت، احادیث و امثال نقل شده‌اند (همانجا). هم از‌این‌رو هرمان اته مطالب کتاب را بین قصه و افسانه و حکایات تاریخی و مطالب واقعی تاریخی، و ارزش آن را هم‌سنگ آثار مهم ادبی‌ای چون چهارمقاله و نگارستان احمد غفاری قزوینی می‌داند (ص 236-237). 
در مقدمۀ شاهد صادق آمده است: کتاب مشتمل است بر انواع علوم و آداب و القاب و اقسام جد و هزل از هر باب تا در محاضرات به کار آید و مطالعۀ اهل فضل را شاید و ارباب طرب و نشاط را انبساط افزاید؛ از‌آن‌رو نام کتاب را شاهد صادق گذاردم که در سفر و حضر گواه حال من باشد (گ 5 پ ـ 6 ر). نویسنده به‌طور وسیع از اشعار معروف شاعران فارس و عرب بهره گرفته است. وجود صدها حکایت متناسب با موضوع و همراه‌کردن گفتار خود با آیات و احادیث و مأثورات، آن را به اثری جذاب و خواندنی بدل کرده است. در‌واقع کتاب در عین ارائۀ اطلاعات جامع زندگی، کتابی ادبی با نثری ساده و روان و قابل فهم برای خوانندگان عام است (نک‍ : پیشگاهی، 14-15). 
نحوۀ ارائۀ مطالب چنین است که ابتدا با آیه یا حدیثی از پیغمبر (ص) دربارۀ آن موضوع مطلب را آغاز می‌‌کند؛ سپس به طرح جملات یا امثال و داستانها و عجایب و احکام شرعی و فتاوا و آراء دانشمندان در‌آن‌باره می‌پردازد و آنگاه ابعاد و انواع و چگونگی موضوع را بسط داده، تشریح می‌کند (نک‍ : ذوالفقاری، 83-84). تاکنـون دو قسمت این کتـاب شـامل باب سـوم و خاتمه تصحیح و چاپ شده است. چندین نسخۀ خطی از این دانشنامۀ بزرگ در کتابخانه‌های ایران در دست است (نک‍ : منزوی، 1 / 673؛ استوری، همانجا). 
در برخی از بابهای کتاب مطالبی مرتبط با فرهنگ مردم وجود دارد که به اهم آنها اشاره می‌شود: 
باب سوم، در عقل و علم و عیب و هنر و آنچه مناسب است بدان: فصل 80 این باب به امثال اختصاص دارد. بنابر تصریح مؤلف، وی این امثال را از عجم شنیده و معادل مناسب برخی از آنها را از زبان هندی و عربی ذکر کرده است (گ 6 ر، 187 پ). همۀ این امثال عیناً یا با اندکی تفاوت در کتابهای هبله‌رودی، مجمع‌ الامثال و جامع ‌التمثیل، وجود دارند. مشخص نیست که میرزا صادق این امثال را از کتابهای هبله‌رودی گرفته یا اینکه حاصل پژوهشهای میدانی خود او ست (ذوالفقاری، 89). این فصل را صادق ‌کیا در 1331 ش، با مقابلۀ دو نسخۀ خطی منتشر کرده است (نک‍ : ص 15 بب‍‌ ). میرزا محمدصادق به پیروی از قدما، زبانزدها و کنایه‌ها را نیز ذیل امثال آورده است. سایر مطالب این باب که به‌لحاظ فرهنگ مردم اهمیت دارند، عبارت‌اند از: در مزاح و مطایبه؛ معما؛ صلۀ ارحام؛ عیادت بیمار؛ و تطیّر و تفأل، از‌جمله تطیر و تفأل به آواز حیوانات و شانه‌بینی (گ 136 پ، 147 پ، 149 پ ـ 150 ر، 150 پ). باب سوم را گلاله هنری به‌صورت کامل و مستقل با عنوان شاهد صادق (باب سوم: در عقل و علم و عیب و هنر) در 1393 ش تصحیح و منتشر کرده است. 
 باب چهارم، در عشق و محبت و عداوت و فقر و غنا و عیش و غم و لهو و لعب و سعی و سفر و آنچه به آن لایق بود (گ 7 پ): این باب، همان‌گونه ‌که از اجزاء عنوان آن مشخص می‌شود، به‌طور مستقیم با زندگی روزمرۀ مردم ارتباط دارد و ما را با آداب و رسوم و پدیده‌های فرهنگی روزگار مؤلف آشنا می‌کند. برخی از فصلهای این باب که به‌لحاظ فرهنگ مردم اهمیت بیشتری دارند، عبارت‌اند از: فصلهای 28-35، دربارۀ تجارت و آداب آن، نقاشی و صورتگری، حلال و حرام، و جولاهی (گ 211 پ ـ 214 پ)؛ فصلهای 38-45، دربارۀ آداب طعام‌خوردن، سفره‌کشیدن، ضیافت، بخل بر طعام، و الوان طعام (گ 216 ر ـ 221 پ). در این فصلها حکایات مختلفی از‌جمله دربارۀ پرخوران و طفیلیان و قلندران نقل می‌شود؛ فصلهای 55- 59 دربارۀ همّ و غم و مصیبت است که طی آنها به برگزاری مراسم عاشورا در زمان شاه‌ اسماعیل اشاره می‌شود و اینکه میر غیاث‌الدین هروی که از اهل سنت بوده است، برای نخستین‌بار دستار سیاه بر سر ‌افکند و بعدها دیگران به پیروی از وی چنین کردند. نیز از رسم ریختن خاکستر در راهها و گذاشتن کلاه نمد سیاه در مرگ بزرگان یاد می‌شود (گ 226 ر ـ 228 پ)؛ فصلهای 60-67 به انواع بازیها، سرگرمیها و نیز قمار و گونه‌های آن اختصاص دارد که طی آنها به آداب قمار اشاره کرده است، از‌جمله اینکه با بخیل و خسیس و بدخو بازی نکنید، هنگام قمار مزاح نکنید و اگر باختید با برنده مجادله نکنید. نیز به این بازیها اشاره می‌کند: شطرنج و سبب نام‌گذاری آن؛ گنجفه که ظاهراً از مخترعات میر غیاث‌الدین منصور شیرازی است و انواع متفاوت آن؛ جوپر که دو یا چهار‌نفره بازی می‌کرده‌اند و هرکس 4 مهره به رنگهای مختلف دارد؛ چوگان و انواع متفاوت آن؛ و شکار و آداب آن (گ 228 پ ـ 237 پ)؛ در فصلهای پایانی این باب به آداب شراب و می‌گساری، موسیقی و مقامهای دوازده‌گانۀ رایج آن در عصر مـؤلف و نیـز رقـص اشاره شده است (گ 237 پ ـ 240 پ). 
باب پنجم، در عالم و زمان موت و حیات و ذکر افلاک و عناصر و موالید و آنچه متعلق است (گ 8 ر): مهم‌ترین مطالب این باب عبارت‌اند از: روزها و شبهای مشهور مانند عاشورا، چهارشنبۀ آخر صفر، پانزده شعبان، عید قربان و شبهای قدر که طی آن حلوا بین فقیـران پخـش می‌کنند (گ 244 ر ـ 246 ر)؛ فصل 56 بـه حمام اختصاص دارد که اختراع آن را به حضرت سلیمان (ه‍ م) نسبت می‌دهد (گ 277 ر)؛ فصل 61 نیز به حیوانات اختصاص دارد که طی آن به حیوانات مختلف و خواص آنها و نیز داستانها و باورهای مرتبط با آنها می‌پردازد. از‌ جملۀ این باورها، مؤلف دربارۀ کبوتر به این باور مردمی اشاره می‌کند که هرکس کبوترخانه دارد، اگر ‌یک‌باره آفتی به کبوتران رسد، صاحب‌خانه باید سفر کند. او در ادامه به کبوتربازی نیز اشاره می‌کند (گ 279 ر ـ 285 ر). 
خاتمۀ کتاب «در ضبط اسماء» است. نویسنده در این بخش براساس حروف تهجی اعلام جغرافیایی، تاریخی و اسطوره‌ای را یاد کرده و دربارۀ هر‌یک توضیحی مختصر داده است. این توضیح گاه «سبب نام‌گذاری» است؛ برای نمونه، دربارۀ اصفهان نوشته است: شهری است عظیم از عراق عجم، دارالملک ایران. بعضی بر آن‌اند که اصفهان بن فلوح بن لوطی بن یونان بن یافث بن نوح آن را بنا نهاد و به نام او مشهور شد. گفته‌اند اسپهان مرکب است از «اسپ» که به معنی شهر است و «هان» یعنی سواران. در عهد ساسانیان مجمع سپاه ایشان بود؛ از آنش اسپهان خوانند (گ 312 پ ـ 316 ر). 

مآخذ

آزادانی اصفهانی، محمدصادق، شاهد صادق، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مجلس شورا، شم‍ 087‘65؛ اته، هرمان، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمۀ صادق رضازادۀ شفق، تهران، 1356 ش؛ استوری، چ. ا.، ادبیات فارسی، ترجمه به روسی: ی. ا. برگل، ترجمۀ یحیى آرین‌پور و دیگران، تحریر احمد منزوی، تهران، 1362 ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، «شاهد صادق»، مجلۀ یادگار، تهران، 1324 ش، س 2، شم‍ 4؛ پیشگاهی، ریحانه، «میرزا محمدصادق مینای آزادانی اصفهانی و شاهد صادق»، فصلنامۀ فرهنگ اصفهان، اصفهان، 1386 ش، شم‍ 37- 38؛ ذوالفقاری، حسن و الهام نیکوبخت، «متن‌شناسی کتاب شاهد صادق»، فصلنامۀ تاریخ ادبیات، تهران، 1393 ش، شم‍ 74؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1370 ش؛ کیا، صادق، «مثلهای فارسی از کتاب شاهد صادق»، نشریۀ ادارۀ فرهنگ عامه، تهران، 1331 ش، شم‍ 2؛ منزوی، خطی؛ نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، به کوشش حسن وحید دستگردی، تهران، 1317 ش.

حسن ذوالفقاری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: