صفحه اصلی / مقالات / شاباز، سفرنامه /

فهرست مطالب

شاباز، سفرنامه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 13 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

 شاباز، سَفَرْنامه، گزارش سفر آبسالوم شاباز به ایران با عنوان «سرزمین شیر و خورشید». شاباز در 1 شعبان 1263 ق / 15 ژوئیۀ 1847 م، به‌عنوان مبلغ مسیحیت، به ایران آمد و سپس مشاهدات و تجارب خود را در این اثر منتشر کرد. 
شاباز متولد یکی از روستاهای اورمیه است و به گفتۀ خودش، او را در کـلیـسای همـان روسـتـا غسـل تعمیـد داده‌انـد. وی در دورۀ جوانی به انگلیس مهاجرت، و در همان‌جا اقامت می‌کند (ص 1, 2, 28). متن کتاب مبین این است که او، برخلاف برخی از سفرنامه‌نویسان اروپایی مانند واله، تاورنیه و سرنا (ه‍ م‌م)، فاقد بینش عمیق در بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی پیروان دیگر مذاهب است؛ برای نمونه، نوشته است: مسلمانان مکلف‌اند دست‌کم یک بار به زیارت یکی از 4 مکان مقدسشان بروند (ص 87)، یا اینکه: مقدار شیربها را زیبایی دختر تعیین می‌کند (ص 75). 
کتاب شامل 10 فصل است و 14 تصویر نیز در بر دارد. نویسنده پس از نقل زندگی‌نامۀ خود و توصیفی کلی از سفرهای تبلیغی‌اش به ایران (ص 1-33)، به باورها، مراسم و آیینهای مسلمانان (ص 48-108)، زردشتیان (ص 109-115)، ایزدیان (ص 116-120)، کردها (ص 121-127)، ارمنیان (ص 128-163) و آسوریان یا نسطوریان (ص 164-176) می‌پردازد که از این میان فقط مطالب مربوط به ایزدیان، ارمنیان و آسوریان اهمیت دارد. 
شاباز در بخش مربوط به ایزدیان، به گودالی واقع در کوههای سنجار اشاره می‌کند که ایزدیان با انداختن پول و جواهرات به درون آن، نذرهای خود را ادا می‌کردند (ص 117). آنان از بردن نام شیطان خودداری می‌کنند و ملک‌ طاووس خدای بزرگ آنان است. به گفتۀ شاباز، ایزدیان افزون‌بر عبادت شیخ خود، آتش و خورشید را ستایش می‌کنند؛ به‌ویژه با بوسیدن اولین پرتوهای خورشید که بر روی دیوار یا هر شی‌ء دیگر می‌افتد و اینکه هرگز آب دهان یا اشیاء ناپاک را درون آتش نمی‌افکنند. آنان مراسمی همچون غسل تعمید دارند (ص 118). شاباز در ادامه، به توصیف تمثال نمادین ملک‌ طاووس در قالب پرنده‌ای برنجین پرداخته است که آن را در مراسمی خاص، در میان روستاهای ایزدی‌نشین می‌گردانند؛ این پرنده شبیه خروسی با سینه‌ای ورم‌کرده، سری کوچک و دمی پهن است که بر بالای پایه‌ای مانند شمعدان قرار دارد؛ در طرفین این پایه، دو ظرف برنجی حاوی روغن هست که در هریک، 7 فتیله می‌گذارند؛ در کنار اینها، ظرفی برنجی پر از آب می‌گذارند که از محتوای آن برای شفای بیماران استفاده می‌شود (ص 119). 
از نظر شاباز، مراسم ازدواج ایزدیان عبارت است از پیمانی دو‌جانبه و آشکار در حضور شیخی که برای عروس و داماد دعای خیر می‌کند. در پایان، داماد قرص نانی به شیخ می‌دهد و در‌مقابل، قرصی از نانهای متبرک‌شده را از او دریافت، و آن را با عروس تقسیم می‌کند. هنگام ادای سوگند زناشویی، داماد در آب روان می‌ایستد (ص 119-120). شاباز مراسم تدفین ایزدیان را منحصربه‌فرد و جالب می‌داند؛ به گفتۀ او، آنان در تابوت، قطعه‌ای نان، چند سکه و یک چوب قرار می‌دهند تا مرده از آنها برای تطمیع و ترساندن منکر استفاده، و راه خود را به بهشت باز کند (ص 120). 
شاباز در فصلی کمابیش طولانی به توصیف آداب‌ورسوم و آیینهای مربوط به ارمنیان ایران می‌پردازد. او مراسم آتش‌بازی آنان را بخش مهمی از آیین عید کریسمس می‌داند و می‌نویسد: آنان تا جایی که امکان دارد، آتشی بزرگ برپا می‌کنند؛ زیرا بر این باورند که آتش نیروهای اهریمنی را در سال جدید خنثى می‌کند. آنها کنده‌ای بزرگ را هنگام غروب به خانه می‌آورند و پس از نیایش و دعا، اندکی از غذای هر بشقاب را روی کندۀ مشتعل می‌گذارند (ص 136). در شب عید تجلی (ظهور حضرت عیسى <ع>)، آنها آتش را تا صبحگاه روشن نگاه می‌دارند و در سپیده‌دمان، با توجه به جهت وزش باد، چگونگی فصلهای آینده را پیش‌بینی می‌کنند (همانجا). 
نویسنده به اعیاد ارمنیان در روز اول فوریه و اول مارس نیز اشاره می‌کند و اظهار می‌دارد که ارمنیان در جشن اول مارس، نام اعضای خانواده را می‌برند و برگی را درون آتش می‌افکنند؛ اگر هنگام سوختن، صدای انفجار بدهد، نشانه‌ای از فال نیک برای آن فرد است و اگر به آرامی بسوزد، نشانۀ بدشگونی است (همانجا). او دربارۀ مراسم روز آخر فوریه آورده است که در این روز، زنان در همه‌جای خانه بر ظرفهای مسین می‌کوبند تا حشرات و مارها را از آنجا دور کنند؛ سپس یکی از این ظرفها را به حیاط می‌برند تا حشرات هم به دنبال آن خارج شوند (ص 137-138). 
اعتقادات و باورهای ارمنیان از نگاه شاباز دور نمانده، و بسیاری از آنها را، از مراسم بدرقۀ مسافران گرفته تا آیین آوردن گاو تازه‌خریداری‌شده به خانه، شرح داده است (ص 136-137). او به بخشی از باورهای آنها اشاره کرده است، که از آن جمله‌اند: اگر پرنده‌ای بدون اینکه سرش را به سوی شرق برگرداند، آواز بخواند، نشانۀ مرگ و مصیبت است؛ اگر خروس در ساعات غیرمعمول آواز سر دهد، نشانۀ تغییر آب‌و‌هوا خواهد بود؛ اگر گربه به‌دفعات خودش را لیس بزند، نشانۀ باران است؛ اگر کودک با قاشق بازی کند، بد‌یمن است (ص 137). 
شاباز دربارۀ چشم‌زخم و چگونگی دفع آن در باور ارمنیان نوشته است: از طریق آبی که از چشمه یا چاه به خانه ببرند و در این فاصله سخنی نگویند، یا اینکه سر 40 ماهی کوچک را خشک کنند و روز آخر فوریه بخورند (ص 138). او همچنین به چگونگی درمانهای خانگی در میان ارمنیان، از‌جمله درمان روماتیسم با نمک و تیغۀ چاقو، می‌پردازد (همانجا). 
در برگزاری مراسم ازدواج ارمنیان، به گفتۀ شاباز، شیوه‌های اروپایی کم‌و‌بیش اجرا می‌شود (ص 141) و در بسیاری از موارد، عروس و داماد تا دو یا 3 روز پیش از ازدواج همدیگر را نمی‌بینند (ص 141-142). نویسنده پس از ذکر روزهایی از سال که نباید در آنها جشن گرفته شود، اظهار می‌دارد که از نظر آنها دوشنبه مناسب‌ترین روز برای اجرای مراسم ازدواج است (ص 142). او سپس، چگونگی برگزاری این مراسم در کلیسا را با ذکر جزئیات می‌آورد و بیان می‌کند که این جشن 3 تا 7 روز به طول می‌انجامد و خوردن، نوشیدن، آوازخواندن و رقصیدن از ویژگیهای اصلی آن است (ص 142-143). او می‌نویسد: عروس نباید تا 40 روز از خانه خارج شود؛ در چهلمین روز، او را بر سر چشمه یا چاه می‌برند و در بین راه، او باید دست کسی را که به‌طور تصادفی می‌بیند، ببوسد؛ همچنین، برای خشنود‌کردن ارواح، مشتی دانه برای پرندگان بریزد. پس از آن، او اجازه دارد سبوی خود را پر از آب زلال کند، اما در راه باید اندکی از آن را روی زمین بریزد تا ارواح پلیدی که شاید هنوز در سطح آب باشند، دور شوند تا مبادا با نوشیدن آب، وارد بدن کسی شوند (ص 143). شاباز همچنین اشاره می‌کند که چندهمسری و طلاق در میان ارمنیان ممنوع است. ازدواج دوم برای هر دو جنس، مجاز، اما ازدواج سوم برخلاف قوانین مذهبی است (ص 143-144). 
شاباز به مسئلۀ مرگ و مراسم مربوط به آن در میان ارمنیان ایران نیز پرداخته است. به گفتۀ وی، آنان همچون دیگر مسیحیان، آیین عشاء ربانی (نان و شراب) را اجرا می‌کنند. کشیش پس از اجرای این آیین، بیمار یا فرد محتضر را با خانواده‌اش تنها می‌گذارد. پس از آن، میت را می‌‌شویند و نان مقدس بر روی دهانش قرار می‌دهند و گوشها، بینی و چشمهایش را با کتان، پشم و کندر پر می‌کنند و اطراف او را با گلها و گیاهان معطر می‌پوشانند (ص 144). شاباز به جمعۀ مقدس اشاره می‌کند که روز دیدار از قبور خویشاوندان است (ص 146). او در ادامه اشاره می‌کند که اگر در خانواده‌ای دو فرزند در دوران کودکی از دنیا بروند، فرزند بعدی، 3 مرتبه از روی چیزی شبیه سه‌پایه عبور داده می‌شود و اگر باز هم فرزندی بمیرد، کودک بعدی را در چهارراهی قرار می‌دهند و صلیبی نقره‌ای بر روی بدنش می‌گذارند که 9 ‌زن که نامشان مریم است، نقرۀ آن را داده‌اند (همانجا). 
نویسنده اشاره می‌کند که قوم ارمنی تا 40 روز نوزاد را بیرون نمی‌برند و او را تنها نمی‌گذارند و اگر مادری مجبور به این کار بشود، پیش از خارج‌شدن، تکه‌ای نان، یک قیچی یا عکسی از حضرت مسیح (ع) برای محافظت، بر روی سینۀ نوزاد قرار می‌دهد (ص 150). 
فصل مربوط به آسوریان با شرح پیشینۀ تاریخی و نامهای مختلف منسوب به این قوم آغاز می‌شود (ص 164). سپس، شاباز به اعتقاد آنان به پدر، پسر و روح‌القدس اشاره، و گوشه‌ای از باورها و اعتقادات دینی‌شان را ذکر می‌کند (ص 164-165). او دربـارۀ ساختـار اجتماعـی آنـان بیـان می‌دارد کـه نسطوریـان ــ بخشی بزرگ از آسوریان (ص 167) ایران و ترکیه ــ به دو گروه عشیره و رعیت تقسیم می‌شوند. عشیره‌ها در کوهها زندگی می‌کنند و به دولتهای ایران و ترکیه باج و خراجی اندک می‌دهند، اما رعیتها در شهرها و روستاها ساکن‌اند و بیشتر زیر سلطۀ اربابها زندگی می‌کنند و معمولاً متحمل مالیاتهایی سنگین می‌شوند (ص 168). به گفتۀ نویسنده، از دیدگاه مذهبی، نسطوریان به قالب افسانه‌ای تشریفات و مفاهیم دینی بیشتر از آموزه‌های کتاب مقدس پایبندند و مناسک و جشنهای آنها همانندیهای بسیاری با آیین یهودیان باستان دارد (ص 171). 
شاباز اشاره می‌کند: کلیساهای نسطوری قدمت زیادی دارند، اما مطلب جالب توجه دربارۀ این کلیساها، چگونگی اجرای مراسم دینی پیروان آنها ست (ص 172)؛ هر فرد هنگام ورود به کلیسا، کفشهایش را در‌می‌آورد و به نشانۀ تکریم، آستانه و سپس کتاب مقدس روی محراب و صلیب و در پایان، دست پدر روحانی را می‌بوسد (همانجا). به گفتۀ او، در مراسم عشاء ربانی آنان نیز نان و شراب در محراب کلیسا متبرک می‌شود که کشیش یا دیکون (مقام پایین‌تر از کشیش) آن را اجرا می‌کنند. نسطوریان باور ندارند که نان و شراب به جسم و خون مسیح (ع) تبدیل می‌گردند، اما معتقدند که بعد از تبرک، مقدس می‌شوند. هنگام خارج‌شدن از کلیسا، لقمه‌ای نان و گوشت به آنها داده می‌شود که معمولاً نذری برای شفای فردی بیمار است (ص 174). 

مأخذ

 Shabaz, A. D., Land of the Lion and the Sun, Chicago, [1915].

معصومه طالبی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: