صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / اماکن / زیارتی و مذهبی / چشمه /

فهرست مطالب

چشمه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 15 دی 1398 تاریخچه مقاله

دعاکردن، نمازخواندن، دخیل‌بستن، شمع و چراغ‌افروختن، قربانی‌کردن، آش نذری پختن، گستردن سفرۀ نذری و برگزاری مجلس روضه‌خوانی در کنار چشمه پس از برآورده شدن نذر، از عمومی‌ترین جلوه‌های نذر و فدیه به شمار می‌روند (نوبان، همانجا). از دیرباز، قربانی‌کردن گاو یا گوسفند کنار چشمه برای ادای نذر، به‌ویژه به منظور روان‌شدن چشمۀ خشک‌شده، از آیینهایی رایج در ایران بوده، و در برخی نقاط، با ساز و دهل و پای‌کوبی اجرا می‌شده است (اسدیان، 139؛ هینلز، 433). هرودت دربارۀ احترام ایرانیان به آب، به رسم فدیه و نیاز اشاره کرده است؛ استرابن نیز می‌نویسد: هنگامی که ایرانیان برای فدیه و نیاز به کنار رود، جویبار، چشمه یا دریا می‌روند، خندق حفر کرده، در آنجا قربانی می‌کنند و توجه دارند که آب به خون آلوده نشود (نک‍ : عفیفی، 402؛ اسدیان، 33)؛ اما اعتمادالسلطنه در مرآة البلدان، ضمن اشاره به رسم قربانی در «چشمۀ سلیمان» دوساری جیرفت، گزارشی خلاف استرابن آورده است. به گزارش او، معتقدان در آنجا، نذر و قربانی می‌کنند و خون قربانی را در آب می‌ریزند و بر این باورند که اگر مارها و ماهیهای چشمه از خون بخورند، قربانی‌شان پذیرفته می‌شود و حاجتشان برآورده می‌گردد (4 / 2210). 
جلوه‌های قربانی‌کردن بر سرچشمه‌ها در ایران متفاوت است؛ مثلاً نذرداران سرچهان بوانات و آباده بر سر چشمه‌های محمد حنفیه و شاه قنداب، گوسفندی را قربانی می‌کنند و گوشت آن را همان‌جا بین زائران تقسیم می‌کنند (صداقت‌کیش، همان، 101). در روستای خورم‌آباد اراک، قربانی‌کردن کنار چشمه طی رسمی به نام «سراوبه» یا «سراوار» صورت می‌گیرد؛ بدین ترتیب که 70 روز پس از نوروز در روز جمعه، مردم کنار چشمه جمع می‌شوند و با ساز و دهل و شادی گوسفند قربانی می‌کنند. این رسم به‌منظور آب‌شدن برفها و جاری شدن دوبارۀ چشمه‌ها برگزار می‌شود (نک‍ : همو، «قناتها ... »، 42). 
در باور برخی از مردم، چشمه‌ها جایگاه پریان‌اند؛ ازاین‌رو، چشمه‌های مختلفی به نام «چشمۀ جن» به عوامل ماوراءالطبیعی نسبت داده می‌شوند (برای آگاهی بیشتر از عناوین چشمه‌ها، نک‍ : اسدیان، 32، 139). براساس این باور، بیشتر مردم، ازجمله مردم ایل مامش (اشنویه)، شب‌هنگام، رفتن به سرچشمه‌ها را شوم می‌دانند (میرنیا، 243). برخی نیز معتقدند که به‌سبب ممانعت از آسیب‌رسانی جن و پری، هنگام خوردن آب از چشمه‌ها نباید خم شوند (کیایی، 52). هانری ماسه نیز به نحوست خوابیدن کنار چشمه‌ها، به‌خصوص در شبها، به دلیل رفت‌وآمد جن و پری اشاره کرده است (I / 228؛ نیز نک‍ : ه‍ د، پری). 
در ایران باستان، مردم به زیارت چشمه‌ها می‌رفتند و پس از نوشیدن آب، سکه‌ای در آن می‌انداختند (بختورتاش، 31). امروزه این آیین در بسیاری از چشمه‌ها، ازجمله فین کاشان، حوض ماهی شیراز و جز اینها دیده می‌شود. شاید همین باور باعث شده است که مردمْ برخی چشمه‌ها را در دستیابی به مکنت و ثروت مؤثر بدانند؛ برای نمونه، مردم کازرون معتقدند در کوه مست، غاری پر از جواهرات وجود دارد که پریان از آن مراقبت می‌کنند و اگر کسی بخواهد به آن دست یابد، باید 7 شب مهتابی که ماه کامل باشد، در دو چشمۀ «اِو نَرَک» و «هُلق»، خود را با سدر بشوید و در شب آخر، بدون ترس و بی‌آنکه به صدایی اعتنا کند، از کوه بالا برود، دراین‌صورت، ازمابهتران او را از 7 خُم خسروی بهره‌مند می‌سازند (حاتمی، 92-93). 
در باورهای مردم ایران، بسیاری از آبها نر و ماده‌اند. خاستگاه این باور را باید در نر و ماده بودن اپم‌نپات، اناهیتا و اردی‌وخشه جست‌وجو کرد (هینلز، 433). بنا بر این باور، یکی از راههای باروری آبها، عروسی قنات بوده که تا چندی پیش، در بیشتر نقاط ایران رواج داشته (صداقت‌کیش، همان، 36) و راه روان‌ساختن چشمه‌های خشک‌شده، زن یا شوهردادن آنها بوده است (هینلز، همانجا). امروزه نیز در باور مردم، چشمه‌ها نرینه یا مادینه‌اند. برای نمونه، مردم بزرگ‌ترین چشمه از چشمه‌های آب گرم روستای کپرگۀ بروجرد را ماده، و چشمه‌های کوچک اطراف آن را نر می‌دانند (اسدیان، 34). 
یکی دیگر از باورهای عمومی دربارۀ چشمه‌های مقدس، اعتقاد به نقش این‌گونه آبها در باروری و برکت‌افزایی است؛ ازاین‌رو، افزون بر آنکه زنان برای فرزندآوری از این آب بهره می‌برند، کشاورزان نیز مقداری از آن را در مزرعۀ خود می‌پاشند (نک‍ : پوراحمد، 73-74؛ صداقت‌کیش، آبها، 95). دامداران نیز بهره‌گیری از آب چشمه‌های مقدس را برای مصون‌داشتن دامهای خود از بیماریها و نیز افزونی زادوولد و ثمرۀ دامهایشان مؤثر می‌دانند؛ برای نمونه، عشایر قشقایی، باصری و عرب فارس وقتی به آرامگاه کورش می‌رسند، دامهای خود را دور آن طواف می‌دهند؛ سپس مقداری از خاک اطراف آرامگاه را برمی‌دارند و با آب چشمۀ کنار آرامگاه گِل رقیقی درست می‌کنند و روی دامهای خود می‌ریزند (همو، آرامگاه ... ، 108- 109). 

چشمه و آیینها

تقدس چشمه‌ها با بسیاری از آیینها، ازجمله نوروز پیوند دارد. در بسیاری از مناطق ایران، آب سفرۀ هفت‌سین را دختران باکره از چشمه می‌آورند. برخی پژوهشگران این آیین را یادمان آب‌دزدیدن از دو نیک‌بخت امشاسپندان، هَئورْوَتات و اَمِرِتات، برای شاه در نوروز می‌دانند و آن را به الٰهۀ اناهیتا و دوشیزگی آن نسبت می‌دهند (نک‍ : رضی، جشنها ... ، 175-176). طبق این باور، اهالی مجن شاهرود پس از تحویل سال، به همراه دامهایشان به چشمۀ مُرگینی می‌روند و برای تبرک دست و پای خود را با آب چشمه می‌شویند (شریعت‌زاده، 464). چشمه‌ها در ایام نوروز، به‌ویژه سیزده‌بدر، محل تفرج ایرانیان است؛ برای مثال اهالی محمودآباد و منصورآباد شیراز در این روز و 3 روز سه‌شنبه از ایام نوروز، برای تفریح به سرچشمۀ اوبادعلی می‌روند، و آش رشته و شیربرنج می‌پزند (صداقت‌کیش، آبها، 99-100). 
مازندرانیها براساس تقویم محلی خود، در شب بیس شش نورزماه (ه‍ م)، برای آمرزش اموات بر سرِ چشمه‌ها، در سقاخانه‌ها و مسجدها و نیز درگاهِ خانه‌ها «سو» (مشعل) می‌گذارند (بلوکباشی، 88). 
درگذشته نیز که جشن آبریزگان (آب‌پاشان) برگزار می‌شد، مردم 91 روز پس از نوروز، به چشمه‌ها، باغها و جاهایی که مظهر قنات و چشمه بود، می‌رفتند و به روی یکدیگر آب می‌ریختند (پاینده، 6؛ عناصری، 46). تیرماسیزده (ه‍ م) آیین ستایش ایزد آب است (پاینده، همانجا)؛ ازاین‌رو، مردم مازندران در این آیین طی تشریفاتی، برای تفأل از چشمه‌ها آب می‌آورند، سپس با خواندن اشعار امیری یا تبری، فال هریک از حاضران، از زبان چشمه بازگو می‌شود (دانای علمی، 263-265؛ اکرمی، 91؛ پاینده، همانجا). در سیاهکل، به آبی که به نیت فال‌گیری تیرماسیزده از چشمه‌ها آورده می‌شود، «لال آب» گفته می‌شود (بشرا، 2 / 38-41). 
در مناطقی از ایران، پایان پاییز با جشن همراه است. مردم درۀ میانۀ سفلا، روستایی در ملایر، شب سی‌ام آذر را «چله‌زری» می‌نامند و آن را جشن می‌گیرند. چند روز پیش از جشن، زنها همۀ فرشها، لباسها و ظرفهای خود را به سر چشمه می‌برند و نخستین ظرف یا لباسی را که در چشمه می‌گذارند، به عشق سلیمان پیغمبر نیت می‌کنند؛ به اعتقاد آنها، همچنان‌که آب چشمه گردوغبار را می‌شوید، نحسی و غم را از زندگی آنها نیز پاک می‌کند. در شب چله‌زری بانوی خانه جامی را از چشمه پر می‌کند و سر طاقچه روبه‌قبله می‌گذارد تا با جشن چله‌زری، عروس ده را بدرقه کند (انجوی، جشنها ... ، 2 / 231). 
آیین چهارشنبه‌سوری نیز با چشمه پیوندی ویژه دارد؛ آوردن آب از چشمه، پریدن از روی چشمه، وضوگرفتن و آب‌تنی کردن در آن پربسامدترین جلوه‌های این پیوند است. آوردن آب از چشمه در چهارشنبه‌سوری در کاشان، به «آب چهارشنبه» موسوم است (اخوان، 150). مردم آذربایجان بر این باورند که در شب چهارشنبه‌سوری، طبیعت نو می‌شود؛ پس برای دورریختن آب کهنه و شستن ظرفها با آب تازه، صبح این روز، پیش از طلوع آفتاب، کوزه‌ای را از چشمه پرآب می‌کنند و 7 سنگ‌ریزه داخل آن می‌اندازند تا سنگها را سال بعد دوباره عوض کنند. دخترانی که به نیت بخت‌گشایی از چشمه آب چهارشنبه می‌آورند، ضمن نیت، انگشت دو دست خود را با ریسمان می‌بندند و چند بار از روی چشمه می‌پرند، سپس ریسمان را در چشمه می‌اندازند (اشراقی، 12-14). ریختن سنگ‌ریزه در کوزه‌ای که از آب چشمه پر شده، در آیینهای دیگر نیز دیده می‌شود. 
عشایر ایل سنگسر سمنان نخستین روز هر ماه را به‌عنوان «ورمز» (اورمزد یا هورمزدروز) مبارک می‌دانند. در این روز، زنان بادیه‌های مسی را از چشمه پرآب می‌کنند و به شمار افراد خانواده و به نیت سلامتی آنها، سنگ‌ریزه در بادیه‌ها می‌ریزند. این آب را «ورمزی او» و یا «آب ورمزی» می‌گویند و آن را شفابخش می‌دانند (شاه‌حسینی، ایل ... ، 252). 
گیلانیها پیش از فرارسیدن چهارشنبۀ آخر سال، کوزۀ خود را از 7 چشمۀ مختلف پر کرده و تا آن روز پنهان می‌کنند؛ سپس، در این روز، 3 بار از روی آن می‌پرند و به نیت برکت‌افزایی، جرعه‌ای از آب را می‌نوشند و اندکی به سر و بدن خود می‌زنند، و کمی نیز در مزرعه می‌پاشند و مشتی به نیت آب‌سالی به آسمان می‌افشانند؛ همچنین، کمی از این آب را که هفت‌کوثر نامیده می‌شود، با آب بیشتری مخلوط می‌کنند و برای پرپشت‌شدن مو سر خود را با آن می‌شویند؛ سپس روز سیزده‌بدر این کوزه را می‌شکنند و به 7 قسمت تقسیم می‌کنند و در کنار 7 چشمۀ مختلف می‌اندازند (بشرا، 1 / 72-73). 
مردم تات‌زبان کلور خلخال نیز به نیت برآورده شدن مراد خود، غروب چهارشنبه‌سوری، پس از آتش‌افروزی از چشمه آب برمی‌دارند و بی‌آنکه در مسیر بازگشت به پشت سر خود نگاه کنند، به خانه می‌روند. سپس با آن آب وضو می‌گیرند و بقیۀ آن را در ناودان پشت‌بام می‌ریزند (عبدلی، 230). هانری ماسه نیز به آب‌تنی کردن در حوض ماهی سعدیۀ شیراز در آخرین چهارشنبۀ سال اشاره کرده است (I / 151). 
چشمه‌ها چنان با آیین چهارشنبه‌سوری درآمیخته‌اند که نام برخی از آنها به این آیین موسوم شده است. در مرآة البلدان، از چشمه‌ای به نام «چشمه‌سوری» در تویسرکان نام برده شده است که اهالی در روز چهارشنبۀ آخر صفر، برای تفرج به آنجا می‌رفتند، به درختان اطراف چشمه پارچه گره می‌زدند و مراسم چهارشنبه‌سوری را کنار چشمه برگزار می‌کردند (اعتمادالسلطنه، 4 / 2210-2211). 
چشمه‌ها از دیرباز شفابخش دردها و برآورندۀ نیازها بوده‌اند؛ ازاین‌رو، توسل به موکل آب و یاری‌طلبیدن از آن در بسیاری از آیینها، ازجمله باران‌خواهی (ه‍ م) مشاهده می‌شود. آیینهای باران‌خواهی بسیار متنوع‌اند و نثارکردن چیزی در آب چشمه، در زمرۀ مراسم کهن باران‌خواهی در جهان به شمار می‌رود؛ به همین سبب، از چشمه‌های سراسر دنیا اشیاء نذری فراوانی به دست آمده است (بشرا، 2 / 92). 
در ادبیات زردشتی نیز روایتهایی از نحوۀ طلب باران وجود دارد؛ مثلاً براساس خواب همسر نوشیروان، باید 3 تن پارسا به چشمۀ کبکان بروند و با نیایش و نثار شیر، شکر، گلاب و سداب در آب چشمه، از خداوند طلب باران کنند (رضی، ادبیات ... ، 118). تقدیم خوردنیها و اشیاء به چشمه‌ها برای طلب باران، ساختار خود را تا امروز حفظ کرده است؛ بدین‌منظور، اهالی وفس کمیجان آردهایی را که کودکان جمع‌آوری کرده‌اند، به درون چشمه یا قنات می‌ریزند و یا از آن آش رشته می‌پزند و با این باور که جریان آب صدای آنها را به خدا می‌رساند، آش را نیز به درون چشمه یا چاه یا قنات می‌ریزند (عارف، 112؛ برای نمونه‌های بیشتر، نک‍ : ه‍ د، باران‌خواهی). 
در اساطیر ایرانی، آب مؤنث است و هر چشمه ایزدبانویی دارد. ازآنجاکه چشمه‌ها مانند دختران، باکره‌اند، از دیرباز، آب آوردن از چشمه کار زنان بوده (بهار، 287)، و این وظیفه در مناطق روستایی و عشایری تا به امروز نیز استمرار یافته است. چشمه‌ها بهترین مکان برای دیدار، تبادل اخبار و رایزنی میان زنان بوده، و گاه فرصتی را برای دلدادگی و همسرگزینی دختران ایجاد کرده است (پهلوان، 185؛ دانشنامه، 12 / 28). ترانه‌های شفاهی، به‌ویژه دوبیتیها، سرشار از تصویرهای عاشقانه‌ای از ناز و کرشمۀ دختران و دلدادگیهایی است که بر سر چشمه‌ها به هنگام آب آوردن اتفاق افتاده است. در روستاهای انار و فتح‌آباد کمیجان، چشمه مکانی آیینی برای انتخاب همسر به شمار می‌رود و این امر، طی رسمی به نام بولاق (چشمه) شکل می‌گیرد؛ به این نحو که پسر دلداده باید ریگی را به کوزۀ دختر مورد علاقه‌اش بزند و اگر جواب رد بشنود، با شکستن کوزۀ دختر در سر چشمه، اعتراض خود را به گوش خانوادۀ دختر برساند (عارف، 120-121). 
چشمه نه‌تنها با موضوع انتخاب همسر که با بخت‌گشایی، آداب عروسی و پس از آن، فرزندآوری نیز پیوند دارد. محمود دانشور، جهانگرد ایرانی، شرح مفصلی از آیین باطل‌السحر و آب‌تنی کردن دختران شیرازی در حوض ماهی سعدیه، به‌منظور بخت‌گشایی ارائه کرده است (2 / 40-45)؛ آیینی که حتى در میان کلیمیان شیراز نیز رواج دارد (صداقت‌کیش، آبها، 95، 97). معتقدان به چشمۀ «اوبادعلی» شیراز در روزهای عزاداری محرم، عروسکی در گهواره‌ای پارچه‌ای می‌گذارند و آن را به چشمه می‌برند، به امید آنکه تا سال آینده ازدواج کنند و بچه‌دار شوند (همان، 100). درگذشته، حمام‌کردن و اصلاح سروصورت دامادهای بلوچی نیز در کنار چشمۀ آب صورت می‌گرفت (ناصری، 123) و کردها نیز نوعروس را پس از 3 روز به سر چشمه می‌بردند و او با این نیت که 7 پسر به دنیا آورد، 7 مشک یا 7 کاسه از آب چشمه را پر و خالی می‌کرد (پرنیان، 184). 
چشمه‌ها اغلب منشأ شناخت آبهای پنهان زیرزمینی‌اند؛ ازاین‌رو، در باورها و آیینهای مردم جایگاه ویژه‌ای دارند و در جریان تحول اعتقادی و ظهور ادیان جدید، پیوسته در زندگی معنوی مردم حضور داشته، و مردم باورهای خود را در هر دوره، نسبت به آنها به صورتهای گوناگون استمرار بخشیده‌اند (میرشکرایی، 174)؛ تا آنجاکه عزاداری در کنار سرچشمه‌های مقدس در روزهای تاسوعا و عاشورا، یکی از جلوه‌های رفتاری نیازخواهان شده است (صداقت‌کیش، همانجا). 
چشمه نه‌تنها نزد ایرانیان مسلمان، بلکه در میان ایرانیان پیرو ادیان دیگر نیز تقدس دارد. یزیدیان عید قربان را دو روز پیش از مسلمانان جشن می‌گیرند. در این عید، جاویش طبقی از نان نازک را به همراه دیگر یزیدیان به بالای کوه شیخ عُدی می‌برد و آن را رها می‌کند؛ با این باور که هرکس پیش از دیگران بتواند تکه‌ای از نان را بردارد و به چشمۀ شیخ عدی برساند، به مرام شیخ عدی دست خواهد یافت (تونجی، 216). 

چشمه‌های شگفت‌انگیز

: چشمه‌های بسیاری وجود دارند که به سبب شگفتی خاصشان با باورهای مردم پیوند دارند. این چشمه‌ها را می‌توان به دو دستۀ کلی تقسیم‌بندی کرد: برخی چشمه‌ها با منبعی ماوراءالطبیعی در ارتباط‌اند، که چشمه‌های آب حیات، خورشید و زمزم در این زمره‌اند. گروه دیگر چشمه‌هایی‌اند که به سبب خواص درمانی‌شان ــ که گاه عیان شده، و گاه در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است ــ عجایبی به آنها نسبت داده شده است. در ادامه، به مهم‌ترین و پربسامدترین این دو دسته اشاره می‌شود:

1. چشمۀ آب حیات

از این چشمه در ادبیات، با نامهای چشمۀ حیوان، چشمۀ خضر و چشمۀ زندگانی یاد می‌شود و در باور مردم، هرکس از آن جرعه‌ای بنوشد، نامیرا خواهد شد ( لغت‌نامه، ذیل چشمۀ خضر). آب حیات نخستین‌بار در داستان اسکندر مطرح شد (یاحقی، 29؛ نظامی، کلیات ... ، 1148-1157). در بندهش نیز بی‌آنکه نام چشمۀ حیات برده شود، چشمه‌ای وصف شده است که جوانی و عمر جاودانی می‌بخشد (ص 77). جست‌وجوی اسکندر برای یافتن آب حیات در بسیاری از منابع آمده است. در فرهنگ آنندراج (ذیل آب حیات) و قصص الانبیاء (نیشابوری، 342)، خضر و الیاس از آب حیات بهره‌مند می‌شوند و اسکندر بی‌نصیب می‌ماند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، آب حیات). 
چشمۀ آب حیات در باورها و آیینهای مردم ایران نمودهای بسیاری دارد. مردم ماکو معتقدند حضرت خضر روز 15 بهمن از ظلمات بیرون آمد و چشمۀ حیات را یافت. به همین سبب، در این روز جشن «خدیرنبی» برگزار می‌کنند (انجوی، جشنها، 2 / 196). در باور مردم لرستان، چشمۀ آب حیات در آخر دنیا، در نقطه‌ای به نام ظُلُمات در سراندیب قرار دارد و اگر آدمی تیزپا 70 سال پیاده‌روی کند، به آن می‌رسد. چشمۀ حیات در قله‌ای است که 7 دژ، 70 در و 70 جادو دارد و مالک آن نره‌دیو هفت‌سر و هفت‌چشمی است که برای درمان سردردش از خون آدمیزاد می‌نوشد. لرستانیها معتقدند به‌جز حضرت خضر که از آب حیات نوشیده، زال نریمان نیز به کمک سیمرغ از آن آب بهره گرفته، و عمر جاودان یافته است (عسکری‌عالم، 1 / 64-65، 78). 
همین باورها سبب شده است که در مناطق مختلف، چشمه‌هایی را به خضر نسبت دهند؛ ازجمله بین کرمانشاه و سنندج، دو چشمه وجود دارد که یکی از آنها را خضرِ زنده می‌گویند. در زیارتگاهی در کنار این چشمه، نقشهایی به چشم می‌خورد که مردم آن را جای دستهای حضرت خضر و سم اسب او می‌پندارند (هینلز، 430). 

 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: