زناخوانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 7 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/257507/زناخوانی
دوشنبه 19 خرداد 1404
چاپ شده
5
زَناخوانی، نمایش آیینی زنانه و از پیکهای نوروزی. روش اجرای این آیین که مردم ابهر در اصطلاح محلی، به آن «آرواد اویونی» (بازی زنان) میگویند (عباسی، 77؛ نعمت، 142)، همچون دیگر نمایشهای آیینی پیشبهاری، مانند تکم (ه م) در آذربایجان و گیلان، رابرچره (ه م) در گیلان، و کوسه و کوسهگردی (ه م) در بیشتر نقاط ایران، برپایۀ تشکیل گروهی چندنفره شکل میگیرد که در آن، اعضای گروه با هماوایی در آواز و ایجاد ضربآهنگ با کفزدن، سرگروه را همراهی میکنند. برخی از محققان زناخوانی را مراسم زنانۀ موازی با مراسم کوسا، کوساگلین، آقکوسا و قاراکوسا در آذربایجان میدانند که بنابه باور مردم، رسمی برجایمانده از زمان حضرت ابراهیم (ع) است (انجوی، 2 / 102، 105-106)؛ همچنین، این آیین را نوعی صورت آوازی مراسم کوسه (نصری، 3 / 2007) و از آیینهای نمایشی نوروزیخوانی زمستان برمیشمارند (نعمت، 142، 180). زمان اجرای این نمایش به رسم مردم ابهر، 50 روز پیش از نوروز یا ایام چهارچهار است (انجوی، 2 / 105-106؛ عباسی، همانجا). در این ایام، چند تن از زنان حمامی و کیسهکش از میان جمع خود، زنی خوشآواز و خوشسخن را بهعنوان سرگروه انتخاب میکنند و وی را گولخانیم (خانمگل، گلخانم) یا گولیجان (گلیجان) مینامند (انجوی، عباسی، همانجاها). سپس هریک از افراد گروه با کیسه یا خورجینی به دوش، در پی سرگروه به در خانههای روستا میروند. مردم آمدن گولخانیم و همراهانش را خوشیمن و مبارک، و آواز آنان را نماد شادی میدانند و معتقدند صاحبخانهای که در به روی دستۀ زناخوانی نگشاید، سال خوشی در پیش رو نخواهد داشت. حتى نحوۀ دقالباب گولخانیم نیز ضربآهنگ خاصی دارد که برای اهالی روستا آشنا ست (عباسی، همانجا). زناخوانان با شادی و پایکوبی به خانۀ مشتریان خود میروند و سال نو را به صاحبخانه تبریک میگویند. افراد گروه به اشارۀ گولخانیم در وسط حیاط خانه شروع به رقصیدن و آواز خواندن میکنند؛ آنها اشعاری با مضمون تبریک سال نو، آرزوی شادی، خوشی و فراوانی نعمت، و دعای برکتخواهی برای فراوردهها و محصولات کشاورزی و زنبورداری میخوانند و سالی خرم را برای صاحبخانه آرزو میکنند و در ادامه، از او عیدی خود را که شامل نان و بادام است، با خواندن شعری بدین مضمون طلب میکنند: همیشه قلب و روح شما خوش باشد / بادامهای ما از یادتان نرود (انجوی، 2 / 106؛ عباسی، 78). مضمون اشعار گروه زناخوانی، دعای افزایش محصول است و بر نحوۀ معیشت مردم منطقه که بیشتر برپایۀ اقتصاد کشاورزی و دامداری بنا شده است، اشاره دارد؛ مثلاً: کندوهای شما سالم باشند / کشمشها و گردوهای شما زیاد باشند (انجوی، همانجا)، یا: دولت و اموال شما همیشگی باشند / گردو و انجیر و انگورهای شما فراوان باشند (عباسی، همانجا). با پایان رقص و آواز جمعی، افراد گروه بر زمین مینشینند تا زن صاحبخانه رقصکنان، سینی بزرگی پر از بادام، کشمش، سنجد، بلغور، عدس، شیرینی، گردو و مانند اینها را به دست گولخانیم بدهد که او نیز با رقص به پیشواز آمده است. سرگروه سینی را به افراد تحویل میدهد و همگی خانه را با دعای خیر و طلب سلامت ترک میکنند (انجوی، همانجا). پاداش این گروه، گاه خوردنیهایی دیگر، و یا لباس و مبلغی پول است. با توجه به اجرای آواز از سوی زنان و نیز جو زنانۀ حاکم بر مراسم، هیچ مردی یا پسری بالای 7 سال حق حضور در این جمع را ندارد (عباسی، همانجا)؛ گفتنی است برخلاف برخی از آیینهای نوروزی، در این مراسم سازودهل نواخته نمیشود (نصری، همانجا).
انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1354 ش؛ عباسی، حسین، «نمایشهای غیرآگاه در زنجان»، تئاتر، تهران، 1387 ش، شم 42-43؛ نصری اشرفی، جهانگیر و دیگران، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ نعمت طاووسی، مریم، فرهنگ نمایشهای سنتی و آیینی ایران، تهران، 1392 ش.
مهشید شیرمحمدلو
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید