صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / دانش عامه / گیاه شناسی / بخور /

فهرست مطالب

بخور


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 6 دی 1398 تاریخچه مقاله

بُخور، بخار یا دود حاصل از سوزاندن مواد معطر و گیاهان طبی، یا جوشاندن آنها در آب، به منظورهای مختلف، ازجمله: خوشبوکردن فضا، گندزدایی، درمان پاره‌ای از بیماریها، جلب ایزدان، دفع شر و راندن ارواح شریر و همچنین تبرک و تیمن.
بخور را آنچه که بر آتش افکنند و اندام به بوی آن بدارند (قمری، 58)، یا هر چه دود آن را استعمال کنند (حکیم مؤمن، 14)، نیز آنچه بدان بوی دهند و بوی خوش پراکنده کند ( آنندراج؛ نفیسی) معنا کرده‌اند. همچنین آن را ادویه‌ای دانسته‌اند که در آب جوشان تبخیر می‌کنند یا در آتش می‌ریزند تا هوا معطر شود (هروی، نیز لغت‌نامه ... ).
بخورها خود به دو دسته تقسیم می‌شوند: بخورهای گیاهی و بخورهای روغنی. بخورهای گیاهی شامل انواع چوبها مانند عود، صندل و آبنوس؛ و انواع صمغها مانند کُندُر، کافور، لادن، وشا، مرّ و بلسان و کلالۀ زعفران که به‌سبب بوی خوشش به‌ویژه در دخمه‌ها سوزاندن آن رایج بود (نک‍ : فردوسی، 5 / 459). بخورهای روغنی پایۀ جانوری و گیاهی دارند، مانند مشک و عنبر، و روغن زعفران و روغن درخت بان (انصاری، 87- 88).
انواع این بخورها در ظرفهای مخصوص این کار مانند آتشدان، مجمره (مجمر)، بخورسوز، بوی‌سوز، عطرسوز، عودسوز، عودگردان، مدخنه، مذبح و منقل سوزانده می‌شده است (شیشه‌گر، 446) که از میان این ظرفها، منقل هنوز مورد استفاده است.
کاربرد بخور برای ایجاد بوی خوش قدمتی دیرینه دارد و با آیینها، اسطوره‌ها و باورهای مردم ارتباط داشته است. در دین زردشت سوزاندن چوبهای معطر در مراسم مذهبی، جشنها، و در خانه‌ها برای خوشنودی ایزد آذر و دور کردن دیوان و شیاطین مرسوم بوده است. در اوستا نیز بخور دادن سلاحی برای مبارزه با اهریمن، دیوان، جادوان و پریان معرفی شده است (نک‍ : وندیداد، فرگرد 8: 79-80).
زردشتیان گیاهانی چون عود، لبان، چوب انار و صندل را نیز در دخمه و خانه‌ای که پیکر مردگان در آن قرار داشت می‌سوزاندند (نک‍ : رضی، 2 / 903-904).
«دین دستوران و هفت خواهر» ارداویراف به هنگام مهیا شدن او برای سفر به جهان مینوی، و نیز در مدت 7 شبانه‌روزی که او در آن جهان سیر می‌کرد، پیوسته بخور بر آتش می‌نهادند تا آتش «همیشه سوز و بوی گزاره (معطر و پراکنده)» باشد (نک‍ : ارداویراف‌نامه، 25). 
فرا خواندن سیمرغ، حامی زال و رستم، و دستیابی زال به این پرنده که چون پر می‌گشود، جهان را سرشار از بوی مشک می‌کرد، تنها با سوزاندن پر این پرنده در مجمری که بخور می‌سوزانند، میسر بوده است (نک‍ : فردوسی، 1 / 266؛ دماوندی، 415-416؛ اعتمادمقدم، 1 / 477). فردوسی گاه انواع بخور و سوزاندن عود و بوی پراکندن را از آداب اعمال سحرآمیز می‌داند (5 / 397- 398). 
بخور گیاهان، چوبها و روغنهای معطر در آتشکده‌ها هنگام پرستش و نیایش و نیز در مراسم آیینی به کار می‌رفته است، مانند آغاز پنج‌گاه در آتشکده‌های آتش بهرام و آذربرزین مهر و آذرگشسب (نک‍ : کریستن‌سن، 151؛ دوستخواه، 2 / 895)؛ در جشنهایی مانند جشن نوروز، مهرگان و سده بخور می‌سوزاندند، چنان‌که در جشن سده موبدان با جامه‌های سپید، هر یک با مجمری از چوب صندل و عود افروخته که هوا را عطرآگین می‌کرد، 3 بار به دور پشته‌های هیزم می‌گردند، سپس مشعلهای فروزان را به پشته نزدیک می‌کنند و وقتی مشعلها آتش گرفت، از آن دور می‌شوند (مهرین، 186)؛ همچنین زردشتیان برای آرامش مردگان، در عید آبانگان، روز دهم آبان ماه، راسن (سوسن کوهی) دود می‌کرده‌اند تا مردگان از بوی آن لذت برند  (بیرونی، 224). 
بخور انواع گیاهان و چوبهای خوشبو در دربار پادشاهان ساسانی نیز سنتی رایج بود، چنان‌که وقتی لشکریان هراکلیوس، امپراتور روم، کاخ خسرو دوم ساسانی را در دستکرد ویران کردند، افزون بر غنایم بسیار مانند فرشها و قالیهای منقش و جز آنها توده‌هایی از انواع عطریاتی که بخور داده می‌شد، به دستشان رسید که عبارت بودند از: اسپرغم، گل سرخ، نرگس، خیری سرخ و خیری زرد، سمن سفید و سمن زرد، سوسن سفید، بنفشه، شاهسپرغم، نیلوفر، مورد، مرزنگوش، سپیذک، پلنگ مشک، کوپل، نسترن، منج ناشکفته، سیسنبر و یاسمین (نک‍ : کریستن‌سن، 151-152).
در متن پهلوی خسرو قبادان و ریدکی به انواع بوهای خوش اشاره شده که یادآور بوی ایزدان هستند و بوی خوش برخی از آنها گویا با بخور استشمام می‌شده است (نک‍ : متون ... ، 77- 79).
بخور همچنان که در فرهنگ ایرانی پیش از اسلام مورد توجه بود، به همان نسبت در دین اسلام هم به آن تأکید شده است. یکی از عوامل پایداری سنت معطر ساختن بدن و فضای خانه تأکید پیامبر (ص) بر استفاده از بوی خوش بوده است (در این باره، نک‍ : مجلسی، 73 / 143). بخور در فرهنگ ایرانیان مسلمان افزون بر معطر کردن محیط، برای خوشبو کردن بدن، جامه، جای خواب و مانند اینها نیز به کار می‌رفت؛ در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که بر آدمی شایسته است تا حد امکان جامه‌هایش را بخور دهد (همانجا). همچنین امام رضا (ع) می‌فرماید: استعمال بخور برای روزه‌دار احسان و لطفی نیکو است ( فقه ... ، 206)؛ در کتب فقهی در آداب عیادت مریض گفته شده که بهتر است برای مریض میوه، عطر و بخور هدیه برده شود (صاحب جواهر، 4 / 5).
جنبۀ تشریفاتی سوزاندن بخور در دربار پادشاهان ایرانی در دوران خلفای بغداد دوباره رواج یافت، چنان‌که خلفای بغداد به تبعیت از دربار ایران باستان به سوزاندن بخور علاقه‌مند شدند و بوی عود، عنبر، مشک، کافور، صندل و جز آنها کاخهای آنها را عطرآگین می‌کرد (نک‍ : کریستن‌سن، 151). در سده‌های بعد در گزارشهای اروپاییان نیز به بخور اشاره شده است؛ شاردن در سفرنامۀ خود در شرح رسم پذیرایی از شاهنشاه صفوی اشاره به مجمرهای گرانبها و عودسوزهای عالی متعددی دارد که در مقابل پادشاه و همراهان عالی‌قدر وی گذاشته می‌شد و عود تا موقعی که مهمانان مایل بودند، می‌سوخت (3 / 112). کمپفر نیز به بخور گیاهان معطر در آتشدانهای طلایی در عصر شاه سلیمان صفوی اشاره کرده که بوی عطر بسیار دلکشی را در فضا پراکنده می‌کرده است (ص 252). 
در تهران قدیم رسم بود پیش از مراسم عقد، داماد خوانچه‌ای به خانۀ عروس می‌فرستاد که در آن لوازم ویژۀ عقد مانند اسفند، و گیاهان مختلف برای بخور، یک نان بزرگ سنگک با نوشته‌ای زرین، یک کله قند، یک کیسه حنا و یک قالب صابون گذاشته می‌شد (ماسه، 1 / 82)؛ همچنین رسم بود که در گوشه‌ای از اتاق عقد، یک منقل آتش از جنس نقره یا برنج و جز آن می‌گذاشتند و در آن کندر و اسفند دود می‌کردند، با این باور که شگون دارد (کتیرایی، 145). در بروجرد رسم است که بر سر سفرۀ عقد سینی عاطل و باطل قرار می‌دهند. این سینی 7 خانه دارد: در خانۀ اول خشخاش، در خانۀ دوم اسفند، در خانۀ سوم گلپر، در خانۀ چهارم سیاه‌دانه، در خانۀ پنجم کندر، در خانۀ ششم نمک، و در خانۀ هفتم برگ مورد کوبیده قرار می‌دهند. خشخاش برای باطل کردن سحر و جادو، اسفند و گلپر برای دفع چشم‌زخم، ]سیاه دانه[ و کندر برای راندن ارواح خبیثه، و نمک و مورد برای دفع شورچشمی است (مولانا، 118). در بیشتر مناطق ایران پس از اتمام خطبۀ عقد برای میمنت مجلس و دفع شر و سیاه‌بختی، اسفند و کندر در آتش می‌ریزند و بخور می‌سوزانند (برای نمونه، نک‍ : شکورزاده، 179)؛ همچنین کندر ازجمله مواردی است که برای راندن ارواح خبیثه بر سر سفرۀ عقد گذاشته می‌شود (همو، 176، حاشیۀ 5). زمانی که جهاز عروس را به خانۀ داماد می‌فرستند، برای شگون اسفند می‌سوزانند (هدایت، 30).
در کرمان غالباً در ایام نوروز در بین مسلمانان و زردشتیان رسم است برای طلب حاجت سفره می‌اندازند؛ بر سر این سفره افزون بر مرغی که با آدابی خاص کشته و پخته شده است، سبزی، گل، تخم مرغ، سرمه‌دان و ظروف بخور اسفند و کندر قرار می‌دهند (برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : تجربه‌کار، 196- 198)؛ همچنین مردم این منطقه برای دفع چشم‌زخم زاغ (زاج) را به شیوه‌ای خاص می‌سوزانند (همو، 199-200).
در تهران رسم بود که در ششمین شب پس از زایمان برای دفع چشم‌زخم، قابله عصر به خانۀ زائو می‌رفت و کندر و اسفند فراوان دود می‌کرد و «چهار قل و آیت‌الکرسی» می‌خواند و به زائو و بچه و دور تا دور اتاق و 6 جهت فوت می‌کرد و با خاکستری که از کندر و اسفند مانده بود، زائو را بزک می‌کرد؛ یک خال میان ابروها، یکی به کف دست چپ و یکی به کف دست راست، یکی به سینۀ چپ و یکی به سینۀ راست، یکی به کف پای چپ و یکی به کف پای راست زائو می‌گذاشت (کتیرایی، 52) و نحسی و شومی آن شب برطرف می‌شد. این شیوه همچنین برای دفع هرگونه بیماری به کار می‌رفت (در این باره، نک‍ : آقاجمال، 27). در خراسان ماما با دانه‌های سوختۀ اسفند روی پیشانی و بینی نوزاد پس از حمام زایمان خال می‌گذاشت تا کودک در کوچه از آسیب چشم‌زخم مصون بماند (شکورزاده، 151)؛ همچنین در تهران، نوزاد را وقتی به حاضران نشان می‌دادند، هر یک از مهمانان یک تکه از نخ لباسش را می‌داد تا آن را با اسفند دود کنند تا بچه نظر (چشم‌زخم) نخورد (هدایت، 43). گاهی هم چند نخ از لباس نوزاد را به مهمانان می‌دادند تا هرکدام از آنها برای دفع چشم‌زخم از نوزاد، با اسفند دود کنند (ماسه، 1 / 65). در شیراز در اولین شب چهارشنبه یا یکشنبه، پس از تولد، برای زائو و نوزاد زاغ (زاج) و اسفند می‌سوزاندند (خدیش، 272). در لرستان جارویی را با ذکر نام افراد شورچشم قیچی می‌کنند و مقداری از قیچی‌شده‌ها را با اسفند مخلوط کرده و در غروب دوشنبه یا چهارشنبه دود می‌کنند (اسدیان، 177؛ دربارۀ اسفند و کندر دود کردن برای امور مختلف، نک‍ : ه‍ د، اسفند).
امروزه سنت سوزاندن بخور در میان ایرانیان بیشتر برای دفع چشم‌زخم و شوربختی و برای شگون و همچنین به منظور گندزدایی و نیز به قصد تبرک و تیمن است. مواد معطری که امروزه به‌عنوان بخور می‌سوزانند، ترکیبی از کندر، اسفند، عود، زاغ، آویشن، اسطوخودوس و کافور است. ترکیب هر یک از این سوختنیها با اسفند در میان مردم به نام اسفند شناخته می‌شود. این ترکیب یا هر کدام از آنها به تنهایی در مناسبتهایی چون جشن نوروز، عقد و عروسی، به دنیا آمدن نوزاد، خرید منزل، و مواردی نظیر آن کاربرد دارد؛ همچنین به مناسبت ورود مهمانی عزیز، به‌ویژه اگر این مهمان از سفر دوری مانند سفر زیارتی آمده باشد؛ نیز مراسم و مناسبتهای آیینی، مانند مراسم عید قربان، عید فطر، عید غدیر و مراسم عزاداری امام حسین (ع) در هیئتها، حسینیه‌ها و تکایا مخصوصاً در روز عاشورا سوزانده می‌شود؛ همچنین استفاده از آن در اماکن مذهبی، امامزاده‌ها، بقاع و آرامگاهها مرسوم است (تحقیقات ... ).
خراسانیها معتقدند که روح مردگان آنها افزون بر شبهای جمعه، در ایام نوروز نیز آزادند و به خانه و کاشانۀ خود می‌آیند. اگر جایگاه خود و فرزندانشان را پاک و پاکیزه ببینند و بوهای خوش استشمام کنند، شاد و خوشوقت می‌شوند و بازماندگان خود را دعا می‌کنند، وگرنه افسرده و غمگین بازمی‌گردند. از این‌رو، چند روز مانده به نوروز، مشک و عنبر در خانه‌ها می‌سوزانند و در هر اتاق، چراغ و شمع می‌افروزند (هنری، 15).

استفاده در پزشکی

 استفاده از بخور برای ضدعفونی کردن بدن و جامه، و جلوگیری از بیماری قدمتی کهن دارد؛ چنان‌که بخور ترکیبی اسفند با کندر، زاغ، آویشن، گلپر و دیگر چوبها ازجمله راههای مصون ماندن از بیماری دانسته می‌شود.
ابن‌سینا در موارد مکرری سوزاندن بخورهای خوشبو را در درمان بیماریهای زنان توصیه می‌کند (نک‍ : 3 / 373، 379). اخوینی برای رفع دردهای شقیقه یا درد سر بخور کافور را، و بوییدن کافور و صندل، و بخور عود خام یا پرورده و مشک، کندر، قسط تلخ و سوختۀ قرطاس را برای رفع زکام سفارش می‌کند (ص 270). عقیلی برای رویاندن مو بخور کندر، و برای تقویت معده و دفع رطوبتهای بدن بخور لبان را تجویز می‌کند (ص 45). همچنین برای بیماریهای گوناگون چون نفث‌الدم، صداع، درد دندان، سرفۀ بلغمی، وسواس و آتشک، بخور تجویز می‌شده است (علی، 10). 
اطبای قدیم برای دفع بیماری بادفرنگ بخوری را تجویز می‌کنند که در آن چندین نوع گیاه را باید در دیگی بر سر آتش قرار داد و سر دیگ را بست و سوراخی بر سر دیگ تعبیه کرد تا بیمار با نی، به مدت 7 روز، تمام بخارات آن گیاهان را از طریق دهان ببلعد و سر و صورت خود را بپوشاند تا بهبود یابد (برای نمونه، نک‍ : مجربات ... ، 167).
گاهی نیز طب مردمی با باورهای ویژۀ خود، برای معالجۀ پاره‌ای از بیماریها، در هم می‌آمیزد، چنان‌که در تهران قدیم نزدیک غروب پیرزنی که مجرب و مورد اعتماد بود، اسفند و کندر دود می‌کرد و بته آتش می‌زد، آن وقت فردی را که در اثر ناپرهیزی و آزار رساندن به ازمابهتران ناخوش شده بود، وا می‌داشتند که از روی آتش بپرد یا او را از روی آن می‌گذراندند (هدایت، 58)، بدین ترتیب بیمار، بیماری خود را به آتش می‌داد. در تهران برای دفع چشم‌زخم (بیماری) اسفند و زاج سفید را نیز با هم بخور می‌دادند و با سوختۀ آن 7 جای بدن ناخوش را خال می‌گذاشتند (همو، 57). امروزه نیز این بخور کمابیش رایج است (تحقیقات). در سروستان در شب یکشنبه زیر پای مریض نوند (اسفند) دود می‌کنند و باید اطرافیان بیمار نیز تکه یا نخی از لباس خود را در آتشی که در آن اسفند ریخته‌اند، بیندازند تا بسوزد (همایونی، 374)؛ سوزاندن نوند همچنین در غروب آفتاب روز شنبه و سه‌شنبه برای دفع چشم‌زخم رایج است (همانجا).
بخور سرکه نیز ازجمله بخوراتی است که برای درمان بیماریها تجویز می‌شده است. به این صورت که سرکۀ بسیار ترش و تندی را در خاک‌انداز آهنینی روی آتش گرم می‌کنند، و برای اینکه بخار سرکه به دور و بر پراکنده نشود و مطلق به صورت بیمار بخورد، چادری یا چیزی شبیه به آن بر سر بیمار می‌کشند و سر و صورت بیمار را در معرض بخار آن نگه می‌دارند و سر و مغز بیمار را بخور می‌دهند (بلوکباشی، 136؛ نیز دربارۀ بخور برای درمان بیماری در سیرجان، نک‍ : مؤیدمحسنی، 464).

مآخذ

 آقاجمال خوانساری، محمد، عقاید النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، 1349 ش؛ آنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، 1364 ش؛ ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1370 ش؛ اخوینی بخاری، ابوبکر، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344 ش؛ ارداویراف‌نامه، ترجمۀ رحیم عفیفی، مشهد، 1342 ش؛ اسدیان خرم‌آبادی،  محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ اعتماد مقدم، علیقلی، آیین و رسمهای ایرانیان باستان بر بنیاد شاهنامۀ فردوسی، تهران، 1355 ش؛ انصاری، شهره، تاریخ عطر در ایران، تهران، 1381 ش؛ بلوکباشی، علی، «درمان بیماریها و ناخوشیها در پزشکی عامیانه»، کتاب هفته، تهران، 1342 ش، شم‍ 103؛ بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به‌کوشش ادوارد زاخاو، لایپزیگ، 1923 م؛ تجربه‌کار، نصرت، «بعضی از رسوم باستانی»، مردم‌شناسی، تهران، 1335 ش، شم‍ 4 و 5؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفه، تهران، 1402 ق؛ خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، 1379 ش؛ دماوندی، مجتبى، جادو در اقوام، ادیان و بازتاب آن در ادب فارسی، سمنان، 1384 ش؛ دوستخواه، جلیل، تعلیقات بر اوستا، تهران، 1370 ش؛ رضی، هاشم، ترجمه و تعلیقات بر وندیداد (هم‍‌ )؛ شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1336 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شیشه‌گر، آرمان، «بخور و بخوردان»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1375 ش، ج 2؛ صاحب جواهر، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، 1981 م؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، کلکته، 1844 م، علی، حکیم مظهر، قرابادین مظهری، چ تصویری، تهران، 1383 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ فقه الرضا (ع)، مشهد، 1406 ق؛ قمری بخاری، حسن، التنویر، به‌کوشش محمدکاظم امام، تهران، 1352 ش؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1348 ش؛ کریستن‌سن، آرتور، وضع ملت و دولت و دربار در دورۀ شاهنشاهی ساسانیان، ترجمۀ مجتبى مینوی، تهران، 1374 ش؛ کمپفر، انگلبرت، در دربار شاهنشاه ایران، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1350ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، 1355 ش؛ متـون پهلوی، به کوشش جاماسب ـ آسانا، ترجمۀ سعید عریان، تهران، 1371 ش؛ مجربات بوعلی سینا ( تحفة العاشقین)، منسوب به ابن‌سینا، به کوشش محمد انوار حسین، چ تصویری، نسخۀ شم‍ 341‘97، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، تهران، بی‌تا؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1402 ق / 1983 م؛ مولانا، غلامرضا، تاریخ بروجرد، کتابخانۀ صدر، 1353 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381ش؛ مهرین، عباس، کشورداری و جامعۀ ایران در زمان ساسانیان، تهران، 1350 ش؛ وندیداد، ترجمه و تعلیقات هاشم رضی، تهران، 1376 ش؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1311 ش؛ هروی، محمد، بحر الجواهر، تهران، 1288 ق؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348 ش؛ هنری، مرتضى، آیینهای نوروزی، تهران، 1353 ش.

مینا احمدیان

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: