صفحه اصلی / مقالات / دانیال /

فهرست مطالب

دانیال


آخرین بروز رسانی : شنبه 7 دی 1398 تاریخچه مقاله

دانیال، از انبیای بنی‌اسرائیل و شخصیت اصلی کتابی به همین نام در عهد عتیق. دانیال واژه‌ای عبری است، به معنای «خداوند داور من است»، «خداوند مدافع حق من است» یا «خداوند داوری کرده است». این نام افزون‌بر دانیال نبی، نام کسان دیگری چون یکی از پسران داوود، مردی لاوی از خاندان ایتامَر، و شخصی بسیار خردمند و پارسا، که در کتاب حزقیال (14: 14، 28: 3) با نوح و ایوب (ع) مقایسه می‌شود، نیز بوده است و در سنگ‌نبشته‌های پالمیری و متون اوگاریتی رأس‌الشمراء نیز به شکل «دانِل» آمده است (کامپهاوزن، «دانیال»، 1001؛ ویلسُن، 858؛ گینزبرگ، «دانیال»، 417-418؛ جفری، 344).
باآنکه اطلاعات ما دربارۀ زندگی دانیال تنها به مطالب کتابی با عنوان دانیال محدود می‌شود، اما این دانسته‌ها بیش از اطلاعات ما در مورد انبیای دیگر است (الیکات، V / 357؛
ویلسن، همانجا). به نظر بیشتر محققان، این کتاب را که بخشهایی از آن به عبری و بخشهای دیگری به آرامی است، می‌توان بر اساس موضوعات مطرح‌شده در آن، به دو بخش اصلی (هریک متشکل از 6 باب) تقسیم کرد. بخش اول که بیشتر به موضوعات تاریخی می‌پردازد، شامل شرح احوال دانیال و دوستان او از ابتدای اسارت در دورۀ نبوکدنصر تا پایان حکمرانی بَلْشَصَّر است. در این بخش، افزون‌بر رویدادهای دیگر، به تعبیر رؤیاهای نبوکدنصر توسط دانیال و نیز تعبیر نوشته‌های ظاهرشده بر روی دیوار در اواخر پادشاهی بلشصر توسط او نیز پرداخته می‌شود. بخش دوم کتاب نیز بیشتر محتوایی مکاشفه‌ای دارد و در آن رؤیاهای شخص دانیال و تعبیرهای مکاشفاتی آنها که مشتمل بر پیشگویی رویدادهای آینده و تغییرات سیاسی منطقه است، آمده است (نک‍ : شولتز، 277؛ هریسن، 860؛ گینزبرگ، «دانیال، کتاب»، 419).
بنابر آنچه در بخش اول این کتاب آمده است، دانیال از جوانان خانواده‌ای شریف و بلندمرتبه در اورشلیم بود که در سومین سال سلطنت یهویاقیم بر یهودا، به همراه جوانانی دیگر توسط نبوکدنصر به اسارت گرفته، و به بابل برده شد. وی در بابل بَلْطَشَصَّر خوانده می‌شد و در کنار 3 تن از دوستانش به نامهای حَنَنْیا (بابلی: شَدْرَک)، میشائیل (بابلی: میشَک) و عَزَرْیا (بابلی: عَبَدنَغو) به یکی از بزرگان دربار سپرده شد تا برای خدمت در دستگاه پادشاه، در زمینۀ علوم و مهارتهای گوناگون آموزش ببیند. این 4 تن در طول اقامت خود در دربار، به‌سبب استواری در ایمان و پایبندی به شریعت یهود، از خوردن و آشامیدن خوراک و نوشیدنیهای دربار، و سپس سجده‌کردن در برابر تمثال طلایی سر باز زدند و به همین سبب، مورد سوءظن پادشاه و درباریان قرار گرفتند؛ اما با پشت‌سرگذاشتن آزمونها و سالم به‌درآمدن از میان آتش، درستکاری، پارسایی و ایمان‌ خود را ثابت کردند و احترام پادشاه را برانگیختند؛ از آن میان به‌ویژه دانیال در دربار جایگاه بلندی یافت و به حکمت و دانایی شهره شد (دانیال، بابهای 1، 3).
دانیال پس از آن، با تعبیر نخستین رؤیای نبوکدنصر در سال دوم سلطنتش، که هیچ‌کس قادر به تعبیر آن نبود، نزد او منزلتی بیش از پیش یافت و به حکمرانی ولایت بابل منصوب شد و به‌عنوان سیاست‌مداری مقتدر و حکیمی خردمند به حکومت پرداخت (نک‍ : همان، باب 2). در این رؤیا، نبوکدنصر مجسمۀ بسیار بزرگی را دیده بود که سر آن از طلا، سینه و بازوانش از نقره، شکم و رانهایش از برنج، ساقهایش از آهن، و پاهایش قدری از آهن و قدری از گل ساخته شده بود؛ اما ناگهان سنگ بزرگی به پاهای مجسمه برخورد کرد و آنها را در هم شکست و پس از آن، مجسمه به کلی فروریخت و به ذرات کوچکی تبدیل شد که باد آنها را برد.
دانیال در حضور پادشاه، پس از آنکه دانش اسرار رؤیاها و آگاهی از آینده را به خدا نسبت داد، رؤیای او را چنین تعبیر کرد که سر طلایی مجسمه نماد پادشاهی نبوکدنصر و امپراتوری بابل است، سینه و بازوان، شکم و رانها، و ساقها و پاها نماد پادشاهیهای دیگرند که یکی پس از دیگری خواهند آمد و سرانجام توسط حکومتی مقتدر که به دست خداوند برقرار خواهد شد، از میان خواهند رفت (همان، باب 2). محققان از دیرباز دربارۀ این 4 پادشاهی که در باب هفتم نیز به آنها اشاره می‌شود، اختلاف‌نظر داشته‌اند، چنان‌که برخی آنها را به‌ترتیب پادشاهیهای بابل، مادی ـ پارسی، امپراتوری اسکندر، و جانشینان اسکندر شمرده‌اند و برخی دیگر آن را بابلی، مـادی ـ پارسی، یونانـی، و رومی دانسته‌اند و باز برخی دیگر که کتاب دانیال را نوشتۀ شخص او نمی‌دانند، آنها را بابلی، مادی، پارسی و یونانی به شمار آورده‌اند (نک‍ : یانگ، 671-672؛ هلی، 341-342).
به‌هرروی، چندی بعد دانیال با تعبیر دومین رؤیای نبوکدنصر، به او هشدار داد که چندگاهی از سلطنت ساقط خواهد شد تا بداند که این خدا ست که بر عالم حکم می‌راند و حکمروایی را به هرکه بخواهد، می‌دهد (دانیال، باب 4؛ نیز نک‍ : یانگ، 673).
دوران تقریباً 45سالۀ حکومت نبوکدنصر در 562 ق‌م پایان پذیرفت و پس از حکومت دوسالۀ اِویل‌مردوک و حکومت چهار‌سالۀ نریگلیسار، امپراتوری بابل تحت پادشاهی نبونیدوس (556- 538 ق‌‌م) نیز به پایان رسید. در بابهای 5، 7 و 8 کتاب
 دانیال به بلشصر، یکی از پسران نبونیدوس (در عهد عتیق: پسر نبوکدنصر)، اشاره می‌شود و به‌ویژه مطالب باب 5 به روزهای آخر حکومت وی که ظاهراً در جایگاه نایب‌السلطنه بخشی از وظایف و اختیارات حکمرانی را داشته است، اختصاص دارد. براساس آنچه در این باب آمده است، بلشصر در مهمانی بزرگی که با حضور همسران و امیرانش بر پا داشته بود، به همراه مهمانانش در جامهایی که از معبد اورشلیم به غنیمت گرفته شده بود، شراب نوشید و به ستایش خدایان طلایی، نقره‌ای و ... ساخته‌شده به دست انسان پرداخت. اما ناگهان دستی را دید که بر دیوار کاخ او چیزی می‌نویسد. هنگامی که حکیمان و معبران از تعبیر این نوشته‌ها بازماندند، دانیال آن را نوشته‌شده از جانب خدا دانست و معنای آن نوشته‌ها را پایان پادشاهی بلشصر، سقوط بابل و برقراری حکمرانی مادها و پارسها به شمار آورد. بلشصر برای سپاسگزاری از این تعبیر روشن، دانیال را بسیار گرامی داشت، زنجیر طلا بر گردن او انداخت و او را به سمت حاکم سوم مملکت منصوب نمود (دانیال، باب 5؛ نیز نک‍ : شولتز، 280-282؛ هریسن، 863؛ یانگ، 674).
بنابر آنچه در باب ششم کتاب دانیال آمده است، پس از سقوط دولت بابل و فتح این شهر توسط پارسها، فردی به نام داریوش مادی در بابل به حکومت پرداخت که برخی محققان وی را منصوب از جانب کورش دانسته‌اند و برخی دیگر دربارۀ اصل وجود چنین شخصی تردید کرده، و آن را یکی از اشتباهات تاریخی کتاب دانیال به شمار آورده‌اند (نک‍ : راولی، 44-53؛ گینزبرگ، «دانیال، کتاب»، 422؛ هریسن، همانجا؛ الیکات، V / 405). به‌هرروی، داریوش مادی دانیال را محترم داشت و در ادارۀ کشور به او مقامی بلند داد. اما برخی درباریان که منزلت او را در چشم داریوش برنمی‌تافتند، برضد او دسیسه‌ای چیدند و وی را به مخالفت با فرمان شاه متهم کردند. به همین سبب داریوش برخلاف میل باطنی خود، برای مجازات دانیال دستور داد که او را در درون چاه شیران بیندازند. اما هنگامی که صبح روز بعد وی را در آنجا در کمال سلامت یافت، مخالفان او را کیفر داد و در ستایش و تکریم خدای دانیال فرمانی صادر نمود و به سرتاسر قلمرو خود فرستاد (دانیال، باب 6).
چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، کتاب دانیال را می‌توان به دو بخش مختلف تقسیم کرد. بخش دوم کتاب که از باب هفتم آغاز می‌شود، بیش از آنکه روایتی از ادامۀ زندگی دانیال باشد، متنی مکاشفاتی است که در آن از رؤیاهای شخص دانیال و تعبیر آنها توسط فرشتگان، و یا شهودهای او که در آنها فرشتگان به روایت وقایع آینده می‌پردازند، سخن به میان می‌آید. این رؤیاها و شهودها که همگی محتوایی پیشگویانه دارند، در قالب مشاهداتی نمادین به رخدادهای آینده اشاره می‌کنند و سرنوشت حکومتهای مختلف، تقدیر قوم یهود و وقایع مربوط به ظهور حکومت مسیحایی را بازمی‌نمایانند. مطالب این بخش از زبان خود دانیال بیان می‌شود و در آن، نخست شرح اولین رؤیای دانیال در سال اول حکومت بلشصر آمده است. در این رؤیا، دانیال 4 حیوان وحشی، یعنی شیری با بالهای عقاب، خرس، پلنگِ بال‌دار و حیوانی نامعلوم با 10 شاخ را مشاهده می‌کند که یکی به دست دیگری تسلیم می‌شود. آنگاه فرشته‌ای تعبیر این رؤیا را برای وی بیان می‌کند و این حیوانات را نمادی از 4 امپراتوری می‌داند که یکی در پی دیگری خواهد آمد و سرانجام امپراتوری چهارم نیز از میان می‌رود و حکومت قدیسان و اولیای خداوند بر زمین مستقر می‌شود (باب 7). همچون تفسیر رؤیای نبوکد‌نصر در باب دوم، در زمینۀ این 4 پادشاهی نیز دیدگاههای گوناگونی توسط محققان ارائه شده است (نک‍ : یانگ، 676-677).
در دنبالۀ این بخش به رؤیای دوم دانیال در سال سوم حکمرانی بلشصر اشاره می‌شود که در آن وی نخست قوچی با دو شاخ، و سپس بز نری با شاخی در میانۀ سرش را می‌بیند که بر قوچ فائق می‌آید؛ اما اندکی بعد شاخش می‌شکند و به عوض آن، 4 شاخ دیگر بر سرش می‌روید. بز آنگاه به ظلم و تعدی می‌پردازد و از سر غرور با مقدسان خداوند و لشکر آسمان نیز مبارزه می‌کند. دانیال که در جست‌وجوی تعبیر این رؤیا ست، با جبرئیل فرشتۀ خداوند رو‌به‌رو می‌شود که در توضیح آن، قوچ را نماد پادشاهی پارس، بز را نماد یونانیان که دولت هخامنشی را شکست می‌دهند، شاخ نخست او را نماد اسکندر مقدونی، و شاخهای کوچک‌ترش را نماد جانشینان اسکندر می‌شمارد (باب 8). سپس روایت دعا و تضرع دانیال در پیشگاه خداوند در طلب رحمت و بخشایش او، و نیز تقاضای مهیاشدن امکان بازگشت قومش به اورشلیم، و ظهور فرشتۀ خدا بر او و پیشگویی وی دربارۀ سرنوشت بنی‌اسرائیل نقل می‌شود (باب 9).
در قسمت پایانی این بخش نیز که شامل بابهای 10-12 است، به دیدار مجدد دانیال با فرشتۀ خدا و پیشگویی رویدادهای آینده توسط فرشته اشاره می‌شود و در آن شرح دقیقی از تحولات، نبردها، ازدواجهای میان حکومتها و سرنوشت جانشینان اسکندر، حکومت آنتیوخوس اپیفانس چهارم و محدودیتها و آزارهایی که وی بر قوم یهود روا خواهد داشت، و سرانجام وقایع آخرالزمانی ارائه می‌گردد (بابهای 10-12).
در کتاب مقدس عبری، کتاب دانیال خارج از کتب انبیا و پیش از کتاب عزرا قرار دارد، درحالی‌که در سبعینی (ترجمۀ یونانی عهد عتیق)، و در نسخ انگلیسی کتاب مقدس، در میان کتب انبیا، و پس از کتاب حزقیال قرار دارد و این احتمالاً از آن رو ست که علمای یهود دانیال را «نبی» به معنی خاص آن، یعنی واسطه‌ای میان خدا و بندگانش که از جانب او بندگان را موعظه می‌کند، آنها را انذار می‌دهد و پیام خداوند را به ایشان می‌رساند، به شمار نمی‌آوردند، بلکه وی را به‌سبب آنکه از آغاز جوانی برای کار در دربار و خدمت در حکومت تربیت یافته بود و در عین حال، فردی بسیار باایمان و پایبند به شریعت، و فرزانه‌ای دارای شهود بود، فردی ژرف‌بین و حکیم می‌شمردند. ازهمین‌رو ست که وی در تلمود نیز در زمرۀ انبیای بنی‌‌اسرائیل به شمار نیامده است. برخلاف این، ظاهراً کتاب دانیال در میان اعضای جامعۀ قمران (گروهی یهودی که به شیوه‌ای زاهدانه و اشتراکی در سدۀ 1 ق‌م در نزدیکی بحرالمیت می‌زیستند) از جملۀ متون رایج و پرخواننده به شمار می‌آمده است. یوسفوس مورخ یهودی هم بارها از این کتاب نقل می‌کند و دانیال را از بزرگ‌ترین انبیا می‌شمارد. مسیحیان نیز که پیشگوییها و مکاشفات دانیال دربارۀ آینده را با دیدگاههای خود هماهنگ می‌دیدند، از آغاز او را در شمار انبیا دانستند (الیکات، V / 358؛ هیرشبرگ، 418؛ هریسن، 859-860؛ یانگ، 668؛ وندرکم، 137-138؛ «دانیال ... »، 1275).
افزون‌براین، کتاب دانیال تنها نمونۀ موجود از «متون مکاشفاتی» در مجموعۀ رسمی کتاب مقدس عبریعهد عتیق) است و از این نظر اهمیتی ویژه دارد. این‌گونه متون که بعدها با این عنوان شهرت یافتند، بیشتر در طی دورۀ معبد دوم نوشته شدند و در پی آن بودند که با استفاده از شهودهایی که به اشخاص گوناگون نسبت داده می‌شد، نشان دهند که چگونه سیر مقدر وقایع تاریخ به بلایی عظیم و سرانجام، داوری نهایی و نجات می‌انجامد. تفاوت این‌گونه مکاشفه‌ها با نبوت انبیای بنی‌‌اسرائیل آن بود که آنها بیشتر بر «اسرار» آشکارشده در جریان مشاهدات تأکید دارند و آکنده از بیانی نمادین و اشارات رمزی‌اند، حال‌آنکه نبوتها بیشتر مبتنی بر انذار بنی‌اسرائیل و تشویق آنان به سرسپردگی به خداوند و وحی او از طریق ترسانیدن از عذابهای الٰهی‌اند و به شرایط تاریخی و سیاسی خاص مربوط می‌شوند. مکاشفات اغلب تاریخ را به دوره‌های خاص تقسیم می‌کنند و این باور را رواج می‌دهند که با به‌پایان‌رسیدن این دوره‌ها در یک سیر تاریخی، روز رهایی و استقرار ملکوت جاودانی خداوند فرا خواهد رسید (مکابی، 60-61؛ هریسن، 865؛ اشترن، 286-287). اهمیت کتاب دانیال در میان دیگر متون مکاشفاتی تا آنجا ست که برخی محققان مسیحی درک معانی رمزی موجود در «مکاشفۀ یوحنا»، از جملۀ کتب عهد جدید را بدون تعمق و درک معانی نمادین کتاب دانیال غیرممکن دانسته‌اند (گائبلین، 5).
در ترجمه‌های یونانی کتاب دانیال، 3 یا 4 قطعه یافت می‌شود که در متن اصلی عبری یا آرامی وجود ندارد و ازاین‌رو، اضافات آپوکریفایی به شمار می‌آیند. این 4 داستان اضافه‌شده عبارت‌اند از: نیایش عزریا؛ سرود سه مرد جوان؛ داستان سوسنه؛ و بِل و اژدها ( اپوکریفا ... ، 325؛ استون، 425؛ وایزر،402-403 ؛ هریسن، 865-866). برخی از محققان بر این باورند که این‌گونه داستانها نمونه‌هایی از افسانه‌های شاخ‌وبرگ داده‌شده به زندگی پرهیزکارانۀ دانیال‌اند که تاریخ نگارش آنها به حدود 100 ق‌م بازمی‌گردد (اسمیث، 46).
از دیرباز دربارۀ تاریخ تقریبی نگارش کتاب دانیال و نویسندۀ حقیقی آن مباحثات دامنه‌داری در جریان بوده است. در متن کتاب دانیال در جاهای مختلف (همچون 9: 2، 10: 2)، خود وی به‌عنوان نویسندۀ کتاب معرفی می‌شود و بر این اساس، ربّیهای دورۀ تلمودی و آباء کلیسای مسیحی شخص دانیال را نویسندۀ این کتاب، و به‌ویژه 4 شهود آخر آن می‌دانستند و بر این باور بودند که وی در اواخر دورۀ بابلی و در نخستین سالهای حکومت پارسیان (یعنی ح 545-535 ق‌م، یا به قول برخی 626- 539 ق‌م) آن را نوشته است؛ اما در همان دورۀ باستان نیز، بنابه گزارشی که هیرونیموس (د 420 م)، از آباء کلیسا و از مفسران برجستۀ مسیحی، در تفسیر خود بر کتاب دانیال آورده است، یکی از متفکران نوافلاطونی مخالف با مسیحیت به نام پورفیری (سدۀ 3 م) انتساب این کتاب به دانیال را مردود می‌دانست و آن را نوشتۀ فردی نامعلوم در دورۀ مکابیان (سدۀ 2 ق‌م) به شمار می‌آورد؛ فردی که با نوشتن این متن کوشیده بود به یهودیانی که تحت تعقیب و آزار آنتیوخوس اپیفانس چهارم بودند، امید ببخشد و آنان را با مژدۀ نجات و ظهور ملکوت خداوند دل‌شاد کند. این دیدگاه در دورۀ معاصر توسط محققان جدید، به‌ویژه مسیحیان لیبرال و وابستگان به جریان نقد ادبی، مورد استقبال قرار گرفت و آنان با استناد به دلایل گوناگون، همچون شواهد درون‌متنی، اشتباههای تاریخی و دلایل زبان‌شناختی کوشیدند تا ثابت کنند که دانیال نویسندۀ این کتاب نبوده، و شخصی (یا اشخاصی) در دورۀ مکابیان آن را نوشته است. به‌رغم این استدلالها، برخی دیگر از محققان همچنان بر دیدگاه سنتی پای می‌فشارند و این مباحثات همچنان ادامه دارد (نک‍ : یانگ، 668-669؛ الیکات، V / 357-360؛ هریسن، 861-865؛ گینزبرگ، «دانیال، کتاب»، 421-424؛ کامپهاوزن، «دانیال، کتاب»، 1004-1012؛ مک‌نامارا، 635-636).

مآخذ

اپوکریفای عهد عتیق، ترجمۀ عباس رسول‌زاده و جواد باغبانی، قم، 1383 ش؛ شولتس (ض: شولتز)، ساموئل، عهد عتیق سخن می‌گوید، ترجمۀ مهرداد فاتحی، تهران، 1371 ش؛ کتاب مقدس؛ هلی، هنری، راهنمای کتاب مقدس، ترجمۀ جسیکا باباخانیان و دیگران، بی‌جا، 2000 م؛ نیز:

«Daniel, in the Aggadah», Encyclopaedia Judaica, ed. F. Skolnik, New York, 2007, vol. V; Ellicott, Ch. J., introd. Commentary on the Whole Bible, Grand Rapids, 1959, vol. VI; Gaebelein, A. C., The Prophet Daniel, New York, 1911; Ginsberg, H. L., «Daniel», «Daniel, Book of», Encyclopaedia Judaica, ed. F. Skolnik, New York, 2007, vol. V; Harrison, R. K., «Daniel, Book of», The International Standard Bible Encyclopedia, ed. G. W. Bromiley, Michigan, 1979, vol. I; Jeffery, A., «The Book of Daniel», The Interpreter’s Bible, ed. G. A. Buttrick, Nashvill, 1995, vol. VI; Kamphausen, A., «Daniel», «Daniel, Book of», Encyclopaedia Biblica, ed. T. K. Cheyne, London, 1899, vol. I; Maccoby, H., «The Bible», The Jewish World, ed. E. Kedourie, London, 1986; McNamara, M., «Daniel, Book of», New Catholic Encyclopedia, San Francisco, 1967, vol. IV; Rowley, H. H., Darius the Mede and the Four World Empires in the Book of Daniel, Cardiff, 1959; Smith, W., Smith’s Bible Dictionary, New Jersey, 1977; Stern, M., «Religion and Literature», A History of the Jewish People, ed. H. H. Ben-Sasson, Massachusetts, 1997; Stone, M. E., «Daniel, Book of (Apocryphal)», Encyclopaedia Judaica, ed. F. Skolnik, New York, 2007, vol. V; Vanderkam, J. and P. Flint, The Meaning of the Dead Sea Scrolls, New York, 2002; Weiser, A., Introduction to the Old Testament, London, 1975; Wilson, R. D. and R. K. Harrison, «Daniel», The International Standard Bible Encyclopedia, ed. G. W. Bromiley, Michigan, 1979, vol. I; Young, E. J., «Daniel, Introduction», The New Bible Commentary, ed. F. Davidson, Michigan, 1953.

مریم فلاحتی‌موحد ـ بخش ادیان و عرفان

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: