صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / آداب /

فهرست مطالب

آداب


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 30 مهر 1398 تاریخچه مقاله

آداب، در اصطلاح صوفیه مجموعۀ قواعد و رسوم و وظایفی است كه رعایت آنها بر سالكان طریقت لازم است. در تعریف ادب گفته‌اند: «عبارت است از تحسین اخلاق و تهذیب اقوال و افعال» (كاشانی، 203). چون افعال دوگونه‌اند: افعال قلوب یا نیات كه اموری باطنی‌اند و افعالِ قوالب یا اعمال كه به ظاهر مربوط می‌شوند. پس ادیب كامل كسی است كه ظاهر و باطنش به محاسن اخلاق و اقوال و نیات و اعمال آراسته باشد (همانجا). از این‌روست كه خواجه عبدالله انصاری گفته است: «الادب تهذیب الظاهر و الباطن» (همانجا). حقیقتِ ادب، گرد آمدن خصلتهای نیكو در سالك است (قشیری، 478؛ هجویری، 443). این خصلتها كدام است؟ ابونصر سراج در پاسخ می‌گوید: «ادب به نزدیك ایشان ریاضت نفس و تأدیب جوارح و نگاهداشت حدود و ترك شهوات است». افزون بر این، ادب یعنی «طهارت دل و مراعات سِرّ و وفا كردن به عهد و نگاه داشتن وقت و كمتر نگریستن به خواطر پراكنده و نیكوكرداری اندر محل طلب و وقت حضور و مقام قرب «همو، 444-445).
هجویری آداب صوفیه را 3 بخش كرده است: «یكی اندر توحید با حق عزوجل، دیگر ادب با خود اندر معاملت و دیگر ادب با خلق اندر صحبت». این 3 قسم ادب از یكدیگر جدا نیست، بلكه رعایت یكی مستلزم مراعات دو دیگر است (ص 432). نجم‌الدین كبری از آداب ظاهر و آداب باطن سخن گفته است. آداب ظاهر رعایت هفت امر است: 1. ادب در خرقه پوشیدن، 2. در نشستن و خاستن، 3. در رفتن به خانقاه، 4. در طعام خوردن، 5. در رفتن به دعوتها، 6. در سماع شنیدن، 7. در سفر كردن (ص 38). اما آداب باطن «خودكاری دیگر است و آن را ابواب بسیار است و مقامات و منازل بی‌شمار». نجم‌الدین برای آگاهی از آداب باطن، منازل السائرین خواجه‌ عبدالله انصاری را پیشنهاد كرده، ولی یادآور شده است كه سالك تنها با خواندن این كتاب به مقصود نمی‌رسد، زیرا «كار به كار است نه به گفتار، كه شناختن آب تشنگی را ننشاند» (همانجا). در نظر صوفیان هریك از مراحل سلوك، از آغاز تا پایان، آدابی ویژه دارد، تا آنجا كه ابوحفص حداد گفته است: «تصوف همه‌اش آداب است برای هر هنگام و هر حال و هر جایگاه» (كاشانی، 213). مأخذ این آداب چیزی جز سنت پیامبر(ص)، اخلاق و احوال نبوی و اقوال و افعال مصطفی نیست (همو، 208). از اینجاست كه پیران طریقت گفته‌اند: «كمال ادب هیچ‌كس را نبود مگر انبیاء را» (قشیری، 482). نكتۀ مهم این است كه در همۀ مراحل سلوك، رعایت آداب طریقت و شریعت شرط بنیادی است و حتى سالك اگر به برترین پایگاه نیز رسیده و از سرحدِ تكلیف گذشته باشد، باز هم به هیچ روی بی‌بند و باری وی پذیرفته نیست، بلكه همواره، چه در جریان سلوك و چه در پایان كار، یكی از شرایط سالكِ عارف این است كه «كند با خواجگی كار غلامی» (شبستری، 21).
به‌طوركلی، آداب صوفیان را می‌توان بدین‌سان دسته‌بندی كرد:
1. آداب حضرت ربوبیت، زیرا «هر بنده‌ای كه محبت الهی در دل او راسخ‌تر، اهتمام او به مراعات آداب حضرتِ عزت بیشتر» (كاشانی، 208)؛ 2. آداب حضرت رسالت، یعنی كمال متابعت از سنت رسول اكرم(ص)؛ 3. آداب مرید با شیخ؛ 4. آداب شیخی و وظایف شیخ نسبت به مرید: «همچنان كه مرید را با شیخ ادبی است كه آن حق ارادت است، شیخ را با مرید هم ادبی است كه آن حق تربیت است» (كاشانی، 227)؛ 5. آداب صحبت با خلق؛ 6. آداب معیشت و طریقۀ گذران زندگی، كه یا از راه كسب است و یا از راه كدیه و یا فتوحی كه از حق تعالى رسد؛ 7. آداب تجرد و تأهل؛ 8. آداب سفر، چه مرید باید «سفر از بَهرِ 3 چیز كند: زیارت را یا دیدن مشایخ را یا ریاضت را» (نجم‌الدین كبرى، 37)؛ 9. آداب تعهدات نفس كه مربوط به رفع نیازهای ضروری زندگی است و «تعهدات ضروری 3 چیز است: خورش و پوشش و خواب» (كاشانی، 270)؛ 10. آداب جوارح، كه شامل ادب زبان، دل، دست و پا می‌شود؛ 11. آداب خانقاه؛ 12. آداب سَماع كه «غذای ارواح اهل معرفت است» (قشیری، 602)؛ 13. آداب ریاضت و مجاهدت؛ 14. آداب خلوت و چله‌نشینی یا «درآمدن به اربعینیه».

مأخذ

آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، 1377-1379ق، 2 / 7-12، 38-42؛ سهروردی، ضیاءالدین، آداب المریدین، ترجمۀ عمر بن محمد شیركان، به كوشش نجیب مایل هروی، تهران، مولى، 1363ش، صص 82-175؛ شبستری، محمود، گلشن راز، لاهور، انتشارات اسلامی، 1978م؛ قشیری، ابوالقاسم، رسالۀ قشیریه، به كوشش بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1345ش، صص 477-510، 591-621؛ كاشانی، محمود بن علی، مصباح‌الهدایة، به كوشش جلال همایی، تهران، ‌1323ش، صص 203-282؛ نجم‌الدین كبرى، احمدبن عمر، آداب الصوفیة، به كوشش مسعود قاسمی، تهران، زوار، 1363ش، جم‍ ؛ نسفی، عزیزالدین، الانسان الكامل، به كوشش ماریژان موله، تهران، انستیتو ایران و فرانسه، 1350ش، صص 120-130؛ هجویری، علی بن عثمان، كشف المحجوب، به كوشش و، آ، ژوكوفسكی، تهران، طهوری، 1358ش، صص 432- 478.

صمد موحد

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: