صفحه اصلی / مقالات / شال کو /

فهرست مطالب

شال کو


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 1 آذر 1400 تاریخچه مقاله

شالْ‌کو، بازی گروهی پسرانه که در بسیاری از مناطق ایران با تفاوتی اندک انجام می‌شود.

سبب نام‌گذاری

 شال‌کو مرکب است از دو واژۀ «شال»، که نوعی پارچۀ پشمی نسبتاً ضخیم است (نک‍ : معین، انوری، ذیل واژه)، و «کو» که در گویش پاره‌ای از مناطق جنوبی کشور، دایره‌ای است که بازیکنان در محیطی باز با گچ یا زغال ترسیم می‌کنند (نک‍ : درویشی، 160، در هندیجان؛ جوکار، 9، در بهبهان). همچنین در گویش مردم کازرون به ضربه‌ای که گروه مدافع با پای خود به گروه مهاجم می‌زند، «کو» ــ در معنای دقت و مهارت در هدف‌گیری ــ گفته می‌شود (حاتمی، 66).
این بازی در برخی نواحی مانند رامهرمز و بهبهان، شال‌کو (یوسفی، 41؛ جوکار، همانجا)؛ در کازرون و طالب‌آباد، شلاق‌زنی (نک‍ : حاتمی، 65؛ قزل‌ایاغ، 161، 300)؛ در کهگیلویه و بویر‌احمد، گُرنا ـ گُرنا دُوال (امیریان، 45)؛ در ایزد‌خواست و لپوئی، دُرْنه‌‌بازی (رنجبر، 361؛ جعفری، 134)؛ در ایلام، ته‌سمه‌‌بازی یا شال‌‌بازی (محمدی، 3 / 30)؛ در بروجن، گرمه‌کشی (هادی‌پور، 183)؛ در گیلان، قَیش‌بازی (موسوی، 217)؛ در کلور، قَیشه‌مزا (نک‍ : مجاوری، 79)؛ در ایل قشقایی، کیش‌شلاقه (کیانی، 366)؛ و در سروستان، بُکُش (همایونی، 490) نامیده می‌شود.

شرح بازی

شال‌کو بازی‌ای گروهی است که معمولاً میان گروه سنی 10 تا 15 سال انجام می‌گیرد. این بازی در روستاهای خوزستان و ماهشهر و هندیجان بدین صورت انجام می‌گیرد: ابتدا بازیکنان به‌منظور تهیۀ ابزار بازی، تکه‌هایی از پارچه‌های مختلف را تهیه نموده، آنها را به هم گره می‌زنند؛ سپس گره‌ها را در نقطه‌ای به هم وصل می‌کنند تا از تکه‌پارچه‌های نرم، پارچه‌ای گوله‌شده، محکم و در‌هم‌تنیده درست شود؛ سپس، شال تهیه‌شده را با ریسمانی به طول دو متر می‌بندند؛ آنگاه کویی (دایره‌ای) به شعاع 10 تا 15 متر روی زمین ترسیم می‌کنند؛ سپس، بازیکنان به دو گروه 4 تا 6نفره (مثلاً گروه الف و ب) تقسیم می‌شوند؛ آنگاه به قید قرعه، یک گروه (مثلاً الف) در کو قرار می‌گیرند و گروه «ب» خارج از کو. گروه ب شال یا همان بافتۀ محکم را به دست گرفته، با حرکت‌دادن مداوم بندها (شال) به گروه الف حمله می‌کنند تا آنها را با ضربات شال مورد هدف قرار دهند. افراد گروه الف، ضمن آنکه مراقب‌اند تا شال به آنان نخورد، تلاش می‌کنند که با پا ضربه‌ای به بدن افراد خارج از دایره بزنند. مطابق قاعدۀ بازی، بازیکنان داخل دایره می‌باید ضربات خود را به پایین‌تر از ران حریف وارد کنند (درویشی، 160). درصورتی‌که پای یکی از افراد داخل کو، به گروه شال‌به‌دست برخورد نماید، آنان باخته‌اند (سوخته‌اند) و می‌باید جای خود را با یکدیگر عوض کنند. در بهبهان گاهی یکی از بازیکنانِ خارج از کو برای بر‌هم‌زدن تمرکزِ مدافعان شالها، به‌سرعت از وسط کو می‌گذرد که به این حرکت «شورت» می‌گویند (جوکار، 10). با انجام شورت، بازیکن مدافعی که برای ضربه‌زدن به سوی بازیکنِ شورت‌زن رفته باشد، از شال خود غافل می‌شود و مهاجمان در صدد ربـودن شال او برمی‌آیند (همانجا).
در برخی از مناطق مثل روستاهای رامهرمز، از کمربند به‌جای شال استفاده می‌کنند که آن بازی به شلاق‌زنی موسوم است (نک‍ : قزل‌ایاغ، همانجا؛ امیریان، همانجا، در کهگیلویه، استفاده از طناب). در بازی بُکُش سروستان، توپه‌‌ای از پارچه را که در آن جیزه (سنگ‌ریزه) ریخته و نقشهایی با قیطان روی آن زده شده است، تهیه می‌کنند (نک‍ : همایونی، همانجا). در منطقۀ کلور گونه‌ای از این بازی به نام قیشه‌مزا (قیش به معنای کمربند) یا کمربندبازی انجام می‌شود. تعداد مطلوب بازیکنان برای انجام این بازی نیز برای هر دسته بین 5 تا 6 نفر است. برای انجام قیشه‌مزا ابتدا در سطحی مسطح و حتى پشت‌بام، دایره‌ای به قطر 5 تا 6 متر رسم می‌کنند. بازیکنان کمربندهای خود را به‌گونه‌ای درون دایره قرار می‌دهند که سگک کمربندها بر روی خط دایره قرار بگیرند (مجاوری، 79). در ته‌سمه‌بازی ایلام معمولاً 3 عدد کمربند (شال) به شکل مثلث در درون دایره قرار می‌گیرد (نک‍ : محمدی، همانجا). در میان ایل قشقایی به تعداد افراد هر دسته، چاله‌های کوچکی در محیط دایره کنده می‌شود و شلاقها در درون آن قرار می‌گیرند و هر بازیکنِ مدافع بر روی یک چاله می‌نشیند (نک‍ : کیانی، همانجا). در دُرنه‌بازی لپوئی دایره به 4 قسمت تقسیم می‌شود و هر بازیکن دِرنه‌ای (طناب) را به‌صورت طولی بر روی چاله به‌گونه‌ای می‌گذارد که از چاله رد شود و 10 سانتی‌متر آن از خط دایره بیرون بماند (نک‍ : جعفری، 134). سپس با قرعه‌کشی مشخص می‌شود کدام گروه در داخل، و کدام دسته در بیرون دایره باید قرار گیرند. هریک از یارانِ دستۀ داخل دایره، بر روی یک کمربند به‌گونه‌ای می‌ایستد که کمربند بین دو پای وی قرار بگیرد. در مناطقی که چاله را در درون دایره حفر می‌کنند، بازیکن انگشتان یک پایش را در درون چاله قرار می‌دهد که این کار در حفظ تعادل و دفاع از کمربند یا طناب به او کمک می‌کند. دستۀ بیرونِ دایره می‌کوشند کمربندها را از حریفان بربایند. گروه مهاجم با قاپیدن یک کمربند و نیز کمربندهای به‌دست‌آمده، با ضربه‌‌زدن به دیگر کمربندها سعی در تصاحب آنها دارند (همانجا).
در طالب‌آباد پیش از آغاز بازی، دو اوستا (سردسته) انتخاب می‌کنند که آنها کارِ ضربه‌‌زدن به کمربندهای داخل دایره را انجام می‌دهند. گروه مدافع نیز می‌توانند بـا لگد‌زدن بـه بازیکنان دستۀ بیرون، از کمربندهای خود دفاع کنند. ضربات باید از کمر به پایین باشد و همچنین نباید پای بازیکن از خط دایره خارج شود. پس از ربودن همۀ کمربندها، دستۀ بیرون کو می‌توانند حریفان داخل دایره را با کمربند از کمر به پایین بزنند (قزل‌ایاغ، 161-162). در کهگیلویه بازیکنان بیرون با ربودن یک کمربند هم می‌توانند به دستۀ داخل حمله کنند (امیریان، 46). بدین‌ترتیب، جریان بازی تغییر می‌کند و دو دسته جای خود را با یکدیگر عوض می‌کنند.
در ایزد‌خواست پس از یارگیری و تعیین اعضای دو گروه از طریق پشک‌انداختن (ه‍ م)، مشخص می‌کنند که کدام گروه باید در داخل دایره قرار گیرد. دستۀ بیرون با گرفتن سگک کمربندها و بر زبان راندن «بال ... بال»، به پایین‌تنۀ گروه داخل دایره ضربه می‌زنند. افراد درون دایره نیز پشت‌به‌هم در پی دفاع از خود برمی‌آیند. اگر افراد داخل دایره موفق شوند بدون آنکه پایشان به‌طور کامل از دایره خارج شود، به بدن بازیکنی از گروه مهاجم ضربه‌ای را وارد کنند، جای دسته‌ها عوض می‌شود و بازی ادامه پیدا می‌کند (رنجبر، 361-362). در بـروجن بازیکنان داخل سعـی می‌کنند افزون‌بر ضربه‌زدن به مهاجمان، کمربندها (طنابها) را از آنها پس بگیرند و افراد را به درون دایره بکشند (هادی‌پور، 184).
در درنه‌بازی لپوئی معمولاً شمار بازیکنان 10 نفر است. بازیکنان دو دسته می‌کوشند با گرفتنِ دستهای یکدیگر، حریف را به سمت خود بکشند. در گویش لپوئی به این دست‌دادن و کشاکش، «رقابت» می‌گویند (جعفری، 134-135). اگر در مرحلۀ آغازین بازی، بازیکنی از دستۀ زیردُو، بازیکن مهاجم را به درون دایره بکشد و یا با پا ضربه‌ای به پایین‌تر از زانوی وی بزند، گروه مهاجم بازنده می‌شوند و به داخل دایره می‌روند. چنانچه بازیکنان مهاجم یکی از اعضای گروه حریف را به بیرون بکشند، فوراً خود و یا افراد هم‌گروهش طناب را از وی ربوده، او را شلاق می‌زنند. بازیکنان گروه زیر‌دو برای در امان ماندن از ضربات مهاجمان به قطر دایره پناه می‌برند. آنان تازمانی‌که موفق به گرفتن دُرنۀ ربوده‌شده و لگدزدن به حریف نشوند، همچنان مورد اصابت درنه قرار می‌گیرند (همو، 135).
در گیلان اگر دستۀ خارج دایره بتواند تمام کمربندها را بگیرد، پیش از عوض‌کردن جای دسته‌ها، بازنده‌ها باید به بازیکنان برنده کولی بدهند (موسوی، 218). در ایزدخواست زمانی یک دسته می‌تواند بازی را به پایان برساند که خود در واپسین مرحله، برندۀ مسابقه باشد (رنجبر، 362). در درنه‌بازی لپوئی اگر یک نفر از گروه مهاجم لگد بخورد، کل دستۀ بازنده باید به درون دایره بروند (جعفری، همانجا). در گرمه‌کشی بروجن، داور دسته‌ای را که کمتر در درون دایره قرار گرفته است، برندۀ گروهی، و بازیکنی را که در موقعیت خارج از دایره کمتر به داخل آن کشیده شده، برندۀ انفرادی اعلام می‌کند (هادی‌پور، همانجا). شیوۀ اجرای بازی «کمربَنْ جنگ» (جنگ با کمربند) در ایلام، شبیه بازی شال‌کو است (محمدی، 3 / 31).
یک نمونۀ دیگر از بازی درنه در لپوئی بزن و بوسون نام دارد. این بازی نیز از نظر شمار بازیکنان به‌مانند درنه‌بازی است، اما قوانین و مقررات آن متفاوت است. در این بازی تنها یک مهاجم وجود دارد و بقیۀ بازیکنان به زیردو می‌روند. فرد مهاجم درنه‌به‌دست به آنها هجوم می‌برد. هریک از بازیکنان داخل دایره می‌کوشند برای کسب امتیاز و دفاع از خود، بدون آنکه از محیط دایره خارج شوند، با کشیدن مهاجم و لگدزدن و ربودن طنابش، او را بازندۀ بازی کنند. اگر در این کشاکش هم‌زمان یک نفر طناب را از مهاجم برباید و دیگری لگدی به پای وی وارد کند، بازیکنی که ضربۀ لگد را وارد کرده، برنده، و حق جا‌به‌جایی با او ست (جعفری، 135-136).
در سروستان نیز بازی به دو شکل انجام می‌شود. یکی آنکه کنار دیوار با گچ یا زغال خطی دایره‌وار ترسیم می‌کنند و به‌قیدقرعه یکی از بازیکنان در پشت خط ایستاده، دیگران یک‌به‌یک می‌کوشند وی را با توپه از کمر به پایین بزنند. هر بازیکنی که نتوانست وی را بزند، به‌جای وی می‌ایستد؛ در گونۀ دیگر، میان میدانی دایره ترسیم می‌کنند و بازیکنان حلقه‌وار می‌ایستند. تفاوت این گونۀ بازی با نوع پیشین در این است که بازیکنان می‌توانند با توپه سر و گردن به پایینِ بازیکنِ وسط دایره را هدف قرار دهند (همایونی، 490-491).

زمان انجام بازی

 با توجه به ماهیتِ بازی شال‌کو، انجام آن چندان محدودیتی ندارد و در بیشتر ایام سال، از‌جمله فصل بهار و به‌ویژه پس از بارندگی (کیانی، 366)، سیزده‌به‌در، جشن رغائب (شب جمعۀ اول ماه رجب) و جز اینها انجام می‌شود (مجاوری، 80).

مآخذ

امیریان، فریدون، بازیهای محلی استان کهگیلویه و بویر‌احمد، تهران، 1370 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ روز سخن، تهران، 1383 ش؛ جعفری، بهادر و راضیه جعفری، لپوئی، ستارۀ درخشان فارس، شیراز، 1390 ش؛ جوکار قنواتی، رضا، فرهنگ عامیانۀ مردم بهبهان، بهبهان، 1379 ش؛ حاتمی، حسن، بازیهای محلی کازرون، تهران، 1377 ش؛ درویشی، غلامرضا، هندیجان، تمدنی خفته در خاک، اهواز، 1378 ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، اهواز، 1373 ش؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ کیانی، منوچهر، سیه‌چادرها، تهران، 1371 ش؛ مجاوری، محسن، آسمان ریسمان، تهران، 1390 ش؛ محمدی، آیت، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، 1374 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1343 ش؛ موسوی، هاشم و دیگران، نمایشها و بازیهای سنتی گیلان، رشت، 1386 ش؛ هادی‌پور بروجنی، مژگان، بازیهای بومی محلی چهارمحال و بختیاری، تهران، 1371 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستـان، مشهد، 1371 ش؛ یـوسفی، حسین، فرهنگ عامیانۀ مردم رامهرمز، قـم، 1387 ش.

محمدعلی جودکی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: