سوروگین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 11 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/257743/سوروگین
چهارشنبه 5 اردیبهشت 1403
چاپ شده
5
سِوْروگین، آنتوان (1256-1352 ق / 1840-1933 م)، عکاس ایرانی ارمنیتبار که در روزگار قاجار عکسهای گوناگونی از مردم، مناظر، یادمانها و رویدادهای تاریخی ایران برداشت. آنتـوان، پسر واسیلی سوروگین، منشی اول سفارت روس، در تهران متولد شد (فورمن، 9؛ کراسبرگ، 26؛ قس: دانشنامه ... ، 439؛ تاجاریان، 8). خانوادۀ سوروگین از دودمانهای اشرافی و تحصیلکردۀ شرق ارمنستان بودند. آنتوان و برادرانش، کولیا و امانوئل، در نخجوان تحصیلات خود را به پایان بردند و سپس در باکو به بازرگانی مشغول شدند، اما آنتوان به نقاشی روی آورد و سرانجام در تفلیس، با دمیتری ایوانوویچ یِرماکف، عکاس روسی (1845-1916 م)، آشنا شد و نزد وی عکاسی را فراگرفت (کراسبرگ، 31، نیز 49، شم 11؛ تاجاریان، 9؛ فورمن، همانجا؛ سمسار، 269). وی حدود سال 1287 ق / 1870 م به ایران بازگشت و در تبریز، به همراه برادرانش نخستین عکاسخانۀ خود را برپا ساخت (فورمن، 10؛ تاسک، 19؛ کراسبرگ، 33؛ قس: دانشنامه، همانجا؛ استاین، 27؛ تاجاریان، 11). او در تبریز، شهرتی کسب کرد و به دربخانۀ مظفرالدین میرزا، ولیعهد، راه یافت و جزو عکاسان دستگاه وی شد. در 1295 ق / 1878 م، کتابی در فن عکاسی از لیبر، عکاس فرانسوی، به فارسی ترجمه کرد که به شمارۀ 679‘ 1 / ف در کتابخانۀ ملی ایران نگهداری میشود (ذکاء، 136). وی همچنین در سالهایی کـه در تبریز بود، عکسهایی از آثار باستانی و مردم استانهای آذربایجان، کردستان و لرستان تهیه کرد (دمندان، 35).سرانجام در 1300 ق / 1883 م، او و برادرانش عکاسخانه را از تبریز به تهران منتقل کردند و آن را در خیابان علاءالدوله (فردوسی امروزی)، جنب در شرقی میدان مشق، مستقر ساختند (شیخ، 3؛ ذکاء، همانجا؛ کراسبرگ، 35؛ فورمن، تاسک، استاین، همانجاها). سوروگین طی اندک زمانی در تهران نیز شهرتی به دست آورد و با دربار و اشراف شهر ارتباط پیدا کرد؛ آنگاه تابعیت ایران را گرفت و با دختری از ارمنیان ایران به نام لویزه گورگنیان ازدواج کرد که حاصل آن 7 فرزند بود (تاجاریان، ذکاء، همانجاها؛ کراسبرگ، 39). از میـان فرزندان وی، آنـدره مینیاتـوریست معروفـی شد و دخترش، ماری، در سالهای پایانی عمر پدر، عکاسخانه را اداره میکرد (فورمن، 11؛ ذکاء، همانجا، نیز 141). آنتوان در تهران، به عکاسی از چهرۀ اشخاص، بهویژه درباریان و اشراف، یادمانهای تاریخی شهرها، اوضاع اجتماعی، مشاغل و حرف، و همچنین رویدادهای سیاسی پایان روزگار قاجار پرداخت و از دربار ایران لقب «خان»، و نشان شیر و خورشید گرفت (همو، 136؛ کراسبرگ، 35 ؛ فورمن، 10؛ دانشنامه، نیز سمسار، همانجاها). او توانست شیشههای نگاتیو خود را تا حدود 7 هزار برساند (فورمن، نیز دانشنامه، همانجاها). سوروگین با پـولاک، پزشک اتریشی دربـار نـاصری، دوست بود و به پیشنهاد او، به وین و دیگر شهرهای اروپا سفر کرد و با تجارب نو و ابزار مدرن به ایران بازگشت (کراسبرگ، 41 ؛ تاجاریان، همانجا). وی در نمایشگاههای 1897 م / 1315 ق بروکسل و 1900 م / 1318 ق پاریس شرکت کرد و برندۀ مدال طلا شد (کراسبرگ، 35؛ تاسک، ذکاء، فورمن، همانجاها؛ شیخ، 13).با قتل ناصرالدین شاه (1313 ق / 1896 م) و آغاز تدریجی انقلاب مشروطه، سوروگین نیز به ثبت رویدادهای سیاسی چون مراسم دفن ناصرالدین شاه، اعدام میرزا رضا کرمانی، بستنشینی در سفارت انگلیس و جز اینها پرداخت و در شمار پیشگامان عکاس خبری در ایران نام خود را ثبت کرد (فورمن، 11؛ استاین، 28؛ ذکاء، همانجا؛ سمسار، 270). او به هنگام انقلاب مشروطه در 1325 ق / 1907 م، از پناهندگان به سفارت انگلیس بود و عکاسخانهاش که در کنار خانۀ ظهیرالدوله، از سران انقلاب، قرار داشت، بمباران شد و خسارت دید. در این حادثه تنها حدود دوهزار شیشه نگاتیو برایش باقی ماند و بقیه از میان رفتند (همانجا؛ کراسبرگ، 41؛ فورمن، همانجا؛ شیخ، 3، 13). پس از آن، فعالیت وی به کارکردن درون استودیو محدود شد. در سالهای پایانی زندگی هم بهتدریج دست از کار کشید. در دورۀ رضا شاه باقیماندۀ نگاتیوهای شیشهای وی بهسبب نشاندادن چهرۀ گذشته و سنتی ایران توقیف شد، ولی سالها بعد، دخترش، ماری، توانست 696 عدد از آنها را بازپس بگیرد (فورمن، سمسار، همانجاها؛ تاجاریان، 12؛ دانشنامه، 435). سرانجام آنتوان سوروگین در 1312 ش / 1933 م، در اثـر بیماری کلیوی در تهران درگذشت و در گورستان ارامنه در دروازهدولاب، به خـاک سپرده شد (تاجاریان، سمسار، همانجاها؛ دانشنامه، 439؛ کراسبرگ، 42). آنتوان مردی خوشخلق و مردمدار بود و نهتنها با اشراف و درباریان، که حتى با سران ایلات و درویشان و صوفیه نیز ارتباط داشت. او به ادبیات ایران بهویژه شاهنامه علاقهمند، و با عرفان، تصوف و تاریخ ایران نیز آشنا بود. علاقۀ سوروگین به ایران سبب شد که پسوند «پروردۀ ایران» را به نام خانوادگی خود بیفزاید (همو، 39, 41).گذشته از اشراف بومی و جهانگردان خارجی، شرقشناسان، موزهها و شرکتهای انتشاراتی مشتریان عکسهای سوروگین بودند و در بسیاری از کتابهای ایرانشناسی و سفرنامهها، عکسهای وی به نام یا بدون آوردن نام عکاس درج شدهاند (ذکاء، 136؛ فورمن، 10؛ شیخ، 3). از جملۀ این موارد، همکاری آنتوان با پروفسور زارۀ آلمانی در تدوین کتاب «شاهکارهای سنگی ایران» (چ برلین، 1911 م) است که به سفارش وی، کار مستندسازی آثار تاریخی ایران را انجام داد (کراسبرگ، 39). سوروگیـن را بهعنـوان عکاس پرتـره میشنـاسند؛ بااینحـال، گرایش او به نقاشی، وی را به صحنهپردازی در عکاسی متمایل کرده است (شیخ، همانجا). او به کیفیت نور و تغییرات آن در عکاسی توجه خاصی داشت و نورپردازیهایش منحصربهفرد توصیف شدهاند (استاین، همانجا؛ کراسبرگ، 37؛ فورمن، 11). در عکاسخانۀ سوروگین در تبریز و تهران، تصاویر فراوانی از ایران تهیه شد که اگرچه بسیاری از آنها از میان رفت، اما شمار چشمگیری از آنها در آرشیوهای جهان نگهداری میشود؛ از آن جملهاند: 1. مجموعۀ کوچکی از نخستین عکسهای او از تبریز که در موزۀ آثار فردریک چرچ، نقاش آمریکایی، در نیویورک نگهداری میشود. این عکسها را بنجامین، کنسول آمریکا در ایران، تهیه کرده است و موضوع آنها بیشتر زندگی مسیحیان کلدانی در آذربایجان، کردان شمال کردستان و بناهای تاریخی است (شیخ، 13). 2. تنها مجموعۀ شیشههای نگاتیو موجود (696 عدد)، که همان شیشههایی است که ماری، دختر آنتوان، توانست از دولت پهلوی اول پس بگیرد. بیوۀ سوروگین آنها را به هیئت آمریکایی وابسته به کلیسای پرسبیتری در ایران فروخت. در سالهای 1951-1952 م / 1330-1331 ش، آرشیو مایرن بیمِنت اسمیث این نگاتیوها را از انستیتو اسمیثسنین در واشینگتن خریداری کرد (فورمن، شیخ، همانجاها؛ استاین، 28).3. حدود 60 قطعه عکس قهوهایرنگ آلیومین و سیلور پرینت که جوزف آپتن اندکی پیش از بستهشدن کارگاه سوروگین خریداری کرد. این عکسها در کنار شیشههای نگاتیو، در آرشیو مایرن بیمنت اسمیث در واشینگتن نگهداری میشوند (استاین، شیخ، همانجاها).4. مجموعۀ بوسخارت حاوی 180 عکس که در موزۀ ملی قومشناسی هلند در شهر لیدن نگهداری میشود و تعداد 160 عکس آنها در 1379 ش، با نام ایران از نگاه سوروگین چاپ شد (فورمن، 9؛ شیخ، همانجا).5. حدود 200 عکس دیگر از سوروگین که در مجموعۀ هوتز در دانشگاه لیدن هلند نگهداری میشود (همانجا).6. مجموعهای متعلق به یحیى ذکاء در تهران که گویا سوروگین برخی از آنها را از روی شیشههای عکاسان پیش از خود چاپ کرده است (ذکاء، همانجا). آثار آنتوان سوروگین نشان میدهند که وی توانست تصویری از جامعۀ سنتی ایران و آغاز ورود آن به دنیای نو را ضبط کند. گذشته از اینکه آثارش با چه هدفی تهیه شدهاند، او از پیشگامان مردمشناسی تصویری در ایران است که به مستندسازی اوضاع اجتماعی، ارزشهای فرهنگی، آیینها، چهرهها، وضعیت زنان، پوشاک، معماری، بازارها و زندگی روزمرۀ شهری و روستایی ایرانیان در پایان قاجاریه و آغاز پهلوی پرداخت (نک : شیخ، 3، 5).
استاین، دانا، سرآغاز عکاسی در ایران، ترجمۀ ابراهیم هاشمی، تهران، 1368 ش؛ تاجاریان، ایوت، «هنر خلاقیت آنتوان سوروگین»، ترجمۀ ماریا آیوازیان، پیمان، تهران، 1381 ش، شم 21؛ تاسک، پتر، سیر تحول عکاسی، ترجمۀ محمد ستاری، تهران، 1382 ش؛ دانشنامۀ ایرانیان ارمنی، به کوشش ژانت د. لازاریان، تهران، 1382 ش؛ دمندان، پریسا، «آنتوان سوروگین»، موزهها، تهران، 1381 ش، س 9، شم 30؛ ذکاء، یحیى، تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران، تهران، 1376 ش؛ سمسار، محمدحسن، «آنتوان سوریوگین»، بخارا، تهران، 1381 ش، شم 22؛ شیخ، رضا، «سوریوگین و تصویرسازی از ایران در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی»، عکسنامه، تهران، 1378 ش، س 2، شم 7؛ فورمن (ض: فورمان)، کورین ی. م.، «آنتوان سوروگین (1840-1933 م)، عکاس محبوب در ایران و غرب»، ایران از نگاه سوروگین، تهران، 1382 ش؛ نیز:
Krasberg, U., «The Artists of the Sevrugian Family», Sevrugian, Images of the Orient, Photographs and Paintings, 1880-1980, ed. id., Berlin, 2008.
حمیدرضا دالوند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید