صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / فولکلور مراسمی / بازی‌ها و سرگرمی‌ها / حمومک مورچه داره /

فهرست مطالب

حمومک مورچه داره


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 28 دی 1398 تاریخچه مقاله

حَمومَکْ مورْچه داره، از بازیهای سنتی و گروهی کودکان.
این بازی بیشتر در میان دختربچه‌ها و در سنین کمتر از 10 سال معمول است. ساختار کلی این بازی تقریباً در همۀ شهرها همگون است، ولی در برخی جاها، به تبعِ گویش یا لهجۀ محلی، تغییراتی در متن ترانۀ آن ایجاد می‌شود. در پاره‌ای از نقاط کشور شخصیتهای دیگری نیز همچون پیرزن، دختر و گربه وارد بازی می‌شوند (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
شیوۀ این بازی چنین است که ابتدا کودکان دایره‌وار می‌ایستند، دست یکدیگر را می‌گیرند و با هم ترانۀ‌ بازی را می‌خوانند: «حمومک مورچه داره / دوروبرش غنچه داره / بشین و پاشو خنده داره»؛ وقتی به عبارت «بشین و پاشو» می‌رسند، باید بنشینند و بلند شوند. اگر کسی این کار را انجام ندهد، سوخته (بازنده) است و از دایره خارج می‌شود (قزل‌ایاغ، 395، نیز نک‍ : 151).
این بازی در یزد و آباده به نام «حموم ما مورچه داره» (صداقت‌کیش، 103-104؛ شریعتی، 155)، در رشت به نام «حمامه مورچه داره» (قزل‌ایاغ، 581)، و در بختیاری به نام «سر‌پا سرپا» (ارشادی، 1099-1100) مشهور است. در این نقاط، ضمن حفظ ساختار اصلی بازی، ترانه‌های آن برپایۀ گویشهای مردم منطقه تفاوتهای اندکی با یکدیگر دارد؛ مثلاً کودکان آباده می‌خوانند: حموم ما مورچه داره / دوروبرش غنچه داره / بشین و وخیز خنده داره (صداقت‌کیش، همانجا). در یزد این بازی ترانۀ مفصل‌تری دارد؛ کودکان درحالی‌که دست همدیگر را گرفته و دایره‌وار ایستاده‌اند، می‌خوانند: حمون ما مورچه داره، بشین و وخیز / اُسّا حمونی دولچه داره، بشین و وخیز / / عاروس خانوم خونچه داره، بشین و وخیز / دوماد باغ آلوچه داره، بشین و وخیز / / ... (شریعتی، همانجا).
در بختیاری بازی «سرپا سرپا» همان بازی «حمومک مورچه داره» است، اما چون ترانه از واژگان محلی بی‌بهره است و با همان واژگان اصلی خود خوانده می‌شود، معلوم می‌شود که از جاهای دیگر وارد بازیهای ایل بختیاری شده است (ارشادی، 1100). ولی در ناحیۀ چهار‌محال و بختیاری گونۀ دیگری از این بازی، هم برای دختران و هم برای پسران، با نام «حمام حمام»، و با حضور شخصیتهای جدیدی اجرا می‌شود. در این بازی یک گروه دونفری در میان دایرۀ بچه‌ها حضور دارد. این گروه به‌عنوان مادر و دختر (در بازی دخترها) و یا پدر و پسر (در بازی پسرها) در میان دایرۀ بازیکنان می‌ایستند. در بازی دخترها مادر می‌پرسد: قیمت حمام چقدر است؟ بچه‌ها رقمی را می‌گویند. مادر می‌گوید: «این که کوچک است». بچه‌ها می‌گویند: «بزرگش می‌کنیم»، و با کشیدن بازوها دایره را بزرگ‌تر می‌کنند. مادر به دختر می‌گوید: «برو قلیان پدرت را بیار». دختر می‌رود و موقع برگشت در گوش یکی از بچه‌ها می‌گوید: «قلیان شکست». مادر موضوع را می‌فهمد و به بچه‌ها می‌گوید دختر را دنبال کنند و بگیرند. وقتی بچه‌ها دنبال دختر می‌دوند، این ترانه را می‌خوانند: «اگر گربه رو ببینم، سر دمش رو می‌چینم». اگر موفق شوند دختر را بگیرند، گروه دونفری دیگری مرکب از مادر و دختر تشکیل می‌شود و در وسط دایره می‌ایستند (هادی‌پور، 108- 109).
در شیراز و گیلان شخصیتهای پیرزن و گربه وارد بازی «حموم شاه مورچه داره» می‌شوند. ابتدا بازیکنان با گرفتن دستهای یکدیگر دایره می‌زنند و یک نفر در میان دایره قرار‌می‌گیرد و نقش پیرزن را ایفا‌می‌کند. در‌حالی‌که پیرزن دولادولا راه می‌رود، بچه‌ها از او می‌پرسند: کجا می‌ری؟ و او در جواب می‌گوید: به حمام شاه می‌روم. بچه‌ها دست می‌زنند و می‌خوانند: «حموم شاه مورچه داره، بشین و پاشو خنده داره». پیرزن وسایل حمامش را در میان دایره می‌گذارد و وانمود می‌کند که به قصد سر زدن به بچه‌اش راهی خانه است و از بچه‌ها دور می‌شود. یکی از بازیکنان وسایل او را برمی‌دارد و پنهان می‌کند. وقتی پیرزن برمی‌گردد، سراغ وسایلش را می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند: در طاقچۀ اول (یعنی پای بچه‌ها) است. پیرزن پای همه را می‌بیند. سپس بچه‌ها نشانی طاقچۀ دوم (یعنی زانو) را و سپس طاقچۀ سوم (یعنی سینه) را و بالأخره طاقچۀ چهارم (یعنی سر) را می‌دهند و پیرزن همۀ این طاقچه‌ها را می‌گردد. هربار که پیرزن طاقچه‌ها را می‌بیند، به بچه‌ها می‌گوید: «بشین و پاشو»، و بچه‌ها درحالی‌که می‌نشینند و بلند می‌شوند، می‌خوانند: «حموم شاه مورچه داره، بشین و پاشو خنده داره». در نهایت وقتی پیرزن نتوانست وسایلش را پیدا کند، بچه‌ها به او می‌گویند که وسایلش را گربه برده است. یکی از بچه‌ها که بیشتر همان فردی است که وسایل او را پنهان کرده، گربه می‌شود. پیرزن در‌حالی‌که می‌گوید: «اگر گربه رو ببینم، سر دمش رو می‌چینم»، دنبال گربه می‌کند تا او را بگیرد و زمانی‌که موفق به این کار شد، بازی تمام می‌شود (قزل‌ایاغ، 394-395؛ همایونی، 50-53؛ فقیری، 40-41).

مآخذ

ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، 1388 ش؛ شریعتی، علی‌اکبر، شبچره، به کوشش محمد میرجلیلی، یزد، 1384 ش؛ صداقت‌کیش، جمشید، بازیهای محلی آباده، شیراز، 1360 ش؛ فقیری، ابوالقاسم، بازیهای محلی فارس، شیراز، 1353 ش؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ هادی‌پور بروجنی، مژگان، بازیهای بومی محلی چهارمحال و بختیاری، اصفهان، 1371 ش؛ همایونی، صادق، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش.

مریم سامعی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: