صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / اماکن / زیارتی و مذهبی / چشمه سلیمانیه /

فهرست مطالب

چشمه سلیمانیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 15 دی 1398 تاریخچه مقاله

چِشْمۀ سُلِیْمانیّه، یا چشمۀ فین، مشهورترین چشمۀ کاشان که از دیرباز، باورهای مردمی خاصی دربارۀ آن وجود داشته‌است.
برخی قدمت چشمۀ سلیمانیه را به تاریخ اساطیری ایران نسبت داده‌اند؛ چنان‌که در تاریخ قم آمده است: گشتاسب در زمان جنگ با ارجاسب، ملک ترک، فین را بنا نهاده است و «کاریزهای آن دیه را به اشارت جم‌ملک بیرون آورده‌اند و بسیار آب‌اند و این دیه از قاسان اصفهان است» (قمی، 77). چشمۀ فین از صخره بیرون می‌زند و با هزارها متر مکعب آب در دقیقه، یکی از پرآب‌ترین چشمه‌های ایران است. حدود 000‘ 3 سال است که وجود آن در این سرزمین بی‌آب، سبب جذب و جلب ساکنان اولیۀ این سرزمین شده‌است (گیرشمن، 1 / 19).
این چشمه و بناهای پیرامون آن در طول تاریخ، بارها بر اثر زلزله ویران شده، اما به‌سبب آنکه تنها منبع پرآب در جلگۀ کاشان بوده، هربار بازسازی شده‌است؛ چنان‌که در روضة الصفای ناصری آمده است: چشمۀ سلیمانیه در زلزله‌ای در 982 ق / 1574 م کاملاً ویران شد؛ 000‘ 3 خانۀ معمور آن به‌کلی منهدم گردید و 200‘1 فرد نامی آن ولایت هلاک شدند (میرخواند، 8 / 147). پس از آن، شاه‌ عباس اول (سل‍ 996- 1038 ق / 1588- 1629 م) دستور مرمت و ساخت بنای باغ شاه و بازسازی شترگلوی وسط آن، و همچنین انتقال مظهرِ چشمه به حدود 500 متر بالاتر (در محل کنونی) را داد و در فضای میان باغ قدیم و باغ نو، میدانی برای مسابقه و چوگان ساخت (نراقی، «چشمه ... »، 27؛ رجبی، 274-275). 
مظهر چشمۀ سلیمانیه در کوهِ دندانه (در روستای خُمّ و دره) در 5‌کیلومتری غرب کاشان است. آب این چشمه پس از انتقال به باغی در فینِ کوچک ــ که در حقیقت مظهر دوم این چشمۀ مشهور است ــ به حوضی بزرگ ساخته شده در دورۀ صفوی می‌ریزد؛ سپس در لته‌گاه (جای تقسیم)، به جویهای متعددی تقسیم می‌شود و پس از چرخش در گرد باغ، به آبادی فین می‌رود (همو، 274). 
آب چشمۀ سلیمانیه در طول مسیر، از آسیابهایی می‌گذشته است که در منابع مختلف، دربارۀ شمار آنها اختلاف‌نظرهایی وجود دارد (نک‍ ‍‍‍‍: شاطری، 18؛ قس: نراقی، آثار ... ، 54؛ رجب‌زاده، 20). 
نخستین محل سرچشمه و ظاهر‌شدن آب فین استخر بزرگ و گشاده‌ای است که در دوره‌های گذشته، همواره مورد استفادۀ عمومی مردان بود و از این رو، به نام چشمۀ مردانه شناخته می‌شد؛ آب خروجی از آنجا دو بهره می‌شد: یکی از پشت دیوار به سمت شرقی باغ جاری بود، وارد باغ و آسیاب کلانتر می‌گردید و از آنجا به باغهای دیگر می‌رفت، و بهرۀ دیگر به حوض‌خانۀ سر‌وازِ (رو بازِ) دوم، معروف به چشمۀ زنانه وارد می‌شد؛ چون این محل به آب‌تنی و آمد‌و‌رفتِ بانوان اختصاص داشت و اطراف آن را نیز با دیواری محصور ساخته بودند؛ ولی اکنون راه آمد‌و‌شد آن از خارج بسته شده، و در محدودۀ باغ شاه قرار گرفته است. آب بهرۀ دوم پس از ورود به حوضها و گردش در شترگلوهای باغ شاه، از آن خارج می‌گردید و داخل آسیای خونی می‌شد؛ سپس با اندکی فاصله از آنجا، دو بهره به‌ هم متصل می‌شدند و جوی مشترک پس از عبور از باغها و عمارتها، وارد آبادی فین می‌گشت (نراقی، «چشمه»، همانجا؛ ضرابی، 73). 

سبب نام‌گذاری

چشمۀ سلیمانیه به سلیمان نبی منسوب است (شاطری، همانجا)، اما پژوهشگران با استناد به اینکه نویسندگان دوره‌های متقدم اسلامی، جمشید را همان سلیمان نبی می‌دانسته، و خود نیز جم یا جمشید را با شخصیت داریوش بزرگ هخامنشی تطبیق نموده‌اند، بر این باورند که ابنیه و آثاری که بانی اصلی آنها داریوش بوده، همگی به نام سلیمان مشهور گشته است، مانند تخت سلیمان. در کاشان مکان دیگری را نیز به سلیمان نسبت داده‌اند که معدن قدیمی سنگ لاجورد کاشان است (نراقی، آثار، 425-426) و بنا‌بر این شواهد، چشمۀ سلیمانیه را از آثار داریوش می‌دانند (همان، 427). 
چشمۀ فین را می‌توان قدیم‌ترین و بلکه نخستین قنات و کاریز باستانی دانست که نام آن و بنیان‌گذارش در تاریخ آمده است؛ زیرا در هیچ‌یک از منابع و مآخذ تاریخی، تاکنون نام و نشانی از اولین قنات در ایران و احداث‌کنندۀ آن دیده‌نمی‌شود و حتى دربـارۀ آب مصرفی کاخهـای تخت‌جمشیـد هم ــ کـه در حدود 500 ق‌م ساخته شده‌اند ــ همین‌قدر گفته‌اند که از مجاری زیرزمینی و قنات اختصاصی آن تأمین می‌شده‌است (همان، 52-53). 
بسیاری از پادشاهان مانند شاه عباس دوم (سل‍ ‍1052-1077 ق / 1642-1666 م) و شاه صفی (سل‍ 1038-1052 ق / 1629-1642 م)، در دوره‌های مختلف تاریخی از این چشمه دیدن کرده‌اند (وحید، 264؛ واله، 244). ناصرالدین شاه (سل‍ 1264-1313 ق / 1848-1895 م) نیز به گفتۀ اعتمادالسلطنه، از این محل بازدید کرده‌است ( تاریخ ... ، 3 / 1599). همو دربارۀ این چشمه گفته ‌است: «بعضی آن را قنات دانسته‌اند؛ اگرچه چند پشته در آن محل کنده شده، ولی ظاهراً چشمه باشد نه قنات ... آب چشمه تقریباً 10 سنگ مساحی است و در جلو آن، سلاطین صفویه عمارات عالیه بنا کرده‌اند و باغات بسیار ممتاز طرح نموده؛ نیز به حکم خاقان خلد‌آشیان فتحعلی شاه ... در کنار باغی در فین، عمارتی سلطنتی ساخته‌اند که زایدالوصف محل نظر است و از مالیات کاشان برای خرج مرمت این عمارت مبلغی منظور و مقدر داشته‌اند. بعضی گویند: گشتاسب اول کسی است که در این محل بنای آبادی و عمارت گذاشته، ولی سندی در این باب به دست نیست. به‌هرحال، علاوه بر دو قریۀ فین، یعنی فین علیا و فین سفلا، آب چشمۀ فین به التحر و حسن‌آباد و ناجی‌آباد و درب فین که از مزارع حومۀ شهر می‌باشد، می‌رود و هریک قسمتی مخصوص دارند و قسمتی هم به شهر می‌آید ... چشمۀ فین مشهور به چشمۀ سلیمانی است» (مرآة ... ، 4 / ‌2218- 2219).
سیاحان خارجی نیز در مسیر سفرشان در گذر از کاشان، این چشمه را دیده، و نتوانسته‌اند از توصیف آن چشم‌پوشی کنند؛ چنان‌که فلاندن پس از وصف آب گوارای آن، اضافه کرده‌است: «اهالی محل دربارۀ این آب، عقایدی موهوم دارند و می‌گویند: خاصیت طبی دارد، لیکن من نتوانستم حقیقتش را دریابم. آبها در وسط قصر به حوضی می‌ریزد که برای منطقۀ کاشان در تابستان قیمتی است» (ص 108).
از آنجا که این چشمه در منطقه‌ای بیابانی سر‌برآورده، و همیشه پرآب بوده است، مردم منطقه، به ویژه اهالی فین، اعتقادات و باورهایی خاص نسبت به آن دارند و آن را نظرکرده می‌دانند. حتى برخی عریضه نوشته، و در آب آن می‌اندازند (سامعی). در گذشته، مردم اعتقاد داشتند که صافی و پاکی آیینه‌مانند آب فین به واسطۀ مواد جیوه‌ایِ ترکیب‌شده با آب چشمه است. چون درجۀ حرارت طبیعی این چشمه حتى در زمستان هم برای استحمام کافی بود، ازاین‌رو، در تمام اوقات سال و هر ساعت از شب و روز، ساکنان شهر و روستاها برای آب‌تنی به آنجا می‌آمدند (نراقی، «چشمه»، 28). آب فین در میان مردم منطقه، به‌سبب روشنایی کم‌نظیر آن در کویر خشک، مظهر پاکی و نماد صافی است (خسروی، 116).
یکی از دلایل شهرت و اهمیت این چشمه اعتقاد مردم به خواص درمانی آب آن است، به‌طوری که مردم از نقاط دور و نزدیک برای استفاده از آن مرتب در ‌آمد‌و‌شد بوده‌اند. البته در سالهای اخیر، نتایج آزمایش آب این چشمه وجود املاح معدنی مختلفی در آن را به ‌اثبات رسانده‌است (نراقی، آثار، 56، نیز برای آگاهی بیشتر دربارۀ خواص معدنی این چشمه، نک‍ ‍‍: 57).
در گذشته، مسگرهای کاشان 10 روز مانده به مراسم قالی‌شویان (ه‍ م)، مراسمی با عنوان لِتو (نک‍‌ : ه‍ د، مس و مسگری) برپا می‌کردند که در آن بازار را تعطیل کرده، و به ‌یکدیگر و هر کسی که از آنجا عبور می‌کرد، آب می‌پاشیدند. بعد از آن، طی مراسمی به سوی چشمۀ سلیمانیۀ فین می‌رفتند و چند روز بعد از این ماجرا، همراه با سایر مردم برای اجرای مراسم قالی‌شویان، عازم مشهد اردهال می‌شدند (امینیان، 318). 
وصف چشمۀ سلیمانیه به شعر معاصر نیز راه یافته، و اعتقادات و باورهای مربوط به آن در این اشعار خلاصه شده‌است. محمدتقی بهار در سفری که به دعوت عامری کاشانی در 1320 ش به کاشان می‌کند، با تماشای چشمۀ سلیمانیه قصیده‌ای با این مطلع می‌سراید: سرچشمۀ فین بین که در آن آب روان است / نه آب روان است که جان است و روان است (1 / 664). ادیب بیضایی کاشانی (د 1312 ش) نیز در تأسف بر خرابی کاشان می‌سراید: تاریخ همی گوید ایوان نخستین را / در چشمۀ فین گشتاسب افراخته تا کیوان (ص 199). 


مآخذ

ادیب بیضایی، علی‌محمد، دیوان، تهران، 1327 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به ‌کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ همو، مرآة البلدان، به‌ کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1368 ش؛ امینیان، سیف‌الله، «یادوارۀ مراسم سنتی‌ـ مذهبی قالی‌شویان مشهد اردهال»، گزارش آرش شهنواز، بخارا، تهران، 1380 ش، شم‍ 20؛ بهار، محمدتقی، دیوان، تهران، 1335 ش؛ خسروی، محمدباقر، «آب در فرهنگ، هنر و معماری ایرانی»، فصلنامۀ هنر، تهران، 1378 ش، شم‍ 42؛ رجب‌زاده، هاشم، «داستان یک تحقیق، آسیاهای آبی و بادی در ایران و جهان»، نامۀ انجمن، تهران، 1381 ش، شمـ 8؛ رجبی، پرویز، کاشان، نگین انگشتری تاریخ ایران، تهران، 1390 ش؛ سامعی، مریم، تحقیقات میدانی؛ شاطری، علی‌اصغر، آثار تاریخی کاشان، کاشان، 1387 ش؛ ضرابی، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به‌کوشش ایرج افشار، تهران، 1341 ش؛ فلاندن، اوژن، سفرنامه، ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، 1324 ش؛ قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، به‌ کوشش جلال‌الدین طهرانی، تهران، 1353 ش؛ گیرشمن، رمان، سیلک کاشان، ترجمۀ اصغر کریمی، تهران، 1379 ش؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1339 ش؛ نراقی، حسن، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران، 1348 ش؛ همو، «چشمۀ سلیمانیۀ فین در کاشان یا اثر جاودانی داریوش شاهنشاه بزرگ هخامنشی»، هنر و مردم، تهران، 1350 ش، شم‍ 110؛ واله، محمد‌یوسف، «خلد برین»، همراه ذیل عالم‌آرای عباسی، به کوشش سهیلی خوانساری، تهران، 1317 ش؛ وحید قزوینی، محمدطاهر، عباس‌نامه، به‌ کوشش ابراهیم دهگان، اراک، 1329 ش.  

مریم سامعی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: