صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / اردیشت /

فهرست مطالب

اردیشت


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 9 دی 1398 تاریخچه مقاله

اَرْدْیَشْت [ard yašt]، نام پهلوی یشت هفدهم اوستا که به ایزد بانو اَشی (ه‍ م) که در پهلوی اَرْد خوانده می‌شود، اختصاص دارد. اردیشت یکی از یشتهایی است که زبان و سبک نگارش و محتوای آنها نشانگر دیرینگی آنهاست. متن این یشت بدان گونه که امروزه در دسترس است، از روی شماری از دست‌نویسها تهیه شده است که همگی آنها از روی یگانه نسخۀ کهن‌تر استنساخ شده‌اند (نک‍ : ایرانیکا، II/ 355).
در اوستای متأخر اشی ایزد بانوی بخت، نعمت، توانگری و باروری است. خصوصیات اشی، بدان‌گونه که در یشت هفدهم و نیز در دیگر جایهای اوستای متأخر دیده می‌شود، با ویژگی اشی، ایزد بانویی که در چند جا زردشت در گاثاها (گاهان) از او یاد می‌کند، تفاوت دارد. ایزد بانوی گاهانی با بخت و اقبال پیوستگی ندارد، بلکه کسی است که در پایان زمان با توجه به سزاواری افراد، به نیکان پاداش، و به گناهکاران کیفر می‌دهد. ظاهراً حتیٰ خود زردشت نیز بر آن بوده است که اشی می‌تواند مواهب دنیوی را، البته با در نظر گرفتن شایستگیهای معنوی، به افراد ببخشد (نک‍ : لومل، 158).
اردیشت دارای 62 بند در 10 «کرده» است و می‌توان آن را به 4 بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست (بندهای 1 تا 14) در ستایش اشی وَنْگوهی «اشی نیک» و وصف نعمتهایی است که اشی به کسانی که او را می‌ستایند، می‌بخشد. در این بخش تصویرپردازی بدان‌گونه قوی است که گویی صحنه‌هایی که وصف می‌شوند، در برابر دیدگان شنونده جان می‌گیرند و زنده می‌شوند: اشی ایزد بانویی است بلند بالا که بر گردونه‌ای سوار است. او نیرومند، بخشندۀ روزگار خوش، شفا دهنده، تیزبین، دارای خرد همۀ سوشیانتها و بخشندۀ خرد فطری است. در این بخش نخستین‌بار نسبتهای خویشاوندی اشی بیان‌می‌شود: او دختر اهوره‌مزدا و خواهر امشاسپندان است و هرکه او را بستاید، گویی میثره (مهر) را ستوده‌است. سپس‌از مردانی سخن‌گفته می‌شود که اشی آنها را همراهی می‌کند. او به این مردان فرّ‌ نیک می‌بخشد و هنگامی که با خشنودی برای دوستی طولانی در خانه‌های آنان پا می‌گذارد، بویهای خوش در این خانه‌ها پراکنده می‌شود.
بخش دوم که از بند 15 آغاز شده و به بند 22 پایان می‌یابد، گفت و گویی است میان ایزد بانو اشی و زردشت. نخست زردشت اشی را با کلمات نیک خطاب می‌کند و می‌ستاید و سپس نسبتهای خویشاوندیِ اشی را بیان می‌کند: او دختر اَهوره مزدا و سْپَنتا اَرْمَیتی است. رَشنو(رَشن) و میثره (مهر) برادران او و دَئِنا (دین مزدیسنی) خواهر اوست. اشی که در گردونۀ خود روان است، این سخنان را می‌شنود و باز می‌ایستد. او می‌خواهد بداند این کیست که با سخنانی بس زیباتر از دیگران او را می‌خواند. زردشت خود را معرفی می‌کند. آنگاه اشی از زردشت می‌خواهد که بر گردونۀ او تکیه زند وسپس او را می‌ستاید و با بازوان خود نوازش می‌کند. 
در بخش سوم که از بند 23 آغاز می‌شود و تا بند 52 ادامه می‌یابد، گروهی از قهرمانان و دلیران، هومَ و خود زردشت، اَشی را می‌ستایند و خواسته‌های خود را از او طلب می‌کنند. هوشنگ اشی را بر پای کوه هَرا می‌ستاید و از او می‌خواهد که وی را بر دیوان مازَنی (دیوان بزرگ) پیروز گرداند، تا او از دیوان نهراسد و ناچار به گریز نشود؛ بلکه دیوانْ به هراس افتاده، و بگریزند. سپس جمشید او را بر بالای هَرا می‌ستاید و از او درخواست می‌کند که بتواند برای آفریدگان مزدا گله‌های پروار و زندگانی جاوید فراهم کند، گرسنگی، تشنگی، پیری و مرگ را از آنان دور بدارد و به مدت هزار سال آنان را از آسیب بادهای گرم و سرد حفظ کند. سپس نوبت فریدون پسر آبتین می‌ر‌سد که اشی را در سرزمین چهار گوشۀ وَرِنهَ ستایش می‌کند. خواهش او آن است که بتواند بر اَژی دَهاک(ضحاک) که  اهریمن او را برضد جهان مادی آفریده، پیروز شود و دو زن او را که بدنهای بسیار زیبا دارند و در جهان نیکوترین‌اند برباید. هومَ او را در بالاترین نقطۀ کوه هَرا می‌ستاید و خواهان آن است که بتواند افراسیاب تورانی را در بند کشد و نزد کیخسرو برد تا در برابر دریاچۀ چَیْچَسْت او را به انتقام خون سیاوش و اَغْرَیرث بکشد. آنگاه نوبت خود کیخسرو می‌رسد و او اَشی را می‌ستاید و همین درخواست را تکرار می‌کند. زردشت خود نیز در میان این حاجت خواهندگان است. درخواست او که اَشی را در کنار رود وه دائیتی (دائیتی نیک) در ایرانویج (ه‍ م) می‌ستاید، آن است که بتواند هوَتْوسا (هوتُس)، همسر ویشتاسپ را به دین خود درآورد. آخرین درخواست کننده ویشتاسپ است که می‌خواهد بر گروهی از دشمنان خود از جمله اَرجاسپِ هیونی پیروز شود و دخترانش را از سرزمین هیونان بازگرداند و افراد بی‌شماری از هیونان را از میان بردارد. در تمام این موارد اَشی درخواستهایی را که از او شده است، برآورده می‌کند. در بخش آخر، از بند 53 تا بند 62، اشی چونان ایزد بانوی باروری نمودار می‌شود. او خود اعلام می‌کند که از زوهر (ه‍ م) که نثار او می‌شود، نباید به مردان سترون، زنان عقیم و پیر، کودکان نابالغ و دختران باکرۀ شوی ندیده چیزی داده شود. بدین‌ترتیب تمام کسانی که در سن باروری نیستند، از شرکت در آیین خاص او منع شده‌اند. 
متن اردیشت به خط اوستایی با یادآوری ثبت کلمات در دست‌نویسهای مختلف در مجموعۀ اوستای گلدنر ( نک‍ : II/ 231-232) آمده است.
رایشلت (ص 28-30, 124-127) و بیلی (ص 4-8) هر یک بخشهایی از اردیشت را همراه با آوانویسی و توضیحات بیشتر منتشر کرده‌اند و بیلی ترجمۀ کامل آن بخشها را نیز آورده است. از دیگر ترجمه‌های اردیشت به زبانهای اروپایی می‌توان ترجمه‌های بارتولمه (ص 560-885)، لومل (نک‍ : یشتها، 158-166)، دارمستتر (نک‍ : زند اوستا، II/ 598-609؛ نیز زند اوستا، 270-282) و ولف (نک‍ : اوستا، 277-283: «اردیشت») را یادآور شد. پورداود نیز براساس ترجمۀ بارتولمه، ترجمه‌ای از اردیشت به زبان فارسی منتشر کرده است (2/ 179-200).

مآخذ

پورداود، ابراهیم، تفسیر یشتها، بمبئی، 1928م؛ نیز:

Avesta, ed. and tr. F. Wolff, Strassburg, 1910; Avesta, ed. K. F. Geldner, Strassburg, 1889; Bailey, H. W., Zoroastrian Problems in the Ninth-Century Books, Oxford, 1971; Bartholomae, Ch., «Beiträge zur Kenntniss des Avesta II, Der Aši-Jašt (Jt. 17)», ZDMG, Leipzig, 1882, vol. XXXVI; Iranica; Lommel, H., introd. Die Yäšt's, (vide. Reichelt); Reichelt, H., Avesta Reader, Die Yäšt's, tr. H. Lommel, Göttingen, 1927; Le Zend-Avesta, tr. J. Darmesteter, Paris, 1960; The Zend-Avesta, tr. J. Darmesteter, Sacred Books of the East, ed. F.M. Müller, vol. XXXIII.
مریم سینایی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: