صفحه اصلی / مقالات / زره /

فهرست مطالب

زره


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 25 دی 1398 تاریخچه مقاله

درسدۀ 9 ق/ 15 م کلاویخو در سمر‌قند با قلعه‌‌ای روبه‌رو شد که کوتوال آن، سلاحهای قلعه را برای بازدید تیمور لنگ ارائه می‌داد. در میان آنها 3هزار زره فولادین بود که به عقیدۀ کلاویخو بسیار خوب ساخته شده بودند (ص 295). در همین روزگار، در رژه‌ای که سپاهیان اوزون حسن آق قویونلو (حک‍ 872-882 ق/ 1467-1477 م) در برابر او برگزار کردند، بسیاری از سپاهیان از سرِ سوار تا نعل اسب غرقِ آهن بودند (دوانی، 49). جوزافا باربارو که در 876 ق/ 1471 م در دورۀ سلطنت اوزون حسن به ایران سفر کرده، نوشته است که زرههای آهنین، در بِش‌کوی (نام شهری) ساخته می‌شد و در هیچ جای دیگر زره و برگستوان را به این خوبی نمی‌ساخته‌اند (ص 76). 
پیش از آغاز جنگ چالدران (920ق/ 1514م)، تجهیزات جنگی برای 25هزار سرباز ایرانی آماده شده بود که از جملۀ آنها هزار زره و خود بود (حجازی‌فر، 91). پس از آغاز جنگ، سواران قزلباش از زره و کلاه‌خود استفاده کردند. بر پشت بسیاری از اسبهای آنها نیز زرههای خاصی بود که اسب را از زخم شمشیر و نیزه محفوظ می‌داشت (فلسفی،52). اوروج بیک بیات دربارۀ سلاح سواران صفوی نوشته است (تألیف: 1013 ق/ 1604 م) که اسلحۀ آنها شامل جوشن، پیش‌بند‌های سبک و خود بود که از صفحات نازک پولادین و با مهارت بسیار ساخته شده است. این سلاحها در ایران به قدری ساخته می‌شود که بسیاری از آن را به مسکو صادر می‌کنند (ص 73). 

منسوخ شدن زرههای سنتی

پس از آنکه اسلحۀ آتشین (توپ و تفنگ) در جنگها جای شمشیر، نیزه و دیگر سلاحهای سنتی را گرفت، زره، کلاه‌خود و مانند آن کاربرد خود را از دست داد و به تدریج منسوخ شد. 
ترکان عثمانی پیش از جنگ چالدران، سپاه خود را با اسلحۀ آتشین مجهز کرده بودند و در این نبرد از توپ و تفنگ استفاده کردند (قوزانلو، 1/ 372). با آنکه شاه اسماعیل شخصاً در این جنگ 3 حمله را در برابر سپاه عثمانی رهبری کرد و راه خود را با پاره کردن زنجیر توپهای دشمن گشود، ولی سرانجام شکست خورد (غلام سرور، 102-103). عثمانیها 300 قبضه توپ در میدان جنگ چالدران مستقر کرده بودند (همو، 104). شکست چالدران نشانۀ آشکاری بر این بود که زره و کلاه‌خود در برابر سلاحهای آتشین ناکار‌آمد است. 
بنجامین، نخستین سفیر آمریکا در ایران (1883-1885 م) نوشته است که هنوز 100 سال نگذشته که در ایران کلاه‌خود‌ها، سپر‌ها و زرههای زنجیری منسوخ شده، و لباسهای نظامی اروپایی جایگزین آنها شده است (ص 304). آلمانی که در دورۀ قاجاریه، یک بار در 1899 م و بار دیگر در 1907 م به ایران سفر کرده، زرهی را دیده که روی هر یک از حلقه‌های آن حرفی حک شده بود. او نوشته است که شاید این حرف متعلق به یک دعا بوده که برای حفظ صاحب زره به کار رفته است. آلمانی افزوده است که در قرون وسطى در اروپا نیز جنگاوران چنین زرههایی را بر تن می‌کرده‌اند (ص 384-385). وقتی زره ‌کارآمدی خود را در میادین جنگ از دست داد، در تعزیه‌های مذهبی ظاهر شد (نک‍ : ه‍ د، تعزیه). 

مآخذ

آلمانی، هانری رنه د.، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ترجمۀ علی‌محمد فره‌وشی، تهران، 1335 ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336 ش؛ ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌اسفندیار، محمد، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1320 ش؛ ابن‌زبیر، احمد، الذخائر و التحف، به کوشش محمد حمیدالله، کویت، 1984 م؛ احسانی، محمد‌تقی، هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران، تهران، 1368 ش؛ باربارو، جوزافا، «سفرنامه»، سفرنامه‌های ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349 ش؛ برهان قاطع، محمد‌حسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمد معین، تهران، 1361 ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، 1957 م؛ بیات، اوروج بیک، دون ژوان ایرانی، ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، 1338 ش؛ بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش علی‌اکبـر فیـاض، مشهـد، 1350 ش؛ جرفادقانـی، نـاصح، تـرجمـۀ تـاریخ یمینـی، به کوشش جعفر شعار، تهران، 1357 ش؛ حجازی‌فر، هاشم، شاه اسماعیل اول و جنگ چالدران، تهران، 1374 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362 ش؛ حمیدی، عمر، مقامات، به کوشش علی‌اکبر ابر‌قویی، اصفهان، 1339 ش؛ دوانی، محمد، «عرض سپاه اوزون حسن»، به کوشش ایرج افشار، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران، تهران، 1335ش، س3، شم‍ 3؛ دیاکونف، م. م.، اشکانیان، تـرجمۀ کریـم کشاورز، تهـران، 1351 ش؛ رشیـد‌الدین فضل‌الله، جامع التواریـخ، به کوشش محمد روشن و مصطفى موسوی، تهران، 1373 ش؛ همو، همان، به کوشش احمد آتش، تهران، 1362 ش؛ ریاضی، محمدرضا، طرحها و نقوش لباسها و بافته‌های ساسانی، تهران،1382 ش؛ طبری، تاریخ؛ غلام سرور لاهوری، تاریخ شاه اسماعیل صفوی، ترجمۀ محمدباقر آرام و عباسقلی غفاری فرد، تهران، 1374 ش؛ غیبی، مهر‌آسا، هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، 1385 ش؛ فخر مدبر، محمد، آداب الحرب و الشجاعة، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1346 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ فره‌وشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، تهران، 1358 ش؛ فلسفی، نصرالله، چند مقالۀ تاریخی و ادبی، تهران، 1342 ش؛ قوزانلو، جمیل، تاریخ نظامی ایران، تهران، 1315 ش؛ کریستن‌سن، آرتور، کیانیان، ترجمۀ ذبیح‌الله صفا، تهران، 1336 ش؛ همو، وضع ملت و دولت و دربار در دورۀ شاهنشاهی ساسانیان، ترجمۀ مجتبى مینوی، تهران، 1374 ش؛ کلاویخو، ر.، سفرنامه، ترجمه مسعود رجب‌نیا، تهران، 1337 ش؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ گزنفن، آناباسیس، ترجمۀ احمد بیرشک، تهران، 1375 ش؛ همو، کورش‌نامه، ترجمۀ رضا مشایخی، تهران، 1342 ش؛ گیرشمن، رمان، هنر ایران (در دوران پارتی و ساسانی)، ترجمۀ بهرام فره‌وشی، تهران، 1350 ش؛ همو، همان (در دوران ماد و هخامنشی)، ترجمۀ عیسى بهنام، تهران، 1346 ش؛ لغت‌نامه دهخدا؛ لمتن، ا. ک. س.، تداوم و تحول در تاریخ میانۀ ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، 1372 ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش محمد محیی‌الدین عبد‌الحمید، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش (در مرگ و رستاخیز)، تهران، 1350 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1343 ش؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1319-1320 ش؛ نگهبان، عزت‌الله، حفاریهای مارلیک، تهران، 1378 ش؛ نولدکه، تئودُر، حماسۀ ملی ایران، ترجمۀ بزرگ علوی، تهران، 1327 ش؛ هرتسفلد، ارنست، ایران در شرق باستان، ترجمۀ همایون صنعتی‌زاده، تهران، 1381 ش؛ هرودت، تواریخ، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، 1368 ش؛ هنر‌های ایران، به کوشش ر. و. فریه، ترجمۀ پرویز مرزبان، تهران، 1374 ش؛ نیز: 

Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Bivar, A. D. H., «The Political History of Iran Under the Arsacids», The Cambridge History of Iran, vol. III(1), ed. E. Yarshater, Cambridge, 1983; Bosworth, C. E., The Ghaznavids, Edinburgh, 1963; Christensen, A., L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; Kurz, O., «Cultural Relations Between Parthia and Rome», The Cambridge History of Iran, vol. III(1), ed. E. Yarshater, Cambridge, 1983; Spuler, B., Iran in früh-islamischer Zeit, Wiesbaden, 1952. 
محسن احمدی
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: