صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اشتراوس، ریشارد /

فهرست مطالب

اشتراوس، ریشارد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 13 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اشتراوس \eštrāws\، ریشارد (گئورک) (1864- 1949 م / 1243- 1328 ش)، رهبر ارکستر و آهنگ‌ساز رمانتیک آلمانی. اشتراوس در مونیخ زاده شد و در دانشگاه مونیخ تحصیل کرد. پدرش، فرانتس اشتراوس، شیپورنوازی چیره‌دست بود. ریشارد از چهارسالگی تعلیم موسیقی دید، از شش‌سالگی شروع به آهنگ‌سازی کرد و نخستین سمفونی او در 18سالگی‌اش اجرا شد. 
 تا آن زمان، بیش‌ از 140 اثر، ازجمله 59 ترانه و چندین قطعه برای ارکستر مجلسی تصنیف کرده بود. آثار دورۀ نوجوانی او از گرایشهای پدرش نشان دارد که موسیقی‌دانان کلاسیک را ارج می‌نهاد و هرچند در اپراهای واگنر، پاساژهایی را که با شیپور نواخته می‌شدند، با مهارت تمام اجرا می‌کرد، از وی بیزار بود. 
اشتراوس از اوان جوانی به‌واسطۀ پدرش با بسیاری از موسیقی‌دانان برجستۀ آن دوران، ازجمله هانس فُن بولاو، آشنا شد. او «سوئیت برای 13 ساز بادی» را برای اجرا توسط ارکستر ماینینگن به اشتراوس سفارش داد و از وی دعوت کرد نخستین اجرای این سوئیت را در 1884 م در مونیخ رهبری کند. از آن پس اشتراوس به‌موازات آهنگ‌سازی، به رهبری ارکستر نیز می‌پرداخت و در هر دو زمینه استعداد و مهارت فراوانی از خود نشان داد. از سمتهای او می‌توان به رهبری ارکستر ماینینگن (1885- 1886 م)، رهبری ارکستر اپرای مونیخ (1886- 1889 م)، رهبری ارکستر دربار وایمار (1889-1894 م)، رهبری ارکستر و بعداً مدیریت اپراخانۀ سلطنتی برلین (1898- 1919 م)، و مدیریت و رهبری ارکستر اپرای دولتی وین (1919-1924 م) اشاره کرد. 
کارهای اشتراوس را می‌توان به 3 دورۀ متمایز تقسیم کرد: آثار دورۀ نخست، که از کارهای استادان کلاسیک و رمانتیک سخت تأثیر پذیرفته‌اند، ازجمله: «سونات برای ویولن‌سِل و پیانو» (1883 م)، بورلِسک برای پیانو و ارکستر (1885 م)، و فانتزی سمفونیک «از ایتالیا». «از ایتالیا» شاخص مرحلۀ بینابین و آغازِ گذارِ اشتراوس از کارهای اولیه‌اش به پوئم سمفونیکهایی است که بعداً تصنیف کرد. 
در دورۀ بعدی، اشتراوس به تشویق الکساندر ریترِ آهنگ‌ساز ــ که در ماینینگن با او آشنا شده بود ــ فرمهای کلاسیک را کنار گذاشت، سبک فرانتس لیست و واگنر را اختیار کرد و بر آن شد که ایده‌های موسیقایی خود را، همچون لیست، ازطریق پوئم سمفونیک بیان کند. او برای تسلط‌یافتن بر این فرم موسیقایی تلاش زیادی کرد و آن را به اوج کمال رساند. اشتراوس سیستم لایتموتیف (تکرار تم یا جملۀ موسیقایی‌ای که بیان‌کنندۀ حالت، فکر یا شخصیت خاصی باشد) را که واگنر پدید آورده بود به کار گرفت، در زمینۀ سازبندی و هارمونی نیز نوآوریهایی ایجاد کرد و امکانات بیانی ارکستر سمفونیک مدرن را توسعه داد. 
هرچند برخی از آثار اولیۀ اشتراوس، که به سبک مندلسن تصنیف شده‌اند، هنوز اجرا می‌شوند، توان واقعی او در پوئم سمفونیک دُن ژوان (1889 م) بروز کرد و قدرت توصیفی، استعداد ملودیک و تسلطش به سازگزینی را نمایان کرد. پوئم سمفونیکهای «مرگ و دگرسانی» (1890 م)، «شیطنتهای خوشایند تیل اویلنشپیگل» (1894- 1895 م)، «چنین گفت زردشت» (1996 م) در بزرگداشت فریدریش نیچه، دن کیشوت (1897 م)، و «زندگی یک قهرمان» (1898 م) از جملۀ دیگر آثار او در این دوره‌اند. 
اشتراوس در سومین دورۀ زندگی حرفه‌ای‌اش (1904- 1949 م)، شماری از مهم‌ترین اپراهای سدۀ 20 م را تصنیف کرد. او پس‌از موفقیت اپرای سالومه (1905 م)، براساس نمایش‌نامه‌ای از اسکار وایلد به همین نام، با همکاری هوگو فن هوفمانستال، شاعر و لیبراتو (متن اپرا)‌نویس اتریشی، اپرای الکترا (1909 م) را ساخت. همکاری آن دو 20 سال به طول انجامید و حاصل آن اپراهای موفقی ازجمله: «شهسوار گل سرخ» (1911 م)، «آریادنه در ناکسوس» (1912 م؛ اجرا با تجدیدنظر: 1916 م)، «زن بی‌سایه» (1919 م)، «هلن مصری» (1929 م) و آرابلا (1933 م) بود. پس‌از مرگ هوفمانستال در 1929 م، اشتراوس برای نوشتن متن اپرای «زن آرام» (1935 م) از اشتفان تسوایگ، نمایش‌نامه‌نویس یهودی، کمک گرفت؛ اما این همکاری از نظر نازیها که به قدرت رسیده بودند، قابل قبول نبود و اجرای این اپرا پس‌از 4 نوبت نمایش، ممنوع شد. پس‌از آن اشتراوس با همکاری لیبراتونویسان دیگر، چند اپرا ساخت که هیچ‌یک به اندازۀ آثار قبلی‌اش موفق نبودند. 
دیگر کارهای اشتراوس بیش‌از 100 قطعه آواز، بالۀ «افسانۀ یوزف» و چند اثر سمفونیک ازجمله «سمفونی خانگی» (1903 م) و «سمفونی آلپی» (1911- 1915 م) را شامل می‌شوند. «مسخ» (1946 م) برای سازهای زهی و دو قطعه برای ساز و آواز (هر دو 1948 م) ازجملۀ آخرین آثار مهم اشتراوس‌اند و امروزه به‌عنوان واپسین تجلی رمانتی‌سیسمِ رو به احتضار آلمان تلقی می‌شوند. ویژگی بهترین پارتیتورهای اشتراوس، بینش روان‌شناختی عمیق، قدرت بیان زیاد، تنش دراماتیک، و القای نامحسوس حالات مختلف روانی، از احساس اندوه ژرف و تمرکز فلسفی گرفته تا شوخ‌طبعی مسرت‌بخش است. در برخی از آثار اشتراوس ازجمله «سمفونی خانگی»، عناصری از طبیعت‌گرایی (ناتورالیسم) رخ نموده‌اند و برخی دیگر از آثـار او بیانی اغراق‌آمیز دارند و نمودار تلاش آهنگ‌ساز برای آفریدن تصویرهای موسیقایی‌اند. 
اشتراوس به موضوع سیاست، چه سیاست ملی و چه سیاست دولت در عرصۀ موسیقی، بی‌علاقه بود و در این زمینه اطلاعاتی نداشت. همین ناآگاهی سیاسی، در 1933 م که ناسیونال‌سوسیالیستها در آلمان به قدرت رسیدند، حیثیت وی را خدشه‌دار کرد، زیرا نادانسته آلت دست نازیها شد و از 1933 تا 1935 م ریاست ادارۀ موسیقی دولتی را بر عهده گرفت. اما بعدها با رژیم نازی اختلاف پیدا کرد و از سمت خویش استعفا داد. او در خلال جنگ جهانی در آلمان ماند و در 1949 م در گارمیشِ باواریا درگذشت. در ژوئن 1948، دادگاهی در مونیخ او را رسمـاً از اتهام همکاری با رژیم نازی تبرئه کرد. 

مآخذ

Americana, 2006; Britannica, 2008; Columbia, 6th edition; Encarta, 2008. 

بخش موسیقی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: