صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / دانش عامه / گیاه شناسی / ثعلب /

فهرست مطالب

ثعلب


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 30 آذر 1398 تاریخچه مقاله

ثَعْلَب، گیاهی با خواص خوراکی و دارویی متعدد، و تقریباً قابل کشت در نقاط مختلف ایران.
 
نام فارسی ثعلب سه‌برگ است، و اعراب آن را خصی‌الثعلب گویند (جزایری، 2 / 62)؛ البته در متون کهن نیز بیشتر با همین نام ثعلب از آن یاد شده‌است. نامهای دیگر این گیاه سحلب، تَعلب، قاتل اخیه، سالِپ (حاجی‌شریفی، 1 / 298)، ساطورین، طریفلن، جفت‌آفرید ( لغت‌نامه ... ، ذیل خصی‌الثعلب)، سورطیون، سوفطیون (هروی، ذیل واژه‌ها) و شاطریون (صفی‌پوری، ذیل شطر) است. ازآنجا‌که این گیاه در مصر نیز یافت می‌شده است، به آن ثعلب مصری هم می‌گفته‌اند (غیاث ... ، ذیل واژه). در گذشته، کسی که بیخ ثعلب را جوش می‌داد و در بازار می‌فروخت، ثعلب‌فروش نام داشت ( آنندراج). 


نمونۀ کامل تیرۀ ثعلبها خصی‌الثعلب است (گل‌گلاب، 287). این گیاه پایا دارای گلهای خوشه‌ای صورتی یا سفیدرنگ و با خطوط و نقاط بنفش یا ارغوانی، و برگهای پهن است. برگهای پایینی آن به نوک باریک و تیزی منتهی می‌شود و برگهای بالایی آن معمولاً لکه‌هایی به رنگ قهوه‌‌ای دارد. ریشۀ ثعلب از دو غده تشکیل شده که یکی توخالی، و برای گیاه در حال روییدن است، و دیگری توپر، که مایۀ جوانۀ سال آینده است (معین). ارتفاع این گیاه 25 تا 70 سانتی‌متر است (زرگری، 4 / 546). دست‌کم در حدود 25 گونه از آن شناخته شده است و تقریباً در تمام نقاط ایران (معین) ازجمله در رشته‌کوههای البرز کشت می‌شود (ستوده، 167). بهترین گونۀ ثعلب در ایران در دشت ایجرود (جنوب غربی زنجان) رشد می‌کند (جمال‌زاده، 35).
غدۀ زیرزمینی این گیاه مصرف خوراکی و دارویی دارد (انوری) که باید آن را پس از خارج‌کردن از زمین شست و در آب جوش قرار داد تا نرم شود و سپس آن را خشک کرد (خوشبین، 1 / 298). امروزه، غدۀ ثعلب گاهی مشابه سیب‌زمینی مصرف می‌شود (نک‍ : مظفریان، 758) و گاه از آن پودری شیری‌رنگ به دست می‌آید که در تهیۀ بستنی در نقاط مختلف ایران، ازجمله تهران (شهری، 5 / 271)، کازرون (مظلوم‌زاده، 262) و گیلان (کاتبینی، 303)، و همچنین در پخت شیرینی کاربرد دارد (شاملو، 736؛ دریابندری، 1 / 219). 
ثعلب گیاهی بی‌ضرر، با طبع گرم است که از گذشته، به اشخاص گرم‌مزاج توصیه می‌شده و آن را همراه با غذاهایی با طبیعت سرد می‌خورده‌اند (روشن، 475). تهرانیها آن را بیشتر با سکنجبین می‌خورند (شهری، 5 / 272) و حتى برخی باور دارند که خوردن آن با شکر اثر بهتری دارد (خوشبین، 1 / 300). 
به‌طورکلی ثعلب، گیاهی آرام‌بخش و مغذی است که ارزش غذایی خاصی برای کودکان، و نیز افرادی که دوران نقاهت را سپری می‌کنند، دارد (عماد، 4 / 52). ثعلب در درمان انواع بیماریها مفید است؛ چنان‌که رازی ثعلب را در درمان فالج مفید می‌داند (20 / 398؛ نیز نک‍ : ابن‌سینا، 1 / 454). برخی می‌گویند این گیاه برای رفع تشنج، به‌ویژه تشنج ناشی از اسهال در اعضا (کاسانی، 2 / 843؛ ابن‌نفیس، 269)، نیز تقویت قوای جنسی (ابومنصور، 135؛ حاجی‌ زین عطار، 147)، رفع لقوه، تقویت عصب و نعوظ مؤثر است و اگر با روغن گل مصرف شود، مقوی موی سر خواهد بود (حکیم‌مؤمن، 179-180). اگر زنان ساییدۀ برگ این گیاه با زعفران و کمی مشک را بر خود گیرند و با شوهر جفت شوند، همان ساعت نطفـه منعقد، و حاملـه می‌شوند (عقیلی، 392؛ نیـز نک‍ : شهری، 5 / 271-272). 
در تهران قدیم، از ثعلب برای درمان بیماریهای متفاوت استفاده می‌شده است. مالیدن مخلوط ثعلب و بادام با روغن گل‌سرخ یا روغن کنجد بر موی سر، آن را تقویت می‌کند و مانع از ریختن آن می‌شود. خوردن ثعلب با شکر یا با عسل فلج و لقوه را دفع می‌کند و در عین حال، سبب فربهی و سنگینی وزن بدن و تحریک میل به جماع می‌شود (همانجا). 
امروزه در طب گیاهی، عموماً برای درمان اسهال، معده و رودۀ حساس و آسیب‌دیده در کودکان از ثعلب بهره می‌گیرند؛ همچنین جوشاندۀ غدۀ این گیاه برای درمان سرماخوردگی، اخلاط خونی، تحریکها و التهابهای سینه یا جهاز هاضمه، و ورم مثانه مفید است (مظفریان، همانجا). ثعلب در نقاط مختلف، ازجمله ایزدخواست، اردبیل، قیه‌چمن و علی‌آباد کتول جزو گیاهان دارویی طبقه‌بندی می‌شود (رنجبر، 520؛ سپهرفر، 33؛ حسینی، 28). 
مردم خرده‌فرهنگهای ایران برای درمان بیماریهای متفاوت به‌صورتهای مختلف از ثعلب بهره می‌گیرند: کردها جوشاندۀ آن را برای رفع سرماخوردگی و اسهال به کار می‌برند؛ بدین ترتیب که پوست دکمۀ ثعلب را می‌کنند و خود پوست را در آب گرم کرده، سپس خشک می‌کنند. دکمه‌های ثعلب را که حالت غده‌های سخت، سفید و منشعب دارد، در آب می‌گذارند تا چسبناک شود. ریشۀ ثعلب ملین و مغذی، و دم‌کردۀ آن برای گرفتگی گوش مفید است (نک‍ : صفی‌زاده، 75). در سروستان، ثعلب را با شیر می‌خورند؛ همچنین برای درمان بیماری چایمان، از ترکیب شیر و ثعلب بهره می‌برند (همایونی، فرهنگ ... ، 314، 335). در ایل بویر احمدی، ریشۀ سیب‌زمینی‌شکل ثعلب را برای درمان سینه‌درد، سینه‌پهلو، و بیماریهای حاصل از سرماخوردگی و زکام به کار می‌برند («گیاهان ... »، 234). در آشتیان، از غده‌های ریشۀ ثعلب آردی فراهم می‌کنند که نرم‌کنندۀ سینه است (نجفی، 52). در اصفهان، برای تقویت نیروی جنسی از ثعلب دَلی استفاده می‌شود (جانب‌اللٰهی، 84). مردم شیراز برای درمان سیاه‌سرفه، جوشاندۀ ثعلب را به بیمار می‌دهند؛ همچنین برای درمان سینه‌درد، آن را با شیر به مریض می‌خورانند تا سینۀ بیمار باز شود. به نظر آنها، ثعلب را باید زمانی مصرف کرد که سینه تخته‌بند شده باشد، یعنی دیگر صدای مریض درنیاید و تنگی نفس آزارش دهد (همایونی، گوشه‌هایی ... ، 41، 121). 
در میان فرهنگهای مختلف، این گیاه نامهای متفاوتی دارد؛ برای نمونه، در ایل قراپاپاق، سهلاب (خسروی، 350)؛ در میان برخی از کردها، سالمه (صفی‌زاده، همانجا)؛ در بانۀ کردستان، سعلم (توکلی، 30)؛ و در شیراز و کهگیلویه و بویراحمد، ثهلب یا سهلب (همایونی، همانجا؛ مجیدی، 86) نامیده می‌شود.

مآخذ

 آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ ابن‌سینا، القانون، بولاق، 1294 ق؛ ابن‌نفیس، علی، الشامل فی الصناعة الطبیة، به کوشش یوسف زیدان، ابوظبی، 1421 ق / 2000 م؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1371 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381 ش؛ توکلی، محمدرئوف، جغرافیا و تاریخ بانۀ کردستان، تهران، 1387 ش؛ جانب‌اللٰهی، محمدسعید، پزشکی سنتی و عامیانۀ مردم ایران، تهران، 1390 ش؛ جزایری، غیاث‌ الدین، زبان خوراکیها، تهران، 1360 ش؛ جمال‌زاده، محمدعلی، گنج شایگان، برلین، 1335 ق؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی ‌میر، تهران، 1371 ش؛ حاجی شریفی، احمد، دایرة المعارف اسرار گیاهان دارویی، تهران، 1392 ش؛ حسینی (برساووش)، محسن، فرهنگ و جغرافیای علی‌آباد کتول، تهران، 1370 ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفة ‌المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386 ش؛ خسروی چیانه، فرود، تاریخ ایل قراپاپاق، اورمیه، 1389 ش؛ خوشبین، سهراب، گیاهان معجزه‌گر، تهران، 1389 ش؛ دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، 1384 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، حیدرآباد دکن، 1387 ق / 1967 م؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، 1373 ش؛ روشن، محمد، تعلیقات و حاشیه بر منشآت خاقانی، تهران، 1349 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1369 ش؛ سپهرفر، حسن و دیگران، «اردبیل»، پیام بهارستان، تهـران، 1390 ش، س 3، ضمیمۀ شم‍ 13؛ ستـوده، منوچهر، البرز کوه، تهران، 1389 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1387 ش، حرف «ت»، همراه دفتر دوم حرف «ث»؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صفی‌پوری، عبدالرحیم، منتهی الارب، تهران، 1377 ق؛ صفی‌زاده، صدیق، طب سنتی در میان کردان، تهران، 1361 ش؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، 1371 ش؛ عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، 1379 ش؛ غیاث اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری، بمبئی، 1349 ش؛ کاتبینی (سمیع‌زاده)، ربابه، سفرۀ گیلان، رشت، 1391 ش؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه ]و تحریر[ کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358 ش؛ گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، 1326 ش؛ «گیاهان دارویی»، نامۀ نور، تهران، 1359 ش، شم‍ 10-11؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مجیدی کرائی، نورمحمد، جغرافیای طبیعی و تاریخی استان کهگیلویـه و بویر احمد، تهران، 1393 ش؛ مظفریان، ولی‌الله، شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران، تهران، 1391 ش؛ مظلوم‌زاده، محمدمهدی، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، 1383 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1342 ش؛ نجفی آشتیانی، ابوالقاسم، نیم‌نگاهی به آشتیان، تهران، 1385 ش؛ هروی، محمد، بحر الجواهر، تهران، 1288 ق؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، 1371 ش؛ همو، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش.

سارا حسامی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: