صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اسپروخ /

فهرست مطالب

اسپروخ


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 22 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

اَسپَروخ \ asparux\ ، نامی ایرانی، مرکب از دو جزء: یکی «اَسپه» \ aspa\ از واژۀ ایرانی باستان *aspa- به معنای اسب، و دیگری «روخ» از ریشۀ فعلی ایرانی باستان *rauk- به معنای درخشیدن. بدین‌ترتیب، این واژه را می‌توان «دارندۀ اسبهای درخشان» معنا کرد (EIr.، ذیل «اسپروخ»). 
این نام که به صورتهای ایسپُر، ایسپری، ایسپریخ نیز ضبط شده است («واژه‌نامه...»،II/ 301؛ GSE، ذیل «اسپروخ»)، ظاهراً در ایبریا (گرجستان قدیم) و بلغارستان اوایل سده‌های میانه رواج داشت و گواه آن، نامیدن چند شخصیت تاریخی بدین ‌نام است. به نظر می‌رسد این نام در قفقاز و منطقۀ آسیای مرکزی، که خاستگاه بلغارها بوده، در دوران پیش از این قوم نیز رواج داشته است (EIr.، همان‌جا).
منابع تاریخی از دو شخصیت با این نام یاد کرده‌اند. نخستینِ آنها به‌سبب اهمیتش در تاریخ سده‌های میانۀ اروپا مورد توجه بیشتر منابع تاریخی بوده است. او یکی از 5 پسر کوبر‌ات‌خان، فرمانروای بلغارها بود. اسپروخ پس از مرگ پدر، یک پنجم قلمرو وی را به ارث برد (EA، ذیل «اسپروخ»)، ولی چندان نگذشت که به گسترش قلمرو خود پرداخت و سرزمینهای زیرفرمان بیزانس در امتداد رود دانوب را نیز تصرف کرد. سپس با به زیرفرمان آوردن 7 قبیلۀ اسلاو و برخی از قبایل دیگر، پادشاهی بلغار را بنیاد نهاد که حکومت بیزانس در 681 م آن را به رسمیت شناخت (GSE، همان‌جا). اسپروخ از حدود 640 تا 700م حکمرانی کرد («واژه‌نامه»، همان‌جا). یکی از جانشینان اسپروخ، بِرمِر نام داشت که ظاهراً، آن نیز نامی ایرانی، و صورتی از نام بُرزمهر بوده است (EIr.، همان‌جا).
اسپروخ نام یکی از نایب‌السلطنه‌های ایبریا نیز بوده، که افزون بر آن، لقب ایرانی بیدخش (به معنای وزیر) را هم داشته است. مقام این شخصیت در دستگاه حکومت ایبریا تقریباً برابر با مقام شهربان در ایران باستان بود. طی کاوشهای باستان‌شناختی در گورستان سلطنتی شهر باستانی آرمازی در گرجستان، به همراه جواهرهای دفن‌شده در کنار یک جسد، تصاویری نیز به دست آمده، که در دو سوی یکی از آنها، واژه‌های «بیدخش» و «اسپروخ» به خط و املای یونانی نوشته شده است (لنگ، 84-85).

مآخذ

EA, 1963; EIr.; Entsiklopedicheskiy Slovar, ed. E. Y. Andreyevskiy, St. Petersburg, 1890; GSE ; Lang, D. M., The Georgians, London, 1966.
عسکر بهرامی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: