صفحه اصلی / مقالات / خون گیری /

فهرست مطالب

خون گیری


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 3 آذر 1400 تاریخچه مقاله

خونْ‌گیری، در طب سنتی یکی از راههای «استفراغ»، یعنی بیرون‌آوردن اخلاط زائد و مضر از بدن بیمار، به قصد درمان او، و یا از بدن شخص سالم، به قصد پایدار‌داشتن تندرستی او. راههـای دیگر استفـراغ عبـارت‌اند از: قِی، اِدرار، تعریق و امالـه. اساس خون‌گیری خارج‌ساختن خون از بدن از طریق بادکش‌کردن، خراشیدن، و مکیدن یا زالو‌انداختن است.
واژۀ حجامت از ریشۀ «حجم» در معنای مکیدن است و به خارج‌کردن خون با ابزار مکش (مِحجَم) تعریف می‌شود ( المنجد، ذیل حجم). حجّام، حجامتگر یا خون‌گیر فردی است که به عمل حجامت می‌پردازد. یکی دیگر از روشهای خون‌گیری فصد، یعنی خارج‌ساختن خون از رگ است و فصّاد یا رگ‌زن کسی است که فصد می‌کند. در طی تاریخ، پزشکان (اطبای سنتی و جدید) و درمانگران محلی (از‌جمله دلاکان و سلمانیها) وظیفۀ حجامت و فصد را به عهده داشته‌اند.

پیشینه

کهن‌‌ترین سندی که دربارۀ خون‌گیری موجود است، نقشی است معـروف در بخش یـونان ـ روم بـاستان مـوزۀ لوور پاریس، متعلق به حدود سالهای 480-470 ق‌م، که در آن ایاترُس (یکی از القاب آپولو، خدای اسطوره‌ای یونان، به ‌معنای درمانگر) در ‌حال رگ‌زدن (فصد) یک بیمار است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : «آپولو»، npn.). اگرچه برخی معتقدند که مصریها، هندیها و چینیهای باستان پیش‌تر از یونانیها به رگ‌زنی می‌پرداخته‌اند، هیچ نشانۀ قطعی از استفاده از روشهای مشابه نزد مصریانِ باستان، به‌ویژه در متون معتبری چون پاپیروس ابر، دیده نشده است (نک‍ : هاجر، .npn؛ پاراپیا، .npn). با‌این‌حال، شواهدی از رگ‌زنی و خون‌گیری برای درمان و التیام در حیوانات در مصر باستان یافت شده است (هاجر، npn.). امروزه نیز عمل خون‌گیری، به‌خصوص از ناحیۀ زبان حیواناتی چون گاو، برای درمان حیوان توسط دامداران محلی صورت می‌گیرد. خون‌گیری از زبان به‌عنوان یک منسک آیینی در نقش‌برجسته‌ای از مایاهای کهن نیز به تصویر کشیده شده است (هرست، npn.).
شاید مهم‌ترین سند مکتوب دربارۀ فصد و حجامت، آراء بقراط (460-370 ق‌م) باشد. بـرای مثال، او در کتـاب الامراض الحـادة می‌نویسد: « ... وقتی خلط خارج نمی‌شود و سخت غلیظ است،
 می‌بایست قبل از هر‌گونه عملی برای تسکین درد یا تنقیه یا فصد ... ترکیب جو دو‌سر با شیر تجویز شود» (بند xvi). وی در همان کتاب در جای دیگر می‌نویسد: « ... فصد [در اینجا] درد را خیلی ساکت نمی‌کند، مگر آنکه تا استخوان ترقوه آن را گسترش داد» (بند xxii). همو در تقدمة المعرفة نیز آورده است: «دردهایی نظیر این [اجتماع چرک در ریه‌ها] در چنین قسمتهایی از بدن بهبود نمی‌یابد، مگر با تخلیۀ خلط، تنقیۀ روده‌ها، فصد، پاک‌سازی معده ... » (بند xv).
از قدیمی‌ترین اشارات تلمودی به خون، عبارت «من، خون، علت بیماری هستم» است که معنای آن زیادی (غلظت) خون است و در تعالیم جالینوسی با عنوان پلتورا مطرح بوده و به احتمال خیلی زیاد همان پلی‌سیتمی است که منشأ و عامل بسیاری از اختلالات در بیماریهای دوران باستان محسوب می‌شده است. پرخونی حتى علت جذام به‌ شمار می‌آمد (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : روزنر، 935). پر‌خونی علت گرمی نیز شمرده می‌شد که خود محرک تولید بیماریها به ‌شمار می‌آمد؛ به‌همین‌سبب، خنک‌کردن به روشهایی چون پاشویه (تن‌شویه) با آب سرد و خارج‌ساختن خون از بدن توصیه می‌شد (همانجا).
بیشترین اهمیت خون را ناحیۀ سر داشته است. در طب یونانی، از بقراط گرفته تا مکتب جالینوسی، بیشترین وحشت و اضطراب به خون‌ریزی از محدودۀ سر، از‌جمله لثه‌ها، دهان، بینی و خون همراه با سرفه یا خارج‌شده از حلق و ریه‌ها مربوط می‌شود. سلسوس، پزشک و فیلسوف یونانی (ح 2 ق‌م)، انواع خون‌ریزی و شدت و پیش‌آگهی آنها را در انسان توضیح داده و فصد را به‌عنوان درمان برخی از آنها تجویز کرده است (I / 391, 393, 395, 397)؛ او می‌نویسد: «اگر منشأ خون‌ریزی از حلق باشد یا حتى از قسمتهای داخلی‌تر، بسیار خطرناک است و ... خون باید تخلیه شود، و اگر شدت خون‌ریزی کم نشد، باید دو یا 3 بار فصد انجام داد و این کار را دست‌کم هر روز تکرار نمود» (همانجاها).
در متون تلمودی فصد در بیماران تب‌دار و نیز دارای درد منع، و بیشتر بر جنبه‌های پیشگیرانه و سلامت‌آور آن تأکید شده است (روزنر، 936). به گزارش همین متون، در دورۀ بُخْتُنَصَّر، پادشاه بابل (604 یا 605-562 ق‌م)، به‌ندرت فردی یافت می‌شد که آثار فصد بر بدنش نباشد (همانجا).
در طب یونانی، و نیز در طب ایرانی و اسلامی، که بر‌پایۀ نظریۀ اخلاط اربعه استوار بود، خون‌گیری یکی از روشهای مؤثر در تخفیف گرمی و درمان عوارض آن به ‌حساب می‌آمد (نک‍ ‍: ایرانیکا، IV / 315). به‌مرور شرایط خاصی برای فصد و حجامت از جهات گوناگون توصیه شد، از قبیل سن (بالای 14 سال و زیر 60 سال)، زمان انجام‌دادن آن (موقعیت ماه، فصل، روز هفته)، رابطۀ اندام مبتلا با صور افلاکی و زایجه، سعد‌و‌نحس‌بودن زمان (مثلاً میمنت نوروز و آغاز پاییز)، محل رگ‌گیری، موارد ممنوع (نظیر 3 ماه اول حاملگی یا تب حصبه) و برنامۀ غذایی (همانجا؛ نیز نک‍ : عبدالله، 19)؛ برای مثال، به بیماران توصیه می‌شد که دست‌کم تا یک هفته پس از خون‌گیری از سبزیجاتی چون ترب قرمز استفاده نکنند و برعکس، مواد نیروزایی چون شیر و تخم‌مرغ مصرف نمایند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : شلیمر، 40؛ پولاک، II / 227-228).
مسئلۀ خون‌گیری در ادوار اسلامی، جدا از منابع طبی و بهداشتی (نک‍ : دنبالۀ مقاله)، در زمرۀ آموزه‌های مذهبی قرار گرفت، به‌نحوی‌که احادیث متنوعی از پیامبر اسلام (ص) و سایر بزرگان دین در‌این‌باره نقل شده است؛ از‌جمله، حدیثی است از پیامبر (ص) که فرموده‌اند: «درد 3 چیز است و دوا هم 3 چیز: اما دردها صفرا و بلغم و خون است؛ پس دوای خون حجامت است، و درمان صفرا راه‌رفتن، و مداوا‌نمودن بلغم استحمام‌کردن است» (ابن‌بابویه، 1 / 86). ظاهراً پیامبر (ص) خود حجّام مخصوصی به ‌نام ابوطیبه داشته است (مجلسی، بحار ... ، 62 / 119). ابوحنیفه، یکی از 4 امام اهل سنت، نیز خون‌گیری را به‌عنوان یک سنت پسندیده توصیه کرده، هر‌چند آن را واجب ندانسته است (نک‍ : EI2, S, 303؛ نیز نک‍ : بخاری، 2 / 236). از امامان شیعه (ع) نیز احادیثی دربارۀ حجامت و فواید آن منقول است؛ مثلاً از امام علی (ع) نقل شده است: «حجامت‌کردن تن را سالم و عقل را محکم می‌کند»؛ یا به امام صادق (ع) منسوب است که: «حجامت‌نمودن از سر برای 7 درد شفا ست: دیوانگی، خوره، پیسی، چرت‌زدن و خستگی، درد دندان، تاریکی چشم، درد ‌سر» (قاضی، 55، 172-173؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ابن‌ماجه، 1 / 537؛ کلینی، 6 / 324؛ آقابزرگ، 35-42).
در مورد زمان مناسب برای حجامت، احادیث مختلفی هست که روزها و ساعات معینی را توصیه می‌کنند (نک‍ : ده‌سرخی، 76؛ نیز مجلسی، حلیة ... ، 141-142). در فقه الرضا آمده که چون عزم حجامت کردی، چهار‌زانو در پیش حجّام بنشین و بگو: به نام خدای بخشایندۀ مهربان؛ از اینکه در حجامتم و جاری‌شدن خونم مرا چشم بزنند و از هر سوء و مکروهی، به خداوند کریم پنـاه می‌برم (نک‍ : همان، 142، بحار، 62 / 117). در ادوار میانی اسلامی تا دورۀ جدید، به‌ویژه در متون طبی، مفصلاً به حجامت و خون‌گیری و انواع آنها پرداخته شده که در دنبالۀ مقاله مطرح می‌شود.

مبانی نظری

در طب بقراطی و جالینوسی محتوای عروق عبارت است از: خون و هوا یا پنوما. در ‌این‌ میان دو اصل کلیدی وجود دارد: اول آنکه خون ابتدا تولید می‌شود و این خون تولید‌شده به مصرف می‌رسد؛ اصل دوم همان نظریۀ اخلاط و تعادل آنها ست، که این تعادل اساس سلامت محسوب می‌شود و بر‌هم‌خوردن آن عامل ناخوشی است. اخلاط اربعه عبارت‌اند از: خون، بلغم، صفرا و سودا. این بازتابی از نظریۀ عناصر چهارگانۀ خاک، هوا، آب و آتش در فلسفۀ یونانی است. ارسطو طبایع چهارگانۀ گرمی، سردی، تری و خشکی را به این عناصر نخستین نسبت داد. براساس نظریۀ اخلاط، خون همچون هوا گرم‌ و تر، صفرا همچون آتش گرم ‌و خشک، بلغم همچون آب سرد و تر، و سودا همچون خاک ‌سرد ‌و خشک محسوب می‌شود. اختلال در تعادل این اخلاط منجر به طبایع دموی، بلغمـی، صفراوی و سوداوی خواهد شد.
جایگاه طبیعی اخلاط، رگها و اندامهای میان‌تهی مانند معده، جگر، سپرز و زهره است. غذا پس از گذراندن مراحلی در کبد پخته می‌شود و هر‌بار چیزی مانند کف و دُردی به وجود می‌آید. اگر پختن طولانی شود، چیزی مانند سوخته، و اگر کوتاه باشد، چیزی مانند نیم‌پخته حاصل می‌شود. کفْ صفرا، و رسوبْ سودا ست و این هر دو طبیعی‌اند. آنچه نیم‌پخته است، بلغم، و مایعی پالوده که از این مجموعه باقی می‌ماند، خون است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، اخلاط اربعه). خون در این میان مهم‌ترین عنصر تعادل‌بخش محسوب می‌شود، چنان‌که خروج یا دفع اضافیِ آن به روشهای مختلف در ارتباط با سن بیمار، طبیعت وی، فصل سال، و اوضاع جوی و مکانی، در بازگرداندن تعادل و بالطبع سلامت بدن ضروری است. از علائم زیاد‌شدن خون در بدن و بر‌هم‌خوردن تعادل اخلاط می‌توان به این موارد اشاره کرد: احساس درد و سنگینی در سر؛ امتلاء و پیدایش سرخی در سر و صورت و گردن؛ احساس خارش بر صورت و پیشانی؛ احساس تاریکی و غبار در چشمها؛ خندۀ زیاد؛ احساس وجود خون در دهان؛ تورم لثه‌ها با ترشحات خونی؛ خواب زیاد؛ و دیدن رؤیای خون و زخم و کشتگان (زهراوی، 216).

طب سنتی

در متون کهن طبی فارسی و عربی به‌تفصیل دربارۀ خون‌گیری و شیوه‌های آن سخن گفته شده است. بسیاری از بیماریهای اندامهای بدن را با انجام‌دادن فصد درمان می‌کردند و این موضوع در مورد بیماریهای مرتبط با اندامهای سر، نظیر چشم، گوش، بینی و دهان، و همچنین آشفتگیهای دماغی همچون مالیخولیا، فرنیطس (قرانیطس)، سرسام و صرع رایج‌تر بود و سابقۀ آن بـاز به مکتب پـزشکی یونانی بـاز‌می‌گردد (بـرای نمونه، نک‍ : پائولوس، I / 360, 381؛ حنین ‌بن اسحاق، 127- 129).
یکی از کهن‌ترین آثاری که در آن به فصد اشاره شده، المقالات العشر فی العین منسوب به حنین ‌بن اسحاق (194-264 ق / 810- 878 م) است که برای درمان آماس چشم و نیز تورک آن یا گل‌مژه، فصد را توصیه کرده است (ص 190-191). افزون‌بر رازی که بخشی را صرفاً به فصد در هنگام تب اختصاص داده (14 / 37- 48)، اخوینی بخاری (سدۀ 4 ق / 10 م) نیز در بخشهایی نظیر باب سکته، به رگ‌زدن و حجامت اشاره کرده است: «سکته دو ‌گونه بود: یکی از پس زخمی یا افتادگی بر سر، و علاج وی رگ‌زدن بود ... و ... علاج [سکتۀ دموی] آن بود که هر دو قیفال بگشاید و چندانی خون بر‌گیرد تا هوش به‌ تن باز‌آید و باز حجامت کند بر ساق ... » (ص 254-255). ابن‌جزار در باب تشنج، فصد را درمان مؤثر خوانده (1 / 133)، و در بیماریهای دیگری چون خون‌دماغ و خفقان قلب، نیز آن را توصیه کرده است (1 / 174، 178). زهراوی (ه‍ م) در همان عصر به‌تفصیل انواع حجامت را شرح می‌دهد و اظهار می‌دارد که: «مجموعه‌ها (اسباب حجامت) از قرنها پیش رایج بوده است و آنها را از چوب یا مس یا شیشه می‌سازند» (ص 215). از نوشتۀ ابوزید بلخی (سدۀ 4 ق / 10 م) در‌خصوص آداب حمام‌رفتن، معلوم می‌شود که فصد و حجامت در حمامهای آن دوران رایج بوده است (ص 461-463). نکتۀ دیگری کـه از کتاب مفتـاح الطب و منهـاج الطلاب تـألیف ابن‌هنـدو (سدۀ 5 ق / 11 م) به ‌دست می‌آید، این است که فصّادان و حجّامان همچون حقّانان (اماله‌گران) و صیدنانیان (داروسازان)، همکار و یاری‌رسان پزشک محسوب می‌شدند و اعمال فصد و حجامت توسط خود پزشک صورت نمی‌گرفته است (ص 240).
ابن‌سینا در فصل مربوط به حجامت، به تفاوت بین فصد و حجامت می‌پردازد و معتقد است که در حجامت بیشتر خون رقیق، و در فصد خون غلیظ خارج می‌شود. او زمان مناسب برای حجامت (اواسط ماه که جزر و مد فعال‌تر است و هنگام روز ساعت 2 تا 3)، و جاهای مختلف بدن را برای این ‌کار شرح می‌دهد؛ اگر حجامت بر گودی پشت گردن بر شاخۀ چهار‌اندام انجام بگیرد، این فواید را دارد: از‌بین‌بردن سنگینی پلکها، رفع گرمی چشم، رفع چرک کنار چشم، و زدودن بوی بد دهان. اگر حجامت بر قسمتهای بالایی میان کتف انجام شود، برای بیخ کتف و بازو و گلو سودمند است. هرگاه حجامت بر یکی از دو رگ پشت گردن کـه در امتداد قیفـال‌اند، انجام شود، حالت لـرزه در سر را از بین می‌برد و برای اندامهای سر مثل صورت، دندانها، گوشها، چشمها، گلو و بینی مفید است. او از سوی دیگر عوارض حجامت را نیز برمی‌شمارد؛ مثلاً اگر حجامت بر گودی پشت گردن صورت پذیرد، باعث کندذهنی و فراموش‌کاری می‌شود. حجامت بر بین دو کتف باعث ناتوانی دهانۀ معده شده و حجامت رگهای پشت گردن لرزش سر به ‌بار ‌می‌آورد. وی در ادامه با ذکر جزئیات به‌ وصف حجامت نواحی گوناگون بدن و تأثیر آن می‌پردازد، مثل حجامت بر ساق (تصفیۀ خون و ریزش حیض)، برآمدگیهای پشت گوش و جلو سر
(جلوگیری از سرگیجه و درهم‌شدن عقل و سفید‌شدن موها)، زیر زنخ (مؤثر برای دندانها و گلو و آرواره‌ها)، ناحیۀ کمر (دفع دملهای ران، گرمی ران و جوشهای آن، نقرس، بواسیر، بادهای مثانه و زهدان، و خارش پشت)، رانها (رفع آماس بیضه، و دملهای ران و ساق)، پایین زانو (رفع تپش زانو و دملهای زخمهای مزمن ساق و پا)، و قوزک پا (بند‌آوردن حیض، رفع عرق‌النساء و نقرس). همچنین معتقد است حجامت بر مقعد، مواد را از تمام بدن و حتى از سر نیز می‌کشد و برای روده‌ها مفید بوده، بدن را سبک‌بار می‌کند. او در انتها می‌گوید: «غذای کسی که از وی حجامت می‌گیرند، باید یک ساعت بعد از حجامت شروع شود. بچه را می‌توان در دو‌سالگی حجامت کرد. بعد از 60‌سالگی گرفتن حجامت به‌کلی ممنوع است. حجامت در قسمتهای بالایی بدن مانع سرازیر‌شدن مواد به قسمتهای پایین می‌شود. کسی که دارای مزاج صفراوی است، باید بعد از حجامت، انار‌دانه، آب‌‌انار، آب ‌هندبا (نوعی کاسنی) با شکر و کاهو و سرکه بخورد» (1 / 491-495).
جرجانی از‌ جملۀ بهترین اوصاف را دربارۀ خون و کارکرد آن، و نیز بیماریهای مرتبط با آن ارائه کرده است؛ سپس به شکلی نظام‌مند و دقیق نشانه‌های پرخونی، تباهی خون، شناخت حالتهای خون پس از خروج از بدن، علل و سبب‌شناسی تباهی خون را توضیح داده است (کتاب 3 / 212-216). او به‌تفصیل انواع فصد، نحوۀ انجام‌دادن و مدیریت آن را، به‌ویژه در موارد خراب‌کاری و خطا، شرح می‌دهد (کتاب 3 / 240-242). از‌آنجا‌که عمل فصد کار بسیار دشوار و ظریفی است، فصّاد باید زبر‌دست و ماهر باشد تا خطری متوجه جان بیمار نشود؛ چرا‌که در طول تاریخ عدۀ بی‌شماری از بیماران در این راه جان خود را از دست داده‌اند (نک‍ : دنبالۀ مقاله). وی در باب «اندر تعلیم فصد» برای نوآموزان این حرفه توصیه‌هایی کرده است؛ او می‌گوید که ابتدا می‌باید رگ‌زدن را بر روی برگ کرنب که یک شب مانده و پژمرده شده است، تمرین کرد. پس از آن، گشودن رگ و میزان فرو‌بردن باید روی بال و ران مرغ و سپس روی رگ ‌بره و بزغاله تمرین شود. پس از تمرینهای زیاد، اجازۀ رگ‌زنی روی مردم داده می‌شود تا آنجا نیز، بر‌حسب چاقی و لاغری و قطر پوست فرد، مهارت لازم کسب شود (کتاب 3 / 242-243).
جرجانی در فضیلت حجامت می‌گوید که چون در هر زمان و مکان نمی‌توان فصد را انجام داد، به ‌عوض آن حجامت را تدبیر کرده‌اند تا در زمان مناسب به جای فصد صورت بگیرد؛ وی در ذکر فضایل این روش می‌نویسد: « ... و بدین‌سبب حجامت را فضیلتی است، و بیرون از آن پنج فضیلت دیگر است: یکی آن است که خون حجامت از رگهای خُرد و شاخه‌های باریک آید که اندر گوشت و پوست پراکنده است؛ بدین‌سبب قوت را ضعیف نکند، تن را سبک کند و امتلا کم کند. دوم آنکه هر‌که حجامت بر نیمۀ بَر‌سوی تن کند، ایمن شود از آنکه مادتها به فروسوی تن فرو‌آید. سوم آنکه بر هر عضوی که حجامت کنند، آن را پاک کند. چهارم آنکه با خون حجامت از جوهر روح هیچ خرج نشود، و با خون فصد بسیار خرج شود. پنجم آنکه اگر بر جایگاه کنند، از اعضای رئیسه هیچ استفراغی نکنند» (کتاب 3 / 243).
ابن‌قُف فصد را به قطع ارادی و مشروط رگ‌ خونی با آلات مخصوص تعریف کرده است. توضیحات مفصل وی هر‌چند مشابه پیشینیان خود است، از استحکام خاص در بیان علمی مطالب برخوردار است (1 / 167-177).
در دورۀ صفویه دلاکان ماهر وظیفۀ انجام‌دادن فصد و حجامت و نیز جراحیهای کوچک نظیر داغ‌کردن زخم و ختنه را به ‌عهده داشتند (نک‍ : ه‍ د، داغ و داغ‌گذاری؛ ختنه). دلاکی که به کار فصد می‌پرداخت، می‌بایست در حرفۀ خود تبحری به‌مراتب بیشتر از دیگران می‌داشت و معلومات نظری او بسیار وسیع‌تر از دلاکانی می‌بود که صرفاً حجامت می‌کردند یا مو می‌تراشیدند. او باید اطلاعات جامعی از شریانها، وریدها و اعصاب محیطی بدن می‌داشت. از فصّاد تازه‌کار خواسته می‌شد ابتدا روی رگ‌برگهای چغندر تمرین رگ‌زنی کند. همچنین او را از انجام‌دادن کارهای دشوارِ دستی بر‌حذر می‌داشتند تا مبادا انگشتانش نرمی، حساس‌بودن و کارآمدی خود را از دست بدهد و دیگر نتواند به‌آسانی محل رگی را که زیر پوست و گوشت است، تشخیص دهد. حتى به او توصیه می‌شد که با کشیدن سرمه، چشمان خود را تقویت کند (الگود، 146).
طبق قانون، در 10 مورد دلاک موظف بود که قبل از فصد، نظر مشورتی یک جراح را جویا شود: هنگامی که سن بیمار کمتر از 14 سال بود؛ هنگامی که بیمار خیلی پیر بود؛ هنگامی که بیمار به‌شدت ضعیف و لاغر و بی‌نبض بود؛ هنگامی که بیمار در اثر خون‌ریزی زرد و رنگ‌پریده بود؛ هنگامی که مدتی از بیماری او نمی‌گذشت؛ هنگامی‌که مزاج بیمار خیلی سرد بود؛ و سرانجام هنگامی که جایی از بدن او به‌شدت درد می‌کرد. همچنین دلاکان را از فصد کسی که تازه از حمام آمده، یا تازه غذا خورده، و یا تازه جماع کرده بود، بر‌حذر ‌می‌داشتند. خون‌گیری و حجامت به‌عنوان روشهای درمانی مؤثر برای طیف وسیعی از بیماریها در آثار اطبای دورۀ قاجار هم به‌وفور توصیه شده است (برای نمونه، نک‍ : شاه‌ارزانی، 1 / 108- 109، 541، 678، 683، 911، 915، 1135؛ کرمانی، دقائق ... ، 73، 78؛ شریف، 6، 11، 12، 27).
افزون‌بر آثار معروف بزرگان طب سنتی، که در آنها مفصلاً به فصد و حجامت پرداخته شده، در بسیاری از کتابها و رساله‌ها نیز به‌طور مجزا و مختص این موضوعات به رشتۀ تحریر درآمده‌اند. معروف‌ترین این آثار مستقل عبارت‌‌اند از: فی الحجامة از جبرئیل ابن بختیشوع، فی الفصد و الحجامة از ابن‌ماسویه، و کتاب فی الحجامة از ابن‌ماسه (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : EI2, S, 303؛ نیز GAS, III / 16, 44, 128, 235, 243). رساله‌‌ای نیز از دورۀ قاجار با نام کسوت‌نامۀ حجّامان در احکام حجامت موجود است (نک‍ : فتوت‌نامه‌ها ... ، 99-101).
فصد و حجامت در جهان اسلام و بعد در اروپا همواره با ابزارهای خاص صورت می‌گرفته است. امروزه نیز همان ابزارهای سنتی با تغییراتی اندک (بیشتر از‌لحاظ جنس) در مناطق مختلف، از افغانستان و ایران گرفته تا قطر و عمان و مصر و مراکش، به ‌کار می‌رود (برای آگاهی بیشتر در‌خصوص حوزۀ خلیج‌فارس، نک‍ : هاجر، npn.). نکتۀ بسیار مهم همواره این بوده که این ابزارها را افراد زبر‌دست به ‌کار ببرند، چرا‌که عمل رگ‌زنی می‌تواند کشنده باشد؛ همچنان‌که داستانهای زیادی در‌خصوص مرگ افراد سرشناس در اثر رگ‌زنی و خون‌گیری موجود است. یکی از کهن‌ترین این داستانها، داستان ملکه زنوبیا ست که در سدۀ 3 م پادشاه عرب، ابرش، را از این طریق کشت (همو، npn.). شخصیتهای معروف دیگری که به دنبال فصد و خون‌گیری و به قصد درمان کشته شدند، عبارت‌اند از: پاپ اینوسنت هشتم (در ژوئیۀ 1492)، شارل دوم (1630-1685 م)، ملکه آن (1665-1714 م)، موتسارت (در 1791 م) و جرج واشینگتن (در 13 دسامبر 1799) (نک‍ : پاراپیا، npn.).

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: