اشوگهشه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 15 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/239936/اشوگهشه
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اشوگهشه \ašvaghoša\، (سدۀ 2 م)، خطیب، شاعر، نمایشنامهنویس و فیلسوف بزرگ بودایی از شمال هند. او یکی از نخستین نویسندگان آثار ادبی هند است که آثارش بر جای مانده و نخستین نویسنده در دین بودایی، شاخۀ مَهایانه، به شمار میرود. وی واعظ، مبلّغ و شاعری متبحر در موسیقی بود که بهگفتۀ منابع چینی، در 194 م درگذشت. اشوگهشه در اصل براهمنی بود که به دین بودایی گروید و در شمال هند به تبلیغ آن پرداخت. اما شهرت او بیشتر بهسبب تواناییاش در تشریح مفاهیم پیچیدۀ آیین مهایانه است و به همین دلیل بود که به او لقب بُدهیسَتوه دادند. وی خطیبی برجسته بود و در شورای چهارم بودایی، که خود در سازماندادنش دست داشت، دربارۀ تعالیم مهایانه سخنرانی مفصلی کرد و در تثبیت آن کوشید. اشوگهشه معاصر امپراتور هند، کَنیشکه (سلـ ح 128 تا 151 م)، و شاعر دربار وی بود؛ همچنین در دربار این پادشاه، مروج دین بودایی، سِمت مشاور و مربی روحانی (گورو) را نیز به عهده داشت. اشوگهشه برای ترویج آیین بودایی مهایانه، در نوشتههایش قالبهای ادبی معمول در حماسهها و نمایشنامههای دینی هندویی، و همچنین قالبهای نمایشنامههای بومی هند را اقتباس کرد. بهعلاوه، در فراهمآوردن مقبولیت برای سبک شعری سنسکریت به نام کاویه بسیار مؤثر بود. کاویه شیوۀ آثار شعری درباری بود که پیچیدگیهایی داشت و این سبک از آنِ کسانی بود که از فرهنگ بالاتری برخوردار بودند. قدیمترین کاویههایی که به دست ما رسیده، از اشوگهشه است. از جمله آثار مهم او مهایانه شردهتپاده شاستره («بیداری ایمان در مهایانه») است که در شکلگیری آراء در آیین مهایانه دارای تأثیر بسیار بود. بهجز آن، میتوان از حماسۀ معروف بودههچَریته («زندگی بودا»)، نام برد که یک منظومۀ حماسی است. اشوگهشه در این اثر کوشید حماسهای به زبان سنسکریت خلق کند تا برای بوداییان جانشین راماینه باشد. اشوگهشه که معتقد بود پس از مرگ بودا، کسانیکه طالب فهم تعالیم وی بودند، دچار اشتباهات فراوانی در تفسیر آراء او شدند، به بیان تعالیم اساسی بودا همت گماشت. وی بر آن بود که حقیقت، «اینچنینی مطلق» است و آن هم ورای مقولات فهم انسانی است. تتهتا (اینچنینی) که اشوگهشه آن را مفروض گرفت، گونهای حقیقت مطلق است که به جهاتی قابل قیاس با برهمن در دین هندویی است. بهنظر او، اینچنینی مطلق که بهعلت جهالت و غفلت مکدر شده، همچون «اینچنینی مشروط» ظاهر میشود و آن پدیدههای متکثر اینجهانی است که تکثر خودیهای فردی نیز جزئی از آن مجموع است. جهانِ نسبیِ پدیداری را نمیتوان با عقل انکار و زائل نمود، زیرا عقل نیز خود نسبی و مرتبط با همان جهان است. باید به ماورای عقل گذر کنیم و مستقیماً با حقیقت روبهرو شویم. اما بودا از کلمات و تعاریف بهره گرفت تا طالبان را به ماورای کلمات و تعاریف رهنمون شود. هدف نهایی اشراق است؛ در وضعیت اشراق، ما از اینچنینیِ مطلق آگاهیم و در حقیقت قائمبهذات فناناپذیر خواهیم بود.
Americana, 2006; Britannica, 2008; Chambers's Encyclopaedia, Oxford etc., 1967; Encarta, 2005; Encyclopedia International, New York, 1974; Reese, W. L., Dictionary of Philosophy and Religion, New Jersey, 1996.
بخش ادیان، اساطیر و عرفان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید