صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / فولکلور مراسمی / بازی‌ها و سرگرمی‌ها / تخم مرغ بازی /

فهرست مطالب

تخم مرغ بازی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 24 دی 1398 تاریخچه مقاله

تُخْمِ‌‌مُرْغْ‌بازی، از بازیهای روزهای عید نوروز، معمولاً از چهارشنبه‌سوری تا سیزدهم فروردین.
ابزار این بازی تخم‌مرغ است و بازیکنان ساعتها تخم‌مرغ به دست به دنبال حریف می‌گردند و به این بازی می‌پردازند. برخی از فرهنگهای لغات ( لغت‌نامه ... ؛ نفیسی؛ شاملو، 473) و نیز بعضی از متون (گلچین معانی، 42؛ وارسته، 249)، از این بازی با عنوان تخم‌بازی یاد کرده‌اند که در جاهای گوناگون ایران از‌جمله شیراز (صداقت‌کیش، 87- 88) و آشتیان (نجفی، 137) صورت می‌گیرد. در برخی از جاهای ایران مثل ایلام (محمدی، محمدهادی، 32)، اصطلاح بیضه‌بازی ( آنندراج، ذیل واژه) نیز به کار رفته است، اما نام عمومی این بازی، تخم‌مرغ‌بازی است (شکورزاده، 89؛ بلوکباشی، 15؛ فلور، 41) که غالباً در همه جای ایران به کار می‌رود. کردها و پیروان اهل حق کردستان به این بازی هلکه‌شکنی (برزآبادی، 172؛ لطفی‌نیا، 137؛ شعبانی، 34)؛ بیرجندیها، تُخ‌مُق‌بازی (رضایی، 537)؛ در اطراف سمنان، مُرغُنه وازی (حیدریان، 98)؛ در کرمانشاه، خاجنگی؛ در اورمیه، یومورتا ساواشدیرماخ (هنری، 32؛ برزآبادی، 172-173)؛ در استراباد قدیم، مرغانه جنگی (معطوفی، 3 / 2030)؛ و در تاکستان، کَرخاوازی (طاهر‌خانی، 727) می‌گویند. در گیلان و دیلمستان این بازی را مرغونه جنگ / جیک‌جیک / جیج‌جیج می‌نامند و در جشن نوروزی فریاد جیک‌جیک بچه‌ها برای پیدا کردن حریف در کوچه‌ها می‌پیچد و ساعتها بازی می‌کنند (پاینده، آیینها ... ، 118، فرهنگ ... ، 194-195؛ بشرا، 705-706).
تخم‌مرغ‌بازی احتمالاً یکی از میراثهای فرهنگ کهن هندواروپایی است، زیرا در فصل بهار در تمام کشورهای اروپایی و روسی‌زبان این بازی انجام می‌شود. نوشته‌های گوناگون دلیل قدمت طولانی این بازی‌اند. مشتار طوسی، شاعر دورۀ قاجار با نوشتن این مطلب: «در اخبار ائمه، اخبار بر نص حرمت این بازی وارد است. و در اسلام، عبدالسلام شاعر عرب که ملقب به دیک الجن (161-235 ق / 778- 849 م) (نک‍ ‍: نبهان، 71) بوده به تخم‌مرغ‌بازی حرص و رغبتی تمام داشته» (گلچین معانی، همانجا)، قدمت این بازی را به سدۀ 2 و 3 ق می‌رساند. در دورۀ تیموری (771-916 ق / 1369-1510 م) نیز تخم‌مرغ‌بازی مرسوم بوده، زیرا سیفی بخاری (د 909 ق / 1503 م) چنین سروده است: خوش است بر سر کو تخم‌مرغ‌بازی یار / نشسته هر طرفی عاشقان قطار قطار (نک‍ ‍: همو، 43؛ محمدی، محمدهادی، همانجا؛ لغت‌نامه). 
صائب تبریزی (د 1081 ق / 1670 م) (5 / 2689) و ملاطغرا (د 1100 ق / 1689 م) (نک‍ : وارسته، همانجا) نیز شعری دربارۀ این بازی سروده‌اند (نیز نک‍ : آنندراج، ذیل بیضه‌بازی؛ محمدی، محمد هادی، همانجا). 
شهرت بیشتر این بازی در دورۀ صفوی (905- 1148 ق / 1500-1735 م) بود. شاه عباس اول (سل‍ 996- 1038 ق / 1588- 1629 م) در اصفهان در ایام عید با درباریان برای تماشای بازیهای مختلف در محله‌های بازار گردش می‌کرد و گاه با جوانان به تخم‌مرغ‌بازی مشغول می‌شد (منجم، 331). در 1106 ق / 1695 م شاه سلطان حسین این بازی را قدغن کرد (موسوی، 36)، اما از نوشته‌های اعتمادالسلطنه چنین برمی‌آید که در زمان ناصرالدین شاه قاجار به این بازی می‌پرداخته‌اند (اعتمادالسلطنه، 295) و تا امروز نیز در ایام نوروز رواج دارد. 
در زمان معاصر، شهریار در سلام بر حیدربابا به این بازی اشاره کرده،که برگردان آن به فارسی چنین است: تخم‌مرغها را زیبا و گلدار رنگ می‌کردیم / در مسابقه‌مان آنها را به یکدیگر می‌زدیم، شکسته‌ها را پوست می‌کندیم / مگر از بازی سیر می‌شدیم! / علی قاپ سبز رنگ به من می‌داد / رضا برایم گل نوروز می‌چید (ص 86).
این بازی مثل بازیهای سنتی دیگر در حال از میان رفتن است. تخم‌مرغ‌بازی مانند بازیهای دیگری که خاص فصل بهار است، در ابتدای این فصل انجام می‌شود. در زمان گذشته، تخم‌مرغ نشانۀ رستاخیز و بازگشت به زندگانی تازه و مبشر نوبهار بود (کوپر، 87- 88).
در ایران برای عید نوروز معمولاً چند روز جلوتر تخم‌مرغهای آب‌پز را با رنگهای طبیعی و مصنوعی می‌آرایند. خانواده‌های ثروتمند مسیحی در آذربایجان دورۀ قاجار در حدود 000‘1 تخم‌مرغ سرخ‌رنگ تهیه می‌کردند. این تخم‌مرغها برای سفرۀ هفت‌سین و معتقدات خاصی تهیه، و در دید و بازدید به مهمانان داده می‌شد. به بچه‌ها و جوانان نیز تخم‌مرغ عیدی می‌دادند تا به این بازی کشانده شوند (سفیدگر، 45؛ خانیشو، 100). در بیرجند فروشندگان دوره‌گرد تخم‌‌مرغهای رنگ شده را برای فروش می‌آوردند (رضایی، همانجا). 
تخم‌مرغ‌بازی به صورت دو یا چندنفره است. شرایط بازی براساس توافق میان بازیکنان پیش از بازی تعیین می‌شود. برای آماده کردن حریف، میان بازیکنان واژه‌های گوناگون شنیده می‌شود؛ در رودبار: تک به تک، کینه به کینه (جعفری، 29)؛ در ایلام: مه‌چه‌ش، به‌چه‌ش (محمدی، آیت، 1 / 38)؛ و در بیرجند: شُنْدنی زَدُم (= نشاندی زدم) می‌گویند (رضایی، همانجا). اما به نظر می‌رسد که در بیشتر جاها معمولاً می‌گویند: «بِچِش یا نَچش؟» (نجفی، 138). 
بازیکنان ابتدا تخم‌مرغها را می‌چشند، یعنی سر تخم‌مرغ را به دندانهای پیشین می‌زنند و کیفیت پوست تخم‌مرغ را با شنیدن صدای ضربه حدس می‌زنند که آیا پوست تخم‌مرغ سخت است یا نرم، و بدین ترتیب تخم‌مرغهای خود را انتخاب می‌کنند (نظری، 623؛ خدیش، 310). ضخیم و محکم بودن پوست تخم‌مرغ مهم است؛ به طور مثال، منطقۀ کوهپایه‌های ساوه مرغ لاری مشهوری دارد که تخم آنها به آسانی نمی‌شکند. اگر بازیکنان بفهمند که حریف تخم‌مرغ لاری دارد، با او بازی نمی‌کنند (سالاری، 294). تاورنیه چنین ویژگیهایی را دربارۀ تخم‌مرغهای سبزوار آورده است (ص 396).
گاه دیده می‌شود که برخی از بازیکنان تخم‌مرغها را به طرز ماهرانه‌ای از مواد سنگین پر می‌کنند تا با همان ضربۀ اول، تخم‌مرغ حریف را بشکنند و برنده ‌شوند (صداقت‌کیش، 88). مثلاً با سوزن در کمر تخم‌مرغ خام سوراخی ایجاد می‌کنند و از آنجا محتوای تخم‌مرغ را خالی، و از موم مذاب پر، و سپس آن را رنگ می‌کنند (نجفی، 139).
در دورۀ صفوی برخی از تخم‌مرغهای رنگین، منقش و مُذهّب بودند و برابر با یکی دو سکۀ زرین ارزش داشتند، و برخی دارای پوستی سخت‌تر از تخم‌مرغهای معمولی بودند که به طریقی پنهان و مخصوص، آن را سفت و سخت می‌ساختند (شاردن، II / 46).
حریفان پس از چشیدن تخم‌مرغها، طرز بازی را پیشنهاد می‌کنند. شکل بازی اختیاری است؛ مثلاً می‌تواند سروته بر سروته، نوک‌تیز به نوک‌تیز، دو طرف تخم‌مرغ به یک سر، یا حتى دو پهلوی یک تخم‌مرغ باشد (پاینده، فرهنگ ... ، 104؛ بشرا، 706). معمولاً بازی وقتی شروع می‌شود که یکی از بازیکنان به اصطلاح بنشیند، یعنی تخم‌مرغ خود را به نحوی در مشت خود بگیرد که فقط قسمت بسیار کوچکی از آن در فضای فشردۀ دو انگشت شصت و سبابه دیده شود. اگر یکی از بازیکنان به نشستن اعتراض کند، بازی سر نمی‌گیرد (محمدی، آیت، 1 / 39، تصویر شم‍ 17؛ نعمتی، 354-356). 
به این ترتیب حریف می‌تواند با نوک تخم‌مرغ خود ضربه‌ای به تخم‌مرغ مقابل بزند. هر یک از تخم‌مرغها که شکسته شوند، صاحب آن بازنده خواهد بود، و بازنده تخم‌مرغهای خود را به برنده می‌دهد. معمولاً از طرف تیز تخم‌مرغ برای زدن استفاده می‌کنند، زیرا طرف پهن زودتر می‌شکند (خدیش، 310). 

اگر تخم‌مرغها بیش از دو عدد باشد، تخم‌بازی قطار یا قطاری نامیده می‌شود که نوعی قمار به حساب می‌آید. در این حالت بازیکنان تخم‌مرغها را در یک ردیف به صورت قطار روی زمین می‌چینند. در بیرجند با «شیر یا خط» یا «تر و خشک»، یکی از بازیکنان، بازی را شروع می‌کند و اولین تخم‌مرغ طرف راست را برمی‌دارد و تیزۀ آن را آهسته‌آهسته به تیزۀ تخم‌مرغ بعدی می‌زند. اگر تخم‌مرغی که در دستش است، بشکند، آن را در ردیف می‌گذارد، و تخم‌مرغ بعدی را برمی‌دارد و همان عمل را تکرار می‌کند و اگر تخم‌مرغ روی زمین بشکند، بازی را ادامه می‌دهد و به تخم‌مرغ بعد از آن می‌زند تا نوبت به آخرین تخم‌مرغ برسد. وقتی که بازیکنی با تخم‌مرغ دستش به آخرین تخم‌مرغ روی زمین می‌زند، اگر تخم‌مرغ دست او بشکند، بازندۀ همۀ تخم‌مرغها ست و اگر تخم‌مرغ روی زمین بشکند، برندۀ همۀ آنها به شمار می‌آید. گاهی به این بازی به جای «قطاری / قتاری»، «ردیفی» هم می‌گویند (نجفی، 139-140؛ رضایی، 537- 538؛ پاینده، فرهنگ، 105).
در برخی از جاها مانند آشتیان، در روش قطاری از تخم‌مرغ خام نیز استفاده می‌شود (نجفی، 140). در روستاها، افراد مسن نیز تخم‌مرغ‌بازی می‌کنند، اما به شکل نوعی قمار و به جای تخم‌مرغهای شکسته، گوسفند و بز مورد برد و باخت قرار می‌گیرد (برزآبادی، 173؛ هنری، 32). سبب این کار احتمالاً آن است که به نظر مشتار طوسی «تخم‌مرغ بازی از بازیهای قوم لوط بوده است» (گلچین معانی، 42).
تخم‌بازی را نباید با بازیهای محلی مانند «تخم‌مرغ بودار» یا «کایه‌ی هیلکه به بو» در کردستان (سلیمی، 171-170)؛ تخم‌مرغ بازی «یک مرغ دارم ... » (شاملو، 472-474)؛ «مرغ تخم‌مرغ» (لیراوی، 37)؛ «زیر کالای» در سروستان (همایونی، 486)؛ و «تخم‌مرغ نظر یا تخم‌مرغ شکستن» (انوری، 3 / 1664) که با تخم‌مرغ انجام می‌شود، اشتباه کرد.

مآخذ

 آنندراج، محمد پادشاه، تهران، 1363 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمد‌حسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1377 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1382 ش؛ برزآبادی فراهانی، مجتبى، چهارشنبه‌سوری از آغاز تا امروز، تهران، 1389 ش؛ بشرا، محمد و طاهر طاهری، «مراسم تحویل سال در گیلان»، نوروز، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1388 ش؛ بلوکباشی، علی، بازیهای کودکان در ایران، تهران، 1386ش؛ پاینده، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ همو، فرهنگ گیل و دیلم، تهران، 1366 ش؛ جعفری دوآبسری، محمدعلی، فرهنگ عامۀ رودبار، رشت، 1388 ش؛ حیدریان، عباسعلی، بازیهای محلی روستای تاریخی لاسگرد (لاسجرد) سمنان، سمنان، 1390 ش؛ خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، 1379 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ سفیدگر شهانقی، حمید، «نوروز در جمهوری آذربایجان»، نجوای فرهنگ، تهران، 1385 ش، س 1، شم‍ 2؛ سلیمی، هاشم، زمستان در فرهنگ مردم کُرد، تهران، 1381 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1387 ش، حرف «ب»، دفتر اول؛ شعبانی، رضا، آداب و رسوم نوروز، تهران، 1378 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، تهران، 1346 ش؛ شهریار، محمدحسین، سلام بر حیدربابا، ترجمۀ بهروز ثروتیان، تهران، 1374 ش؛ صائب تبریزی، دیوان، به کوشش محمد قهرمان، تهران، 1368 ش؛ صداقت‌کیش، جمشید، بازیهای محلی آباده، چاپ خوشه، 1360 ش؛ طاهرپور، احمد، تصویر مرغنه جنگی، مازندران، ساری، 1391 ش؛ طاهر‌خانی تاکستانی، روح‌الله، «آیینهای نوروزی فرهنگ ایرانی»، نوروز، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1388 ش؛ کوپر، ج. س.، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمۀ ملیحه کرباسیان، تهران، 1386 ش؛ گلچین معانی، احمد، «بازیهای برد و باختی قرن سیزدهم»، هنر و مردم، تهران، 1355 ش، س 14، شم‍ 164؛ لطفی‌نیا، حیدر، «نوروز در آیینهای رمزآمیز یارسان»، مجموعۀ مقاله‌های دومین همایش منطقه‌ای نوروز، تهران، 1382 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ لیراوی، الله‌کرم، 70 ورزش، بازی، سرگرمی در فرهنگ بومی و سنتی، بوشهر، 1382 ش؛ محمدی، آیت و فاطمه محمدی، فرهنگ بازیهای محلی ایلام، تهران، 1383 ش؛ محمدی، محمدهادی، «ریشه‌ها و بنیادهای تاریخی بازیهای سنتی ایران»، پل فیروزه، تهران، 1382 ش، س 3، شم‍ 9؛ معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، 1383 ش؛ منجم یزدی، محمد، تاریخ عباسی، به کوشش سیف‌الله وحیدنیا، تهران، 1366 ش؛ موسوی فندرسکی، ابوطالب، تحفة العالم، به کوشش رسول جعفریان، تهران، 1388 ش؛ نبهان، عبدالالٰه، «دیک الجن الحمصی، عبدالسلام بن رغبان، 161-235 ه‍ : قراءة جدیدة فی شعره»، التراث العربی، دمشق، 1405 ق، شم‍ 20؛ نجفی آشتیانی، ابـوالقاسم، نیم‌نگاهی بـه آشتیـان، تهـران، 1385 ش؛ نظری داشلی‌بـرون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ نعمتی، مرادعلی، فرهنگ بازیهای بومی مازندران، تهران، 1390 ش؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ وارسته، امامعلی، مصطلحات الشعراء، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، 1380 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، آستان قدس رضوی، 1371 ش؛ هنری، مرتضیٰ، آیینهای نوروزی، تهران، 1353 ش؛ نیز:

Chardin, J., Voyages, Amsterdam, 1711; Floor, W., Games Persians Play, Washington, 2011; Khanishu, J., About Persia and Its people, Rock Island, 1899; Tavernier, J. B., Voyages en Perse, Paris, 1676.

ویلم فلور

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: