صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع معاصر / پژوهشهای ایران‌شناسان / بردلی- برت، سفرنامه /

فهرست مطالب

بردلی- برت، سفرنامه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 7 دی 1398 تاریخچه مقاله

بِرَدْلی ـ بِرْت، سَفَرْنامه، گزارش سفر فرانسیس بردلی ـ برت (1874-1963 م / 1291-1383 ق)، سیاح و خاورشناس آمریکایی، با عنوان «ایران: سفر به ایران از خلیج فارس تا کاسپین» (نک‍ : مل‍‌ ). این کتاب حاصل اقامت چندین سالۀ او در مشرق زمین (به‌ویژه هند، بنگال و ایران) و نگاه عمیق وی به ابعاد فرهنگ مردم شرق، ازجمله ایرانیان است که در 1910 م / 1328 ق به رشتۀ تحریر درآمده است. از ویژگیهای این نویسنده توجه خاص او به زندگی فرهنگی مردم مشرق‌زمین از قبیل قصه‌ها و باورهای عامیانۀ آنها ست و نه‌تنها در سفرنامه‌های خود ازجمله همین کتاب، بلکه در آثار مجزایی چون «افسانه‌های سحرآمیز بنگال»، علاقۀ خود را به فرهنگ مردم نشان داده است (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ آثار وی، نک‍ : «بردلی ... »، npn.).
دلبستگی و دقت نظر نویسنده و دیگر دست اندرکاران تدوین این کتاب نسبت به سرزمین ایران در مقدمه‌ای که بر آن نوشته‌اند، هویدا ست. از نظر ایشان، طی قرنها هیچ‌یک از مردم مشرق‌زمین به‌اندازۀ ایرانیان و زندگی و رسومشان بر دنیای غرب تأثیر نگذاشته‌اند. به گفتۀ آنها میراث ایران و گزارشهای سیاحان غربی از سدۀ 4 ق‌م تا دهۀ نخست قرن 20 م و اطلاعاتی که از داستانهای ایرانی نظیر هزارویک شب، سندباد بحری و علاء‌الدین و چراغ جادو به دست غربیان رسیده است، قوی‌ترین تأثیر فرهنگی شرق بر غرب محسوب می‌شوند (ص ix). به عقیدۀ آنان شعر ایرانی عالی‌ترین گونۀ ادبی در جهان، و تاریخ ایران شامل تکان‌دهنده‌ترین وقایعی است که بشر تاکنون شنیده است (همانجا). مؤلف دربارۀ هنرها و آداب و رسوم مردم ایران می‌نویسد: «بقایای معماری ایرانی در زمرۀ شگفت‌انگیز‌ترین آثاری‌اند که تاکنون دیده شده است؛ صنایع دستی ایرانیان نیز از هنری‌ترین، زیبا‌ترین و جذاب‌ترین صنایع در نوع خود محسوب می‌شوند. اهالی و سرزمین شیر و خورشید، با شخصیت عجیب و متناقض و نیز آداب دیرپایشان، برای مردم غرب و نگرشهای غربی، سخت ناآشنا و غریب، و در عین حال جذاب و مسحورکننده‌اند» (ص x-ix).
آغـاز سفر بردلی ـ برت بـه ایـران از کرانـه‌های خلیج فارس است که با شرحی تاریخی از منظر دریانوردی و تجارت به‌ویژه تبادلات بازرگانی خارجیان از دیرباز شروع شده است. مؤلف با ظرافت تمام به مناطق ایرانی‌نشین در دریای عمان ازجمله مسقط و همچنین نقش فرهنگ ایرانی در جاهایی چون زنگبار و ارتباطهای تجـاری ـ دریـایی آنها با سرزمین اصلی، یعنی ایران تا مرزهای داخلی مثل رأس مُسَندم و جاسک اشاره می‌کند و جزیرۀ هرمز را یکی از کهن‌ترین و در عین حال ثروتمند‌ترین و جالب‌ترین نقاط ایران برمی‌شمارد (ص 14). او جزیرۀ قشم را نیز یکی دیگر از سرزمینهایی که جهانی رؤیایی را در دل خود پنهان کرده است، توصیف می‌کند (ص 16). وی این شهرها و بندرهای مرموز را منبع افسانه‌های عجیب و رازآمیز دربارۀ بقایای کشتیها یا اشیاء یافته‌شده در سواحل و نیز داستانهای جنایی از سرنوشت دریانوردان می‌داند که همچنان سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، و حتى در میان ملل مختلف پراکنده گشته‌اند (ص 16-17). وی در ادامه به نقش بارز دریانوردان، تجار، نظامیان، مردم محلی، سیاحان، نمایندگان و مأموران سیاسی از ملیتهای مختلف چون ایرانی، عرب، پرتغالی، انگلیسی، سوئدی و جز آنها در شاخ‌وبرگ‌دادن به این افسانه‌ها به‌ویژه طی سدۀ 19 م / 13 ق و تحلیل آنها می‌پردازد.
آنچه در این افسانه‌ها بیشتر به چشم می‌خورد، کثرت‌گرایی قومیتی و زبانیِ به‌کار رفته در آنها ست و مؤلف به چند نمونه از آنها که تحمل یکدیگر، آمیختگی فرهنگی و پذیرش دیگری (از هر قوم و رنگ و زبان) بن مایۀ بسیاری از آنها ست، اشاره کرده است. از نظر مؤلف، رازآلودگی این خلیج تاریخی ازجمله آسمان شفاف و نیلگون آن، آبهای رنگارنگ آن که با هر تودۀ مواج تغییر رنگ می‌دهد و صخره‌های پیدا و ناپیدای خطرناک که این آبراه را به یکی از دشوارترین مسیرهای دریانوردی در جهان تبدیل کرده، خود زمینه‌ساز بسیاری از عجایب منقول در منطقه است (ص 20).
روحیۀ لطیف و به نوعی شاعرانۀ مؤلف را می‌شود به وضوح در توصیفی که وی از بندر بوشهر و طبیعت زیبای آن داده است، دریافت؛ هرچند در شرحی که از محیط شهر و خانه‌های بی‌روح آن می‌دهد، تضادی میان محیط طبیعی و مصنوعی زندگی اهالی به چشم می‌خورد. او همه چیز را در یک پوشش رمزآلود تحلیل می‌کند، حتى دوری جستن بومیان از بیگانگان و سکوت حاکم میان ایشان را با سکوت معنی‌دار زنان بوشهری مخفی شده در پشت روبند قیاس می‌کند (ص 22).
در جایی دیگر در توصیف معماری خانه‌های منطقه با پنجره‌های کوچک و دیوارهای بلند و بی‌منفذ و دیگر فضاهای غیرقابل دید، به تحلیل ذهنیت ایرانیان در سایۀ فرهنگشان می‌پردازد (ص 37-38). مؤلف به‌سبب آشنایی‌اش با فرهنگ هندوستان، در بیشتر مواقع ایران را با هند مقایسه کرده است. مثلاً در شرح بازار بوشهر مدام به قیاس آن با بازارهای هند پرداخته است (نک‍ : ص 40).
با مطالعۀ مباحث طرح‌شده از سوی نویسنده، به خوبی می‌توان حال و هوا و فضای آن زمان محلات شهر بوشهر را بازسازی کرد. جالب آنکه در بیشتر مواقع مؤلف با ظرافتی خاص نظر تحلیلی خود را نیز دربارۀ عناصر فرهنگی ابراز داشته است. مثلاً آنجا که فضای یک قهوه‌خانه را با نیمکتهای چوبیِ دورتا دور، سینیهای پر از استکانهای کمرباریک، سماور جوشان و چهره‌های مشتاق نوشندگان چای با حبه‌های قند توصیف می‌کند، این نوشیدنی را به نوعی جایگزین مسکرات (که در شرع اسلام حرام‌اند) دانسته است که در عین حال نقشی جذاب و محرک برای علاقه‌مندان به آن بازی می‌کند و چنین نگرشی را در کمتر محققی که دربارۀ تاریخ مصرف چای و ایران تحقیق کرده است، می‌توان سراغ گرفت (ص 41-42؛ نیز نک‍ : ه‍ د، چای).
همین نگاه نقادانه را طی توصیف سایر مظاهر فرهنگی نیز توسط وی می‌توان دید، آنجا که پوشاک مردم بوشهر (زن، مرد، شبان و شهری) را تقریباً با ذکر جزئیات تشریح می‌کند، واکنشهای فردی و اجتماعی نهفته در قبال پوشش بومی نیز تبیین شده است (نک‍ : ص 42).
در مجموع، اوضاع بـوشهر هنگامی که بردلی ـ برت وارد آن شد، ناامیدکننده بود، زیرا طاعون (واژه‌ای که در اشاره به هر نوع بیماری شایع آسیایی اطلاق می‌شده است) شیوع یافته بود و تازه‌واردان قرنطینه‌ای پنج روزه در جزیره‌ای به نام جزیرۀ طاعون به دور از شهر را تحمل می‌کردند (نک‍ : ص 28).
وی در ادامۀ مسیر از بوشهر به ده‌بید (که آن را مرتفع‌ترین محل قابل سکونت در ایران دانسته است) به تشریح روش و اسباب سفر ــ از قاطر و زین و خورجین گرفته تا مهارت چاروادار و انواع چراغ و پشه‌بند ــ پرداخته است. ضمن این توضیحات به چلو کبـاب ایرانی ــ کـه چیزی بهتر از آن را نمی‌توان تصور کرد ــ اشاره می‌کند (ص 52). همچنین در لا‌به‌لای خاطرات خود از برخی خصوصیات ایرانیان یاد می‌کند، ازجمله اینکه هرگز عجله‌ای در امور به خرج نمی‌دهند و معتقدند اگر فردا بهتر از امروز نباشد، دست‌کم روزی مثل امروز است (ص 57) و در تأیید بی‌واکُنشیها و خونسردیهایی که از ایرانیان دیده است، به کنایه می‌گوید: «اینجا ایران است. خودخوری چرا؟ جای هیچ نگرانی نیست، ان‌شاءالله» (ص 58، نیز نک‍ : 64).
مؤلف در مسیر شیراز و طی توقفی که در کاروان‌سرایی در برازجان داشته است، گفته‌ای را که پیش‌تر نیز مطرح کرده بود مبنی بر اینکه چطور این ساختمانهای خشتی نازیبا با ظاهری خشن به راحتی به مأمنی آرام و راحت تبدیل می‌شدند، تأیید می‌کند؛ به طوری‌که در گرمای سوزان، اتاقهای کوچک آن با دیوارهای ضخیم و حداقلِ روزنه، محیطی خنک و باصفا را فراهم می‌آورند (ص 62). او از این‌همه میهمان‌نوازی ایرانیها شگفت‌زده شده است و بیان می‌کند که ایرانیها از صمیم قلب چای شیرین و قلیان را تعارف می‌کنند (ص 76).
بخش عمده‌ای از کتاب به توصیف تصاویر حجاریهای شهر باستانی شاپور اختصاص یافته، و مؤلف سعی داشته است که بادقت زیاد جزئیات تصاویر مانند پوشاک پادشاهان و ملازمان را برای مخاطب به تصویر بکشد (ص 80 ff.). بردلی ـ برت در مواجهه با عشایر ممسنی ضمن وصف ویژگیهای فرهنگی زندگی کوچ‌رو آنها، از شدت فقر و عدم بهداشت نزد آنان شکایت می‌کند و ایشان را به کولیهای سرگردان تشبیه کرده است (ص 100-101). او پس از طی مسافتی دیگر برای استراحت وارد روستایی می‌شود و در خلال توضیحاتش به برخی خصلتهای اخلاقی و رفتاری روستاییان، نحوۀ نشستن، برخورد با بیگانگان، پذیرایی و جز آنها اشاره می‌کند (ص 108). او می‌نویسد: «چمباتمه زده روی زمین، به شکل نیم‌دایره می‌نشینند و با خوش‌بینی تمام به حل و فصل مسائل می‌پردازند، چشمان درشت سیاهشان را به فرد بیگانه می‌دوزند و تمام حرکات وی را زیر نظر دارند» (همانجا).
وصف سفرۀ شام و آداب آن، خوردن غذا با سر انگشتان، سکوت کامل حین خوردن و نظایر آن به صورت گزارشی کامل از یک مجلس شام شرح داده شده است (نک‍ : ص 110-111). این توضیحات چنان کامل است که به راحتی می‌توان صحنه‌های آن را بازسازی کرد.
قبرستان از دیگر اماکنی است که مؤلف به آن توجه کرده است. او که قبرستانهای نواحی مختلف ایران را مشاهده کرده است، یکی از تأثیرگذار‌ترین آنها را متعلق به روستای دُکینک می‌داند که سنگ‌قبرهایی باریک و نامنظم و برخی کوچک داشته است و بر روی برخی از آنها طرحهایی کنده شده بوده است. طبق گزارش وی بر پای برخی از قبرها نیز آثاری از اهدای گل دیده می‌شده است (ص 115).
مؤلف مجدداً در گذر از دشت اشون و چشم‌اندازهای زیبای درختان بادام و بلوط آن، ضمن برخورد با روستاییان، از اینکه چقدر شبان ایرانی تنبل و راحت‌طلب است، متعجب می‌شود و اینکه تکیۀ زیادی بر عبارت «ان‌شاءالله» در هر موقعیتی دارند. او معتقد است که آنها هنر آسان‌گیری در هر شرایطی را به خوبی آموخته‌اند و سخت‌ترین و جدی‌ترین فعالیت آنها بردن گله به مراتع و بازگرداندن آن در غروب است. او می‌گوید: «به سختی می‌شود تصور کرد که یک روستایی زمین را شخم بزند یا آن را درو کند» (ص 125-126).
شیراز یا به قول مؤلف جذاب‌ترین شهر مشرق زمین مقصد بعدی وی بوده است. این شهر با زیباییها و آثار متعدد هنری و باغاتش فرصت مناسبی برای نویسنده فراهم آورده است تا با اشتیاق دربارۀ تاریخ و فرهنگ این خطه قلم بزند. پرداختن به زندگی روزمرۀ شیرازیهای آسان‌گیر و آرام فضای آن روزگار را از ابعـاد مختلف فـرهنگی روشن می‌سـازد (بـرای نمونه، نک‍ : ص 146-147). سرگرمیهای معمول یکی از مباحث جالب این بخش را به خود اختصاص داده است. بخش دیگر نیز به باورهای مردمی دربارۀ قربانی کردن و دفع چشم‌زخم اختصاص دارد (ص 155). بـه گفتـۀ او اشتهار شیـراز بـه دارالعلم ــ بـه سبب وجود مدارس و مسجدهایش ــ باعث غرور مردم محل بوده است.
مؤلف در ذکر تاریخ اماکن این شهر که مفصل هم می‌نماید، در مواردی داستانهایی را تعریف می‌کند که به مرور زمان رنگ افسانه به خود گرفته‌اند تا یک حقیقت تاریخی. این نوع باورها پیرامون برخی اماکن ویژه پررنگ‌تر است، از جملۀ آنها می‌توان به «خداخانه»، «چاه علی» و «گهوارۀ دیو» اشاره کرد. به گزارش وی چاه علی، چاهی عمیق، و تَه آن ناپیدا بوده و زنان زناکار را در آن پرتاب می‌کردند و برعکس چاه دیگری به نام «چاه مرتضى علی» نزد مردم مقدس محسوب می‌شد و محل تجمع و زیارت بود. آب این چاه درمان‌بخش و شفادهنده قلمداد می‌شد (ص 158).
شاید در میان سیاحان اروپایی، بردلی ـ برت یکی از جامع‌ترین توضیحات را دربارۀ زندگی، شخصیت و آثار سعدی و حافظ، دو شاعر بزرگ مدفون در شیراز، ارائه کرده باشد. این امر نشان از عمق مطالعه و تسلط وی در زمینۀ ادبیات فارسی دارد. او حتى برخی حکایات سعدی را نقل، و آنها را تحلیل کرده است (برای نمونه، نک‍ : ص 168-169) و با ترجمۀ ابیاتی از غزلهای حافظ، گاه مشابهتهایی میان آنها و آیات غزل غزلهای سلیمان از کتاب مقدس می‌یابد و کنایات آن را استخراج می‌کند (نک‍ : ص 172-173).
مرودشت و در نهایت، تخت جمشید (چهل منار) و نقش رستم ازجمله مقصدهای بعدی مؤلف بوده که شرحی مفصل دربارۀ آنها نگاشته است. در این بین او نه فقط آثار برجای مانده از تخت جمشید را با سیر تاریخی آنها توصیف می‌کند، بلکه برخی اسطوره‌های ایرانی را نیز شرح می‌دهد. تجزیه و تحلیلی که وی از تصاویر حجاری شده ارائه می‌کند، هر خواننده‌ای را به تعمق دربارۀ فرهنگ حاکم بر دست‌کم بخشی از جامعۀ باستانی ایران و البته غنای آن وامی‌دارد. بیان شیوا و داستانوار مؤلف در خلق متنی جذاب و خواندنی، ستودنی است. شباهتها و الگوبرداریهای رفتاری و باوری مسلمانان از زردشتیان ــ مثل پیشکشی نذری به اماکن مقدس نظیر محرابها ــ ضمن گزارشهای تاریخی وی و تحلیلهایش قید شده است (ص 246-247). افزون بر این، مؤلف با توجه به دانسته‌ها و تجاربی که از تمدنهای باستانی نظیر مصر داشته، دست به قیاس و مطالعۀ تطبیقی میان آثار حجاری ایران باستان با مصر باستان زده است.
طوایف کوچ‌رو در فاصلۀ شیراز به اصفهان مورد توجه نویسنده بوده‌اند. او برخی از آنها را «لرهای ترک» نامیده و سبب این نام‌گذاری را این دانسته است که اعقاب آنها کاشغریهای سپاه هلاگوخان، و از طوایف اصلی قشقاییها بوده‌اند که قشلاقشان در دشتهای لارستان و ییلاقشان صدها کیلومتر آن سو‌تر در ارتفاعات اصفهان بوده است. سپس به شرح هرم قدرت در سازمان اجتماعی آنها یعنی ایلخانی و ایل‌بیگی می‌پردازد (ص 261).
آباده و اهالی آن یکی از مناطقی است که بردلی ـ برت اوضاع فرهنگی و اجتماعی آن را نسبتاً کامل توضیح داده است (ص 262-264)، تا آنکه به ایزدخواست می‌رسد. گزارش نام‌برده از اصفهان با بررسی اجتماع ارمنیان جلفا آغاز می‌شود و در این بین بـه باورهای عـامیانۀ ارمنیها اشـاراتی کـرده است (نک‍ : ص 270-271). او در حین وصف زیباییهای معماری و نیز پیشینۀ شهر تاریخی اصفهان، به برخی عناصر اجتماعی نظری می‌اندازد، مثلاً آنجا که دربارۀ عمارت عالی‌قاپو صحبت می‌کند به موضوع بست و بست‌نشینی و فلسفۀ آن پرداخته است (ص 282-283). نقاره‌خانه و ادوات موسیقی که در آن نواخته می‌شد، مثل طبل، سنج، تنبور و سرنا یکی دیگر از این عناصر است (ص 284).
به عقیدۀ بردلی ـ برت تهران محل تلاقی غرب و شرق است و آن را نمونۀ مشخص از یک شهر شرقی می‌خواند (ص 289). او بافت فرهنگی تهران را ترکیبی از غرب و شرق و سنت و تجدد ارزیابی می‌کند و ریشۀ آن را به شهر باستانی ری به عنوان یکی از مراکز مهم مدنیت برمی‌گرداند (ص 291). وی همچون شهرهای قبلی، فضای فرهنگی تهران را به خوبی توصیف کرده است. اماکنی چون چشمه‌علی در شاه عبدالعظیم که در باور عامه دارای قدرتهای معجزه‌آسا ست و زائرانی که دسته دسته به زیارت آن می‌روند، به اشاره توصیف شده‌اند (ص 305).
در فصل آخر کتاب با عنوان «مجلس» (نک‍ : ص 369 ff.)، بردلی ـ برت تحلیلی جامع از اوضاع سیاسی روز ایران و موقعیت آن در جهان و نقش تقریباً منفعل مردم در سیاست کشور و آشنایی نواندیشان با مظاهر دموکراسی نظیر پارلمان به دست می‌دهد. او که شیفتۀ طبیعت ایران و ستایشگر جایگاه کهن این سرزمین در میان فرهنگهای بشری است و به تمجید بسیاری از خلقیات ایرانیان می‌پردازد، از اینکه نقش این فرهنگ متعالی در جهان معاصرش بسیار کم‌رنگ و ایران به کشوری منزوی و مهجور تبدیل شده، ناخرسند است.
این کتاب که در 16 فصل تنظیم شده، دارای نمایه، یک مقدمه و 6 تصویر است. تاکنون این اثر باارزش به فارسی ترجمه نشده است.

مآخذ

Bradley-Birt, F. B., Presia: Through Persia from the Gulf to the Caspian, Boston, 1910; «Bradley-Birt», Online Books, www. onlinebooks.library.upenn.edu.

پیمان متین

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: