صفحه اصلی / مقالات / ذهن /

فهرست مطالب

ذهن


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 30 فروردین 1400 تاریخچه مقاله

ذِهْن، از اصطلاحات فلسفی به معنای ظرف وقوع بعضی از امور و احوال نفسانی مانند شناخت.
ذهن در لغت به معنای حفظ در مرکز ادراک (حفظ‌القلب)، فهم و تعقل آمده است (ابن‌منظور؛ خلیل بن احمد، 4 / 40). کاربرد اصطلاح ذهن در غالب منابع علوم اسلامی رایج است، اما شاید بیشترین بحث از ذهن در منابع فلسفی صورت گرفته باشد.
فیلسوفان مسلمان ذهن را توان، قوه و استعدادی برای نفس انسان تصویر کرده‌اند که براساس آن می‌توان در مواجهه با آراء متعارض و ناسازگار، صحیح را از سقیم تشخیص داد؛ به همین دلیل، آن را از انواع تعلق به شمار آورده‌اند (قطب‌الدین، شرح ... ، 25؛ فارابی، 58- 59، که بر این مبنا دانش منطق را عهده‌دار تقویت ذهن در همین تشخیص و مهارتهای مورد نیاز آن دانسته است). در برخی دیگر از مآخذ، ذهن همان کمال یا جودت تشخیص و تمییز اشیاء قلمداد شده است (ابوحیان، 361). ابن‌سینا ذهن را قوه و استعداد نفس برای اکتساب علم، اعم از حدود یا تعاریف حدی و تصدیقات یا آراء برهانی دانسته است ( الشفاء، منطق ... ، برهان، 259، نیز النجاة، 169).
صدرالدین شیرازی ذهن را از امور عینی و خارجی می‌داند که در آن اموری وجود و تحقق می‌یابد. این امور اگر حاکی از واقع عینی و مطابق با آن باشد، وجود ذهنی شیء خارجی نامیده می‌شود. از نظر او هر واقعیتی می‌تواند غیر از وجود عینی، از وجود ذهنی نیز برخوردار باشد، ولی وجود ذهنی آن، برخلاف وجود عینی‌اش، از آثار و خصوصیات مترتب بر وجود خارجی برخوردار نیست ( الاسفار، 3 / 515-516).
برخی ذهن را همان «عقل» یا «نفس»، و تفاوت آنها را اعتباری دانسته‌اند. اینان معتقدند که این حقیقت از آن جهت که ادراک می‌کند، عقل نامیده می‌شود و از آن جهت که دارای تصرف است، نفس خوانده می‌شود و از آن جهت که استعداد و توان درک دارد، موسوم به ذهن است (جرجانی، 197).
برای فهم دقیق‌تر حقیقت ذهن، همچنین باید به خصوصیات و احکامی که در منابع متعدد در مورد ذهن ذکر شده است، توجه کرد. ذهن آنجا که قوۀ تمییز دانسته شده است، میان انسانها مساوی نیست (شهرزوری، رسائل ... ، 1 / 546، 568). ذهن جایگاه معانی اعتباری یا عام مانند معنای «امکان» است که وجود عینی ندارند (همو، شرح ... ، 48، رسائل، 2 / 66، 3 / 37؛ صدرالدین، الحاشیة ... ، 149، الاسفار، 2 / 227). بر همین اساس، لازم نیست آنچه در ذهن وجود می‌یابد، در خارج نیز موجود باشد (دغیم، 797). در مواردی که امر ذهنی مابازای خارجی دارد، اصطلاح «ذهنی» نقطۀ مقابل عینی است، ولی در مواردی که مابازای خارجی ندارد، عینیت آن همان ذهنیت آن است (میرداماد، مصنفات، 2 / 54، 161).
گاهی ذهن را به آینه تشبیه کرده‌اند (نصیرالدین، 1 / 297؛ میرداماد، قبسات، 215؛ ابوالبرکات، 3 / 172) که بیان‌کنندۀ واقع‌نمایی ذهن نسبت به واقعیتهای عینی است، همان‌گونه که آینه نیز واقعیتهای پیش روی خود را نشان می‌دهد؛ بنابراین باید میان «موجود ذهنی» و «موجود در ذهن» قائل به تفاوت بود. «موجود ذهنی» هنگامی قابل اطلاق است که شیء با آثار عینی ملاحظه نشود، اما «موجود در ذهن» هنگامی به کار می‌رود که شیء با وجود اصیل و عینی ملاحظه گردد. این تفاوت به شرطی قابل پذیرش است که نوعی اتحاد میان ذهن و نفس مورد اعتقاد باشد (نک‍ : صدرالدین، همان، 4 / 251). به‌هرحال، ذهن قدرت بر تصور حدود گزاره‌ها را دارد (ابن‌سینا، همان، 26؛ شهرزوری، همان، 1 / 123؛ قطب‌الدین، درة ... ، 368؛ فخرالدین، 1 / 45، 198). این خصوصیت شامل تصور اموری چون خلأ، معدوم و حتى عدم خود ذهن نیز می‌گردد که در خارج تحقق عینی ندارند و ذهن در عین تصور آنها، می‌تواند حکم به محال‌بودن تحقق آنها نماید (بهمنیار، 288، 315؛ شهرزوری، همان، 3 / 218؛ میرداماد، مصنفات، 2 / 44؛ صدرالدین، همان، 1 / 346). کیفیت تصور چنین اموری، مبتنی بر توانایی ذهن در استفاده از برخی مفاهیم و استفاده از آنها برای حکایت از موارد مذکور است (همان، 7 / 97). بنابراین، ملاک علمی‌بودن صور ادراکی و نیز اتصاف گزاره‌ها به صدق (و نیز کذب)، انطباق مفاد ذهن با عین (یا عدم انطباق آنها) است (ابن‌رشد، 35، 79).
همچنین گفته شده است که مطابقت محتوای ذهن با عین ضروری نیست (نک‍ : سهروردی، 71؛ قطب‌الدین، همان، 496؛ صدرالدین، همان، 3 / 293). در ذهن، هم صوری تحقق می‌یابد که امثلۀ وجودات خارجی‌اند، هم صوری که گرچه حاکی از اشیاء عینی‌اند، تطابق تام با امر خارجی ندارند (شهرزوری، همان، 1 / 3؛ نصیرالدین، 3 / 105)، و هم صوری که مابازای عینی و خارجی دائم و ثابت ندارند، همچون اجزاء زمان (ابن‌سینا، الشفاء، طبیعیات، سماع طبیعی، 84، نیز منطق، مقولات، 154؛ شهرزوری، همان، 2 / 195؛ فخرالدین، 1 / 108).
ذهن نسبت به امور مختلفی به‌عنوان ظرف اعتبار شده است، ازجمله علیتهای ذهنی مانند علیت حد وسط بر این نسبت اکبر به اصغر (شهرزوری، همان، 1 / 130)، کلی بدون تشخص و کلیۀ معقولات، حتى آن دسته از معقولاتی که مابازای خارجی ندارند و به‌اصطلاح معقولات ثانیه خوانده می‌شوند (همان، 3 / 193؛ ابن‌رشد، 37؛ صدرالدین، الاسفار، 1 / 335). افزون‌بر اینها، ذهن ظرف تحقق و درک طبیعت جنسی و نوعی (بهمنیار، 511، 513)، ظرف استثبات صور حسی و خیالی (ابن‌سینا، التعلیقات، 84)، ظرف تحقق صور ابداعی (همان، 192)، جایگاه تحقق علت غایی (همو، الشفاء، الٰهیات، مقدمه، 18؛ ابوالبرکات، 3 / 111، 120)، ظرف تحقق مقادیر مجرد ریاضی و نیز مقادیر همراه با ماده (ابن‌سینا، همان، 10؛ فخرالدین، 1 / 49) و ظرف تحقق ماهیات به شرط لا (ابن‌سینا، همان، 204) نیز می‌باشد.
در ذهن رفع و نفی اموری صورت می‌گیرد که در عالم خارج انتفاناپذیرند و حتى ذهن می‌تواند پیامدهای نفی این امور را ملاحظه نماید (شهرزوری، رسائل، 3 / 188). براساس مبانی پیش‌گفته، بسیاری از فیلسوفان، ذهن را ظرف تحقق انواع خاصی از ملازمت نیز دانسته‌اند که قطعاً عینی نیستند (نک‍ : بهمنیار، 511). این نکته مهم است که ممکن است اموری که در خارج با یکدیگر متحدند و تمایز حقیقی از یکدیگر ندارند، مانند وجود و ماهیت، صفات خداوند متعال، جنس و فصل، و جز اینها، در ذهن تغایر داشته باشند (میرداماد، همان، 1 / 504؛ صدرالدین، الحاشیة، 205، 208، الاسفار، 2 / 179، 8 / 278، الشواهد ... ، 203؛ شهرزوری، همان، 3 / 225، 227، شرح، 183؛ بهمنیار، 288). در مورد تفکیک وجود از ماهیت در ذهن، گفتنی است که برخی معتقدند این امر حتى در ذهن نیز محال است و تنها تغایر اعتبار وجود و اعتبار ماهیت در ذهن امکان‌پذیر است (صدرالدین، الاسفار، 1 / 56، 59).
باید دانست که از دید فلاسفه، اگرچه ماهیات در ذهن وجود می‌یابند، وجود ذهنی آنها با وجود عینی آنها متفاوت است. از نظر فیلسوفان آنچه از ماهیات وجود ذهنی می‌یابد، در آثار و احکام وجودی خویش با وجود عینی همان ماهیات متفاوت است. در اینجا برخی معتقدند نه ذهن و نه عین را نمی‌توان ظرف و یا مکان و محل برای ماهیات به حساب آورد، بلکه باید گفت ماهیت با نوعی آثار خاص، عینی است و با آثار خاص دیگری ذهنی است (همو، الحاشیة، 138، المشاعر، 12، الاسفار، 4 / 267).
از جملۀ نظریات متأخر در مورد ذهن آن است که هر معنایی که در ظرف ذهن متحقق می‌شود، به حمل اولی ذاتی بر خود نیز قابل حمل است، ولی لزوماً به حمل متعارف (شایع) بر خود قابل صدق نیست (همان، 4 / 244).
لازم است یادآوری شود که برخی گفته‌اند هرآنچه در ذهن تحقق می‌یابد، کلی است و امکان ندارد که فرد، شخصی و جزئی باشد (همو، رسالة ... ، 121). چنین اعتقادی با درک جزئیات در ذهن منافات دارد و خود مسئله‌ای بغرنج به حساب می‌آید (نک‍ : همـو، الحاشیـة، 230، الشواهد، 102). صدرالدین شیـرازی ماهیات را انتزاعات ذهن از واقعیات اشیاء برحسب کمال، نقص، دوری یا نزدیکی آنها از وجود حق مطلق می‌داند (مفاتیح ... ، 234). احضار صور، مفاهیم و ماهیات نیز همراه با مادۀ ذهنی (همو، «رسالة ... »، 310) و حتى بدون مادۀ ذهنی (بهمنیار، 45؛ فخرالدین، 1 / 177، 2 / 310) دانسته شده است.

مآخذ

ابن‌رشد، محمد، رسالة ما بعد الطبیعة، به کوشش رفیق عجم و دیگران، بیروت، 1994 م؛ ابن‌سینا، التعلیقات، به کوشش عبدالرحمان بدوی، بیروت، 1404 ق؛ همو، الشفاء، به کوشش ابراهیم مدکور و دیگران، قم، 1404-1405 ق؛ همو، النجاة، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1379 ش؛ ابن‌منظور، لسان؛ ابوالبرکات بغدادی، هبةالله، المعتبر فی الحکمة، اصفهان، 1373 ش؛ ابوحیان توحیدی، علی، المقابسات، به کوشش محمد توفیق حسین، تهران، 1366 ش؛ بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، به کوشش مرتضى مطهری، تهران، 1375 ش؛ جرجانی، علی، التعریفات، تهران، 1370 ش؛ خلیل بن احمد، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، 1409 ق؛ دغیم، سمیع، موسوعة مصطلحات الامام فخرالدین الرازی، بیروت، 2001 م؛ سهروردی، یحیى، «حکمة الاشراق»، مجموعۀ مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1373 ش، ج 2؛ شهرزوری، محمد، رسائل الشجرة الالٰهیة فی علوم الحقائق الربانیة، به کوشش نجفقلی حبیبی، تهران، 1383 ش؛ همو، شرح حکمة الاشراق، به کـوشش حسین ضیائی تربتی، تهـران، 1372 ش؛ صدرالدین شیـرازی، محمد، الاسفار، قم، 1338 ش بب‍‌‌ ، ج 1، 2، 4، 7، تهران، 1383 ش، ج 3؛ همو، الحاشیة على الٰهیات الشفاء، قم، انتشارات بیدار؛ همو، «رسالة شواهد الربوبیة»، مجموعۀ رسائل فلسفی، به کوشش حامد ناجی اصفهانی، تهران، 1375 ش؛ همو، رسالة فی الحدوث، به کوشش حسین موسویان، تهران، 1378 ش؛ همو، الشواهد الربوبیة، به کوشش جلال‌الدین آشتیانی، مشهد، 1360 ش؛ همو، المشاعر، به کوشش هانری کربن، تهران، 1363 ش؛ همو، مفاتیح الغیب، به کوشش محمد خواجوی، تهران، 1363 ش؛ فارابی، الفصول المنتزعة، به کوشش فوزی متری نجار، تهران، 1405 ق؛ فخرالدین رازی، شرح عیون الحکمة، به کوشش محمد حجازی و دیگران، تهران، 1373 ش؛ قطب‌الدین شیرازی، محمود، درة التاج، به کوشش محمد مشکوٰة، تهران، 1369 ش؛ همو، شرح حکمة الاشراق، به کوشش عبدالله نورانی و مهدی محقق، تهران، 1383 ش؛ میرداماد، محمدباقر، قبسات، به کوشش مهدی محقق و دیگران، تهران، 1367 ش؛ همو، مصنفات، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، 1381-1385 ش؛ نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، 1375 ش.

رضا محمدزاده

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: