صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / فولکلور مراسمی / آذین بندی /

فهرست مطالب

آذین بندی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 7 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

آذینْ‌بَنْدی، تزیین و آرایش شهرها، بازارها، میدانها و ارگهای سلطنتی و بستـن طاق‌نصرت بـه هنـگام جشنهای ملـی ‌ـ ‌مذهبی و مراسم استقبال از شاهان، امیران و میهمانان بزرگ خارجی.
اصطلاح آذین‌بندی در تاریخ و ادب فارسی به صورتهای آذین نهادن، آذین‌زدن و آیین‌بندی نیز آمده است (مثلاً نک‍ : فردوسی، 2 / 498؛ حسینی ‌جنابذی، 721؛ نیز نک‍ : لغت‌نامه ... ). اسدی طوسی (ص 51) در معنای واژۀ آذین می‌نویسد: «قبه‌ها باشد که در شهر بندند و شهر را بیارایند». در گذشته نوروز و نیمۀ شعبان (میلاد امام دوازدهم شیعیان)، سالگرد تولد و تاج‌گذاری شاهان و تولد شاهزادگان را با بستن طاق نصرت و قبه (گنبد)های مزین به چراغ و شمعهای افروخته، مفروش‌کردن راهها و بازارها با قالی و قالیچه‌های گرانبها و پارچه‌ها و گلهای رنگارنگ، آویختن چراغ و آیینه از بام و در و دیوار خانه‌ها و دکانها جشن می‌گرفتند.
فردوسی بارها به آذین‌بندی شهرها به مناسبتهای مختلف اشاره می‌کند؛ ازجمله آذین بستن رومیان شهر روم به مناسبت ورود شیروی (قباد دوم)، پسر خسروپرویز (5 / 2470)، یا آراستن و آذین کردن شهر و بازار، و بستن گنبدهای فراوان در هر کوی و پاشیدن مشک و گوهر از بالای گنبد بر سر مردم به هنگام ورود کیخسرو به نزد کاووس‌شاه (3 / 1214).
در 352ق / 963م نخستین‌بار مردم عید غدیرخم را به‌دستور امیر آل‌بویه، معزالدوله با آذین بستن و چراغانی شهر و بازار و خانه‌ها، برپا کردن آتشی بزرگ، گشوده نگه‌داشتن بازار از شب تا صبح و نواختن طبل و شیپور جشن گرفتند (ابن‌جوزی، 7 / 16؛ نیـز نک‍ : ابن‌اثیر، 8 / 549-550؛ فقیهی، 469). برپایی جشن و آذین‌بندی شهر در عید غدیر سالها ادامه پیدا کرد. همچنین ابن‌جوزی در وقایع سال 389ق / 999م از برپایی گنبدهای بزرگ آراسته با پارچه‌های رنگارنگ و افروختن آتش و قربانی‌کردن شتر توسط شیعیان در عید غدیر در کرخ و باب‌الطاق بغداد گزارش می‌دهد (7 / 206؛ نیز دربارۀ آذین‌بندی شهرها در 480ق به مناسبت تولد فرزند خلیفه ‌مقتدی و چراغانی و طلاکاری گنبدها در عصر عباسی به‌مناسبت جشن دولـت، نک‍ : شیخلی، 97- 98، 128). در 484ق بـه دستور ملکشاه سلجوقی (سل‍ 465ق-485ق / 1073-1092م) در جشن سده قایقهای روان بر دجله را با شمعهای افروخته و مشعلهای بسیار تزیین کرده بودند (نویری، 1 / 190).
در دورۀ صفـوی هرگـاه شـاه عبـاس اول (سل‍‌‍‍ 996- 1038ق / 1588- 1629م) از اصفهان به شهری می‌رفت و یا از شهری به اصفهان بازمی‌گشت، در استقبال او شهر را با داربستهایی از گلبنها و شاخه‌های سرو و چنار آذین می‌بستند و دیوار و سقف بازار و خانه‌ها را با تصاویر و نقوش چینی و فرنگی می‌آراستند (حسینی جنابذی، همانجا). 
در این دورۀ تاریخی آذین‌بندی شهرها، به‌ویژه در مراسم استقبال از شاه، کم‌و‌بیش صورت رسمی و اجباری یافته بود، چنان‌که در دربار شاه‌عباس اول الپان بیگ، یساولِ صحبت، وظیفۀ نظم و سامان بخشیدن به تشریفاتِ استقبال از شاه را برعهده داشت. مثلاً در 1002ق که شاه قصد بازگشت از قزوین به اصفهان را داشت، الپان‌بیگ 000‘ 15 پیاده را از شهرها و توابع اصفهان جمع کرد و حدود 3 فرسنگ در دو سوی راه عبور شاه از دولت‌آباد تا شهر به صف کشید. هر 000‘1 تن از این پیادگان به رنگ خاصی لباس رزم پوشیده بودند و با خود یراق، شمشیر، تفنگ، کمان و سپرهای رنگی همراه داشتند. پس‌از ورود شاه به شهر همه در باغ نقش‌جهان جمع شدند و شاه از بام مدرسۀ خواجه ملک ‌مستوفی به تماشای آنها پرداخت و فرمان داد تا در 3 نوبت به‌یکباره 000‘15 تفنگ پر را خالی کنند. پس از آن، شاه از بام مدرسه برای مردم میوه پرتاب کرد (افوشته‌ای، 536-540؛ نیز نک‍ : فلسفی، 2 / 668). همچنین، در 1003ق الپان‌بیگ در مراسم استقبال از شاه در قزوین، صاحبان دکانهای بازار و اطراف میدان و کاروان‌سراها را توسط یوزباشیان، قورچیان و ملازمان واداشت تا در پیشخوان دکانهای خود چوب‌بست بزنند و چهارطاقی بسازند و فانوس و چراغ از آنها بیاویزند (اسکندربیک، 1 / 499). پیترو دلاواله نیز از آذین‌بندی محله‌های اعیان‌نشین شهر اصفهان در 1028ق / 1619م توسط توانگران، به مناسبت بازگشت شاه‌عباس از سفر مازندران و قزوین به تفصیل یاد می‌کند (1 / 899-903). 
از تشریفات دیگر مراسم آذین‌بندی در استقبال از شاهان صفوی، برپا کردن آتش‌بازی شبانـه (برای شرح مفصل، نک‍ : ه‍ د، آتش‌بازی)، مجسم‌کردن صحنه‌های جنگ با ساختن قلعه و نشاندن آدمکهایی ملبس به لباسهای قزلباش بر برجهای قلعه و شلیک‌ توپ و تفنگ به سوی قلعه و آتش‌زدن آن بود (افوشته‌ای، 578-579).
در شبهای جشن، شاه‌عباس همراه سران و سردارانش و یا سفرا و میهمانان خارجی خود از آذین‌بندی محله‌ها و بازار شهر دیدن می‌کرد. گاهی نیز دستور می‌داد که به هنگام بازدید بازار، مردان دکانهای خود را ترک کنند و به جای خود، زنان یا دختران خود را بگذارند تا زنان نیز بتوانند آذین‌بندی و چراغانی بازار را تماشا کنند (منجم، 331؛ واله، 1 / 903).
شاه‌عباس غفلت و سستی در کار آذین‌بندی را تحمل نمی‌کرد و خطاکاران را به‌سختی مجازات می‌کرد. مثلاً در 1018ق / 1609م به‌سبب بی‌نظمی و آشفته‌بودن آذین‌بندی شهر کاشان، دستور داد تا دندان میرزا ابوطالب خان، وزیر و مسئول برگزاری جشن را بکشند و او را از منصبش عزل کنند (منجم، 364).
هزینه‌های تشریفات آذین‌بندی بسیار سنگین بود (مثلاً برای صورت هزینه‌های مراسم آذین‌بندی اصفهان در 1004ق / 1596م، نک‍ : افوشتـه‌ای، 579). پیشه‌ورانی که توانایی تأمین هزینۀ آذین‌بندیها را نداشتند، از خزانۀ دولت وام می‌گرفتند (واله، همانجا). چراغانی و آذین‌بندی معمولاً از چند شبانه‌روز تا یک هفته و گاه بیشتر طول می‌کشید و شاه اجازۀ برچیدن آن را می‌داد. طولانی‌شدن این نوع مراسم دشواریهایی در زندگی عادی و کسب و کار مردم پدید می‌آورد، اما کسی جرئت شکایت نداشت (نصرآبادی، 431؛ فلسفی، 2 / 675).
پس از صفویان نیز رسم آذین‌بندی همچنان ادامه یافت. مثلاً در 1149ق / 1736م، شهر اصفهان را به‌مناسبت ورود نادرشاه افشار، 8 شبانه‌روز آذین‌بندی و چراغانی کردند و مسیر عبور او را با پارچه‌های زربفت و اطلس فرش کردند و شعبده‌بازان و رقاصان به هنرنمایی پرداختند. بازاریان و اصناف نیز دکانهایشان را با اشیاء رنگارنگ چینی و فرنگی و چراغ و مشعل آراستند (محمدکاظم، 2 / 478- 479).
به دستور شاهان قاجار در شبهای چهارشنبه‌سوری و نوروز، در اعیاد مذهبی مانند غدیر، قربان و فطر و در میلاد پیامبر(ص)، حضرت علی و امام‌حسین(ع) شهرها و بازارها را آذین‌بندی و چراغانی می‌کردند (سالور، 1 / 32، 274-275، 548، 929، 2 / 1343- 1346، جم‍ ‌). همچنین در این دوره، آذین‌بندی شهر و آتش‌بازی در میدانها به‌مناسبت برخی رویدادهای سیاسی، مانند تصویب مکمل قانون اساسی در 5 شوال 1325ق / 11 نوامبر 1907م و افتتاح مجلس شورای ملی در 1327ق / 1909م معمول شد (همو، 4 / 2926-2927؛ برای آذین‌بندی ساختمانهای دولتی، نک‍ : بهبودی، 288- 289). 
در شرح مراسم استقبال از ورود ناصرالدین‌شاه به تهران از چراغانی و آذین‌بندی شهر، بستن طاق نصرت در جاهای مختلف، رژۀ افسران و سربازان قزاق، شلیک توپ و تفنگ و سرودخوانی ارامنه و یهودیها در مقابل شاه یاد کرده‌اند (سالور، 1 / 535). در چراغانیهای تهران، خیابانهای منتهی به ارگ را نیز با فانوسهای رنگارنگ و چراغهای زنبوری و گازی می‌بستند (نجمی، 78؛ دربارۀ برخی مطالب مربوط به آذین‌بندی در جشنهای مختلف در دورۀ قاجار، نک‍ : فوریه، 205؛ سرنا، 221، 225؛ پولاک، I / 79).
در جشنهای خانوادگی، برخی از اعیان و امیران نیز مردم را به برپایی جشن و آذین‌بندی و چراغانی شهر و بازار وا می‌داشتند. فرانکلین (ص 123-124) در 1201ق / 1787م از مراسم با شکوه آذین‌بندی و چراغانی بازار بزرگ شیراز به‌مناسبت ختنه‌سوران پسر یکی از اعیان شهر (جعفرخان، حاکم شیراز) یاد می‌کند. در این مراسم تجار و کسبۀ بازار 7 شبانه‌روز دکانهای خود را با کاغذهای رنگی و نقره‌ای و پرده‌های گران‌قیمت، قالی، آینه و تابلوهای نقاشی آراسته بودند. 
در آستانۀ عیدنوروز، میوه‌فروشها و شیرینی‌فروشها چراغ و آینه و قالی بر بالای دکان خود می‌آویختند و میوه‌ها و شیرینیهای خود را در ظرفهای زیبایی می‌چیدند و با پنبه و کاغذهای رنگی آنها را می‌آراستند. سبزی‌فروشها ریشه‌های پیاز و سیر و دیگر سبزیها را رنگ‌آمیزی می‌کردند و آنها را جلوی دکانها در برابر دید مردم می‌گذاشتند (همایونی، 146-147؛ نفیسی، 841-842؛ نیز نک‍ : مستوفی، 1 / 354-355).
از دورۀ پهلوی به‌این‌سو نیز آذین‌بندی و چراغانی و آتش‌بازی در اعیاد مذهبی و برخی اعیاد ملی مرسوم بوده است. در این دوران، جشن مشروطیت، تولد شاه و ولیعهد و سالگرد انقلاب سفید (6 بهمن) را جشن می‌گرفتند و شهر را آذین‌بندی می‌کردند و آتش‌بازی به راه می‌انداختند. پس از انقلاب اسلامی و در دورۀ جمهوری اسلامی به‌جز اعیاد مذهبی و جشن نوروز، در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به مدت 10 روز، از دوازدهم تا بیست و دوم بهمن (دهۀ فجر) تمام ساختمانهای ادارات و مراکز دولتی، مدارس، میدانها و خیابانهای شهر را آذین‌بندی و چراغانی می‌کنند و در برخی خیابانها و میدانها طاق نصرت می‌بندند.


مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباددکن، 1358ق؛ اسدی طوسی، علی، اشعار حکیم کسایی مروزی، به کوشش مهدی درخشان، تهران، 1364ش؛ اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ افوشته‌ای، محمود، نقاوة الآثار، به‌کوشش احسان اشراقی، تهران، 1350ش؛ بهبودی، سلیمان و دیگران، رضاشاه، به‌کوشش غلامحسین میرزا صالح، تهران، 1372ش؛ حسینی جنابذی، میرزابیک، روضة‌الصفویه، به‌کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1378ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1380ش؛ سرنا، کارلا، سفرنامه، آدمها و آیینها در ایران، ترجمۀ علی‌اصغر سعیدی، تهران، 1362ش؛ شیخلی، صباح ابراهیم سعید، اصناف در عصر عباسی، ترجمۀ هادی عالم‌زاده، تهران، 1362ش؛ فردوسی، شاهنامه، به‌کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335ش؛ فقیهی، علی‌اصغر، آل‌بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، 1357ش؛ فلسفی، نصرالله، زندگانی شاه عباس اول، تهران، 1364ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محمدکاظم، عالم‌ آرای نادری، به‌کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341-1343ش؛ منجم‌یزدی، محمد، تاریخ عباسی، به‌کوشش سیف‌الله وحیدنیا، تهران، 1366ش؛ نجمی، ناصر، ایران قدیم، تهران قدیم، تهران، 1362ش؛ نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، تهران، 1317ش؛ نفیسی، سعید، «چهارشنبه‌سوری»، مهر، تهران، 1313ش، س 1، شم‍ 11؛ نویری، احمد، نهایة الارب، قاهره، المؤسسة المصریة العامه؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ محمود بهفروزی، تهران، 1380ش؛ همایونی، صادق، «مراسم چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده در شیراز و سروستان»، نخستین جلسات سخنرانی و بحث دربارۀ جشن نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده‌بدر، تهران، 1356ش؛ نیز:

Féuvrier, J. B., Trois ans à la cour de Perse, Paris, 1906; Francklin, W., Observations Made on a Tour from Bengal to Persia, in the Years 1786-7, London, 1790; Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.
معصومه ابراهیمی (دانا)

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: