صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / آل ابی صفیه /

فهرست مطالب

آل ابی صفیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 21 آذر 1398 تاریخچه مقاله

آلِ اَبی‎صَفیّه، خاندان روایی شیعی در کوفه در سدۀ 1و 2ق / 7 و 8 م. از سرسلسلۀ اینان «دینار ابوصَفیّۀ ثُمالی» اطلاعی دردست نیست. همین اندازه معلوم است که وی در سدۀ نخست در کوفه می‎زیسته است و روشن نیست که آیا مولای آل مُهَلَّب بوده است یا نه، ولی اغلب نویسندگان شیعی این ولاء را بر وی و خاندانش نپسندیده‎اند. نیز نسبت دینار به ثُماله مورد گفت‌وگوست. گروهی (از آن میان صدوق) گفته‎اند او از طایفۀ بنی‌ثُعَل بوده و چون این خاندان در جوار ثُماله می‎زیسته‎اند، ناچار از آنان نسبت گرفته‎اند.
مشهورترین چهره‎های آل ابی‎صفیه اینانند:
1. ابوحَمزۀ ثُمالی ثابت بن دینار، وی که بنیادگذار خاندان است، از کسانی است که دوران 4 امام شیعی: علی‌بن الحسین(ع)، محمد بن علی(ع)، جعفر بن محمد(ع) و، به گفتۀ برخی، دورۀ امامت موسی بن جعفر(ع) را درک کرده و از خاصان مورد اعتماد آنان به شمار می‎آمده است. نقل شده است که امام صادق(ع) ابوحمزه را «سلمان فارسیِ» عصر دانسته و امام رضا(ع) او را «لقمانِ» زمان خود خوانده است. او از راویان موثق شیعی است به طوری که خبر واحد او را معتبر می‎شمارند. هرچند شماری از رجال‌شناسانِ اهل سنّت ابوحمزه را «ضعیف» و «واهیِ‎الحدیث» و «أقربُ الی الضَعف» و «لایُحْتَجُّ بِه» و «لَیِّن» دانسته‎اند و گاهی علت این امر را غلو او در تشیع و یا اعتقاد به رجعت ذکر کرده‎اند (امین، 4 /  9-11)، ولی گروهی از اینان نیز از وی حدیث نقل کرده‎اند و از این‌رو، او از جملۀ اندک کسانی از راویان شیعه است که اهل سنت نیز بر وی اعتماد کرده‎اند. مشهورترین منقولات او یکی دعای سحر از امام سجاد(ع) است که به «دعای ابوحمزۀ ثمالی» معروف است و دیگر رسالةالحقوق که باز از آن امام روایت شده است. علاوه بر این، کتابهایی بدین نامها به وی نسبت داده‎اند: تفسیر که به عنوان نخستین تفسیر مدون شیعی شهرت یافته؛ النوادر، در حدیث، که حسن بن محبوب نقل کرده، و کتاب الزّهد. در تاریخ مرگ ابوحمزه اختلاف است. بیشتر وفات او را 150ق / 767م نوشته‎اند، اما چون بسیاری از اقوال او را حسن بن محبوب روایت کرده و وی از 149ق / 766م تا 224ق /  839 م زیسته است، یعنی هنگام مرگ ابوحمزه بیش از یک سال نداشته است، ناچار در تاریخ مرگ او تردید کرده‎اند. در آثار نویسندگانی که توجه به این تناقض داشته‎اند، دو راه حل یافت می‎شود: برخی عمر او را به 95 سال برکشیده‎اند و تاریخ وفاتش را بعد از 150ق / 767م دانسته‎اند برخی دیگر، روایت ابن محبوب را به واسطه دانسته‎اند، نه مستقیماً از خود او. در مقابل، گروهی دیگر حتّیٰ در اینکه وی زمان امام کاظم(ع) (امانت: 148-183ق / 765-799م) را دریافته باشد تردید کرده‎اند. (نک‍ : ابوحمزۀ ثمالی).
2. محمد بن ابی‌حمزه، کَشّی و نَجاشی او را در شمار ثقات یاد کرده‎اند. برخی او را از اصحاب امام محمدباقر(ع) و برخی از اصحاب امام جعفر صادق(ع) دانسته‎اند. گرچه نام وی در بیش از 200 سلسلۀ سند مذکور است، اما چیزی بیش از این از احوال او دانسته نیست. در کتابهای رجالی، شخصی به همین نام، ولی با نسبت تمیمی یاد شده است که برخی از رجال‌شناسان با احتیاطِ تمام کوشیده‎اند او را بر محمد ثمالی منطبق کنند (بخصوص نک‍ : امین، 5 / 464).
3. علی بن ابی‌حمزه، طبق روایت کَشی از حَمْدَوَیْهْ، همراه دو برادر دیگرش، در شمار راویان موثق شیعی ذکر شده است.
4. حسین ابی‎حمزه، دربارۀ او میان نویسندگان و در کتابهای رجالی، اختلاف سختی پیدا شده است. اختلاف ظاهراً از آنجا آغاز شده که کَشّی از حسین بن ابی‌حمزه، فرزند ابوحمزه، نام برده و وی را ثقه دانسته است. ولی نَجاشی حسین دیگری را که فرزند حمزۀ لَیثی دانسته، ذکر کرده و گوید این حمزه داماد ثابت (ابوحمزه) بوده و در نتیجه، این حسین نوادۀ دختری ابوحمزه است نه فرزند او؛ و از این‌روست که نجاشی (ص 40) هنگام برشمردن پسران ابوحمزه، از حسین نام نبرده است. از همین‌جاست که برخی (خاصه علّامۀ حلّی، ص 26) هر دو تن را شخص واحدی دانسته‎اند. به هر حال، بیشتر احتمال می‎رود که حسین نوادۀ دختری ابوحمزه باشد. وی را از اصحاب امام صادق(ع) و امام باقر(ع) دانسته‎اند و از راویان موثق به‌شمار آورده‎اند. گفته‎اند که حسن‎بن محبوب از وی روایاتی نقل کرده است. گروهی نیز، ‎گویی به منظور تفکیک میان دوحسین، مرجع ابن محبوب را حسین فرزند ابوحمزه دانسته‎اند.
مورخان از 3 تن دیگر از فرزندان ابوحمزه یاد کرده‎اند که در قیام زیدبن علی بن حسین (79-122ق /  698-740م)، که به روزگار حکومت هشام بن عبدالمَلِک روی داد شرکت کرده و به شهادت رسیده‎اند. آنان عبارتند از نوح، منصور و حمزه.

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة، 4 / 252؛ ابن ابی‌حاتم رازی، محمد بن ادریس، الجرح والتعدیل، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1371ق، صص 450-451؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب‎التهذیب، بیروت، دارصادر، 2 / 5- 8؛ ابن سعد، محمد، الطبقات‎الکبریٰ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر، 6 / 364؛ ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، بیروت، دارالمعرفة، 1398ق، صص 50-51؛ استرآبادی، محمد، منهج المقال، 1304ق، صص 73-74؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، 1403ق، 2 /  89، 4 / 12، 5 / 464؛ بحرالعلوم، محمدمهدی، رجال (معروف به الفوائدالرجالیة)، تهران، مکتبةالصادق، 1363ش، 1 /  258-263؛ بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون، استانبول، 1364ق، 1 / 304، 562، 2 / 301، 347؛ حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، تهران، 1310ق، ص 26؛ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال‎الحدیث، بیروت، 1403ق، 3 / 381- 388، 5 / 225-226، 11 / 232، 14 / 237-242، 23 / 66؛ زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، ج 2، بی‎تا، 2 / 81؛ صدر، حسن، تأسیس‎الشیعة، شرکة النشر والطباعة العراقیة، 1354ق، ص 327؛ طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، دانشگاه مشهد، 1348ش، صص 33، 123، 124، 201، 202، 203، 406، 485، 486، 597، 598؛ همو، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، 1351ش، صص 71-72؛ همو، رجال، نجف، المکتبة الحیدریة، 1381ق، ص 309؛ غروی حایری، محمد بن علی، جامع الرواة، بیروت، دارالأضواء، 1403ق، 1 / 134- 138، 237-238؛ کحاله، عمررضا، معجم‎المؤلفین، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 3 / 100؛ مامقانی، محمدحسن، تنقیح المقال، نجف، مرتضویه، 1352ق، 1 /  189-191، 316-317، 372، 2 / 59-60، 263؛ مجلسی، محمدباقر، الوجیزة، تهران، 1310ق، ص 147؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، قم، مکتبة الداوری، 1389ق، ص 254.

بخش معارف

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: