صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اسماعیل صفوی، شاه /

فهرست مطالب

اسماعیل صفوی، شاه


آخرین بروز رسانی : دوشنبه 11 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

اسماعيلِ صفوی، شاه \ šāh esmāˀil-e safavi\ ، نام سه تن از شاهان سلسلۀ صفویه: 

شاه اسماعیل یکم (سل‍ : 907-930ق/ 1501-1524م)

بنیادگذار و نخستین شاه سلسلۀ صفویه، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینی، فرزند سلطان حیدر و نوادۀ دختری اوزون حسنِ آق‌قویونلو. 
اسماعیل پس از كشته شدن پدرش، سلطان حیدر (893 ق)،‌ در جنگ با یعقوب‌بیك آق‌‌قویونلو و متحدش، فرخ یسار شروانشاه، با برادرانش در حصار استخر زندانی شد (عالم آرای ... ، 32؛ جهانگشای ... ، 44-46؛ حسینی، 28). رستم‌بیك آق‌قویونلو در 898 ق فرزندان حیدر را از زندان آزاد كرد (خواندمیر، غیاث‌الدین، 439-440) و آنان را به تبریز فراخواند (خواندمیر، امیر محمود، 78). در پی كشته شدن سلطان علی، برادر بزرگ‌تر اسماعیل، در نبرد با رستم‌بیك، طرف‌داران صفویه بر اسماعیل فراهم آمدند و او را پنهانی به اردبیل، و از آنجا به رشت، و سپس، به دعوت والی شیعی گیلان، كاركیا میرزا علی، به لاهیجان بردند (خواندمیر، غیاث‌الدین، 441-442؛ نویدی، 36؛ روملو، 3، 9؛ عالم‌آرای، 39-45). اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبتهای شمس‌الدین لاهیجی، كه از فضلای آن دیار بود، فارسی، عربی، قرآن و مبانی و اصول شیعۀ امامیه‌ را فراگرفت (روملو، 9؛ جهانگشای، 64-67؛ خواندمیر، امیر محمود، 83؛ پارسادوست، 240-242). افزون بر این، او در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفیان لاهیجان، فنون جنگاوری آموخت (جهانگشای، 57). 
اسماعیل پس از درگذشت رستم‌بیك آق‌قویونلو در 902ق‌/ 1497م، در رأس مریدان خود، در محرم 905‌ به قصد تسخیر ایالات ایران به حركت درآمد (قزوینی، 391-392؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، 447- 449؛ روملو، 25-26). او نخست به سوی فرخ‌یسار شروانشاه رفت و او را از پای درآورد (جهانگشای، 113، 119؛ روملو، 45، 47؛ قاضی احمد، 60، 61؛ باکیخانف، 91-92). مدتی بعد، در بهار 907ق/ 1502م الوندبیك آق‌‌قویونلو را نیز در نخجوان مغلوب و فراری ساخت (خواندمیر، غیاث‌الدین، 464-465؛ روملو، 59-60؛ اسکندربیک، 28) و سپس وارد تبریز شد و به تخت سلطنت نشست (قاضی احمد، 72-73؛ خواندمیر، امیر محمود، 65-69) و تشیع آشكار ساخت و خطبه به نام امامان شیعه كرد (خواندمیر، غیاث‌الدین، 467؛ غفاری، 265-266؛ قزوینی، 394- 395) و منصب صدارت و وظیفۀ ترویج تشیع را به استاد پیشین خود، شمس‌الدین لاهیجی، سپرد (خواندمیر، غیاث‌الدین، 468؛ نویدی، 39-40). 
شاه‌ اسماعیل در بهار 908ق دست به لشكركشیهایی زد و در آغاز، بر امیر الوند آق‌قویونلو، كه دوباره به گردآوری سپاه پرداخته بود، در حدود تبریز پیروز شد و پس از آن، امیر مرادبیك را در آلمه بلاغی همدان شكست داد و به‌سرعت بر بخش بزرگی از ایران، جز خراسان، عراق و خوزستان، استیلا یافت (خواندمیر، غیاث‌الدین، 468-472؛ روملو، 62-69؛ عالم‌آرای، 83، 108؛ قزوینی، 395؛ قاضی احمد، 75- 88). او چندی بعد، پس از غلبه بر علاءالدولۀ ذوالقدر (913ق/ 1507م) و تصرف دیاربكر و بخش علیای فرات، راهی عراق شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری (آق‌قویونلو) و شهرهای مقدس شیعیان را تسخیر كند (خواندمیر، غیاث‌الدین، 489-490؛ روملو، 92-96؛ عالم‌آرای، 112-121). پس از فتح بغداد در 914ق، به‌ نجف‌، كربلا و سامرا رفت‌ و به‌ نوسازی‌ و تعمیر بارگاه‌ امامان‌ همت‌ گماشت‌ (خواندمیر، غیاث‌الدین، 493-495؛ عالم‌آرای، 127- 128؛ جهانگشای، 283-292؛ قاضی احمد، 93-94؛ حسینی، 224). 
پس‌ از بغداد، نوبت‌ فتح‌ خوزستان‌ و لرستان‌ بود. شاه‌ اسماعیل‌ در این‌ اردوكشی‌، پس‌ از تسخیر هویزه‌ و جنگ‌ با مشعشعیان‌، شوشتر و دزفول‌ را بدون‌ جنگ‌ تصرف‌ كرد و پس‌ از فتح‌ لرستان‌ و دیدار از شیراز در بهار 915ق، به‌ تبریز بازگشت‌ (روملو، 104؛ جهانگشای، 293-294، 304؛ عالم‌آرای، 136- 138؛ قزوینی، 406) و اندكی‌ بعد، شروان‌ را تصرف‌ كرد (خواندمیر، غیاث‌الدین، 501-502؛ باکیخانف، 93). پس تصمیم به تصرف مشهد و ایالت خراسان‌ گرفت‌. این‌ ایالت‌ در دست‌ شیبك‌خان‌ ازبك‌ بود كه‌ از 914ق‌ بر سراسر ماوراءالنهر، خراسان‌ بزرگ‌ و گرگان‌ استیلا یافته‌ بود (جهانگشای، 310؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، 502-504؛ عالم‌آرای، 252- 258؛ محمد معصوم، 32-33). شیبك‌‌خان‌ كه‌ مدعی‌ احیای‌ امپراتوری‌ تجزیه‌شدۀ چنگیز خان مغول‌ بود، به‌ تشویق‌ بایزید دوم‌، سلطان‌ عثمانی، برای نابودی دولت نوبنیاد صفوی‌ می‌كوشید. شاه‌ اسماعیل‌ كه‌ از فرستادن سفیران حسن‌نیت‌ به‌ سمرقند نتیجه‌ای‌ نگرفت‌، در آغاز سال‌ 916ق راهی جنگ‌ با شیبك‌خان‌ شد (خواندمیر، غیاث‌الدین، 504؛ قاضی‌احمد، 101، 108) و دامغان‌، گرگان‌ و مشهد را تا مرو، بدون پرداختن به جنگ مهمی تصرف‌ كرد. در آنجا با ازبكان‌ روبه‌رو شد و ایشان‌ را شكست‌ داد و شیبك‌خان‌ در گیرودار نبرد كشته‌ شد و سر او را نزد سلطان‌ عثمانی‌ فرستادند (جهانگشای، 380؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، 512-513؛ روملو، 122). 
فتح‌ مرو از پیروزیهای‌ مهم‌ شاه‌ اسماعیل‌ به‌ شمار می‌آید. در این‌ جنگ، ایرانیان‌ نه‌تنها انتقام‌ خود را از تبار چنگیز گرفتند، بلكه‌ دیگربار توران‌ در حیطۀ اقتدار فرهنگ‌ آنان‌ درآمد. در نتیجۀ این‌ فتح‌ نمایان‌، زمینۀ گسترش‌ مناسبات‌ دوستانه‌ میان شاه اسماعیل‌ صفوی و ظهیرالدین‌ محمد بابر، بنیادگذار دودمان گوركانیان‌ هند، فراهم‌ شد و فرهنگ‌ فارسی‌ و مذهب‌ شیعه‌ در قلمـرو سلاطین گـوركانـی هندوستـان رواج بیشتری‌ یافت‌ (نک‍ : ریاض‌الاسلام، 28-30). شاه‌ اسماعیل‌ زمستان‌ 917ق‌ را در قم‌ گذراند. ایلچیان‌ عثمانی‌ و مصر در این‌ شهر به‌ حضور شاه‌ رسیدند و پیروزی‌ در مرو را به‌ وی‌ تبریك‌ گفتند (خواندمیر، غیاث‌الدین، 521؛ اسکندربیک، 39). اما این‌ پیروزی‌ دوامی‌ نیافت‌ و دیگربار ازبكان‌ به‌ سركردگی‌ عبیدالله‌خان‌، برادرزادۀ شیبك‌، از آمویه‌ گذشتند و ایرانیان‌ را در غجدوان‌ شكست‌ دادند و دوباره‌ بر سراسر ماوراءالنهر و خراسان‌ استیلا یافتند. این‌ بار، شاه‌ اسماعیل‌ به‌ مقابله‌ آمد و با فرار ازبكان‌، خراسان‌ بزرگ‌ را تصرف‌ كرد (جهانگشای،444-450؛ نویدی، 51-54؛ روملو، 137-139؛ عالم‌آرای، 386- 388؛ خواندمیر، امیر محمود، 144-151؛ پارسادوست، 336-337). 
تحمل پیشر‌وی‌ شاه‌ اسماعیل‌ در ماوراءالنهر و گسترش‌ مذهب‌ شیعه‌ در سرزمینهای‌ شرقی‌ قلمرو اسلامی‌ برای‌ بایزید دوم، كه‌ خود را پیشوای‌ همۀ مسلمانان‌ جهان‌ می‌دانست‌، سخت‌ بود. از این‌ رو، او نخست‌ از در دوستی‌ درآمد (فلسفی، 12؛ جهانگشای، 224-225)، اما چون‌ سر شیبك‌خان‌ را نزدش فرستادند، خشمناك‌ شد و اسماعیل‌ را از مداخله‌ در كار شیعیان‌ عثمانی‌ و از اندیشۀ «استیلا بر ممالك‌ روم‌» برحذر داشت و او را تهدید به‌ جنگ‌ كرد (فلسفی، 13؛ پارسادوست، 369-372). از سوی دیگر، شاه اسماعیل‌ به‌ بهانۀ پشتیبانی‌ از صوفیان‌ و شیعیان‌ قلمرو عثمانی، از بحرانهای‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ آن‌ كشور استفاده‌ كرد: او از یك‌ سو به‌ پشتیبانی‌ از شورش‌ شاه‌قلی‌ بابا تكلو برخاست‌ و از دیگر سو به‌ نورعلی‌ خلیفه‌ كمك‌ كرد تا شهرهای‌ عثمانی‌ را تخریب‌ و تصرف‌ كند. این‌ فعالیتها به‌ سلطان‌ سلیم، جانشین‌ كینه‌توز و پرغرور بایزید، بهانه‌ داد تا با صفویان‌ به‌ نبرد برخیزد (اسکندربیک، 41؛ قاضی احمد، 117؛ پارسادوست، 374-377؛ طاهری، 162؛ روملو، 125-126). به‌ درخواست‌ او، شمس‌الدین‌ احمد دربارۀ مذهب‌ شیعه‌ رسالۀ خصمانه‌ای‌ نوشت (ریاحی، 196) و مفتی‌ استانبول‌ نیز فتوای‌ قتل‌ شیعیان‌ را داد.
پیكار سلطان سلیم‌ و شاه اسماعیل‌ در دوم‌ رجب‌ 920 در دشت‌ چالدران‌ درگرفت‌ و یك‌ روز بیشتر طول‌ نكشید و به‌ پیروزی‌ دولت‌ عثمانی‌ انجامید، ولی‌ دلاوری‌ شاه‌ اسماعیل‌ و سپاهیانش‌ سبب‌ حیرت‌ دشمن‌ و موجب افتخار ایرانیان‌ شد (سفرنامه‌های ... ، 260؛ هامر پورگشتال، 843). سرانجام‌، شاه اسماعیل‌ با گروهی‌ از نزدیكان‌، میدان‌ نبرد را ترك‌ كرد و به‌ درگزین‌ گریخت‌ و سلطان سلیم پیروزمندانه‌ وارد تبریز شد، ولی‌ نتوانست‌ در آنجا بماند و پس‌ از هشت روز، به‌ استانبول‌ برگشت (خواندمیر، غیاث‌الدین، 545- 548؛ روملو، 149؛ جهانگشای، 506-507؛ اسکندربیک، 43). 
پس‌ از خروج سلطان سلیم‌ از تبریز، شاه‌ اسماعیل‌ به‌ پایتخت بازگشت (روملو، همان‌جا). از این پس، او همواره‌ به‌ جبران‌ شكست‌ جنگ‌ چالدران‌ می‌اندیشید و از جمله‌ تدبیرهایش‌ آن‌ بود كه‌ در 921ق‌/ 1515م‌ سفیران‌ مجارستان‌ و آلمان‌ را به‌ حضور پذیرفت‌ و دولتهای اروپایی‌ را به‌ اتحاد برضد عثمانی‌ فرا خواند (طاهری، 169-170؛ EI 2، ذیل «اسماعیل یکم»). اما واقعیت‌ آن‌ بود كه‌ شاه اسماعیل‌ پس‌ از جنگ‌ چالدران‌ نسبت‌ به‌ عثمانیان‌ روشی‌ محتاطانه‌ در پیش‌ گرفت‌ و در جنگهای‌ سلطان‌ سلیم‌ با نورعلی‌ خلیفه، حاكم‌ ارزنجان، و نیز علاءالدولۀ ذوالقدر، حاكم‌ مرعش، كه‌ هر دو چشم‌ به شاه اسماعیل دوخته بودند، هیچ‌گونه مداخله‌ای نكرد (روملو، 154-156). شاه اسماعیل در آخرین نامه‌ای كه‌ پس‌ از جنگ‌ چالدران‌ برای‌ سلطان سلیم‌ فرستاد، به‌ وی‌ پیشنهاد صلح‌ و اتحاد برای‌ «حمایت‌ حدود اسلام‌» از «جسارت‌ اهل‌ كفر و عصیان‌» داد (پارسادوست، 833-835؛ مجیر شیبانی، 211). او از آن‌ پس، كارها را به‌ نزدیكان‌ و امیران‌ سپرده‌ بود و خود بیشتر به‌ شادخواری‌ و شكار می‌پرداخت‌. با آنكه‌ خبر مرگ‌ سلیم‌ در 926ق‌/ 1520م‌ به‌ اسماعیل‌ آرامش‌ روحی‌ بخشید، ولی‌ وی‌ نیز پس از چندی درگذشت (جهانگشای، 546، 569؛ نویدی، 56؛ روملو، 176). 
شیوۀ كشورداری‌ شاه‌ اسماعیل‌ یکم و ترویج‌ مذهب‌ جعفری‌ محتملاً مانع‌ تجزیه‌ و تقسیم‌ ایران‌ آشوب‌زده‌ میان‌ دو امپراتوری‌ نیرومند عثمانی‌ و ازبك‌ شد (سفرنامه‌های، 328-329؛ ریاض الاسلام، 21، 23). برای‌ تعدیل‌ سیاستهای‌ افراطی‌ سران‌ قزلباش‌، او صوفیان‌ و مریدان‌ حیدری و نیز علمای‌ ایرانی‌ و علمای جبل‌ عامل‌، كوفه‌ و بحرین‌ را به‌ تدوین‌ كتابهای‌ فقه‌ جعفری‌ دعوت‌ كرد (خواندمیر، امیر محمود، 126؛ سفرنامه‌های، 383). محقق كركی، كه‌ در نشر فقه‌ و اصول‌ مذهب‌ جعفری‌ شخصیت‌ مهمی به‌شمار می‌رود، از جملۀ این علما بود (زرین‌کوب، 3، 34؛ قاضی احمد، 73). 
از جمله‌ كارهای شاه اسماعیل یکم برای بزرگداشت امامان شیعه، می‌توان اینها را برشمرد: ضرب سكه با نام 12 امام، قرار دادن نام امامان معصوم به‌عنوان سجع مهرشاهی، مرمت و گسترش آرامگاه امامان در شهرهای عراق و مشهد، ساختن مقبره برای امامزاده‌ها در شهرهای ایران، و طرح آب‌‌رسانی از فرات به نجف (جهانگشای، 149، 289-292؛ مشیری، 182-185؛ سفرنامه‌های، 427- 428؛ عالم‌آرای، 127-129؛ اصفهانی، 635؛ قاضی احمد، 151؛ ابوالحسن مستوفی، 556). شاه اسماعیل برای ترویج مذهب تشیع در كشوری كه بیشتر مردم آن‌ اهل تسنن بودند، گاه به خشونتهایی نیز دست می‌زد و این كار غالباً به دست قزلباشان و تبرائیان انجام می‌گرفت (عالم‌آرای، 64-65؛ قاضی احمد، 86؛ سفرنامه‌های، 409). 
شاه اسماعیل یکم به رسوم و آیینهای مذهبی و ملی بسیار علاقه داشت و به آبادانی و ساخت بناهای یادبود اشتیاق نشان می‌داد (پارسادوست، 813-816؛ جهانگشای، 428-429، 573-574؛ سیلوا فیگوئِروا، 134). مهم‌ترین آثاری كه از وی به یادگار مانده، اینهاست: چهار بازار دور میدان قدیم اصفهان، مدرسۀ هارونیه و بقعۀ امامزاده هارون در اصفهان، بناهای یادبود در اوجان فارس و شیراز، و سرانجام، ساختمانهای چندی كه در خوی و تبریز بنیاد كرد (حسینی، 33؛ قاضی احمد، 151؛ جهانگشای، 303؛ سفرنامه‌های، 379-382). 
شاه اسماعیل‌ به‌ فارسی‌ و تركی‌ شعر می‌سرود و خطایی‌ تخلص‌ می‌كرد (جهانگشای، 609؛ سام میرزا، 11). 

مآخذ

ابوالحسن مستوفی، گلشن مراد، به‌كوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1369ش‌؛ اسكندربیك‌ منشی‌، عالم‌ آرای‌ عباسی‌؛ اصفهانی، مهدی، «مكاتیب تاریخی»، ارمغان‌، 1303ش‌، س‌ 5، شم‍ 11-12؛ باكیخانف (ض: باکیخانوف)، عباسقلی، گلستان ارم، به‌كوشش‌ عبدالكریم‌ علی‌زاده‌ و دیگران‌، باكو، 1970م‌؛ پارسادوست، منوچهر، شاه اسماعیل اول، تهران‌، 1375ش؛ جهانگشای خاقان (تاریخ‌ شاه‌ اسماعیل)، چ‌ تصویری‌، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام‌آباد، 1364ش‌؛ حسینی استرابادی، حسن‌ بن مرتضى، از شیخ صفی تا شاه صفی (تاریخ‌ سلطانی)، به‌كوشش احسان اشراقی، تهران‌، 1364ش‌؛ خواندمیر، امیر محمود، ایران‌ در روزگار شاه‌ اسماعیل‌ و شاه‌ طهماسب، به‌كوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1370ش؛ خواندمیر، حبیب‌السیر، ج 4؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به‌كوشش چارلز نرمن سِدِن (ض: چارلس نارمن سیدن)، بارودا (هندوستان)، 1931م (ب چ، تهران، کتابخانۀ صدر، بی‌تا)؛ ریاحی، محمدامین، زبان و ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی، تهران، 1369ش؛ ریاض‌الاسلام، تاریخ روابط ایران و هند در دورۀ صفویه و افشاریه، ترجمۀ باقر آرام و عباسقلی غفاری‌‌فرد، تهران، 1373ش؛ زرین‌كوب، عبدالحسین، روزگاران (روزگاران ایران)، تهران، 1374-1375ش، ج 3؛ سام میرزا صفوی، تذکرۀ تحفۀ سامی، به‌کوشش رکن‌الدین همایون فرخ، تهران، بی‌تا؛ سفرنامه‌های ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349ش؛ سیلوا فیگوئِروا، گارثیادِ (ض: دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ)، سفرنامه‌، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، 1363ش؛ طاهری، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، 1349ش؛ عالم‌آرای‌ صفوی، به‌كوشش یدالله شكری، تهران، 1363ش؛ غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، به‌کوشش مجتبى مینوی، تهران، 1343ش؛ فلسفی، نصرالله، چند مقالۀ تاریخی و ادبی، تهران، 1342ش؛ قاضی احمد قمی، خلاصة التواریخ، ج 1؛ قزوینی، یحیی بن عبداللطیف، لب التواریخ، تهران، 1363ش؛ مجیر شیبانی، نظام‌الدین، تشكیل شاهنشاهی صفویه، تهران، 1346ش؛ محمد معصوم، تاریخ سلاطین صفویه، به‌كوشش‌ امیرحسن عابدی، تهران، 1351ش؛ مشیری، محمد، «دربارۀ مهرهای شاه اسماعیل اول»، بررسیهای تاریخی، 1351ش، س 7، شم‍ 4؛ نویدی شیرازی، زین‌العابدین، تکملةالاخبار، به‌کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1369ش؛ هامر پورگشتال‌، یوزف فون، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ میرزا زكی علی‌آبادی، به‌کوشش جمشید کیان‌فر، تهران، 1367- 1369ش، ج 2؛ نیز: 

EI 2
مهدی‌ كیوانی‌ (دبا)

شاه اسماعیل دوم (سل‍ : 984-985ق/ 1576-1577م)

فرزند دوم شاه طهماسب یکم، و سومین فرمانروای صفوی. 
اسماعیل 14ساله بود که القاص، برادر شاه طهماسب، به سلطان سلیمان عثمانی پناهنده شد و شاه طهماسب نیز ولایت شروان را به اسماعیل داد (غفاری، 296-297). والی جوان و جنگجویانش در نبرد برضد تهاجمهای پیاپی سلطان سلیمان و متحدش، القاص، شرکت کرد (روملو، 326-336؛ نویدی، 98-102) و در قفقاز و آسیای صغیر، پیروزیهای نمایانی به دست آورد (روملو، 361-370؛ طهماسب، 55-73؛ عالم‌آرای...، 197-207). اسماعیل در این جنگها برخی از سرزمینهای قلمرو عثمانی را چنان عرصۀ تاراج و ویرانی قرار داد که تا سالها، ترمیم آن ویرانیها میسر نبود (نویدی، 99). از آن هنگام، وی در دیدۀ قزلباشها حکم قهرمان ملی یافت (هینتس، 28). گرچه صلح آماسیه (961ق/ 1555م) به نبردهای ایران و عثمانی خاتمه داد (طهماسب، 73)، اسماعیل و یارانش آن را نپذیرفتند. از این رو، شاه طهماسب اسماعیل را ولایت خراسان داد تا او را از صحنۀ جنگ و صلح شمال غرب دور کند. با این همه، اسماعیل همچنان طرف‌دار حملۀ قزلباشها به عثمانی و تصرف بغداد بود (سفرنامه‌های...، 436؛ هینتس، 34، 35). سرانجام، شاه طهماسب اسماعیل را خواست و او را در قلعۀ قهقهه به زندان انداخت (اسکندربیک، 125؛ بیات، 162) و یارانش را نیز کشت یا زندانی کرد (قاضی احمد، 1/ 385؛ تاریخ...، 40). 
اسماعیل 21 سال در قهقهه زندانی بود (افوشته‌ای، 59) تا شاه طهماسب درگذشت و حیدرمیرزا، فرزند سوم او، به یاری طایفۀ استاجلو و شماری از منصب‌داران، با ارائۀ وصیت‌نامۀ «تزویری»، در 984ق/ 1576م خود را شاه خواند (روملو، 465-466؛ افوشته‌ای، 19-20؛ منجم، 27)؛ اما مخالفان و قزلباشان که بیشتر از قورچیان شاملو، روملو، افشار و قاجار بودند، در خانۀ حسین‌قلی خلفا جمع شدند (روملو، 466-469؛ افوشته‌ای، 19) و روز بعد، به راهنمایی پری‌خان خانم، دختر شاه طهماسب، حیدر را به قتل رساندند (همو، 22؛ روملو، 471-472) و سلطنت به نام اسماعیل کردند (اسکندربیک، 197؛ واله، 504-505). 
اسماعیل در صفر 984/ مۀ 1576 از قهقهه بیرون آمد و راهی پایتخت شد (روملو، 476-482؛ واله، 508-516) و تاج شاهی بر سر نهاد و چون بیم داشت به سرنوشت برادرش، سلطان حیدر، دچار شود، بر آن شد تا هر مدعی احتمالی سلطنت را از میان بردارد. از این رو، نخست حسین‌قلی خلفا را برکنار و کور کرد و دستور قتل سران استاجلو را داد، به بهانۀ آنکه طرف‌دار سلطان حیدر بودند (اسکندربیک، 203-204؛ واله، 529-533). سپس 9 تن از برادران و برادرزادگان خود را به قتل رساند (روملو، 486-487؛ افوشته‌ای، 34؛ اسکندربیک، 209-212؛ واله، 542-549؛ شاملو، 100). 
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: