صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / دانش عامه / باورهای عامه / بهشت /

فهرست مطالب

بهشت


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 11 دی 1398 تاریخچه مقاله

بِهِشْت، سرای ابدی و جایگاه نیکوکاران پس از مرگ.

معنا و ریشه‌شناسی

بهشت جایی خوش آب‌وهوا، فراخ‌نعمت و آراسته است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن مخلّد می‌شوند ( لغت‌نامه ... ). جنت واژه‌ای عربی و معادل بهشت، و فردوس معرب پردوس یا پردیس است (غیاث ... ، برهان ... ، ذیل فردوس). خلد به معنای جاودان و در مفهوم بهشت به‌کاررفته است ( لغت‌نامه، ذیل واژه). بهشتی و بهشتی‌روی را کنایه از خوب‌روی (برهان، ذیل واژه‌ها) یا ساده‌رو دانسته‌اند، چرا که در بهشت همۀ مردان جز پیامبر (ص)، ساده‌رو و در حالت نوجوانی خواهند بود (غیاث، ذیل بهشتی‌رو).
بهشت در متون فارسی میانه به‌صورت wahišt، صفت برترین از weh: خوب، و در متون اوستایی به‌صورت vahišta-، صفت برترین از vohu-: خوب، و در معنای «بهترین» به کار رفته است (مکنزی، 152؛ نیبرگ، II / 201؛ بارتولمه، 1399-1402؛ حسن‌دوست، 1 / 222-223). گرزمان یا گرودمان (garōdmān) (نیبرگ، II / 81؛ مکنزی، 77)، از اوستایی garō.dəmāna- و garō.nmāna- (gar-: پاداش، ستایش؛ dəmāna- (nmāna-): خانه) به معنای خانۀ پاداش یا خانۀ سرودها ( ایرانیکا، X / 317-318) یا همان بهشت برین و جایگاه اهوره‌مزدا ست (بارتولمه، 512, 1092). فردوس (پردیس) به معنای باغ یا جای محصور پر از درخت و گیاه و چهارپای سودمند است (همو، 673-674, 865). از دید معنایی، این واژه را با واژه‌های عربی حدیقة: باغ (از ریشۀ ح د ق: احاطه‌کردن)، و جنّة: بهشت (از ریشۀ ج ن ن: پوشاندن، احاطه‌کردن) سنجیده‌اند (حسن‌دوست، 1 / 247- 248؛ اوستا، III / 18, 39؛ نیز نک‍ : ه‍ د، دوزخ).
جهانی‌شدن واژۀ فردوس را مربوط به دوران کشورگشایی کورش در سدۀ 6 ق‌م دانسته‌اند. با رسیدن اندیشۀ پاداش ایزدی بهشت از ایرانیان به یهودیان، این سرای باقی فردوس نام گرفته (پورداود، 103-104)، پس از مهاجرت یهودیان به بابل، به زبان عبری وارد شده، و در تورات به کار رفته است ( لغت‌نامه، ذیل فردوس). شکوه و عظمت باغهای ایرانی در دوران هخامنشی، توجه یونانیان را به خود جلب نموده و از آن، با همان نام ایرانی paradaisos در نوشته‌های خود یاد کرده‌اند. واژۀ فردوس در معنای بهشت را یا ادیان و کتابهای آنها و یا یونانیان در زمان هخامنشیان انتشار داده‌اند و امروزه به زبانهای اروپایی و شرقی وارد شده است (پورداود، نیز لغت‌نامه، همانجاها).

در ایران باستان

ایرانیان به رفتن به فردوس پس از مرگ، و بهره‌مندی از زندگی روشن و لذتهای دنیوی امید داشته‌اند (بویس، 1 / 157). بنابر اعتقادات باستانی، پس از 3 شبانه‌روز و در بامداد روز چهارم (آذرگشسب، 205)، روان مردۀ پرهیزکار که کارهای نیکش بیشتر ( کتاب ... ، 44)، یا ثواب او 3 «سروش اوچرنام» بیش از گناهش بوده باشد ( ارداویراف‌نامه، 31)، پس از گذراندن مرحلۀ داوری احساس می‌کند که روشن شده است و از میان گلها و بوهای خوش گذرانده می‌شود، و در حالی که بادی خوش‌بوتر از دیگر بادها از نیمۀ جنوبی بر او می‌وزد، با راهنمایی وجـدانش ــ که بـه‌صورت دوشیزه‌ای زیبا ست ــ و با برداشتن 3 گام، نخست در پایۀ اندیشۀ نیک، سپس در پایۀ گفتار نیک و سرانجام در پایۀ کردار نیک پای می‌نهد و با برداشتن چهارمین گام، به پایۀ روشنیهای بی‌آغاز اندر می‌شود (هادخت‌نسک، 62، 64؛ نک‍ : ه‍ د، پل صراط؛ نیز رضی، 23-26؛ بندهش، 131؛ بهار، 294، 484؛ موله، 130-131).
مینوی خرد از 3 بهشت که اولی از ستاره‌پایه تا ماه‌پایه، دومی از ماه‌پایه تا خورشیدپایه، و سومی از خورشیدپایه تا گرودمان است، سخن گفته است. بهشتِ نخست «اندیشۀ نیک»، دومی «گفتار نیک» و سومی «کردار نیک» است. گرودمانْ چهارمین پایه، بلندترین بهشت، و جایگاه اورمزد و امشاسپندان است (ص 20، 99، 100). در هر پایه نیز هرکه ثوابش بیشتر باشد، جایگاه برتری از آن او خواهد بود (بهار، 295).
ارداویرافِ موبد در سفر مینوی خود به کمک ایزدان سروش و آذر، از بهشت و دوزخ دیدن کرد تا آن را برای مردمان وصف کنـد و آنـان را بی‌گمـان کنـد (نک‍ : ارداویـراف‌نامه، سراسر اثر؛ هینلز، 98؛ موله، 132). ارداویراف شرح مفصلی از درخشش و جایگاه روشن موبدان، ارتشتاران، کشاورزان، شبانان، صنعتگران، وکیل‌مدافعان، آشتی‌خواهان، دوستان خوب و هر آنچه در بهشت دیده، و نیز پاداش ثوابهای گوناگون، ارائه داده است ( ارداویراف‌نامه، 37- 39؛ هینلز، 99).
کرتیر نیز در کتیبۀ سرمشهد در اشاره به سفر مینویی خود، از وجود بهشت و دوزخ سخن گفته است (بویس، 115).
از جمشید شاه که صاحب جلال و شکوه بوده، نشانه‌هایی حاکی از پادشاهی او بر مردگان در بهشت برین یا به نوعی بر روان درگذشتگان موجود است (بهار، 225، 483). برای گرواندن کی‌ویشتاسب به دین زردشت، روان او به بهشت برده شد تا از جایگاه خود در آنجا دیدار کند (موله، 108- 109).
ازدواج با خویشان، پاداش «بهشت برین» را به همراه دارد ( داستان ... ، 312). جایگاه آن گروه از زنان که در خانۀ پدران و شوهر هستند، بهشت است (میرفخرایی، «یادداشتها ... »، 84). همچنین اگر پدر یا مادر کودک فوت‌شده بهشتی باشد، کودک نیز به بهشت می‌رود (صد ... ، 36).
در گجستک ابالیش سبب بستن کُستی (ه‍ م) یا کُشتی (کمربند زردشتیان)، اعتقاد به دو اصل نیکی و بدی، و قیاس آن با تن است؛ زیرا هرچه در نیمۀ بالایی است، مانند بینش، شنوایی، بویش، خرد و جز آن، در مقام قیاس، جای ایزدان و امشاسپندان است و همچون بهشت انگاشته می‌شود (آذرفرنبغ، 39-43؛ شاکد، 184). زردشتیان پیراهنی سفید به نام سدره می‌پوشند که جیب کوچکی در درون یقۀ آن دوخته شده است تا یادآور آن باشد که این جیب باید با پندار، گفتار و کردارهای نیک پر شود و اندوخته‌ای برای بهشت آنان باشد (بویس، 31-32، نیز نک‍ : 3 / 520). در روایت پهلوی آمده است که دیدن خویش در آیینه و آب، روشنی گرودمان است که برای مردمان آفریده شده است (ص 46).
در متون مانوی نیز از رستاخیز، و نجات نور از اسارت تاریکی و بازگشت آن به بهشت روشنی سخن رفته است (قریب، 177). بهشت روشنی از شمال، شرق و غرب بی‌کرانه، شامل 5 عنصر روشنی، باد، آتش، آب، و نسیم، و شهریار آن پدربزرگ یا زروان است (میرفخرایی، فرشته ... ، 23).

در دورۀ اسلامی

واژۀ جنّة در قرآن کریم پُرکاربرد است و به معنای باغ، هم در مفهوم باغ این‌جهانی و هم در معنای جایگاه نیکوکاران و مؤمنان در آن جهان به کار رفته است (جفری، 170-171). واژۀ فردوس نیز در قرآن کریم دو بار آمده است و مفسران آن را بـه معنـای بـاغ و بـوستـان گرفتـه‌اند (نک‍ : لغت‌نامه، ذیل فردوس).
در قرآن کریم به زندگی پرهیزکارانه توصیه شده و پاداش آن، بهشت عنوان شده است. نمازگزاران حقیقی که از مال خود به نیازمندان انفاق می‌کنند، دائم در نماز و طاعت خدا و دور از شهوت‌رانی هستند، و قیامت و روز جزا را تصدیق، و پیمان و امانت را رعایت می‌کنند، با احترام در باغهای بهشت جاودان پذیرا می‌شوند (معارج / 70 / 22-35؛ نازعات / 79 / 40-41؛ بینه / 98 / 8). نیکوکاران که به پیمان و نذر خود وفا می‌کنند و از قهر خدا می‌ترسند، در بهشت از سرچشمۀ گوارا و شرابی به طبع کافور (دهر / 76 / 5-7) یا زنجبیل (همان، 17) می‌نوشند، از هر نوع میوه و گوشت بهره‌مند خواهند بود (طور / 52 / 22)، با لباسهای حریر (دهر / 76 / 12) در سایۀ درختان از کنار جویها لذت خواهند برد (مرسلات / 77 / 41)، هر آنچه بخواهند، برای ایشان آماده خواهد بود (ق / 50 / 35)، و دور از آفتاب سوزان و سرمای زمهریر (دهر / 76 / 13)، در حالی که از هم‌نشینی با یکدیگر لذت می‌برند (طور / 52 / 25- 28)، پذیرایی خواهند شد (دهر / 76 / 15- 19). آن‌که از قهر خدا بترسد، او را دو باغ بهشت خواهد بود که در آن، دو چشمۀ آب روان، انـواع نعمتها و میـوه‌ها ــ از هـر میوه دو نوع ــ نیز زنان زیبای باحیا باشد؛ ورای آن دو بهشت، دو بهشت دیگر است که در آن نیز دو چشمۀ گوارا می‌جوشد و همه‌گونه میوۀ خرما و انار فراوان دارد (الرحمٰن / 55 / 46-76؛ نیز نک‍ : معجم ... ، 1 / 214-215؛ دبا، ذیل بهشت؛ EI2, II / 447-452).
تعریفهایی از بهشت و بهشتیان در احادیث آمده است. بهشت برترین هدف، نیز سرای امنیت و آسایش شمرده شده، که درختان آن سر به زیر داشته، شاخه‌های آن پایین (نک‍ : کرمانی، 312-313)، و دارای پایه‌هایی فروتر و برتر است که در آن برخی از منزلها بهتر، نعمت آن همیشگی، و باشندۀ آن در آنجا پایدار بوده، پیری و فقر در آن راه ندارد ( نهج البلاغه، خطبۀ 85). حضرت علی (ع) به 8 دروازۀ بهشت اشاره کرده است و پیامبر (ص) رسیدن به آنها را در سایۀ شمشیرها می‌داند (مبارزه و جنگجویی). بهای بهشت را کار نیک و شایسته و دل‌کندن از دنیا آورده‌اند. نعمتهای بهشتی، خوانی گسترده با نوشیدنی، خوردنی، جفتها، خدمتکاران، کاخها، نهرهای روان، کشتزارها و میوه‌های فراوان بیان شده، که پیامبران مردم را به آن می‌خوانند، و در وصف آن آمده است که هرکه نیکویی آن را بشنود، از شوق، دل به مرگ بسپارد (همان، خطبه‌های 109، 165؛ نیز نک‍ : محمدی، 111-113).
بهشت را 8 طبقه، و آسمان هشتم را کرسی آن دانسته‌اند (کرمانی، 317، 319)؛ 8 طبقۀ بهشت را بعضی به این ترتیب گفته‌اند: جنت فردوس، جنت عالیه، جنت نعیم، جنت عدن، جنت مقام، جنت خلود، جنةالمأوى، و جنت دارالسلام (همو، 319-320). طبقۀ هشتم ویژۀ پیامبر (ص) و امامان (ع) است که جنةالمأوى یا جنت عدن است و آن را سدرةالمنتهى می‌نامند (همو، 319). محمد کریم خان کرمانی (1225- 1288 ق) بهشت را در آسمان و دوزخ را در زمین دانسته، و سبب آن را وجود دو جهت نور و ظلمت در انسان عنوان کرده است (ص 316).

در ادبیات فارسی

در متون ادب فارسی، موارد گسترده‌ای در وصف بهشت و چگونگی آن به چشم می‌خورد که بیانگر تفکرات غالب بر جامعه در این زمینه است. هرچند این متون پنداشته‌های عامه را با پوششی ادبی آراسته‌اند، اما نمایانگر نکاتی از مفهوم بهشت در جامعه به شمار می‌آیند.
در آثار ادبی، ویژگیهای مکانی بهشت نیز بررسی شده‌اند. بهشت را در ورای آسمان، و آسمان را حجاب بهشت دانسته‌اند کـه مانـع از آشکاری آن در نزد مردم است (نک‍ : خاقانی، 163). مولوی از قول حق آورده است که دیوار بهشت چون دیوارها بی‌جان و زشت نیست (ص 493). شاهنامه از آتشی که زردشت با مجمر از بهشت آورده، بارها سخن گفته است (فردوسی، 5 / 352). باغ بهشت، کوثر، سدره، طوبى، حور و قصرها از زمرۀ نعمتهای بهشتی‌اند. کوثر (ه‍ م) را جوی، چشمه یا حوضی در بهشت عنوان کرده‌اند که همۀ چشمه‌های بهشت از آن جاری می‌گردند (نیز نک‍ : لغت‌نامه، ذیل کوثر).

مآخذ

آذر فرنبغ فرخزادان، ماتیکان گجستک ابالیش، ترجمۀ ابراهیم میرزای ناظر، تهران، 1376 ش؛ آذرگشسب، اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران، 1372 ش؛ ارداویراف‌نامه، ترجمۀ رحیم عفیفی، مشهد، 1342 ش؛ برهان قاطع؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1380 ش؛ بویس، مری، تاریخ کیش زرتشت، ترجمۀ همایون صنعتی‌زاده، تهران، 1374-1375 ش؛ بهار، مهرداد، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، 1387 ش؛ پورداود، ابراهیم، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی و میترا مهرآبادی، تهران، 1380 ش؛ جفری، آرتور، واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ترجمۀ فریدون بدره‌ای، تهران، 1372 ش؛ حسن‌دوست، محمد، فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، تهران، 1383 ش؛ خاقانی شروانی، دیوان، به کوشش حسین نخعی، تهران، 1336 ش؛ داستان گرشاسب، تهمورس و جمشید، گلشاه و متنهای دیگر، آوانویسی و ترجمۀ کتایون مزداپور، تهران، 1378 ش؛ دبا؛ رضی، هاشم، «روح، بقای روح، جهان پسین، بی‌مرگی روح، جهان مینوی: بهشت و دوزخ، معاد و رستاخیز، ظهور سوشیانس»، فروهر، تهران، 1367 ش، س 23، شم‍ 5 و 6؛ روایت پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1367 ش؛ شاکد، شائول، تحول ثنویت، ترجمۀ احمدرضا قائم‌مقامی، تهران، 1387 ش؛ صد در نثر و صد در بندهش، به کوشش دابار، بمبئی، 1909 م؛ غیاث اللغات، غیاث‌الدین محمد رامپوری، تهران، 1349 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ قرآن کریم؛ قریب، بدرالزمان، پژوهشهای ایرانی باستان و میانه، به کوشش محمد شکری فومشی، تهران، 1386 ش؛ کتاب پنجم دینکرد، آوانویسی، ترجمه، تعلیقات و واژه‌نامه از ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، 1386 ش؛ کرمانی، محمدکریم، «مقصود از اینکه جسم مؤمن «ارض بهشت» او ست چیست؟»، ارض ملکوت، به کوشش هانری کربن، ترجمۀ ضیاءالدین دهشیری، تهران، 1358 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محمدی ری‌شهری، محمد، منتخب میزان الحکمة، تلخیص حمید حسینی، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، قم، 1387 ش؛ معجم الفاظ القرآن الکریم، تهران، 1363 ش؛ مکنزی، د. ن.، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1383 ش؛ مولوی، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، 1378 ش؛ موله، ماریژان، ایران باستان، ترجمۀ ژاله آموزگار، تهران، 1377 ش؛ میرفخرایی، مهشید، فرشتۀ روشنی، تهران، 1383 ش؛ همو، «یادداشتهای برگردان فارسی»، هادخت نسک (هم‍‌ )؛ مینوی خرد، ترجمۀ احمد تفضلی، تهران، 1364 ش؛ نهج البلاغه، ترجمۀ جعفر شهیدی، تهران، 1368 ش؛ هادخت نسک، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1386 ش؛ هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران، ترجمۀ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، 1379 ش؛ نیز:

Avesta, ed. K. F. Geldner, Stuttgart, 1886; Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Strassburg, 1904; Boyce, M., Zoroastrians, London, 1979; EI2; Iranica ; Nyberg, H. S., A Manual of Pahlavi, Wiesbaden, 1974.

مینا سلیمی

در هنر ایرانی

باغ در فرهنگ ایرانی آیینه‌ای از باغ آرمانی بهشت در آسمان است که ذوق و دست توانای هنرمند ایرانی آن را در طبیعت خشک و بیابانی این سرزمین آفریده و زیبایی بهشت را یادآور شده است. شکوه باغ ایرانی به رواج واژۀ پردیس در مفهوم بهشت، در فرهنگ جهان امروز انجامید. این شکوه و نمادگرایی در باغهای هشت‌بهشت موسوم به چهارباغ جلوه‌گر شده است. هشت‌بهشت را سبک ویژه‌ای در معماری ایرانی دانسته‌اند که از آن دست می‌توان به عمارت هشت‌ضلعی «هشت‌بهشت» در باغ عشرت‌آباد تبریز از دورۀ تیموریان و عمارت «هشت‌بهشت» در باغ بلبل اشاره کرد. باغ و عمارت هشت‌بهشت در هنر مینیاتور نیز مورد توجه بوده است. تأثیر و نمود بهشت در فرش ایرانی نمونه‌ای دیگر از توجه عمیق به سرای خوشبختی در این سرزمین است؛ فرشهایی چون «بهار خسرو» بازتابی از بهشت و بهار جاودان به شمار آمده‌اند (خوانساری، 9-10، 14، 31، 94؛ ایرانیکا، XII / 49-50).
راهیابی نمادهای بهشت اسلامی در هنر قالی‌بافی، به‌ویژه در ایران، حتێ سبب اشتهار گونه‌ای از این هنر به «قالی باغی» شده است. در این آثار، طرح باغ با حوض و جویهای منشعب از آن در میانۀ قالی، و گاه عمارتی به جای حوض، با نهرهایی پیرامون آن نمایش داده شده است. در بعضی از طرحها، زمینۀ قالی به مربعهایی تقسیم شده است که در میان آنها، گیاهان و بوته‌های گل به‌صورت «شیوه‌یافته» (تجریدی) به چشم می‌خورند (دیماند، 78, 79, 83؛ دیلی، 55-58). قالی «فایدر» از کرمان در سدۀ 11 ق / 17 م (استون، 78)، قالی «واگنر» از همان سده در ایران (وردن، ج V، تصویر 4)، قالی دیگری بافت کرمان در همان سده (پاپادوپولو، تصویر 476)، و قالی باغی از شمال غربی ایران از سدۀ 12 ق / 18 م («آثار ... »، تصویر 312)، حاوی این‌گونه طرحها ست.
مرغ طوبێ یکی از جلوه‌های زیبای هنر اسلامی با موضوع بهشت است که تصویر پرنده‌ای با سر انسان دیده می‌شود. اگرچه نمی‌توان در روایات به‌سادگی نشانه‌ای از مرغ بهشتی یافت که در شعر و ادب بدان پرداخته شده باشد، اما برخی نمونه‌های مشابه از آن در دست است (برای نمونه، نک‍ : دمیری، 2 / 308).
در بسیاری از تصاویر مربوط به بهشت، درختی دیده می‌شود که مفهوم زندگی و نیز جاودانگی و سرسبزی بهشتی را القا می‌کند. نقش این درخت بر گریو گنبد قبةالصخره از سابقۀ طولانی، و وجود آن در دورۀ امویان نشان دارد (کرسول، ج (1)I، تصویر37). این نقش که به‌ویژه در آثار دورۀ تیموری به چشم می‌خورد، درختی سربرآورده از یک گلدان است که نمونه‌های آن در «مدرسۀ الغ‌بیگ سمرقندی» و «درب امام» اصفهان وجود دارد (گلمبک، تصویر 376).
نقـش طاووس نمـاد تجـدید زنـدگی (نک‍ : نـادعلیـان، بش‍‌ )، به‌عنوان موجودی بهشتی، در آثار هنری اسلامی همچون مینیاتورها، کاشیها و ظروف فلزی دیده می‌شود. دو طاووس قرینه (روبه‌روی هم)، بر روی جعبۀ جواهراتی از عاج، از غرب سرزمینهای اسلامی، در 353 ق / 964 م (برند، 58، تصویر 33) نمونه‌ای از این دست است.
درخت سرو با پیشینه‌ای طولانی در اندیشۀ ایرانی، در آثار اسلامی نشانۀ زندگی ابدی و نمادی از بهشت است (برای نمونه، نک‍ : هیلنبراند، 278-279) که نمونه‌هایی کهن از آن بر روی کاسه‌ای از کاشان در 583 ق / 1187 م، و نیز بر کاشی ستاره‌ای، مربوط به اوایل سدۀ 7 ق / 13 م از سوریه دیده می‌شود (نک‍ : پرتر، 44، تصویر 33؛ برند، 90).
کلمۀ بهشت که با برخی از ترکیبها، بیشتر به‌عنوان تیمن، بر روی ابنیه و اشیاء مختلف نقش شده است، در بسیاری از مقابر و آرامگاههای بزرگان چون مقبرۀ برجی رادکان (407-411 ق / 1016-1020 م)، رباط ملک (471 ق / 1078 م)، و مقبرۀ برجی مهمان‌دوست (490 ق / 1097 م) دیده می‌شود (بلر، 85, 153, 174).
به‌کارگیری کلمۀ بهشت بر روی کاشیها و ظروف سفالی نیز مرسوم بوده است. کاشیهای آستان امام رضا (ع) در 612 ق / 1215 م و ظروف سفالی مکشوف از نیشابور در سده‌های 3 و 4 ق / 9 و 10 م با کلمات و جملاتی تکرارشونده بر روی آنها از این دست است (برای نمونه، نک‍ : قوچانی، کتیبه‌ها ... ، 26، 74، 132، 296، تصویرهای 3، 27، 56، 138، اشعار ... ، 18- 19).
همچنین است کاشی هفت‌رنگی متعلق به قصری خصوصی در اصفهان که نقش زیبایی از پرنده‌ها و گلهای رنگارنگ فضای بهشت را تداعی می‌کند (پوپ، 162، تصویر 213).

مآخذ

خوانساری، مهدی و دیگران، باغ ایرانی، ترجمۀ مهندسین مشاور آران، تهران، 1383 ش؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبرێ، قم، 1364 ش؛ قوچانی، عبدالله، اشعار فارسی کاشیهای تخت سلیمان، تهران، 1371 ش؛ همو، کتیبه‌های سفال نیشابور، تهران، 1364 ش؛ نیز:

Blair, Sh. and J. Bloom, The Art and Architecture of Islam 1250-1800, London, 1994; Brend, B., Islamic Art, London, 1991; Creswell, K. A. C., Early Muslim Architecture, New York, 1979; Dilley, A. U., Oriental Rugs and Carpets, New York, 1959; Diamand, M. S., Oriental Rugs in the Metropolitan Museum of Art, New York, 1973; Golombek, L. and D. Wilber, The Timurid Architecture of Iran and Turan, Princeton, 1988; Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 1994; Iranica ; Islamic Works of Art, Carpets and Textiles, London, 1986; Nadalian, A., «Peacock, the Bird of Celestical Garden (Paradise)», www.maranao.com / opinion / peacock.htm; Papadopoulo, A., L’Islam et l’art musulman, Paris, 1976; Pope, A. U., Persian Architecture, London, 1965; Porter, V., Islamic Tiles, London, 1995; Stone, P. F., The Oriental Rug Lexicon, London, 1997; Wearden, F., The Dictionary of Art, London, 1998.

مهبانوعلیزاده (تل‍ : دبا)

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: