صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع تاریخی / منابع ادبی / بحیره /

فهرست مطالب

بحیره


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 6 دی 1398 تاریخچه مقاله

بُحَیْره، کتابی مفصل با موضوعاتی بسیار متنوع که مبتنی بر باورهای عامه تدوین شده است و ازاین‌رو، اثری ارزشمند در مطالعات فولکلوریک به‌شمار می‌رود. 
 کتاب بحیره مجموعه‌ای است مشتمل بر مباحث تاریخی و حوادث ادوار مختلف و احوال طبقات وزرا و عجایب و غرایب انسان و حیوان و اماکن و بلاد و بناها و ساختمانهای مختلف که میرمحمدهاشم فزونی استرابادی معروف به ملا فزونی، از علمای عهد صفویه در سدۀ 11 ق / 17 م، آن را تألیف کرده است. بحیره را عبدالکریم بن عباسعلی فمی تفرشی، مؤسس مدرسۀ معارف اسلامیۀ تهران در 1328 ق / 1910 م، در زمان احمد شاه قاجار به چاپ رساند (نک‍ : فزونی، صفحه عنوان؛ مدرس، 4 / 338). 
ظاهراً به سبب وجود چند تن به نام فزونی استرابادی در ثبت نامه مؤلف بحیره، میان تذکره‌نویسان اشتباهی صورت گرفته است. صاحب تذکرۀ صبح گلشن در 1295 ق، نام وی را میرمحمد آورده و او را فردی خوش‌ذوق و هنرمند معرفی کرده‌است که در برخی علوم و هنرهای زمان خود دستی داشته است؛ به‌ویژه اینکه وی را شطرنج‌باز بسیار ماهری معرفی می‌کند که خط شکسته را نیز به‌خوبی خوش‌نویسی می‌کرده است. به تصریح کتاب، میرمحمد در اواخر عمر به مالیخولیا دچار می‌شود و در اثر آن می‌میرد (نک‍ : علی حسن‌خان، 314). مؤلف ریحانة الادب، میرمحمد و میرمحمود را یکی نمی‌داند (مدرس، 4 / 339). صاحب تذکرۀ روز روشن قطعاتی از اشعار وی را نمونه آورده که حاکی از تسلط کافی و فصاحت فزونی استرابادی در فن شعر و ادب است (نک‍ : صبا، 626). اما فخرالزمانی (ص 674-675) و اوحدی (5 / 2928- 2929) که هردو معاصر مؤلف کتاب بوده‌اند، او را میرمحمدهاشم معرفی کرده‌اند. 
بحیره به شیوۀ کتابهایی موسوم به کشکول یا زنبیل تهیه شده است. چنان‌که از نام این‌گونه کتابها پیدا ست، طیف وسیعی از موضوعات متنوع شامل حوادث تاریخی، شخصیتها و مشاهیر، عجایب و غرایب روزگار و شهرها و مکانهای دوردست و جز آن را در بر می‌گیرند. مطالب این کتابها جدیت و رسمیت چندانی ندارد و زبان آنها ساده و عامه‌فهم است. کتابهایی از این دست سرشار از موضوعات راست و دروغ است که آنها را برای همگان خواندنی و جذاب می‌کند. این‌گونه کتابها در مطالعـات اجتمـاعی ـ فرهنـگی، مردم‌شنـاسی و زبان‌شنـاسی قابل اعتنا هستند، زیرا در آنها افزون بر موضوعات متنوع و ظاهراً سرگرم‌کننده به مدارکی آگاهانه از قواعد اساسی آداب اجتماعی می‌توان دست یافت. عدم وجاهت و جدیت محتوای کتابهایی همچون بحیره، زبان و مفاهیم مردمی را در آنها وارد کرده است. 
از مطالب این کتابها می‌توان بسیاری از اصطلاحات عامۀ مردم را در زمینه‌های آشپزی، کشاورزی، مشاغل، صنایع، گیاهان و درختان، حیوانات، اخلاقیات، وجه تسمیۀ افراد و اماکن، جادوگریها، آداب و رسوم، بیماریها، دیوان و موجودات وهمی زیان‌کار و سودرسان و جز اینها استخراج کرد.
همچنین رخدادها و وقایع تاریخی موجود در این کتابها چندان موثق و دقیق نیستند و با اغراقها و افسانه‌ها درآمیخته‌اند و به نوعی می‌توان آنها را تاریخ‌نویسی عامیانه نامید. همچنین به اعتباری می‌توان کتابهایی از نوع بحیره را از گونۀ عجایب‌نامه‌ها به شمار آورد، زیرا بیان حالات عجیبه در توصیف همۀ مطالب کتاب محوریت دارد.
وجوه عجایب‌نامه‌ای بحیره کمتر شناخته شده است. از دیگر مشخصات کتاب اینکه فزونی استرابادی گهگاه به نویسندگان دیگر و مطالب کتابها به‌ویژه عجایب‌نامه‌ها اشاره می‌کند و نام و نشانی از برخی کتابهای گمنام و ازمیان‌رفته به‌دست می‌دهد. همچنین بر حاشیۀ اوراق کتاب، شرحهایی بسیار مفید در معنای لغات و اصطلاحات و اعلام نوشته شده که بر محتوای مطالب کتاب افزوده است. این شرحها به همراه فهرست مفصل و دقیقی که در انتهای کتاب و به‌کوشش ناشر و مصحح آن عبدالکریم بن عباسعلی فمی تفرشی فراهم آمده، بر غنای کتاب افزوده است (نک‍ : فمی، 2، 3).
بحیره شامل 44 باب است که برخی از ابواب آن به چند فصل تقسیم می‌شود. باب اول دربارۀ مکارم اخلاق، خوش‌رفتاری، عدالت و انصاف است و حاوی حکایتهایی دربارۀ این صفات نیکوی مشاهیر تاریخی‌ای همچون اسکندر، انوشیروان، خسروپرویز، حجاج و مأمون است که جنبۀ عبرت‌آمیز دارد و نتیجۀ مثبت خوش‌اخلاقی و عدالت و رحم بر رعایا را گزارش می‌دهد. درحالی‌که بسیاری از حاکمان به خون‌ریزی و سنگ‌دلی در تاریخ مشهورند، ذکر حکایتهایی از این دست که ریشه در ادب عامه دارند، قابل تعمق است.
بابهای دوم تا بیست‌وهفتم کتاب مشتمل است بر موضوعاتی چون معجزه‌ها و خوارق عاداتِ مشاهیر، شرح احوال و رفتار سلاطین و وزرا، صفات اخلاقی نیک‌نامان و بدنامان تاریخ، حیله‌گریهای زنان، رؤیا‌ها و خوابهای افراد مشهور و شخصیتهای تاریخی از یوسف (ع) تا فردوسی و ضحاک و بسیاری از نام‌آوران تاریخ. نکتۀ قابل توجه در حکایتهای این بخش از کتاب، نقل روایتهایی دربارۀ شخصیتهای ادبی، علمی، سیاسی، پادشاهان، وزرا و به طور کلی مشاهیر است که ارزش فولکلوریک فراوان دارند. مثلاً حکایتی که دربارۀ خواب‌دیدن فردوسی نقل می‌شود (نک‍ : فزونی، 420)، از جملۀ روایتهای شفاهی دربارۀ این شاعر به شمار می‌رود؛ فردوسی هنگام سرایش شاهنامه آنجا که به داستان سهراب می‌رسد و قصد دارد پدر سهراب را به‌خوبی توصیف کند، به خواب می‌رود و در خواب، رستم را درحالی‌که لباسی از پوست ببر پوشیده و کلاهی با پرهای سیمرغ بر سر نهاده و سوار بر رخش است، می‌بیند. رستم ضمن قدردانی از توصیفات بجا و درست فردوسی از وی، به نشانۀ سپاسگزاری تصمیم می‌گیرد که به او پاداشی بدهد. بنابراین نشانی مکانی را به فردوسی می‌دهد که محل مبارزۀ رستم با یکی از دشمنانش بوده است. رستم در آن نبرد پس از شکست دشمن، خلخالهای طلایی‌ای که بر دست و پای فیل دشمن بوده و ارزش فراوان داشته، با نوک نیزه در زمین فروکرده بوده است. فردوسی از خواب برمی‌خیزد و داستان را به ایاز، غلام و دوست سلطان محمود غزنوی، بازمی‌گوید و ایاز سلطان را راضی می‌کند که به آن مکان بروند. سرانجام خلخالها کشف می‌شوند و فردوسی نزد شاه و مردم محبوب‌تر می‌شود. روایتهایی شفاهی شبیه این حکایت در میان مردم ایران و تاجیکستان ثبت شده است (نک‍ : انجوی، 48-53؛ شیرمحمدیان، 48- 49).
از باب بیست‌وهشتم تا سی‌وهفتم، موضوعات کتاب اندکی تغییر می‌کند و عجایب و غرایب اماکن و شهرهای دور و نزدیک، حیوانات، چشمه‌ها و جویبارها، کوهها و زلزله‌ها و آتش‌فشانها، سنگها و جواهر گران‌بها، اژدهایان و انواع درختان عجیب به‌تفصیل ذکر می‌شوند. نکتۀ مهمی که در لابه‌لای موضوعات این بابها به چشم می‌خورد، این است که گاه حدود و زوایای موضوعات بر واقعیات منطبق است و گاه صرفاً جنبۀ ذهنی داشته، و وجود خارجی ندارد. مثلاً در مبحث مربوط به چشمه‌ها (نک‍ : فزونی، 459-462)، انواع چشمه‌ها، موقعیت جغرافیایی، و فواید و مضرات آبهای آنها ذکر می‌شود. در این میان به چشمه‌هایی اشاره می‌شود که صرفاً استعاری‌اند و داستانهایی در ادبیات رسمی و ادبیات عامه در مورد آنها وجود دارد، مانند چشمۀ حیوان یا آب زندگانی و داستان خضر و الیاس. فزونی استرابادی در این بخش، داستانها و روایتهایی را می‌آورد که اساس شفاهی دارند و از فرهنگ مردم ریشه گرفته‌اند. در برخی از موارد موقعیت جغرافیایی چشمه نیز ذکر می‌شود، اما آبشخور داستان باورهای مردم است. برای نمونه، در همانجا آمده است که در نزدیکی جایی به نام طایفه، چشمه‌ای وجود دارد که موجوداتی به نام «آدم‌آبی» در آن زندگی می‌کنند و همواره مشغول شادی و آوازخوانی هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، مرده را کنار چشمه می‌گذارند و آن‌قدر گریه و زاری می‌کنند تا مردم بر ایشان رحم کنند و مردۀ ایشان را در زمین دفن کنند. ظاهراً دختری از این آدم‌آبیها به پسری دل می‌بندد و هر شب برای او از چشمه دامنی از طلا می‌آورد، اما چون پادشاه از این موضوع باخبر می‌شود، طلاها را به زور می‌گیرد و پسر مجبور می‌شود از آن شهر و دیار برود. سرانجام دخترک آدم‌آبی از دوری پسر، کنار چشمه جان می‌سپرد. 
از باب سی‌وهشتم به بعد، داستانهای بسیار عجیب و باورنکردنی دربارۀ تولد انسانها و حیوانات غیرعادی و حوادثی که پیرامون آنها رخ داده، بیان می‌شود. تولد دجال و یأجوج و مأجوج، داستانهایی از ادب عامه پیرامون تولد عیسى (ع) و محمد (ص)، داستان خلقت طفلی که 4 سال در رحم مادر مانده‌بود، عجایبی از زنان شهر طمغاج که هر شب دوباره باکره می‌شوند و دختران شهر ناصریه که هیچ‌کدام باکره نیستند، مخرج‌نداشتن حجاج بن یوسف در زمان تولد، و حکایت اقوامی که مثل میمونها پرمو هستند، از مطالب بسیار جالب و قابل تعمق کتاب است. در این ابواب، داستانهای فراوانی دربارۀ حالات موجوداتی چون جن و پری و غول و نسناس و دوال‌پا ذکر می‌شود. معرفی انواع طلسمات و نیرنجات و حیوانات و پرندگان عجیب، خصایل بسیار شگفت‌انگیز مردمان جزایر دوردستِ نزدیک چین و جاوه، مکانهای ناشناخته و عمارات و ساختمانهای معروفی چون طاق کسرا، بهشت شداد، قصر اسکندر و مدرسۀ هرات، وجه تسمیۀ شهرها و اماکن معروف ایران و سرزمینهای دیگر، و سرانجام وضعیت آبادانی مناطق مشهوری همچون هرات، نیشابور، ری، بیت‌المقدس و گجرات که همگی ارزشهای فراوانی در مطالعات مردم‌شناسی و فولکلور دارند، از جملۀ اهم مطالب پایانی کتاب هستند. 
منابع اصلی‌ای که فزونی استرابادی برای داستانها و حکایتها ذیل هریک از شخصیتها و مضامین کتاب آورده است، به چند دسته تقسیم می‌شود: 
1. آثاری که مؤلف مستقیماً به آنها اشاره کرده و عین عبارات داستانی کتابها و آثار پیشینیان را آورده، و یا در آنها دخل و تصرف کرده و به تکمیل و تلخیص آنها اقدام نموده است. عمده‌ترین آثاری که فزونی استرابادی آنها را در اختیار داشته و حکایتهایی از آنها را در بحیره آورده، عبارت‌اند از: عجایب البلدان، تاریخ الحکما، تاریخ بهادرشاهی، غرایب الهند، عجایب الدنیا، بحر السعاده، غرایب الاسرار، تفسیر گازر، نگارستان، عجایب المخلوقات، غرایب البلاد، طبقات ناصری، شاهنامه، زبدة التواریخ، مسالک و ممالک، تاریخ یمینی، نزهة القلوب، جواهرنامه، تاریخ قوام‌الملکی، تاریخ محمودشاهی، تحفة الغرایب، تحفة العشاق، چهارمقاله و جامع الحکایات که مؤلف به آنها دسترسی داشته و با مطالعه‌شان به فراخور موضوع از آنها استفاده کرده است. 
2. از دیگر منابع فزونی استرابادی می‌توان به تجارب شخصی وی در سفرهای متعددی که به سرزمینهایی چون هند و جزایر اطراف داشته، اشاره کرد؛ چنان‌که وی به یکی از خاطرات سفرش به لاهور اشاره می‌کند (نک‍ : ص 519-520) و ماجرای عجیب زنی را باز می‌گوید که مار زاییده بود. همچنین شنیده‌های وی از مسافرانی که به سرزمینهای دور و نزدیک سفر کرده‌اند و خاطرات سفر خود را برای فزونی استرابادی بیان نموده‌اند، از جملۀ منابع مؤلف به شمار می‌رود. 
3. منبع دیگری که عمدۀ مطالب کتاب از آن مأخوذ است، فرهنگ و ادبیات شفاهی مردم است؛ ازجمله به داستانهایی می‌توان اشاره کرد که مؤلف پیرامون اشخاص و مشاهیری چون انوشیروان، اسکندر، ابوعلی‌سینا، حاتم طایی، شاه عباس صفوی، سلطان محمود غزنوی، عطار نیشابوری، خیام، یوسف (ع)، ضحاک، دجال، عیسى (ع) و جز آنها نقل کرده است. برخی از این روایتها را تا روزگار حال می‌توان پی گرفت. مثلاً بسیاری از داستانهایی که دربارۀ شخصیت ابوعلی‌سینا در بحیره گفته شده، با روایتهای شفاهی‌ای که پژوهشگران در چند دهۀ اخیر پیرامون وی گردآوری کرده‌اند، مطابقت دارد (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : صبحی، سراسر کتاب؛ نیز ه‍ د، ابن‌سینا). 
فزونی استرابادی باب سی‌ونهم کتاب را به جنها و غولها یا به‌اصطلاح «در حالات عجیبۀ اجانین» اختصاص داده است، در حالی که در لابه‌لای بخشهای دیگر کتاب نیز از کارکردها و زیان‌رسانیهای جنها و غولها داستانهایی بیان می‌شود؛ مؤلف در ابتدای بخش مربوط به «حالات عجیبۀ اجانین»، پرداختن به این موضوعات را عجیب‌ترین داستانهای گذشته و آینده می‌داند، هرچند وی بر عدم قطعیت و غیرحقیقی‌بودن این داستانها اذعان دارد و از قول حکما آنها را «زایدۀ واهمه» معرفی می‌کند. 
محتوای مطالب مربوط به موجودات وهمی، و قلمرو و عملکردشان غالباً به سرزمینهای عربی ـ اسلامی مربوط می‌شود، هرچند عناصر ایرانی نیز با آن ترکیب شده است. به‌طورکلی در بحیره با دو جهان مسلمانی و غیرمسلمانی روبه‌رو می‌شویم. در جهان مسلمانی، همۀ نیروها و موجودات ماوراءالطبیعی در کنار فرمانها و آموزه‌های متعبدانۀ دینی به کار رفته است؛ گویی قبول و درک فرمانها و آموزه‌ها و وسعت سیطره و نفوذ اسلام، بدون ذکر شواهد و روایاتی از جهان تخیلی ماوراءالطبیعی ناممکن است. نقش موجودات ماوراءالطبیعی در این میان بسیار مؤثر است. آنها با قبول مسلمانی، با پیامبر (ص) پیمان می‌بندند و از آن پس با مسلمانان متحد می‌شوند و میان آنها و انسانها پیوند برقرار می‌گردد. جهان غیرمسلمانی غالباً به یهودیت و کفار (عنوانی عام برای غیرمسلمانان) محدود می‌شود. موضوع اصلی اغلب روایتها مربوط به موجودات وهمی به‌ویژه جنها و غولها و گرایش آنها به اسلام است. 
جن و انواع موجوداتِ زیرمجموعۀ آن، یعنی غول، نسناس و دوال‌پا از جملۀ پربسامدترین موجودات وهمی در بحیره هستند، اگرچه به‌وفور با خویشکاریهای موجوداتی چون دجال و مرکب مشهور او موسوم به خر دجال، دابةالارض و هیولاهایی چون عوج بن عنق نیز روبه‌رو هستیم. 
رویارویی پیامبر (ص) و یارانش با گونه‌هایی از جن در سفر به سرزمینهای بیابانی و دورافتاده ــ از مصر، مکه و بحرین گرفته تا عمان و صنعا ــ ما را با طیف وسیعی از باورهای مربوط به موجودات وهمی که میان اعراب و ایرانیان مشترک است، روبه‌رو می‌سازد. در روایتی دربارۀ سفر گروهی از اعراب از مصر به مکه، ماجرا چنین شرح داده می‌شود: ماری بر سر راه مسافران ظاهر می‌شود؛ یکی از آنها مار را می‌کشد؛ ناگهان قاتل مار ناپدید می‌شود و پس از چند ساعت با حال پریشان بازمی‌گردد و همگان از احوال او می‌پرسند که کجا رفته و چرا پریشان است. قاتل مار می‌گوید که جنها او را ربودند و به سرزمین خود بردند، زیرا ماری که کشته شد، یکی از جنها بوده است و آنها به خون‌خواهی وی قصد داشتند او را مجازات کنند؛ اما رئیس جنها اجازه نمی‌دهد که او مجازات شود، زیرا با پیامبر (ص) عهد بسته بود که اگر یکی از جنها به شکل دیگری دربیاید و کشته شود، خونش حلال است (نک‍ : فزونی، 524). 
در روایتی دیگر، دوباره موضوع مسلمان‌شدن جنهای کافر به‌ویژه جنهایی که یهودی هستند، مطرح می‌شود (نک‍ : همو، 525-526). در این روایت، پیامبر (ص) جنها را که تحت تأثیر قرآن قرار گرفته بودند، به اسلام دعوت می‌کند و از آنها می‌خواهد که نزد مردم خود بروند و دین اسلام را به آنها نیز عرضه کنند. پس از چندی در شب چهارشنبه، همۀ جنهای مسلمان‌شده به دیدن پیامبر (ص) می‌آیند. محل ملاقات آنها را پیامبر (ص) خارج شهر تعیین می‌کند و با یکی از یاران خود به نام عبدالله بن مسعود به آنجا می‌رود، اما با انگشت خطی دایره‌مانند دور او می‌کشد و به وی هشدار می‌دهد که اگر از این خط فرضی عبور کند، به مهلکۀ عظیمی گرفتار خواهد شد. ناگهان 000‘12 پری در دسته‌ها و گروههای مختلف نزد پیامبر (ص) می‌روند و برای اسلام‌آوردن، معجزه‌ای از او طلب می‌کنند. پیامبر (ص) به درختی که در آن نزدیکی بود، فرمان می‌دهد تا سخن بگوید و درخت در کمال فصاحت به پیامبری ایشان شهادت می‌دهد و بدین ترتیب گروه کثیری از جنها مسلمان می‌شوند (فزونی استرابادی این روایت را از کتاب صحیح مسلم گرفته که در آن، روایتهای دیگری نیز دربارۀ شمار جنها تا 000‘60 آمده است). در داستانی دیگر، گروهی از جنها به داخل یک بت (صنم) می‌روند و به پیامبری محمد (ص) شهادت می‌دهند و بدین وسیله بت‌پرستانی چون ابوجهل را که قصد داشتند آبروی محمد (ص) را ببرند، شکست می‌دهند (نک‍ : همو، 529-530). از موجودات عجیب دیگری که در بحیره معرفی شده‌اند می‌توان به نسناس (ه‍ م) و دوالپا (ه‍ م) اشاره کرد. 

مآخذ

 اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، 1388 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، مردم و فردوسی، تهران، 1355 ش؛ شیرمحمدیان، بهرام و داداجان عابدزاده، قصه‌ها پیرامون فردوسی و قهرمانهای شاهنامه، به‌کوشش بحرالدین علوی، دوشنبه، 1996 م؛ صبا، محمد مظفر حسین، تذکرۀ روز روشن، به‌کوشش محمدحسین رکن‌زاده آدمیت، تهران، 1343 ش؛ صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌های بوعلی، تهران، امیرکبیر؛ علی حسن خان، صبح گلشن، به‌کوشش محمد عبدالمجید خان، کلکته، 1295 ق؛ فخرالزمانی قزوینی، عبدالنبی، تذکرۀ میخانه، به‌کوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1340 ش؛ فزونی استرابادی، محمود، بحیره، تهـران، 1328 ق؛ فمی تفـرشی، عبـدالکریـم، مقـدمه بـر بحیـره (نک‍ : هم‍ ، فزونی استرابادی)؛ مدرس، محمدعلی، ریحانةالادب، تبریز، شفق.

معصومه ابراهیمی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: