صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع تاریخی / منابع ادبی / جاویدان خرد /

فهرست مطالب

جاویدان خرد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

جاویدانْ‌خِرَد، اندرزنامه‌ای منسوب به هوشنگ، شاه پیشدادی، که اصل آن، به زبان فارسی میانه، از میان رفته است. ترجمه و تألیف این کتاب با افزوده‌هایی از ابوعلی مسکویه در سدۀ 5 ق / 11 م، به زبان عربی، و نیز ترجمه‌های فارسی کهن از آن باقی‌مانده است. بسیاری از مطالب مذکور در این اثر را می‌توان در متون فارسی دورۀ اسلامی بازیافت. 
جاویدان‌خرد یا جاودان‌خرد (محقق، 502)، نام دیگر همایون‌نامه، وصایای هوشنگ (کریستن‌سن، 1 / 198)، پندها (ثروتیان، مقدمه، 29)، یا اندرزنامۀ هوشنگ، شاه پیشدادی (خسروی، 19) است. نسخۀ اصلی ناپدیدشدۀ این اثر را که اندرزنامه‌ای به زبان فارسی میانه بوده است (تفضلی، 206)، یکی از 50 کتابی دانسته‌اند که خداوند به هوشنگ بخشید (زین‌العابدین، 63)؛ یا هوشنگ، خود آن را از روی علم و حکمت نگاشت (هدایت، 293). 
به‌نظر هنینگ، نام اوشنَر (اوستایی: aošnara-)، از اندرزگران قدیم ایران، به‌شکل اوشهنج و هوشنگ تحریف شده و اندرزهای جاویدان‌خرد را باید منسوب به اوشنَرِ دانا دانست (106 / 75؛ ابوعلی، چ بدوی، 6؛ نیز نک‍ : بارتولمه، 44؛ یوستی، 236). اگرچه شباهتهایی در محتوای دو کتاب اندرزنامۀ اوشنر دانا و جاویدان‌خرد دیده‌می‌شود، اما مطالب آن دو متفاوت‌اند. مهم‌ترین اختلاف، زردشتی بودن اندرزهای اوشنر است (فوشه‌کور، 37). نیز گفته شده است که شعوبیه در تدوین این کتاب دخالت داشته‌اند؛ و هدف آنها رساندن سابقۀ دانش و فرهنگ ایران به دورۀ پیشدادیان، از طریق تلفیق چند اندرزنامۀ فارسی میانه بوده است (زرین‌کوب، 47). 
ذوبان، از حکمای کابل، هوشنگ را صاحب این اندرزها (زین‌العابدین، همانجا) و گنجور، وزیرشاه ایرانشهر را گردآورندۀ این مجموعه از حکمت باستان و برگردانندۀ آن از زبان فـارسی میانه ذکر کـرده است (نک‍‌ : تفضلی، 207؛ ابوعلی، ترجمۀ امام، 90). حسن بن سهل نیز آن را از سریانی به عربی ترجمه کرده است (محقق، همانجا). 
قدرت بیان و تأثیر عمیق اندرزهای جاویدان‌خرد ارزش ادبی ویژه‌ای به آن بخشیده‌است (زرین‌کوب، همانجا). این کتاب حاصل خرد و اندیشۀ ایرانی (ثروتیان، پیشگفتار، 1) در حکمت عملی (محقق، همانجا) و اخلاقیات (ابوعلی، ترجمۀ امام، 87) است؛ و آن را از کتابهای بی‌نظیر ایرانیان (ابن ابی رندقه، 279) و گویای خردمندی و بینش ژرف هوشنگ دانسته‌اند (خسروی، همانجا). 
هوشنگ، پسر سیامک پسر کیومرث (قزوینی، 32)، نخستین (بارتولمه، 1739) یا دومین شاه جهان (ابوعلی، ترجمۀ شوشتری، 7)، صاحب فرهنگ، دادگر (قزوینی، همانجا)، پیشداد، یعنی عادلِ اول (محقق، همانجا)، معلم در مسائل اخلاقی (کریستن‌سن، همانجا)، پادشاه صورت و معنی (هدایت، همانجا)، و به روایتی، پیامبر خدا ست (محقق، همانجا). او طریق زهد و تجرد داشت (بناکتی، 28) و به روایت میرخواند، دیوان او را در حال سجود در غاری کشتند (ص 506). 
جاویدان‌خرد در اصل، وصیت و نصیحت هوشنگ به فرزندش تهمورث (محقق، 502) یا دیگر فرزندانش و شاهان پس از او ست (ابوعلی، ترجمۀ شوشتری، 6). او روزی تهمورث را به خلوت برد و حکیمانه اندرز کرد و رسم و شرط پادشاهی را به وی شرح داد (محقق، 502-503). اندرزهای هوشنگ در جاویدان‌خرد نه از نوع پندهای دینی، بلکه تجربی و عملی است (تفضلی، 208). 
تأثیر عمیق پندهای دینی سبب شده است تا اندرزهای شاهان شکل مذهبی به خود بگیرند و نظیر اندرزنامۀ هوشنگ کتابی آسمانی شمرده شوند (ثروتیان، مقدمه، 31). مردم مندرجات این کتاب را که مورد احترام همگان بود، پنهان می‌‌کردند (ابوعلی، ترجمۀ امام، 95؛ زین‌العابدین، 63)؛ علت محفوظ ماندن جاویدان‌خرد را این دانسته‌اند که آن را به دستور انوشیروان در شکم آهوی زرینی، در ایوان مداین پنهان کرده‌بودند (زین‌العابدین، همانجا). 
ابوعلی مسکویه (د 421 ق / 1030 م) جاویدان‌خرد را با افزودن حکمتهایی از مردم ایران، هند، عرب و روم و با هدف اصلاح نفس انسان برای رسیدن به مهارت عقلی، به زبان عربی تألیف کرد. عبدالرحمان بدوی این متن عربی را، با عنوان الحکمة الخالدة، که نامی جعلی است و در کتاب ابوعلی نیامده، چاپ کرده است (ثروتیان، پیشگفتار، همانجا؛ ابوعلی، ترجمۀ شوشتری، 7؛ هنینگ، 73). 
در پی استقبال اعراب از ترجمۀ اندرزهای ایرانی به زبان عربی (عاکوب، 231)، برخی از آثار منسوب به شاهان ایران از زبان پهلوی به عربی برگردانده شدند (محمدی، تاریخ ... ، 1 / 158). جاویدان‌خرد نیز مانند دیگر اندرزنامه‌ها، به دورۀ اسلامی راه یافت و به زبانهای فارسی و عربی درآمد. علت انتقال، روشن است. حکمای ایران، از شاهان تا دین‌مردان، که نمایندگان ادب و حکمت به‌شمار می‌رفتند، اندیشه و سخنان مؤثر و استواری در مسائل زندگی داشتند (عاکوب، 92 -93، 370)؛ بنابراین اندرزهای آنان که حاصل خرد جمعی و تجربۀ تاریخی بود (محمدی، ادب ... ، 34)، به‌صورت آثار فرهنگی درآمد تا جویندگان علم و فرهنگ از آن بهره بگیرند (عاکوب، 233).
عثمان بن محمد قزوینی در سدۀ 7 ق / 13 م (دانش‌پژوه، 36) و تقی‌الدین محمد شوشتری در اوایل سدۀ 11 ق / 17 م، این اندرزنامه را به فارسی برگرداندند (ثروتیان، مقدمه، 45؛ برای مقـایسۀ ترجمۀ قزوینی بـا متـن عربی و ترجمۀ شوشتـری، نک‍ : دانش‌پژوه، همانجا). ترجمۀ فارسی دیگری از عربی به فارسی معروف به «انتخاب شایسته‌خانی» (1065 ق)، از شمس‌الدین محمدحسین حکیم در دست است که در 1294 ق، در زمان ناصرالدین شاه قاجار، هوشنگ‌ هاتریا (از پارسیان مقیم هند) معروف به درویش فانی، آن را به ایران آورد و با نام جاویدان‌خرد، با خط نستعلیق به چاپ سنگی رساند (صفا، 401؛ همایی، 87- 88). کهن‌ترین ترجمۀ فارسی جاویدان‌خرد از مؤلف ناشناختۀ خردنامه در سدۀ 6 ق / 12 م است (نک‍ : خردنامه، 78-80). 
کتاب جاویدان‌خرد ابوعلی مسکویه 6 بخش دارد: بخش آغازین آن، پندهای هوشنگ است؛ سپس اندرزهای آذرباد، بزرگمهر، قباد، انوشیروان، بهمن، هرمزد، و جمشید آمده است (نک‍ : ابوعلی، چ بدوی، 5- 88). در ادامه، حکمتهای هندیان، اعراب، احادیث نبوی و صوفیان نخستین اسلام، وصایایی از لقمان و دوران جاهلی عرب، اندرزهای یونانی از سقراط، هرمس، دیوجانس، افلاطون، ارسطو، لوح قابس، و در بخشی نقلهایی از ابن‌مقفع، ابونصر فارابی و وصیتی از خود گردآورندۀ کتاب، و وصایایی از ابـوالحسن عامـری نیشابـوری ذکـر شده است (نک‍ : همان، 89-375). 
مطالب جاویدان‌خرد ابوعلی را از نظر موضوع، می‌توان به 3 بخش حکمت، وصیت، و تمثیل طبقه‌بندی کرد (ارکون، 15- 18)، و از نظر محتوا، آن را می‌توان شامل 3 نکتۀ اصلی مبارزه با شهوات و افراط و تفریط، ستایش خرد، و دوری از مال و زن دانست (عزت، 207- 208). جاویدان‌خرد به مباحث خداشناسی، جهان‌شناسی، و اخلاق می‌پردازد؛ پیامهای آن روشن، ساده، کوتاه، گیرا و تأثیرگذارند. در اندرزها، سخنانی متعالی در خصوص خداوند و شنـاخت او بـه چشم می‌خورد (نک‍ : ابوعلـی، ترجمۀ شوشتری، 376). 
بخشی از اندرزها و پندهای اخلاقی، مربوط به پادشاهان است و در آنها ویژگیهای پادشاه شایسته، و حقوق متقابل مردم و پادشاه به این صورت مطرح شده است: پادشاه باید دارای خصایص انسانی، مایل به اصلاح امور مردم، بخشنده و نیکی‌رسان، خویشتن‌دار در خشم و عقوبت، شتابنده در پاداش، دادگر، و انتقادپذیر باشد؛ از خودبزرگ‌بینی و جنگ دوری کند؛ امنیت را فراهم آورد؛ با دشمن به سختی و با مردم به مدارا رفتار کند؛ و نسبت به مردم بدگمان نباشد (مشتاق مهر، 87 -90). مردم نیز باید شاهی شایسته را برگزینند؛ با او به اخلاص رفتار کنند؛ او را نصیحت کنند؛ و از او فرمان برند (همو، 90- 94). 
در جاویدان‌خرد اندرزهای اخلاقی کلی‌تری نیز مطرح گردیده، و پند و اندرز به‌عنوان متعالی‌کنندۀ شخصیت و آرایندۀ انسان آمده، و راهکارهایی نیز برای درست اندیشیدن، و درست رفتار کردن ارائه شده است (ابوعلی، ترجمۀ امام، 45)؛ در این اثر، از دشواریهای زندگی، و چگونگی برخورد با آنها سخن به میان آمده (همان، 59-60) و روشهایی برای رسیدن به منزلت و بزرگی (همان، 63) و برخورد با مشکلات (همان، 65) مطرح شده است؛ برای یافتن راه راست، توصیه می‌شود که دانش را به کار، و کار را به دین و آیین باید استوار کرد (همان، 45-46)؛ و رابطۀ دانش و کار از نظر نزدیکی، به ارتباط روان و تن تشبیه شده‌اند (همان، 48). معیارهای اخلاقی را عنوان و تعریف می‌‌کند و دربارۀ مفاهیمی چون دلیری، بردباری، گشاده‌دستی (همان، 51)، دانایی (همان، 52) و ارج و منزلت آن (همان، 66)، و ویژگیهای نادان (همان، 60-61) توضیح می‌دهد. زن پرهیزکار را ستون دین، عامل آبادانی خانه و یار و یاور (همان، 56)، و زنِ بد را بارِ گران می‌خواند (همان، 59). زیاده‌خواهی را بلاآور (همان، 81)، شهوت‌رانی را از میان برندۀ تندرستی (ص 80)، و شرم و حیا را پنهان‌کنندۀ عیوب می‌شمارد (همان، 82). در نکوهش دروغ آمده که دروغ، دروغ‌زن را رسوا می‌کند؛ زبان علوم را راستی می‌داند، یعنی دانشمند باید راستگو باشد (ابوعلی، ترجمۀ شوشتری، 43). 
اندرزها نشانگر اهمیت بسیار به پیوند، وفاداری، خون‌گرمی، و انس میان مردمان است و بر لزوم وفاداری تأکید می‌شود (ابوعلی، ترجمۀ امام، 61-62). نشانۀ وفاداری، پیوستگیِ همیشگی است، و دوستیها با تازه‌شدن دیدارها ست که فزونی می‌گیرند (همان، 79). 
گاهی میان متن عربی جاویدان‌خرد و ترجمه‌های فارسی آن، اختلافاتی وجوددارد. آمده‌است که: جز در 3 مورد، بر شنونده حرام است که گوینده‌ای را دروغ‌زن به‌شمار آورد؛ و آن 3 مورد عبارت‌اند از: صبر نادان بر درد و سوزش مصیبت، دشمنی خردمند با کسی که به او نیکی کرده‌است، و مادرشوهری که عروسش را دوست بدارد (ابوعلی، ترجمۀ قزوینی، 9؛ ابن ابی رندقه، 279؛ ابوعلی، چ بدوی، 9). مورد سوم در ترجمۀ محمدکاظم امام «به ناحق بخشودن ... » آمده (ص 56)، و شوشتری آن را به اشتباه ترجمه کرده: «جمعی که حامی و نگهبان کسی بودند، پنهان شدند و خود را از حمایت آن کس بازداشتند» (نک‍ : ص 17).

مآخذ

ابن ابی رَندَقه، محمد، سراج الملوک، ریاض، 1415 ق؛ ابوعلی مسکویه، احمد، جاویدان‌خرد، ترجمۀ محمدکاظم امام، تهران، 1350 ش؛ همو، همان، ترجمۀ تقی‌الدین محمد شوشتری، به کوشش بهروز ثروتیان، تهران، 1355 ش؛ همو، همان، ترجمۀ شرف‌الدین عثمان بن محمد قزوینی، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1359 ش؛ همو، همان ( الحکمة الخالدة)، به کوشش عبدالرحمان بدوی، تهران، 1358 ش؛ ارکون، محمد، «مقدمه»، ترجمۀ رضا داوری، جاویدان‌خرد (نک‍ : هم‍ ، ابوعلی مسکویه، ترجمۀ شوشتری)؛ بناکتی، داوود، تاریخ، به کوشش جعفر شعار، تهران، 1348 ش؛ تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376 ش؛ ثروتیان، بهروز، پیشگفتار و مقدمه بر جاویدان‌خرد (نک‍ ‌: هم‍ ، ابوعلی مسکویه، ترجمۀ شوشتری)؛ خردنامه، به کوشش منصور ثروت، تهران، 1367 ش؛ خسروی، زهرا، مقدمه بر ترجمۀ گزیده از کتاب سراج الملوک ابن ابی رندقه، ترجمۀ همو، تهران، 1386 ش؛ دانش‌پژوه، محمدتقی، مقدمه بر جاویدان‌خرد (نک‍ : هم‍ ، ابوعلی مسکویه، ترجمۀ قزوینی)؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، از گذشتۀ ادبی ایران، تهران، 1375 ش؛ زین‌العابدین شیروانی، حدائق السیـاحة، تهـران، 1348 ش؛ صفـا، ذبیح‌الله، «انـدرز»، ایران‌نامه، 1368 ش، س 7، شم‍ 27؛ عاکوب، عیسى، تأثیر الحِکَم الفارسیة فی الادب العربی (فی العصر العباسی الاول)، دمشق، 1989 م / 1367 ش؛ عزت، عبدالعزیز، ابن‌مسکویه ( فلسفة الاخلاقیة)، قاهره، 1946 م؛ فوشه‌کور، ش. ه‍ .، اخلاقیات، ترجمۀ محمدعلی امیر معزی و عبدالمحمد روح‌بخشان، تهران، 1377 ش؛ قزوینی، یحیى، لب التواریخ، تهران، 1314 ش؛ کریستن‌سن، آرتور، نخستین انسان و نخستین شهریار، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، 1377 ش؛ محقق سبزواری، محمدباقر، روضة الانوار عباسی، به کوشش نجف لک‌زایی، قم، 1381 ش؛ محمدی ملایری، محمد، ادب و اخلاق در ایران پیش از اسلام، تهران، 1352 ش؛ همو، تاریخ و فرهنگ ایران، پیوستها، تهران، 1379 ش؛ مشتاق‌مهر، رحمان، «حکمرانی آرمانی ایرانیان در اندرزنامه‌های جاویدان‌خرد»، پژوهش زبان و ادبیات فارسی، تهران، 1385 ش، شم‍ 6؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1338 ش؛ هدایت، رضاقلی، فرهنگ انجمن‌آرای ناصری، تهران، 1288 ق؛ همایی، جلال‌الدین، حاشیه بر نصیحة الملوک غزالی، به کوشش همو، تهران، 1351 ش؛ نیز:

Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Strassburg, 1904; Henning, W. B., «Eine arabische Version mittelpersischer Weisheitsschriften», ZDMG, 1956, vol. CVI; Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963.
مینا سلیمی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: