صفحه اصلی / مقالات / شولا /

فهرست مطالب

شولا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 3 اسفند 1398 تاریخچه مقاله

شولا،  تن‌پوش نمدی بلند چوپانان یا درویشان برای حفاظت از سرما، در مناطق کوهستانی. دهخدا شولا را جامه‌ای نمدین و خشن توصیف کرده است که کردها، لرها و کشاورزان می‌پوشند (نک‍ : لغت‌نامه ... )، و نفیسی شولا را خرقۀ درویشان دانسته است (ذیل واژه). واژۀ شولا از دو کلمۀ «شب» و «لا» تشکیل شده است؛ یعنی پوشاکی که برای گرم‌شدن در هنگام شب مورد استفاده قرار می‌گیرد (کردوانی، 35). کلمۀ «شب» در برخی از زبانها و گویشهای ایرانی مانند لری، کردی و مازنی، «شو» یا «شه» تلفظ می‌شود.
این تن‌پوش، به‌سبب دارابودن ویژگیهایی همچون سادگی منحصربه‌فرد، با مفاهیم عارفانه و شاعرانه نیز گره خورده است. بیشتر منابع، شولا را کتی بلند از جنس پشم معرفی کرده‌اند که هنگام خواب در شب استفاده می‌شود (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
شولا یکی از انواع محصولات ساخته‌شده از پشم گوسفند است. مادۀ اولیۀ شولا (پشم) به‌راحتی در دسترس چوپانان قرار دارد. ویژگی لایه‌لایه‌بودن و پیچ‌وتاب‌داشتن پشم موجب می‌شود که بر اثر رطوبت، به هم بچسبد و لایه‌های آن از هم گسیخته نشود. به‌این‌ترتیب، محصولی گرم، مستحکم و ارزان به دست می‌آید (نصرتی، 32-33). 
شولا پوششی است که کاربردها و مفاهیمی بیش از پوشانندگی و حفاظت از تن دارد، و بر لباسی دلالت می‌کند که صاحبان مشاغلی خاص در مکانها و زمانهایی مشخص از آن استفاده می‌کنند و چون کاربرد آن مهم‌تر از ظاهرش است، از دیگر لباسهای محلی متمایز می‌شود؛ همین سادگی موجب شده است که شولا مورد توجه درویشان نیز قرار گیرد. به‌جز درویشان، چوپانان بیشترین استفاده را از شولا برده‌اند؛ به‌طوری‌که در بسیاری از منابع، شولا به‌طور اختصاصی به چوپانان مناطق کوهستانی نسبت داده شده است (ضیاءپور، 111؛ آذری، 29، نیز 30، حاشیۀ 10)؛ اما می‌توان این پوشش را بر تن صاحبان مشاغل دیگر هم دید. مکاریها و قاطرچیها ازجمله افرادی‌اند که برای حفاظت از سرما شولا به تن می‌کنند. همچنین، شولا پوششی توصیف شده است که برای چوپانان و ساربانها و دیگر افراد در این سطح درست می‌شد (کردوانی، همانجا). اینها مشاغلی‌اند که صاحبان آنها کمترین توجه را به ظاهر خود دارند؛ ازاین‌رو، شولا نوعی لباس کار برای صاحبان مشاغلی است که بیشتر با ایستادن، نشستن یا راه‌رفتن در فضای آزاد همراه است، اما سختی نمد امکان جنب‌و‌جوش به کشاورزان، که نیاز به تحرک فیزیکی زیادی دارند، نمی‌دهد. 

مشخصات ظاهری شولا

 این پوشش نمدی نوعی تن‌پوش بدون آستین است که بیشتر اوقات چوپانان در هوای سرد آن را مانند پالتویی روی کتفهای خود می‌اندازند (همانجا). برخی از منابع از این کت بی‌آستین نمدی به‌عنوان کولِرنمد یا شولا یاد کرده‌اند و آن را لباسـی بلندتـر از کت، و کوتاه‌تر از پالتو دانسته‌اند که بـا پوشیدنش و گذاشتن کلاه پوستی بر سر می‌توان هنگام ریزش باران شدید چمباتمه زد و خیس نشد (آذری، 29). افزون‌براین، شولا پوششی ساده، و بیشتر به رنگ سیاه همانند پالتو توصیف شده است که تا قوزک پا می‌رسد؛ اما آستین ندارد و چوپانان هنگام رفتن به صحرا، روی دوش خود می‌اندازند و یا هنگام خواب، جهت زیرانداز از آن استفاده می‌کنند (محب‌حسینی، 127). 
ازآنجاکه بسیاری از منابع شولا را به‌طور خاص به چوپانان لر نسبت می‌دهند، بنابراین مشمول سادگی پوشش لرها نیز می‌شود؛ هرچند که شولا «مورد استفادۀ کردها و مردم دوروبر» هم بوده است (ضیاءپور، همانجا). 
در منابع متعددی، به نوعی پوشش نمدی شبیه شولا اشاره شده است که نامی مشخص ندارد یا با نامهایی دیگر شناخته می‌شود. دیگار از بین پوشاکی که روی دوشها قرار می‌گیرد، به پوششهایی نمدین به نام عبانِمِد نیز اشاره می‌کند و در ادامه توضیح می‌دهد که یکی از انواع این عبانمدهای استوانه‌ای‌شکل، «کُردین» است با آستینهایی سربسته که به شکل بالاپوش از آن استفاده می‌کنند و یا دارای چینهایی عمودی است و در هوای سرد امکان می‌دهد که دستها را از زیر شنل خارج کنند و جلو شنل را روی هم جمع نمایند. از این پوشاک به‌ویژه چوپانان یا مردانی استفاده می‌کنند که در طول شب به نگهبانی از قرارگاه مشغول‌اند. این پوشاک که از نمدی بسیار ضخیم، به رنگ سیاه یا قهوه‌ای درست شده، حفاظی مناسب در مقابل سرما ست و آن را (مثل کلاه) از نمدمال می‌خرند (ص 249). 
طایفۀ بامدی از ایل بختیاری، نوعی پوشاک به نام «نمد» داشتند که با فن نمدمالی ساخته می‌شد، و پوشاکی گرم و ضخیم بود که در زمستان چوپانان را در بیابانها از گزند سرما حفظ می‌کرد، و در برابر آب باران نیز نفوذناپذیر بود (رخش‌خورشید، 156). چنان‌که ملاحظه می‌شود، عبانمد و نمد شباهت بسیاری به شولا دارد. 
از شولا در گسترۀ وسیعی از سرزمین ایران استفاده می‌شود. این مناطق، از کردستان و لرستان تا مازندران و گرگان را در بر می‌گیرد. منابع معدودی از کاربرد این پوشش نمدی در مناطق شمالی‌تر خبر داده، و نوشته‌اند تن‌پوشهای مردان طالقان در فصل زمستان شولا یا خرقه از جنس نمد و بدون آستین، و قد آن کمی بالاتر از زانو ست. این تن‌پوش را بیشتر، چوپانان هنگام سرما در صحرا می‌پوشند (حدادی، 104). 
یکی از انواع نمدهای گرگان و دشت، به نام شنل چوپانان نیز شبیه شولا توصیف شده است. در این توصیف، به کاربرد حفاظت در برابر انواع نیروهای طبیعی که برای چوپانان مزاحم تلقی می‌شود نیز اشاره شده، و آمده است که یکی دیگر از ویژگیهای نمد، مقاوم‌بودن آن در برابر باران و برف است؛ به‌طوری‌که ساعتها در برابر این دو، تاب ایستادگی دارد و قطرات برف آب‌شده یا باران را به خود جذب نمی‌کند. در ضمن، مقاومت آن در برابر فشار دندان حیوانات درنده نیز شگفت‌آور است و به‌همین‌سبب، بهترین محافظ چوپانان در بیابان به شمار می‌رود (جوادی‌پور، 33). 
شولا در شمال ایران به دو نوع یافت می‌شود: یکی، شنل نمدی چوپانان منطقۀ گرگان و دشت، که طوری ساخته می‌شود که وقتی روی دوش می‌اندازند، سر و گردن چوپان از آن بیرون می‌ماند؛ در قسمت جلو شنل دو شکاف وجود دارد که چوپان می‌تواند در مواقع لزوم دستهای خود را از آن بیرون بیاورد. دیگر، لباس چوپانان با آستینهای بلند و گشاد است که به‌طور معمول روی دستهای چوپان را می‌پوشاند؛ در مواقع لزوم نیز چوپان می‌تواند دستهای خود را از آن بیرون بیاورد. نمد چوپانی معمولاً با پشم طبیعی رنگ‌نشده تهیه می‌شود (همو، 33-34). 
چوپانان حوزۀ دریای خزر شنل گشادی به نام شَوْلا یا شولا دارند که روی تن‌پوشهایشان می‌پوشند. این شولا از یک تخته نمدِ سادۀ تاشده درست می‌شود که در جلو باز است و امتداد لبه‌های بالایی، به هم بند می‌شوند. بندها در دو گوشه، روی شانه‌ها به هم گره می‌خورند و محکم کشیده می‌شوند، به‌طوری‌که به شنل، شکلی مدور می‌دهند. 
رایج‌ترین نوع شولا، به رنگ طبیعی و تا زانو ست. نوع کوتاه‌تر آن به نام کَلَک در میان کوه‌نشینان مازندران مورد استفاده است (پورکریم، 48، 50، 54). شولا در مازندران معمولاً دارایی شخصی نیست و گفته می‌شود به «خلق‌الله تعلق دارد»؛ یعنی چوپانان به‌نوبت آن را می‌پوشند و وقتی برای خوابیدن دراز می‌کشند، خود را در آن می‌پیچند (برومبرژه، 337). 

مآخذ

آذری دمیرچی، علاءالدین، «گالشها»، هنر و مردم، تهران، 1349 ش، س 9، شم‍ 100؛ برومبرژه، کریستیان، «پوشاک مردم حوزۀ دریای خزر»، پوشاک در ایران‌زمین، ترجمۀ پیمان متین، تهران، 1382 ش؛ پورکریم، هوشنگ، «دهکدۀ سما»، هنر و مردم، تهران، 1349 ش، س 8، شم‍ 98؛ جوادی‌پور، محمود، نمدهای ایران (پژوهشی در زمینۀ نمدهای منطقۀ گرگان و دشت)، تهران، 1386 ش؛ حدادی، مهناز، «لباسهای زنان و مردان طالقان»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، 1383 ش، س 3، شم‍ 10؛ دیگار، ژان‌پیر، فنون کوچ‌نشینان بختیاری، ترجمۀ اصغر کریمی، مشهد، 1366 ش؛ رخش‌خورشید، عزیـز و دیگـران، بامدی، طایفـه‌ای از بختیاری، تهران، 1346 ش؛ ضیاءپور، جلیل، پوشاک ایلها، چادرنشینان و روستاییان ایران، تهران، 1346 ش؛ کردوانی، پرویز، «نگاهی به اهمیت دام و دامداری در گذشته و حال در ایران»، رشد آموزش جغرافیا، تهران، 1365 ش، س 2، شم‍ 5؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محب‌حسینی، محدثه، «بررسی انسان‌شناختی تحولات مربوط به مرزهای قومی در یکی از مناطق روستایی شمال ایران»، نامۀ انسان‌شناسی، تهران، 1383 ش، س 3، شم‍ 6؛ نصرتی، مسعود، «شیوۀ ساخت نمد، ابزار و تولیدات آن در غرب مازندران»، کیهان فرهنگی، تهران، 1378 ش، شم‍ 155؛ نفیسی، علی‌اکبـر، فـرهنگ، تهـران، 1343 ش.  

مریم پاپی ـ پروانه درویش
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: