آفرشن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 13 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/240187/آفرشن
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403
چاپ شده
4
آفرشن \āforešn\، نام دستهای از سرودهها یا ستایشنامههای مانوی. این واژه در فارسی میانۀ مانوی āfurišn به معنای ستایش، پرستش، شکرگزاری و دعا، و معادل آن در زبان پارتی āfrīwan است که با مفهومی غیراصطلاحی و عمومی نیز به کار میرود. این سرودها غالباً خطاب به مانی، ایزدان مانوی یا فرستادگان (اعضای پرستشگاه مانوی) است. ویژگی بارز هر آفرشن عبارت است از: ستایش، سپاس، حرمت، تجلیل و بزرگداشت از شخصیتی که آفرشن به نام او ست، اما گاه چهرههای مرتبط با وی نیز مورد تعظیم و تکریم قرار میگیرند. در پی ستایش و بزرگداشت، مناجات و توسل به ایزدانی که نام برده شدهاند و یا دعاهایی برای سلامت، رفاه و خیر پیروان مانی میآید.بهسبب طولانیبودن این سرودها هیچیک از آنها بهطور کامل باقی نماندهاند. آرایش و ترتیب آفرشنها احتمالاً تابع قواعد و مقررات خاصی بوده است ( ایرانیکا، I / 594). بویس (ص 75) آفرشنها را تابع ترتیب نیایشی و عبادی مراسم «بِمَه» میداند. اصطلاحی که احتمالاً پیشاز آفرشن در فارسی میانه به مزامیر مانی اطلاق میشده، آفْرین بوده است که نزدیکترین واژه به واژۀ پارتی آفْریوَن است. کتاب «مزامیر و دعاها»ی مانی در زبان چینی a-fu-yin نامیده میشود، اصطلاحی که به آفْرین بازمیگردد (هلون، 208). واژۀ پارتی آفْریوَن سَر، بهمعنای رهبر همسرایان، در فارسی میانه دارای واژۀ معادلِ آفْرینْ سَر است که واژۀ چینی a-fu-yin-sa را بازمینمایاند ( ایرانیکا، همانجا).ویدنگرن (ص 85) سرودهای مانوی را براساس سبکهای مختلف آنها، در 3 گروه دستهبندی میکند. بویس (ص 74) نیز متنهای منظوم مانوی را از نظر صورت ظاهر، به 3 دسته تقسیم میکند و آفرشن یا آفریوَن را ستایشنامهای بلند و بخشنشده میداند. اما بهنظر زوندرمان (نک : ایرانیکا، همانجا)، بهتر است براساسِ مضمون یک سرود نام ستایشنامه را برای آن برگزید، نه از روی شکلِ ظاهری آن. این احتمال نیز وجود دارد که در فارسی میانه آفْرین و آفرشن عنوانهایی برای دو مقولۀ متمایز بودهاند، اما در پارتی تنها عنوان آفریوَن به کار رفته است. بویس (ص 75) این 3 عنوان را اصطلاحاتی میداند که از دنیای مانوی ایرانی سرچشمه گرفته است و تأکید میکند که سرودها ریشه در سنت ادبی ایران دارد. اما زوندرمان (نک : ایرانیکا، همانجا)، وجود پیوندی میان این سرودها و ادبیات سریانی تشبوحتا (که به سدۀ 4 م بازمیگردد) را بدیهی فرض میکند؛ بهویژه اگر آفریون مانی ترجمۀ اصطلاحی سریانی باشد.
Boyce, M., «The Manichaean Literature in Middle Iranian», Handbuch der Orientalistik, Leiden, 1968, vol. IV (2); Haloun, G. and W. B. Henning, «The Compendium of the Doctrines and Styles of the Teaching of Mani, The Buddha of Light», Asia Major, London, 1952, vol. III; Iranica ; Widengren, G., Mani and Manichaeism, tr. Ch. Kessler, London, 1965.زهره زرشناس
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید