صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه تهران بزرگ / قیطریه، تپه باستانی /

فهرست مطالب

قیطریه، تپه باستانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 8 تیر 1399 تاریخچه مقاله

قیطریه، تپۀ باستانی \ tappe-ye bāstānī-ye qeytariy(yy)e \ ، تپه‌ای واقع در محلۀ قیطریه. 
این محوطۀ باستانی از شرق به پارک قیطریه، از غرب به خیابان دکتر علی شریعتی، از شمال به تجریش و دزاشیب، و از جنوب به دروس و قلهک منتهی می‌شود (کامبخش‌فرد، تهران ... ، 32، آثار ... ، 70). 
کاوشهای رسمی باستان‌شناسی در این تپه توسط سیف‌الله کامبخش‌فرد در سالهای 1347-1350 ش صورت گرفت، در حالی که کشف اتفاقی نخستین آثار از این منطقه به 1279 ش / 1900 م بازمی‌گردد. بنا به اظهارات جان کرتیس، در مارس 1901، مجموعه‌ای از آثار باستانی توسط ارنست آملیوس رنی ــ که میان سالهای 1897-1900 م از کارمندان سفارت انگلستان در تهران بود ــ به موزۀ بریتانیا اهدا شد (ص 323). براساس نخستین آمارهای ثبتی، این اشیاء در مارس 1900 در تپه‌ای ماسه‌ای نزدیک باغ ییلاقی انگلیسیها در قلهک، نزدیک تهران کشف شده بودند (همانجا). این مجموعه شامل 3 شیء مفرغی، مربوط به اواخر هزارۀ 2 ق‌م، و 7 ظرف سفالی خاکستری‌رنگ، مربوط به عصر آهن اول (1200- 1500 ق‌م) بود. کرتیس معتقد است که این اشیاء شباهتی بسیار به اشیاء یافت‌شده از تپۀ قیطریه دارند و می‌توان چنین نتیجه گرفت که به احتمال فراوان، این اشیاء نیز از تپۀ قیطریه به دست آمده‌اند (ص 325-326). 
پس از آن در 1318 ش، گوری باستانی توسط مقنیان و کارگران ساختمانی که مشغول کار بودند، در باغ مهدیقلی خان هدایت، از رجال دورۀ قاجار و پهلوی اول، در دروس کشف گردید و تعدادی ظروف از این گور به دست آمد که با مداخلۀ موزۀ ایران باستان، نیمی از آنها به صاحب باغ واگذار شد و نیمی دیگر به موزه انتقال یافت (کامبخش‌فرد، تهران، شش). 
در اواخر پاییز 1337 ش، در حین ساخت‌وساز ساختمان در تپۀ قیطریه، آثاری از گورستانی 200‘ 3ساله کشف شد که با پیگیریهای لازم، کامبخش‌فرد از طرف ادارۀ کل باستان‌شناسی و فرهنگ عامه به‌عنوان سرپرست هیئت باستان‌شناسی، مأموریت یافت تا در این تپه به کاوش بپردازد (همانجا). این کاوشها میان سالهای 1347-1350 ش ادامه یافت، اما تنها گزارش حفاریهای سالهای 1347- 1348 ش ارائه گردید (کرتیس، 326). 
محوطۀ کاوش‌شده در این تپه با مساحتی حدود 000‘5 مـ2، در بخش جنوبی باغ خانم صارم‌الدوله قرار داشت (کامبخش‌فرد، همان، 35، آثار، 72؛ ستوده، 2 / 687). در طی این حفاریها، 350 گور باستانی کشف گردید که همۀ آنها در عمقی میان 30 تا 100 سانتی‌متر از سطح تپه قرار داشتند؛ از این گورها 500‘2 ظرف و تعدادی ابزار و زیورآلات مفرغی به دست آمد (کامبخش‌فرد، نگاهی ... ، 10-11). گورستان کشف‌شده در این تپه بسیار وسیع بود و مساحتی بالغ بر 000‘15 مـ2 را در بر می‌گرفت که این خود می‌تواند شاهدی بر اقامت طولانی‌مدت در این منطقه باشد (همو، 180). 
خاک تپۀ قیطریه از بقایای آبرفتی و توأم با آهک است، به گونه‌ای که به نظر می‌رسد از گذشته‌های دور و دورۀ باستان نیز قابل کشت و زراعت نبوده است، و شاید به همین سبب، گذشتگان این تپه را به گورستان اختصاص داده بودند. میزان آهک موجود در خاک این تپه به قدری است که بیشتر آثار سفالی کشف‌شده از گورهای آن، دارای قشری از آهک است که به‌سختی زدوده می‌شدند (همو، تهران، 33، آثار، 70-71، نگاهی، 10). 

عمده سفالهای کشف‌شده در تپۀ قیطریه از نوع سفال سیاه ـ خاکستری لوله‌دار و پایه‌دار با نقش داغ‌دار است که این نوع سفال پیش از آن نیز از دروس، چیذر و همچنین تپه‌حصار دامغان، خوروین، سیلک کاشان، گیان نهاوند، حسنلوی آذربایجان و گوی‌تپۀ اورمیه به دست آمده بود و با آنها قابل مقایسه است (همو، «کاوش ... »، 61-66، نیز 180؛ یانگ، 72؛ برای آگاهی بیشتر از این ظروف، نک‍ : طلایی، 117-125). 
به عقیدۀ برخی از باستان‌شناسان، این نوع ظروف توسط اقوامی که به‌سبب فشارهای خارجی به سمت غرب و جنوب غربی رانده شده‌اند، از شمال و شمال شرقی به ایران وارد شده است که این نظر، ویرانی تپه‌حصار دامغان را نیز توجیه می‌کند (نک‍ : گیرشمن، 70-71). احتمال آن وجود دارد که این اقوام تیره‌ای از اقوام هندوایرانی بوده‌اند که در اواخر هزارۀ 2 ق‌م، از شرق و غرب دریای مازندران به ایران وارد شده، و در این سرزمین سکنا گزیده باشند (کامبخش‌فرد، «کاوش»، 61، نیز 180). افزون بر ظروف سیاه ـ خاکستری، نمونه‌های پراکنده‌ای از سفالهای قرمز با نقوش سیاه تمدن چشمه‌علی نیز در این تپه یافت شد که این امر می‌تواند دلیلی بر وجود تمدنی کهن‌‌تر با قدمتی در حدود 000‘6 سال، در این ناحیه باشد (همو، «کاوش»، 67).
دفن اموات در این گورستان به‌صورت جنینی با دست و پای جمع‌شده و چمباتمه‌ای انجام می‌شده است، در حالی که نحوۀ قرارگرفتن آنها تابع هیچ قاعده‌ای نبوده، و گاهی به سوی شرق و گاهی به سوی غرب صورت می‌گرفته است. این امر فرضیه‌ای را به ذهن متبادر می‌کند که برپایۀ آن، در این تپه مردگان را در جهت تابش خورشید دفن می‌کردند، ضمن آنکه نقش خورشید به‌صورت 4 دایرۀ موازی و تودرتو بر روی ظروف این تپه نیز خود می‌تواند نشان‌دهندۀ اهمیتی باشد که این مردمان برای خورشید قائل بوده‌اند (همان، 61، نیز 180؛ ستوده، 2 / 687). کشف دکمه‌های لباس، سنجاق و زیورآلات و حتى خنجرهایی که احتمالاً همراه متوفا بوده، گواهی است بر این مدعا که ساکنان این تپۀ باستانی اموات خود را با لباس دفن می‌کردند (کامبخش‌فرد، نگاهی، 11، «کاوش»، 65، آثار، 78). 
در این گورها کنار مردگان، ظروف سفالینِ پر از غذای خشک‌شده و استخوان حیوانات اهلی مانند گوسفند وجود داشته است؛ ازاین‌رو، به نظر می‌رسد که این مردم به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته‌اند. افزون بر این، سرنیزه‌هایی برنزی را در کنار مردگان رو به آسمان قرار می‌دادند تا بدین وسیله از متوفا دفاع کرده باشند (ستوده، 2 / 685-686). 
براساس اظهارات حفار این تپه، تعداد سفالهای دفن‌شده در هر گور میان 5 تا 20 قطعه بوده است (کامبخش‌فرد، 180)؛ اما در بیشتر این گورها تعداد این ظروف به طور میانگین 7 تا 8 قطعه شمارش شده، و از آنجا که تعداد سفالهای اهداشده توسط رنی به موزۀ بریتانیا نیز 7 قطعه بوده، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که این ظروف هم تماماً از یک گور به دست آمده است (کرتیس، 327). 
به طور کلی، این گورستان تنها دارای یک لایه، و دوره‌ای 200 تا 300ساله متعلق به 000‘ 3 تا 200‘ 3 سال پیش از زمان ما ست (کامبخش‌فرد، نگاهی، همانجا، آثار، 76). در این تپۀ باستانی هیچ‌گونه آثار معماری به دست نیامده است، مگر در محوطۀ مقابل دیوار شرقی بوستان قیطریه که به نظر می‌رسد ساکنان باستانی آن، اختلاف سطح در صخره‌های طبیعی و سنگی این منطقه را برای استقرار خیمه‌های خود مسطح و هموار کرده‌اند. از این امر، چنین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که ساکنان این منطقـه تـا دو ـ سه سـده پس از استقرار، به ساخت بنا نپرداخته، و به زندگی شبـانی و دامداری خود ادامه داده‌اند (همو، تهران، 36). 

مآخذ

 ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1374 ش؛ طلایی، حسن، باستان‌شناسی و هنر ایران در هزارۀ اول قبل از میلاد، تهران، 1387 ش؛ کامبخش‌فرد، سیف‌الله، آثار تاریخی ایران، تهران، 1380 ش؛ همو، تهران سه‌هزارودویست‌ساله براساس کاوشهای باستان‌شناسی، تهران، 1370 ش؛ همو، «کاوش در قبور باستانی قیطریه»، باستان‌شناسی و هنر ایران، تهران، 1348 ش، شم‍ 2؛ همو، نگاهی به تهران در سه‌هزار سال پیش، تهران، 1380 ش؛ نیز: 

Curtis, J., »A Grave-Group from Qeytariyeh Near Teheran«, Archaeologia Iranica et Orientalis, eds. L. de Meyer and E. Haerinck, 1989, vol. I; Ghirshman, R., Iran from the Earliest Times to the Islamic Conquest, London, 1954; Kambakhsh Fard, S., »Survey of Excavations in Iran During 1968-69, I. Excavation Reports, Gheytaryeh«, Iran, 1970, vol. VIII; Young, T. C., »A Comparative Ceramic Chronology for Western Iran, 1500-500 BC.«, Iran, 1965, vol. III. 
مهسا اکبری
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: