صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / استراسن /

فهرست مطالب

استراسن


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 28 اسفند 1398 تاریخچه مقاله

اِستراسِن \ [e]st[e]rā(ow)se(o)n\ ، سِر پیتِر فرِدریک (1919-2006م/ 1298-1384ش)، فیلسوف انگلیسی. او در لندن زاده شد، در دانشگاه آکسفرد تحصیل کرد، و در 1948م به عضویت هیئت علمی آن دانشگاه درآمد. در 1968م پس از گیلبرت رایل به استادی کرسیِ وِینفلیت در متافیزیک برگزیده شد، در 1977م لقب سِر گرفت، و در 1987م بازنشسته شد. 
استراسن با رشته‌کتابها و مقاله‌هایی پرتأثیر، به مقام یکی از فیلسوفان سرشناس در آکسفرد رسید. نقش او در پشت سر گذاشتن دورۀ تفوق جان اُستین و فلسفۀ زبان در دهۀ 1950م و رسیدن به روشهای بازتر و متافیزیکی‌تر دهۀ 1960م به بعد، بسیار حساس و تعیین‌کننده بود. عمده موضوعات آثار او فلسفۀ زبان، متافیزیک، معرفت‌شناسی و تاریخ فلسفه است. 
استراسن با مقالۀ «در باب ارجاع» (مایند، 1950م) به شهرت رسید. او در این مقاله با تأکید بر تمایز میان ارجاع به یک ذات و تصریح به وجود آن، نظریۀ اوصاف مشخص برتراند راسل را مورد مناقشه قرار می‌دهد. به عقیدۀ او، راسل کاربرد عادی ما از اوصاف مشخص را سوءتعبیر کرده است. او در اثر دیگرش، «مدخل نظریۀ منطق» (1952م) در عوض، این شعار را مورد تأیید قرار می‌دهد که «زبان عادی منطق دقیق ندارد». استدلال او این است که فایدۀ منطق صورت از نظر کاربرد آن در گفتارِ عادی، مستلزم آن نیست که معناشناسی نظامهای صوریِ معیار قادر به دریافت معنای زبان عادی باشد. وی همچنین براساس مبانی زبان‌شناختی، نظریۀ تطابقی حقیقت را زیر سؤال می‌برد. او می‌گوید «امر واقع» چیزی نیست که با یک گزارۀ صادق تطابق داشته باشد، بلکه چیزی است که بیان شده است؛ امور واقع، مرجع گزاره‌ها نیستند، بلکه آن چیزی هستند که گزاره‌های صادق بیان می‌دارند. 
موضوع سخن استراسن در کتاب دیگرش به نام «افراد» (1959م)، که از همۀ نوشته‌های وی بیشتر مورد بحث و اظهار نظر بـوده، متـافیزیک تـوصیفـی است. قصـد او در ایـن اثـر، توصیف موضوعی در تفکر ماست که به لحاظ ارجاعی، جنبۀ اساسی دارد. «فرد» جسمی پایدار و ادراک‌پذیر و قابل شناسایی مجدد است. عنصر دیگر در این چارچوب اساسی، به اصطلاحِ استراسن، شخص است که موجودی پایدار و واجد ویژگیهای مادی و روانی است. در کتاب «مرزهای حس» (1966م)، استراسن با تلفیق نقادیهای خود از نقد عقل محض کانت و مدافعاتش از برخی مدعاهای استعلایی شبیه به ادعاهای او، به پروراندن اندیشه‌های خویش در متافیزیک و معرفت‌شناسی ادامه می‌دهد. خویشتن را فاعل (سوژۀ) حصول تجربه تصورکردن، مستلزم تشخیص مواردی (اُبژه‌هایی) مستقل از خود است. بنابراین، عمده مشکلی که تجربه‌گرایان در معرفت‌شناسی با آن روبه‌رو بودند ــ بدین معنا که چگونه می‌توان از تجربه‌های شخصی به دنیای خارج رسید ــ اصولاً پیش نمی‌آید. 
«برخی از انواع شکاکیت و طبیعت‌گرایی» (1985م) استراسن به بررسی تعارضاتی می‌پردازد بین عقایدی که نزد ما طبیعی است (از این قبیل که چیزهایی را می‌دانیم) و بعضی از آراء فلسفی که در آنها ادعا بر خطابودنِ چنین عقایدی است. او استدلال می‌کند که می‌توان و باید در برابر شکاکیت نسبت به آن عقاید طبیعی ایستادگی کرد. کوشش استراسن در سراسر زندگیِ کاریِ وی بر توصیف محتوای اساسی اندیشه‌ها و تجربه‌های ما، بر مقابله با شکاکیت در مورد آن اندیشه‌ها، بر روشن ساختن اندیشه‌های یادشده و بستگی‌دادن عناصر بنیادی آنها به یکدیگر، و بر تحقیق در وسیلۀ بیان اندیشه‌ها، یعنی زبان، مقصور بوده است. او در عین پیوندبرقرارکردن بین آن کاوشها و بینشهای فیلسوفان گذشته، به مناظره‌های انتقادی با برجسته‌ترین فلاسفۀ هم‌روزگار خویش، مانند اُستین، کواین، دِیویدسِن و دامِت نیز اشتغال داشته است. 

مآخذ

CE, 6th edition; EB, 2008; REPh.
عزت‌الله فولادوند

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: