صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / پوشاک و زیورآلات / ارخالق /

فهرست مطالب

ارخالق


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 16 آذر 1398 تاریخچه مقاله

اَرْخالُق،  نوعی قبای کوتاه آستردار و پنبه‌دوزی شده با یقه‌ای گرد. ارخالق از اجزاء پوشاک سنتی است که زنان و مردان در گذشته آن را روی لباسهای دیگر خود می‌پوشیدند. این لباس کت تنگ و نسبتاً بلندی است که آستینهای آن افزون بر تنگی، گاه تا مچ دستها می‌رسد و در قسمت سردست، زائدۀ مثلثی و گلابی‌شکلی دارد که بـه سنبـوسه معـروف است (نک‍ : ذکاء، 24؛ شریعت‌پناهی، 332؛ نگارزن، 11). ارخالقها در قسمت سرآستین معمولاً دکمه‌های فلزی دارند که در زمستان بسته می‌شود (ویلز، 318). ارخالق را معمولاً از چیتهای رنگی می‌دوختند. براساس مستندات تصویری و منابع مکتوب، کاربرد عام ارخالق به عهد صفویه بازمی‌گردد ( ایرانیکا، V / 790). برخی از پژوهشگران ارخالق را بخشی از پوشاک ایرانیان دوران ساسانی دانسته، و با توجه به نمونه‌هایی از تصاویر حک‌شده بر روی بشقابهای نقره‌ای ساسانی، و حتى نمونه‌های بازمانده از دوران سلجوقی، بر نقش و کاربرد ارخالق در پوشاک مردم آن دوران تأکید کرده‌اند (ضیاءپور، پوشاک ایرانیان، 215؛ رمضانخانی، 271). 
ارخالق واژه‌ای ترکی است و از ترکیب ارخا (یا آرخا)، به معنای پشت، و لیک یا لِق (علامت نسبت) به معنای پشتک به دست آمده است ( لغت‌نامه ... ؛ داعی‌الاسلام؛ زارع، 71). در فرهنگ شاهمرسی آرخالی به معنای بز شاخدار آمده است و آرخالی سانباللی کسی است که دارای پارتی و حامی عالی‌رتبه است (نک‍ : همانجا). 

انواع ارخالق

در گذشته ارخالق در میان مردان و زنان از نظر اندازه، شکل و تزیینات پارچه تفاوتهای چشمگیری داشت. ارخالقهای زنانه معمولاً بدون یقه بود و چینهایی در ناحیۀ کمر داشت؛ به‌تدریج ارخالقهای زنانه کوتاه‌تر شد و تا بالای زانو رسید (یوسفی، 230؛ نیز نک‍ : فوریه، 158). در دورۀ ناصرالدین شاه که به تقلید از غرب تغییراتی در پوشاک زنان رخ داد، ارخالق به نیم‌تنه‌ای کوتاه مبدل شد که به آن یقه‌برگردان یا یقۀ عربی الحـاق شده بود (نک‍ : معیرالممالک، 29؛ مستوفی، 511؛ نگارزن، همانجا؛ «لباسها ... »، بش‍ ؛ «لباس ... »، 13). در گذشته این لباس برای مردان حکم قبای کوتاهی را داشت که در نزد طبقاتی چون طلاب علوم دینی، کسبه و رجال از مقبولیتی خاص برخوردار بود (نک‍ : لغت‌نامه؛ شهری، طهران ... ، 4 / 284). 
از انواع ارخالقها می‌توان به ارخالق چیگنی یا چگنی که معروف‌ترین نوع آن در گذشته بود، اشاره کرد؛ این ارخالق سنبوسه‌های بلندی داشت که با دکمه‌های کوچک مخفی بسته می‌شد (نک‍ : امیرنظام، 80 ؛ ذکاء، همانجا). اَلجه یا اَلیجه نوع دیگری از ارخالق بود که از پارچه‌های دست‌بافت و راه‌راه دوخته می‌شد (یوسفی، 229). به طور معمول کیفیت پارچه‌های ارخالق با نوع معیشت و جایگاه اجتماعی مردم رابطه‌ای نزدیک داشت. ادوارد پولاک در سفرنامه‌اش دربارۀ کیفیت بعضی از ارخالقها چنین می‌نویسد: بهترین ارخالق از بنارس می‌آمد و برخی هم در اصفهان، بروجرد و شیراز تهیه می‌شد که از لحاظ زیبایی، مشهورترین ارخالقها مزین به طرح گل و بوته‌ای بودند، که به نام قلمکار معروف شدند (I / 145). ارخالقهای زنانۀ طبقۀ اعیان و تجار از پارچه و شال کشمیری و یا از مخمل و ترمه‌های بوته اعلا، و اطلسهای آستردار تهیه می‌شد (نک‍ : همانجا؛ دروویل، I / 73؛ نوایی، 275؛ ضرابی، 250)؛ این در حالی بود که اقشار متوسط مردم از پارچه‌های سفید و یا چیتهای ریزنقش در دوخت ارخالق استفاده می‌کردند (ضرابی، همانجا). 
در گذشته، در زمستان از ارخالقهای پنبه‌دوزی شده به عنوان بالاپوش گرم نیز استفاده می‌شد. ارخالقهای تابستانی دولایه بود و آستری پارچه‌ای داشت (همانجا). معمولاً نوع دوخت و تزیینات الحاقی بر روی ارخالق، این نیم‌تنه را بیش از پیش جلوه‌دار می‌کرد؛ نظیر ارخالقهای چیگنی که با یراق و گلابتون‌دوزی مزین می‌شد (ذکاء، 24). همچنین بر برخی دیگر از این ارخالقها از اطراف یقه و سرآستین و لبۀ دامن، ملیله‌دوزی، و سپس بر روی سینه‌ها طرحهای بته‌جقه سوزن‌دوزی می‌شد (شهری، همانجا). 
ارخالق در میان درباریان و بزرگان عهد قاجار تا آنجا حائز اهمیت بود که امیرنظام گروسی، از پیشکاران دربار قاجار، در کتاب منشآت آورده است: هدایایی که برای رجال فرستاده می‌شد، بدون حضور ارخالق، هدیه‌ای ناقص به‌شمار می‌رفت (همانجا). همچنین تفاوتهای موجود در شکل، جنس، رنگ، نقش و اندازۀ ارخالقها به تنهایی، معرف طبقه و منزلت اجتماعی افراد بود. در عهد قاجار، قد ارخالقها متناسب با شخصیت افراد بود؛ نظیر ارخالق نظامیان، مستخدمان دربار و آبدارباشیها که بلندی آن، تا بالای زانو می‌رسید (ویلز، 359-360). معمولاً ارخالقهای افراد سطح پایین جامعه چون لوطیها و مطربها از آن هم کوتاه‌تر بود، در حالی که اندازه و بلندی ارخالق افراد سرشناس و محترمی چون کسبه، تجار، اطبا و حتى روستاییان تا ساق پایشان می‌رسید (همانجا؛ نیز نک‍ : شهری، تاریخ ... ، 2 / 485؛ برای کاربرد ارخـالـق در میـان دربـاریـان عهـد قـاجـار، نک‍ : تاورنیه، 465؛ مونس‌الدوله، 104-105؛ محمدکاظم، 1 / 66). 
امروزه نیز کم‌وبیش در مناطقی چون آذربایجان، چهارمحال و بختیاری، فارس، حاشیۀ دریای مازندران و برخی از مناطق مرکزی ایران پوشیدن ارخالق با دوختها و تزیینات متفاوت کاربرد دارد. ارخالقهای مردم حوزۀ دریای مازندران از جنس شال، یا نمد تهیه می‌شود و معمولاً لبه‌های آن را در شلوارشان فرو می‌کنند ( ایرانیکا، V / 845). ارخالق یا اَلخالِق در این منطقه ازجملۀ پوشاکی است که جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است؛ زیرا مردان با توجه به شرایط آب و هوایی از آن به‌عنوان نیم‌تنه‌ای خاص بر روی تونیکهای ابریشمی و نخی خود استفاده می‌کنند (همانجا). 
در حال حاضر این بالاپوش در میان پوشاک زنان کرد، از پارچه‌های مخمل الوان تهیه می‌شود (ضیاءپور، پوشاک ایلها ... ، 52). این پوشش با عنوان یل، یا کت در این منطقه شناخته می‌شود؛ اندازۀ آن کوتاه است و آستینهایی ساده دارد، چنان‌که قسمت مچ دارای درزهایی باز است (همانجا). اقوام شاهسون و قره‌داغ نیز ارخالق (اَرخالیق) را از پارچه‌های ماهوتی، ساتنی و کشمیری می‌دوزند ( ایرانیکا، V / 837). در این منطقه ارخالق نوعی تونیک یقه صاف است با آستینهایی کاملاً بلند، چنان‌که از گلوگاه تا کمر دکمه دارد و در قسمت سرشانه‌ها تکه‌دوزی می‌شود. آنان این تونیک را بر روی پیراهن خود می‌پوشند (همانجا). 
در منطقۀ «زرزا» از حوزۀ اشنویه، واقع در استان آذربایجان غربی، ارخالق یا در اصطلاح محلی اَلخالِق به عنوان بخشی از پوشش بانوان منطقه به‌شمار می‌آید؛ این لباس از پارچۀ مخمل تهیه می‌شود و آستینهایش تا آرنج می‌رسد و معمولاً جلوباز است (همان، V / 839). 
ارخالق در میان زنان قشقایی واقع در استان فارس، همانند کت ضخیمی است که در فصل سرما استفاده می‌شود. این پوشش از نوعی پارچۀ ضخیم و نفیس مانند مخمل با آستری ساده دوخته می‌شود. در این منطقه بیشتر در دوخت ارخالق از تزیینات و نواردوزیهای ظریف بر حاشیۀ آستین و دور دامن آن استفاده می‌کنند. معمولاً در میان زنان مسن و میان‌سال ارخالقهایی با رنگهای تیره متداول است. ارخالق در میان مردان قشقایی شامل لباسی بلند و گشاد است که با داشتن چاک در دو طرف لباس، برای فرد آزادی حرکت ایجاد می‌کند. مردان قشقایی معمولاً پس از پوشیدن ارخالق، شالی را به دور کمر و بر روی لباس می‌پیچند (نک‍ : تاپر، 237؛ کیانی، 124، 127؛ ضیاءپور، پوشاک ایرانیان، 215؛ رنج‌دوست، 232). 
زنان و دختران بیرجندی ارخالقهای خود را از پارچه‌های نفیسی تهیه می‌کنند و آن را بر روی پیراهن می‌پوشند و قسمتهای بلند آستینها را که تا روی دستشان می‌آید، تا می‌زنند (رضایی، 426). در پوشش رایج مردم پیرسواران، زنانْ ارخالق را با نام محلی آخُلُق می‌شناسند و آن را بر روی پیراهنهای کوتاه خود می‌پوشند (رسولی، 354). 
در میان مردمان ایزدخواست ارخالق (الخلاغ / ارخلاغ) با کلیجه (نوعی کت) شباهت بسیاری دارد و تنها تفاوت آن در اندازه و طرح آستینها ست. معمولاً آستینهای ارخالق ایزدخواستی افزون بر بلند بودن، نیمه‌مخروطی است و بر روی ساعد برمی‌گردد (رنجبر، 303). 
ارخالق در روستای دِهْبَرْم، از توابع استان فارس، به نام محلی فَرَجه معروف است. زنان روستا ارخالق خود را از پارچه‌های مخمل سبز، قرمز و آبی می‌دوزند که آستینهایی بلند و مخروطی‌شکل دارد؛ اما ارخالق مردان دهبرمی، بالاپوشی است بیشتر به رنگهای زرد و سفید که دو طرف آن چاکدار است (جامعی، 23- 28). بنابر آداب و رسوم مردمان دهبرم، ارخالق یکی از رختهایی است که داماد وظیفه دارد با شیرینی و دیگر تن‌پوشها به خانۀ عروس بفرستد. معمولاً رنگ ارخالق عروسی سرخ است (همو، 26). 

مآخذ

امیرنظام گروسی، حسنعلی، منشآت، تبریز، 1321ق؛ تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، به کوشش حمید شیرانی، تهران، 1363ش؛ جـامعی، پـروانه، «پـوشاک مـردم دهبرم»، هنر و مردم، تهران، 1351ش، شم‍ 122؛ داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1362ش؛ ذکاء، یحیى، لباس زنان ایران، تهران، 1336ش؛ رسولی، غلامحسین، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، 1378ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381ش؛ رمضانخانی، صدیقه، فرهنگ زردشتیان یزد، تهران، 1387ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، اهواز، 1373ش؛ رنج‌دوست، شبنم، تاریخ لباس ایران، تهران، 1387ش؛ زارع شاهمرسی، پرویز، فرهنگ شاهمرسی ترکی ـ فارسی، تبریز، 1387ش؛ شریعت‌پناهی، حسام‌الدین، اروپاییها و لباس ایرانیان، تهران، 1372ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1371ش؛ ضرابی، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1341ش؛ ضیاءپور، جلیل، پوشاک ایرانیان، تهران، 1349ش؛ همو، پوشاک ایلها، چادرنشینان و روستاییان ایران، تهران، 1346ش؛ کیانی، منوچهر، سیه چادرها، تهران، 1371ش؛ «لبـاس مردم ایـران در قـرن 13 هجری»، نقش و نگار، 1338ش، شم‍ 6؛ «لباسهای تنگ و کوتاهی که ناصرالدین شاه برای زنان ایرانی آورد»، دوخت (مل‍‌ )؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محمدکاظم، عالم‌آرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1360ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1362ش؛ مونس‌الدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، 1380ش؛ نگارزن (تاریخ مصور لباس زن در ایران)، تهران، 1352ش؛ نوایی، عبدالحسین، مهد علیا به روایت اسناد، تهران، 1383ش؛ ویلز، چارلز جیمز، ایران در یک قرن پیش، ترجمۀ غلامحسین قراگزلو، تهران، 1368ش؛ یوسفی، غلامحسین، یادداشتهایی در زمینۀ فرهنگ و تاریخ، تهران، 1371ش؛ نیز: 

Drouville, G., Voyage en Perse, Paris , 1828; Dukht, www.dukht. com / article.asp?id=264; Feuvrier, J. B., Trois ans à la cour de Perse, Paris, 1906; Iranica ; Polak, J. E., Persien das land und seine Bewohner, Leipzig, 1865; Tapper, R. and J. Thompson, The Nomadic Peoples of Iran, London, 2002; Wills, C. J., In the Land of the Lion and Sun, Washington, 2004 . 
مریم محمدتبار

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: