صفحه اصلی / مقالات / خویی، ابوالعباس /

فهرست مطالب

خویی، ابوالعباس


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 8 آذر 1398 تاریخچه مقاله

خویی، ابوالعباس شمس‌الدین احمد بن خلیل (583-637 ق / 1186-1240 م)، قاضی‌القضات دمشق، فقیه و متکلم. وی از مردم خوی، از شهرهای آذربایجان بود و دنبالۀ تحصیلات خود را در خراسان نزد شماری از استادان ازجمله قطب مصری، از شاگردان فخرالدین رازی، گذراند و به گزارشی نـزد خـود فخرالدین رازی علم اصول و کلام فراگرفت. فقه شافعی را نزد رافعی، و علم جدل را از علاءالدین طاووسی یا طوسی آموخت و در نیشابور از مؤید طوسی استماع حدیث کرد (ابن‌عدیم، 2 / 735؛ سبکی، 8 / 16؛ ابن‌طولون، 65؛ ابن‌عماد، 5 / 183؛ عیسى بک، 106).
خویی پس از مدتی تحصیل در خراسان به شام سفر کرد و در دمشق و حلب نزد شماری از محدثان به استماع پرداخت و در مدارس معروفی چون عادلیه و دماغیه، در دمشق، که خود از نخستین مدرسان این مدرسه بود و نیز سیفیه در حلب مجالس درسی برپا ساخت. از مهم‌ترین شاگـردان وی می‌تـوان از تـاج‌الدین ابـن ابی‌جعفر، ابوعمرو ابن حاجب، جمال‌الدین محمد ابن صابونی، و فرزند وی شهاب‌الدین محمد خویی ــ که خود نیز یکی از فقهـای شافعی و قـاضی‌القضات دمشق بـود ــ یـاد کـرد. خـویی افزون‌بر امر تدریس، به منصب قضا نیز گمارده شد و حتى توانست بر مسند قاضی‌القضاتی شهر تکیه زند و این مقام محصول عنایت امیر دمشق، ملک‌المعظم عیسی بن ملک‌العادل بوده است. از زمانی که خویی در یکی از مجالس امیر حضور یافت و دانش و شیوایی بیان و کلامش، امیر را به اعجاب و شگفتی آورد و او را به تحسین واداشت، وی قرب و منزلتی یافت و امیر امر قضا را به او سپرد (ابن‌عدیم، 2 / 734؛ ابوشامه، 255؛ سبکی، 8 / 16-17؛ نعیمی، 1 / 237).
خویی پس از مرگ ملک‌المعظم و در زمان حکومت پسر وی و پس از آن در زمـان حکمرانـی ملک‌الاشرف موسى ــ کـه بـه همـراه ملک‌الکامل محمد دمشق را فتـح کـرده بودند ــ در مقـام قاضی‌القضاتی ابقا شد، سپس به خواست خود از این منصب کناره گرفت تا مدتی را در زهد و خلوت‌گزینی به سر برد و از ملک‌الاشرف تقاضای سفر حج کرد. در این سفر از سوی وی مأموریت داشت تا با پادشاه روم (آسیای صغیر)، کیقباد، ملاقات داشته باشد. خویی در 635 ق دیگربار بر منصب قضا و تدریس بازگشت و تا 7 شعبان 637 که در مدرسۀ عادلیه بر اثر بیماری سل درگذشت، در این مقام بود. جنازۀ او را در دامنۀ کـوه قاسیون به خاک سپردند (سبط ابن‌جوزی، 8(2) / 730؛ ابن‌عدیم، 2 / 735-736؛ ابن‌خلکان، 258؛ ابن‌کثیر، 13 / 155).
تذکره‌نویسان شمس‌الدین خویی را در شمار علمای برجستۀ مقیم دمشق دانسته‌اند که در عین زهد و پارسایی، در علوم گوناگون همچون فقه، حدیث، کلام، فلسفه و طب متبحر بود و در صدور احکام و امر قضا نهایت دقت را داشت. گفته‌اند که خویی در بزرگ‌سالی شروع به حفظ قرآن کرد و برای این کار در مسجدجامع حاضر می‌شد و همچون نوآموزان به حفظ قرآن می‌پرداخت و هیچ‌گاه قرآن را از خود دور نمی‌کرد و همیشه در قضاوتهایش آن را در دستانش داشت (سبط ابن‌جوزی، ابن‌عدیم، ابن‌عماد، سبکی، همانجاها؛ ابوشامه، 260؛ ابن‌کثیر، عیسى‌ بک، همانجاها).
از خویی آثار و تصنیفاتی در علم اصول، نحو، عروض، حکمت و شعر نـام برده شده است (نک‍ : سبکی، 8 / 17؛ ابن‌طولون، ابن‌عماد، عیسى ‌بک، همانجاها؛ زرکلی، 1 / 121) که مهم‌ترین آنها بدین شرح است: 1. السفینة النوحیة، که در آن به ماهیت نفس و روح پرداخته است. در مقدمۀ این کتاب آورده است که بنا داشت کتاب فخرالدین رازی در باب نفس را شرح کند، ولی به نگارش همین کتاب کم‌حجم بسنده کرد و تنها در آن مطالبی را آورد که بی‌نیاز از شرح و تطویل بود. نسخۀ نفیسی از آن که در 868 ق نگاشته شده است، در دمشق نگهداری می‌شود (همانجا). 2. روض الباسم (حاجی‌خلیفه، 3 / 487). 3. اقالیم التعالیم فی الفنون السبعة (یا ینابیع العلوم) تألیف 603 ق، که در آن به فنون هفت‌گانۀ تفسیر، حدیث، فقه، ادب، طب، هندسه و ریاضیات پرداخته، و در هریک، اشخاصی از برجستگان آن علوم را برشمرده است (ششن، 1 / 462؛ ورهووه، 18؛ فلوگل، I / 12؛ GAL, I / 670؛ دوسلان، شم‍ 2322). وی همچنین به تکمیل تکملۀ شیخ نجم‌الدین احمد بن محمد القمولی بر تفسیر کبیر فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب (حاجی‌خلیفه، 6 / 5)، و شرح بر ارشاد شیخ رکن‌الدین سمرقندی که موضوع آن علم خلاف و جدل بود (همو، 1 / 256)، اقدام نموده است. ابن‌عدیم نیز از او آثاری را در تفسیر سورۀ اخلاص و در باب فرایض، و دربارۀ نفس یاد کرده است (همانجا).

مآخذ

ابن‌خلکان، وفیات؛ ابن‌طولون، محمد، قضاة دمشق، به کوشش صلاح‌الدین منجد، دمشق، 1956 م؛ ابن‌عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، دمشق، دارالفکر؛ ابن‌عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن‌کثیر، البدایة؛ ابوشامه، عبدالرحمان، تراجم رجال القرنین السادس و السابع، بیروت، دارالکتب؛ حاجی‌خلیفه، کشف الظنون، به کوشش گوستاو فلوگل، لندن، 1842- 1858 م؛ زرکلی، اعلام؛ سبط ابن‌جوزی، یوسف، مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، 1371 ق / 1952 م؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، 1336 ق / 1918 م؛ ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة، بیروت، 1975 م؛ عیسى بک، احمد، معجم الاطباء، قاهره، 1361 ق / 1942 م؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش جعفر حسنی، دمشق، 1367 ق / 1948 م؛ نیز:

De Slane ; Flügel, G., Die arabischen, persischen, türkischen Handschriften ... , New York, 1977; GAL; Voorhoeve.

حسن مهدی‌پور

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: