صفحه اصلی / مقالات / اقلید /

فهرست مطالب

اقلید


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 2 آذر 1398 تاریخچه مقاله

اِقْلید، شهرستان و شهری در استان فارس.


نام‌گذاری

اقلید معرب كلید و به معنای آن است و بر این ناحیه بدان جهت اطلاق شده است كه آن بلوك را كلید گشودن فارس دانسته‌اند؛ هر كه آن را فتح نمود، گویا فارس را فتح نموده است (فسایی، 1 / 113).


شهرستان اقلید

یكی از شهرستانهای 16 گانۀ استان فارس اقلید است كه در بخش شمالی آن استان قرار دارد.
اوضاع طبیعی، آب و هوا و محیط زیست: شهرستان اقلید با وسعت 208‘7 كمـ2 یا 8 / 5٪ مساحت استان فارس ( آمارنامه، 1372 ش، 21) به صورتی مستطیل مانند بین °30 و ´15 تا °31 و ´7 عرض شمالی و °51 و ´45 تا °52 و ´47 طول شرقی واقع شده، و محدود است از شمال و مشرق به شهرستان آباده، از جنوب به شهرستان مرو دشت و سپیدان از استان فارس و از مغرب به شهرستان سمیرم از استان اصفهان (همان، 28). از نظر طبیعی این شهرستان در قلب مرتفعات زاگرس مركزی، و در آنچنان ارتفاعی از سطح دریا قرار گرفته است كه ارتفاع هیچ نقطۀ آن كمتر از 000‘2 متر نیست ( جغرافیا ... ، 2 / 864). بنابراین، شهرستان اقلید منطقه‌ای است كوهستانی كه دهها رشته از جبال زاگرس در امتداد عمومی از شمال غربی به جنوب شرقی، سراسر وسعت آن را فرا گرفته است. از میان این رشته‌ها می‌توان مهم‌ترین آنها را بدین شرح نام برد:
1. كوهستان سفید، كه از 30 كیلومتری شمال غربی اقلید شروع می‌شود و به صورت قوسی رو به جنوب ادامه دارد و سپس به سمت شمال منحرف می‌گردد و در مشرق اقلید پایان می‌یابد. كوهستان سفید كه مساحتی معادل 950 كمـ2 را فراگرفته است، از كوههای انگه‌دونی، خرمن كوه، درغوك، سلمه كوه، تنگ گورك، بُل و یال خری تشكیل یافته است و بلندترین قلۀ آن بل نامیده می‌شود كه 943‘3 متر ارتفاع دارد و در جنوب شرقی اقلید واقع است (جعفری، 1 / 318).
2. كوهستان برآفتاب، كه از 39 كیلومتری جنوب غربی اقلید شروع می‌شود و در 47 كیلومتری جنوب شرقی آن پایان می‌یابد و خود مركب است از كوههای عابدینی و چوب‌بیدی كه به طول 40 كمـ از شمال غربی به جنوب شرقی كشیده شده، و بلندترین قلۀ آن به نام برآفتاب، با 514‘ 3 متر ارتفاع در 43 كیلومتری جنوب اقلید واقع است. راه اتومبیل‌رو اقلید به سده این رشته را از كوهستان كوشك زر جدا می‌كند. رود اوجان از دامنۀ جنوبی آن سرچشمه می‌گیرد و در دامنه‌های شمالی آن دو چشمۀ بزرگ به نام رعنا و گلریز قرار دارد (همو، 1 / 96-97).
3. كوه مشكان، كه در مرز شرقی شهرستان اقلید به صورتی واقع شده كه دهستان چهاردانگۀ شهرستان اقلید در دامنه‌های غربی و دهستان قنقری از شهرستان آباده در دامنه‌های شرقی آن قرار گرفته است. ارتفاع آن 825‘2 متر است و در امتداد جنوب روستای مشكان قرار دارد. راه فصلی ده بید به خنگشت از دامنۀ شمالی آن می‌گذرد. چشمۀ میش بندان در دامنۀ شمالی این رشته جاری است (همو، 1 / 512).
4. كوه پلنگی، كه در دهستان چهاردانگه و 45 كیلومتری جنوب باختری اقلید و شمال روستای حاجی‌آباد واقع شده، و ارتفاع آن حدود 950‘2 متر است. این كوه از شمال خاوری به كوه چهاربید متصل است و جزو كوهستان كوچك كوشك زر از كوهستان بزرگ زاگرس به شمار می‌رود (همو، 1 / 137- 138).
در میان این كوهها، دشتها و جلگه‌های میان كوهی و چشمه سارهای فراوان وجود دارد كه بیشتر آنها سرچشمه‌های رودخانۀ كر را به وجود می‌آورد. از جملۀ این دشتها می‌توان دشت قورماس بیگی در 18 كیلومتری و دشت حسین‌آباد در 17 كیلومتری جنوب باختری و كویر اَبركوه در 70 كیلومتری شمال خاوری اقلید را نام برد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها ... ، 9).
رودخانه‌های عمدۀ شهرستان اقلید اینهاست:
1. رودخانۀ شادكام، كه در شمال باختری شهرستان جاری است و از گردنۀ تیمارخان سرچشمه می‌گیرد و به آبگیر كافتر می‌ریزد.
2. رودخانۀ اوجان، كه در میان دره‌ای بین كوههای برآفتاب و پلنگی به سوی شمال باختری روان است. این رودخانه با رودخانۀ سفید یكی شده، از تنگ براق می‌گذرد و با پیوستن به رودخانۀ دزكرد، شاخۀ بزرگ رود كر را به وجود می‌آورد.
3. رود سیوند، كه پلوار نیز نامیده می‌شود، از به هم پیوستن چشمه‌های متعددی كه از دامنه‌های جنوبی كوه بل جاری می‌شوند، تشكیل می‌شود و پس از سیراب كردن دشت مرغاب، شاخۀ خاوری رود بزرگ كر را ایجاد می‌كند.
علاوه بر این رودها از دامنه‌های كوههای اقلید مخصوصاً تودۀ نسبتاً عظیم بل چشمه‌ها و كاریزهای فراوانی جریان پیدا می‌كند كه مهم‌ترین آنها عبارتند از چشمۀ رسول الله، چشمۀ صفر، چشمۀ چغاد بالا و چشمۀ سید محمد. از كاریزهای بنام آن كاریزهای چنار سنقر و بید بالا را می‌توان نام برد.
از جمله عوارض طبیعی و جالب شهرستان اقلید آب گیر بزرگ كافتر است كه در میان دشتی در جنوب كوه بل و در خاور آبادی كافتر واقع شده، و محل تجمع آبهایی است كه از دامنه‌های كوه بل سر چشمه می‌گیرد، یا از رود شادكام بدان می‌ریزد (همانجا).
آب‌گیر كافتر كه دریاچه نیز نامیده می‌شود، با وسعتی برابر 48 كمـ2 به طول 5 / 8 كمـ در ارتفاع 350‘2 متری در 45 كیلومتری جنوب اقلید ( آمارنامه، 1372ش، 5) یكی از بلندترین دریاچه‌های آب شیرین واقع در فلات ایران است. عمق این دریاچه چندان زیاد نیست و پیرامون آن را چمن‌زارهای پهناور فراگرفته است كه در ماههای بهار و تابستان چراگاه احشام و اغنام ایلات قشقایی را فراهم می‌سازد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، همانجا).
شهرستان اقلید به علت كوهستانی بودن دارای آب و هوایی خشك و سرد است. میزان متوسط دمای سالانۀ آن در حدود °11 سانتی‌گراد است و در مدت كوتاهی كه آمار جوّی آن وجود دارد، حداكثر مطلق دمای تابستان از °32 تجاوز نكرده است، در حالی كه در زمستان حداقل مطلق دمای آن تا °19 زیر صفر رسیده، و در سال، 116 روز یخ‌بندان داشته است ( سالنامه ... ، 413).
باران سالانۀ اقلید در یك سال دیده‌بانی (1992 م / دی 1370- آذر 1371) 5 / 278 میلی‌متر ثبت شده است كه تمام آن در ماههای سردِ سال ــ آذر تا اردیبهشت ــ فرو ریخته، و در 6 ماه دیگر سال خشكی محض بر شهرستان حكمفرما بوده است. در سال دیده‌بانی اقلید 42 روز بارانی داشته كه در 8 مورد باران شبانه‌روز از 10 میلی‌متر تجاوز كرده است (همانجا).
اوضاع مساعد اقلیمی و آب فراوان و زمینهای رسوبی میان كوهی دست به هم داده، و این شهرستان را دارای پوشش نباتی طبیعی بسیار غنی ساخته است كه در مرتفعات كوهستانی به صورت جنگلهای پراكندۀ بادام كوهی و بنه، و در دشتها به شكل چراگاههای وسیع خودنمایی می‌كند. در دامنه‌های اغلب كوههای اقلید انواع گیاهان طبیعی صنعتی و دارویی از قبیل آنقوزه، كتیرا، شیرین‌بیان، كاسنی و امثال آن به دست می‌آید. در باغات و سكونتگاههای میان كوهی اقلید انواع و اقسام درختان میوه مانند سیب، زردآلو، توت، گلابی و مخصوصاً انگور، و همچنین چوبهای صنعتی مانند تبریزی و چنار به حد وفور وجود دارد و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. در كوههای اقلید بزكوهی، قوچ، میش، پلنگ، خرس، و در دره‌های آن گراز، گرگ، روباه، كبك، تیهو، مرغابی و ... دیده می‌شود ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 9-10).


تقسیمات كشوری و جمعیت

آنچه امروزه شهرستان اقلید نامیده می‌شود، تا 1338 ش دهستانی بیش نبوده، و در آن سال به صورت بخشی از شهرستان آباده درآمده است و سپس در سرشماری 1345 ش یكی از 4 بخش آباده به حساب آمده (اصلاح، 301)، و در فرهنگ آبادیهای كشور (براساس سرشماری 1355 ش) از آن به عنوان شهرستان یاد شده است (ص 4). این شهرستان از دو بخش، 69 ده و 308 مزرعۀ مستقل و تابع بدین شرح تشكیل شده است:
بخـش مركـزی به مساحت 7 / 382‘5 كمـ2 شامل 5 دهستان: خنجشت، دارای 9 ده و 71 مزرعه؛ شهرمیان، دارای 7 ده و 88 مزرعه؛ حسن‌آباد، دارای 12 ده و 25 مزرعه؛ خسروشیرین، دارای 3 ده و 38 مزرعه؛ احمدآباد، دارای 10 ده و 26 مزرعه.
بخش سده به مساحت 7 / 825‘1 كمـ2 شامل 4 دهستان: آسپاس، دارای 9 ده و 26 مزرعه؛ دزكرد، دارای 14 ده و 12 مزرعه؛ سده، دارای 3 ده و 7 مزرعه؛ بكان، دارای 2 ده و 15 مزرعه ( آمارنامه، 1372 ش، 13-14، 21).
جمعیت شهرستان بنابر برآورد سال 1370 ش، 202‘95 نفر (855‘16 خانوار) بوده است كه از این عده 150‘49 نفر مرد و 052‘46 نفر زن بوده‌اند. جمعیت نسبی شهرستان 2 / 13 در كمـ2 بوده كه از نصف رقم جمعیت استان یعنی 28 نفر در كمـ2 اندكی كمتر است (همان، 47).
در 1370ش از كل جمعیت شهرستان اقلید 026‘33نفر (7 / 34٪) شهرنشین بوده، و 3 / 65٪ بقیه در روستاها زندگی می‌كرده‌اند (همانجا).
رشد شهرنشینی در این شهرستان از 1365 تا 1370ش از 9 / 1٪ تجاوز نكرده است (همان، 51).
در 1372 ش شهرستان اقلید دارای 104 آموزشگاه بوده است كه در آن 524‘ 13 دانش‌آموز دختر و پسر مشغول تحصیل بوده‌اند. در همان سال در این شهرستان یك مركز تربیت معلم و 12 دبیرستان كامل متوسطه با 731‘2 دانش‌آموز و 162 دبیر وجود داشته است.
سرزمین اقلید از روزگاران گذشته منطقۀ ییلاقی و سردسیر ایلات مختلف قشقایی و عرب باصری بوده است و اكنون نیز در ماههای بهار و تابستان قسمت عمده‌ای از سكنۀ شهرستان را تیره‌های گوناگون این ایلات تشكیل می‌دهند كه برای بهره‌برداری از مراتع غنی و سرشار آن هر سال 5 ماه معیشت ییلاقی خود را در آنجا می‌گذرانند. در میان این اقوام و طوایف می‌توان از بهلولی، علیقیالو از طایفۀ، شش بلوكی، فارسیمدان، كله‌لو، كشكولی، اسلام‌لو، كلمه‌ای، گردشولی و امثال آنها نام برد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 10).
زبان سكنۀ شهرستان اقلید فارسی، و مذهب آنان شیعۀ اثنا عشری است (شریف، 160).


وضع اقتصادی

زمینهای اقلید دارای استعداد كشاورزی بی‌نظیر است، به گونه‌ای كه بیشتر آنها در سال دوبار زیر كشت می‌رود(همانجا). در 1372 ش حدود 438‘80 هكتار از زمینهای حاصل‌خیز شهرستان زیر كشت آبی (482‘57 هكتار) و دیم (956‘22 هكتار) بوده است كه از این مقدار 31 هزار هكتار به گندم و 948‘6 هكتار به جو و بقیه به چغندر و یونجه و محصولات دیگر اختصاص داشته است. در همان سال انواع محصول برداشت شده در شهرستان بدین شرح بوده است: گندم 496‘106 تن، جو 501‘19تن، نخود 865‘12 تن، لوبیا 778‘ 3 تن، سایر حبوبات 910‘ 3 تن، چغندر قند 676‘115تن، سیب 600‘9 تن، انگور 748‘1 تن، گردو 400 تن، عسل حدود 340 تن ( آمارنامه، 1372 ش، 239، 243، 244، 248، 249، 264).
شغل اكثر مردم اقلید كشاورزی، دامداری و باغداری است. عدۀ قلیلی نیز به بازرگانی و كار در صنایع چوبی از قبیل منبت‌كاری، قاشق تراشی، قلمدان‌سازی و جعبه‌سازی و همچنین گیوه‌دوزی اشتغال دارند (تحقیقات محلی)، ولی مهم‌ترین صنعت دستی متداول در اقلید، قالی و قالیچه و گلیم‌بافی است كه بنابر سرشماری 1365 ش در 95٪ خانواده‌ها وجود داشته است ( سرشماری ... ، 13).
شبكۀ راههای شهرستان اقلید شامل 493 كمـ راههای مختلف است.


شهر اقلید

این شهر مركز شهرستان اقلید است و در °30 و ´50 عرض شمالی و °52 و ´42 طول شرقی، و در ارتفاع 250‘2 متر از سطح دریا قرار دارد. شهر اقلید در جلگۀ نسبتاً باز و كوچكی قرار گرفته كه كوهها از همه طرف آن را احاطه كرده‌اند. چنانكه در شمال آن كوه تیدَر، در خاور آن مرتفعات بل، در جنوب آن كوه نتابی، و در باختر آن كوه معروف تیمارجان مشاهده می‌شود (نقشۀ عملیات). درگذشته شاهراه اصفهان به شیراز از آباده به اقلید و از آن پس به جنوب می‌رفته است و در نتیجه این شهر از اهمیت ارتباطی و سوق‌الجیشی ویژه‌ای برخوردار بوده است، تا حدی كه آباده را به مناسبت نزدیكی بدان آبادۀ اقلید می‌نامیده‌اند؛ ولی اكنون این جادۀ اصلی از سورمق كه در 18 كیلومتری شمال شرقی اقلید قرار دارد، می‌گذرد و این شهر از طریق سورمق به شاهراه شمالی ـ جنوبی متصل می‌شود و از این لحاظ اهمیت ارتباطی ایام گذشته را ندارد. شهر اقلید در 32 كیلومتری جنوب خاوری آباده واقع شده، و فاصلۀ آن تا تهران 670 كمـ است (شریف، 159-160). ارتباط آن با جاهای دیگر كشور از طریق یك جادۀ 48 كیلومتری به سوی جنوب باختری است كه آن را به آسپاس مرتبط می‌كند و راه دیگری آن را در شمال به صغاد بهمن، و از آنجا به ایزد خواست و سمیرم متصل می‌سازد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 10).
اقلید دارای چشمه‌سارهای كوهستانی متعدد و آب فراوان و نیز رودخانه‌ای است كه از میان آن می‌گذرد و اطراف آن را باغهای پر از درختان سردسیری و نزهتگاههای با صفا احاطه كرده است. این شهر دارای آب و هوایی معتدل و مطلوب است، به طوری كه حداكثر گرمای آن در تابستان از 34 سانتی‌گراد تجاوز نمی‌كند، ولی سرمای زمستانی آن تا °17 زیر صفر می‌رسد. متوسط باران سالانۀ آن در حدود 220 میلی‌متر است.
كار و پیشۀ مردم اقلید كشاورزی، دامداری، پیشه‌وری، بازرگانی، كارگری و فرش‌بافی است. شمار دستگاههای فرش‌بافی این شهر را بیشتر از هزار دانسته‌اند. دو شركت بزرگ فرش‌بافی در آن وجود دارد. فرشهای اقلید بیشتر دارای طرح و نقشۀ محلی است و در بازار فرش به نام فرش آباده خرید و فروش می‌شود (همان، 10، 11).
تحول و رشد جمعیت شهر اقلید را در نیم قرن اخیر از این جدول می‌توان به خوبی استنباط كرد:
جدول
سال    جمعیت    مأخذ
1330 ش    000‘12 نفر    ( فرهنگ جغرافیایی ایران، 12)
1335 ش    809‘11 نفر    ( گزارش ... ، 1
1345 ش    332‘14 نفر    ( آمارنامه، 1362 ش، 25)
1355 ش    745‘20 نفر    (همانجا)
1365 ش    984‘29 نفر    ( سرشماری، 18)
برآورد 1372ش    292‘34 نفر    ( آمارنامه، 1372 ش، 51)
در 1365 ش از 087‘24 نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر شهر 2 / 71٪ با سواد بوده‌اند. این جمعیت در 493‘5 واحد مسكونی زندگی می‌كرده‌اند كه 7 / 98٪ آن دارای برق، 8 / 97٪ آن دارای آب لوله‌كشی و 7 / 24٪ دارای تلفن بوده‌اند ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، همانجا).


تاریخ

شهر اقلید به علت موقعیت خاص و مساعدجغرافیایی ــ چه از لحاظ استعداد فراوان كشاورزی و آب كافی، چه از نظر واقع بودن در سر راههایی كه در گذشته مناطق كویری داخلی ایران را به نواحی كوهستانی زاگرس متصل می‌كرده‌اند ــ ازجمله سكونتگاههای تابستانی فلات ایران به شمار می‌رود كه كاوشهای باستان‌شناسی دامنه‌داری را می‌طلبد. سنگ نوشته‌هایی كه به خط پهلوی از دورۀ ساسانیان در گوشه و كنار آن بر جا مانده، شاهد این مدعاست.
بسیاری از جغرافی‌دانان از اقلید نام برده‌اند، از آن جمله می‌توان به ابن بلخی (ص 124)، یاقوت حموی (1 / 339)، حمدالله مستوفی (ص 122) و دیگران اشاره كرد كه همه آن را شهركی دارای حصار و مسجد و منبر و هوای معتدل و آب روان و سرزمینی غله‌خیز دانسته‌اند. در زمان ساسانیان اقلید شهری از كورۀ استخر بوده كه خود یكی از تقسیمات پنجگانۀ فارس محسوب می‌شده است (مصطفوی، 492، حاشیۀ 2). ابن‌اثیر (10 / 517) و ابن خلدون (5(1) / 93) و ابن بطوطه (2 / 316) از آن به نام كلیل یاد كرده‌اند و این نامی است كه هنوز در بعضی لهجه‌های محلی منطقه به گوش می‌خورد. اقلید به علت موقعیت سوق‌الجیشی خود در دورانهای ملوك الطوایفی فلات ایران صحنۀ سوانح تاریخی فراوانی بوده است، ولی آنچه بیشتر از همه در تواریخ آمده، مربوط به زمان شاه شجاع، از خاندان جلایریان است. اقلید دارای آثار تاریخی فراوان است؛ از آن جمله می‌توان از مسجد جامع آن نام برد كه در دامنۀ شمالی تپۀ قلات بنا شده است. تاریخ بنای آن معلوم نیست، ولی بالای درِ ورودی آن كتیبه‌ای وجود دارد حاكی از آنكه مسجد در ربیع الاول 849 به وسیلۀ عبدالعزیز احمد بن عبدالعزیز بن عقیل تعمیر شده است (شریف، 162). این مسجد كه با خشت و گل ساخته شده، هر چند گاه یك بار بر اثر بارندگی و عوامل دیگر ویرانیهایی بدان راه یافته، و مجدداً تعمیر گشته است (مصطفوی، 2). در شبستان مسجد منبری ظریف از چوب گردو موجود است و آیاتی به خط برجسته بر آن منقوش، و حاكی از آن است كه منبر در محرم 1008 ساخته شده است (شریف، همانجا).
از آثار تاریخی دیگر اقلید حوضچۀ دختر یا حوض دختر گبر است كه پای تپۀ قلات و كنار مسجد جامع قرار گرفته، و در سنگ كنده شده است و در كنار آن كتیبه‌ای به خط پهلوی ساسانی در 21 سطر به درازای 2 متر و پهنای 80 سانتی‌متر بر سنگ نقر نموده‌اند كه نیازمند بررسی است. اجمالاً می‌توان گفت كه گودال مزبور یكی از استودانهای دورۀ ساسانی، یعنی محل سپردن استخوان مردگان بوده است (مصطفوی، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 11).
اقلید دارای چند زیارتگاه است كه از آن جمله می‌توان از بقعۀ امام‌زاده عبدالرحمان نام برد: این بقعه در نزدیكی محلۀ میدان اقلید واقع است و به نام امام‌زاده امیر عبدالرحمان بن عبدالعظیم بن امام حسن مجتبى (ع) مشهور است. تاریخ بنای آن معلوم نیست، ولی چنانكه ضریح چوبی آن حاكی است، در 994ق مرمت شده است. علاوه بر این بقعه، زیارتگاهی نیز به نام امام‌زاده زبیده خاتون در شمال شرقی حسین‌آباد وجود دارد كه مورد توجه و اعتقاد اهالی است (شریف، 163).
اقلید علما و ادبا و شعرایی نیز در دامان خود پرورانیده است كه از آن جمله می‌توان از شیخ عبدالعزیز اقلیدی، امامی متبحر در فقه و حدیث و تفسیر نام برد. از چهره‌های معروف دیگر اقلید شیخ عبدالله اقلیدی است كه عالمی فقیه بوده، و در مزار شیخ كبیر تدریس می‌كرده، و در 615ق درگذشته، و در خطیرۀ خاكستان مصلّى در حوالی شیراز به خاك سپرده شده است (همو، 161).

 

مآخذ

آمارنامۀ استان فارس (1362 ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان فارس، شیراز، 1364 ش؛ همان (1372 ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان فارس، شیراز، 1373 ش؛ ابن اثیر، الكامل؛ ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، 1370 ش؛ ابن بلخی، فارس‌نامه، به كوشش گ. لسترنج و نیكلسن، تهران، 1363 ش؛ ابن خلدون، العبر؛ اصلاح عربانی، ابراهیم، راهنمای شهرستانهای ایران، تهران، 1345 ش؛ جعفری، عباس، كوهها و كوه نامۀ ایران، تهران، 1368 ش؛ جغرافیای كامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به كوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331 ق / 1913 م؛ سالنامۀ آماری هواشناسی (1370-1371 ش)، سازمان هواشناسی كشور، تهران، 1374 ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسكن (1365 ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان اقلید، مركز آمار ایران، تهران، 1368ش؛ شریف، عبدالرحیم، تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده، تهران، 1345 ش؛ فرهنگ آبادیهای كشور (1355 ش)، استان فارس، مركز آمار ایران، تهران، 1361 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای كشور (اقلید)، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، 1361ش، ج 93؛ فرهنگ جغرافیایی ایران، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1330ش، ج 7؛ فسایی، حسین، فارس‌نامۀ ناصری، تهران، 1368ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری آباده، وزارت كشور، تهران، 1338ش؛ مصطفوی، محمدتقی، اقلیم پارس، تهران، 1343ش؛ نقشۀ عملیات مشترك (زمینی)، سازمان جغرافیایی كشور، تهران، 1351 ش، گ 8- 39؛ یاقوت، بلدان؛ تحقیقات محلی مؤلف.

محمدحسن گنجی

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: