صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / حیدر، قطب الدین /

فهرست مطالب

حیدر، قطب الدین


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 7 دی 1398 تاریخچه مقاله

حِیْدَر، قُطْبُ‌‌الدّین، نام دو تن از مشایخ قلندریه، یکی قطب‌الدین حیدر زاوه‌ای و دیگری قطب‌الدین حیدر تونی. این دو هرچند در دو دورۀ مختلف می‌زیسته‌اند، اما احوالشان در بسیاری از منابع به هم آمیخته است. 

1. قطب‌الدین حیدر زاوه‌ای (زاوی یا زاوگی) (د اوایل سدۀ 7 ق/ 13 م)

از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست و در منابع تنها اشاره‌هایی به نام و نسب او می‌توان یافت. زکریا قزوینی (د 682 ق/ 1283 م) او را شیخی نامدار و صاحب‌کرامت، منسوب به زاوه می‌داند که پیروانی در میان ترکان دارد (ص 382). ابن‌فوطی (د 723 ق/ 1323 م) نام کامل او را حیدر بن عبدالله بن ابوالبرکات زاوی نقل می‌کند و او را از ترکمانان خراسان می‌داند که به گله‌داری اشتغال داشتند. وی قطب‌الدین را از عقلای مجانین می‌شمارد و مریدان او را از کسانی می‌داند که ریش خود را می‌سوزانند و آلات آهنین چون طوق، زنجیر، کمان و جز آن با خود حمل می‌کنند (4/ 635-636). 
حسن دهلوی (د 736 یا 738 ق/ 1336 یا 1337 م) از خواجه نظام‌الدین اولیاء نقل می‌کند که قطب‌الدین تُرک‌بچه‌ای بود که هم‌زمان با حملۀ مغول می‌زیست. وی پیروان او را کسانی می‌داند که طوق آهنین در گردن، و دست‌بند آهنین در دست دارند (ص 30-31). پس از آن، فصیح خوافی (د 845 ق/ 1441 م) ذیل وقایع سال 613 ق/ 1216 م، نام کامل او را قطب‌الدین حیدر بن تیمور بن ابوبکر بن سلطان شاه بن سلطان خان سالوری ذکر می‌کند و او را شیخ مجذوبی می‌داند که در 110سالگی در شهر زاوه درگذشت (2/ 288). محمد نوربخش (د 869 ق/ 1465 م) نیز او را شیخ مجذوبی از فرزندان پادشاهان ترک و از ابدال این طایفه می‌شمارد و می‌افزاید که وی در ترشیز یا زاوه درگذشت و مزار او در تربت است (ص 54). 
جز اینها، دولتشاه سمرقندی (د 892 ق/ 1487 م) نیز او را از نژاد خانهای ترکستان می‌داند و پدر وی را شاهور می‌خواند (ص 192). به گفتۀ او، حیدر زاوه‌ای، فردی صاحب باطن و اهل ریاضت بود که 110 یا 140 سال عمر کرد و ابراهیم بن اسحاق عطار، پدر فریدالدین عطار نیشابوری، مرید او بود و عطار در جوانی حیدرنامه را برای او به نظم درآورد (همانجا). البته انتساب عطار و پدرش به مریدان حیدر زاوه‌ای، روایتی بی‌بنیاد است که در منابع دیگر به آن اشاره‌ای نشده و برخی بر این باورند که دولتشاه برای آنکه حیدرنامه را به عطار نسبت دهد، این روایت را بر هم بافته است (فروزانفر، 31؛ شفیعی، 221). به این ترتیب، از مجموع اقوالِ یادشده می‌توان دریافت که حیدر زاوه‌ای پیری ترک‌نژاد و مجذوب بود که در حدود حملۀ مغول (597، 602، 613 یا 618 ق) درگذشت و در زاوه به خاک سپرده شد (فصیح‌، دولتشاه، همانجاها؛ خواندمیر، 2/ 332). 
ولایت زاوه بعدها، شاید در دورۀ صفویه، به نام شیخ حیدر تربت حیدریه خوانده شد. حیدریه یا حیدریان که پیروان وی به شمار می‌آمدند، از نیمۀ سدۀ 7 ق/ 13 م در نواحی زاوه، جام، خواف و دیگر مناطق خراسان پرشمار بودند، چندان‌که ابن‌بطوطه نیز در گذر از زاوه از آنها یاد می‌کند. فرزندان قطب‌الدین نیز ظاهراً در آن منطقه از حرمت و اعتبار اجتماعی خاصی برخوردار بوده‌اند (خواندمیر، همانجا؛ حمدالله، 154؛ ابن‌بطوطه، 387- 388؛ شفیعی، 220-221؛ زرین‌کوب، 368). 
چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، در برخی منابع رسوم خاصی به پیروان حیدر زاوه‌ای نسبت داده شده است؛ ازجمله ابن‌بطوطه می‌گوید که حیدریان بر دست، گردن و گوش خود حلقه‌های آهنی می‌آویزند و حتى بر اندام نرینۀ خویش نیز حلقه می‌کنند تا از آمیزش با زنان دور بمانند (ص 389). این رسوم غریب را که تناسبی با هنجارهای اجتماعی و دینی نداشت و آنها شاید آن را بـه پیـروی از شیخ خود انجام می‌دادند (نک‍ : حسن، 31)، باید ازجملۀ آداب و خصلتهای قلندران دانست که در میان دیگر شاخه‌های آنان نیز رواج داشته است (شفیعی، 224-225). 

2. قطب‌الدین حیدر تونی (د 830 ق/ 1427 م)

شرح زندگی این قطب‌الدین در برخی از منابع کهن و معاصر، با احوال و کرامتهـای قطـب‌الدیـن حیدر زاوه‌ای در هم آمیخته است (نک‍ : شوشتری، 2/ 51؛ فرصت، 73؛ نفیسی، «مد» ـ «مه»)؛ اما با توجه به برخی منابع دیگر می‌توان دریافت که وی در بادکوبه (باکو) به دنیا آمد و بخشی از عمر خود را تا هنگام مرگ در تبریز گذراند (ابن‌کربلایی، 1/ 467؛ حشری، 37- 38). برخی نیز بر این باورند که به‌سبب آنکه مدتها در شهر تون ساکن بود، به لقب تونی شهرت یافت (همو، 37). حشری تبریزی نام کامل وی را میر حیدر بن سید شمس‌الدین علی بن سید محمود نقل می‌کند و سلسلۀ سیادت وی را به امام موسى کاظم (ع) می‌رساند (ص 38). مورخان دیگر نیز بر سیادت، نسب، و مذهب تشیع او تأکید کرده‌اند (شوشتری، 1/ 82، 2/ 51؛ فرصت، همانجا). وی از معاصران قره‌یوسف (د 823 ق/ 1420 م) و پسرش میرزا اسکندر (د 841 ق/ 1437 م) بود و در تبریز، در درب اعلى تکیه‌ای احداث نمود که در آنجا به ارشاد مریدان می‌پرداخت و پس از مرگ در همان‌جا به خاک سپرده شد (ابن‌کربلایی، همانجا؛ حشری، 37؛ سلطان‌القرایی، 596-597). 
مریدان و پیروان حیدر تونی نیز به حیدری یا حیدریان شهرت داشتند و شاید همین امر موجب اشتباهاتی در انتساب آنان شده باشد (معصوم‌علیشاه، 2/ 642؛ شوشتری، 1/ 82). حیدریانِ پیرو میر حیدر تونی که دنباله‌روِ آیین قلندران بودند، به‌ویژه در عصر صفویه فعال شدند و احتمالاً همان حیدریهایی بودند که در برابر نعمتیها به صف‌کشی پرداختند و اختلافات دامنه‌دار آنان منشأ درگیریهای حیدری ـ نعمتی در شهرهای مختلف شد که چندین سده در ایران ادامه یافت (نک‍ : ه‍ د، حیدری و نعمتی). به هر روی، پیروان میر حیدر تونی نیز به‌تدریج با عیاران و فتیان مرتبط شدند و هم‌زمان با فترت سلسله‌های صوفیه در ایران، اوصاف قلندری خود را به‌تدریج از دست دادند (زرین‌کوب، 370). 

مآخذ

ابن‌بطوطه، رحلة، بیروت، 1384 ق/ 1964 م؛ ابن‌فوطی، عبدالرزاق، تلخیص مجمع الآداب، به کوشش مصطفى جواد، دمشق، 1963 م؛ ابن‌کربلایی، حافظ‌حسین، روضات الجنان و جنات الجنان، به کوشش جعفر سلطان‌القرایی، تهران، 1344 ش؛ حسن دهلوی، فوائد الفؤاد، به کوشش محمد لطیف ملک، لاهور، 1386 ق/ 1966 م؛ حشری تبریزی، محمدامین، روضۀ اطهار، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، 1371 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، تهران، 1333 ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، لیدن، 1318 ق/ 1900 م؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، جست‌وجو در تصوف ایران، تهران، 1379 ش؛ سلطان‌القرایی، جعفر، تعلیقات بر روضات الجنان ... (نک‍ : هم‍ ، ابن‌کربلایی)؛ شفیعی کدکنی، محمدرضا، قلندریه در تاریخ، تهران، 1386 ش؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1365 ش؛ فرصت، محمد نصیر، آثار عجم، بمبئی، 1934 م؛ فروزانفر، بدیع‌الزمان، شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری، تهران، 1339-1340 ش؛ فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمد فرخ، مشهد، 1340 ش؛ قزوینی، زکریا، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، 1380 ق/ 1960 م؛ معصوم‌علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1339 ق؛ نفیسی، سعید، جست‌وجو در احوال و آثار فریدالدین عطار نیشابوری، تهران، 1320 ش؛ نوربخش، محمد، «سلسلة الاولیاء»، جشن‌نامۀ هانری کربن، به کوشش سید حسین نصر، تهران، 1356 ش. 

محمدرضا عدلی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: