صفحه اصلی / مقالات / آذربایجان /

فهرست مطالب

آذربایجان


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 18 دی 1398 تاریخچه مقاله

سنگهای پوشش پلاتفرم به‌طور پیوسته تشكیل نشده است بلكه دگرشیبیها و نبودهای چینه‌شناسی بزرگی در آنها دیده می‌شود كه از حركات كوهزایی مهمی حكایت می‌كند. به‌طوركلی زمان تشكیل پوشش پلاتفرم در آذربایجان به 3 مرحله تقسیم می‌شود كه با 2 مرحلۀ تكتونیكی از هم جدا شده‌اند. مرحلۀ اول از انفراكامبرین تا اردوویسین ادامه داشته است كه در آن «بخش غربی» و «بخش مركزی» آذربایجان در زیر دریا بوده است. «در بخش شمالی» رسوبات این دوره تنها در موروداغ با ضخامت كم وجود دارد و در دیگر نقاط دیده نشده است (نقشۀ 000‘250: 1 زمین‌شناسی ایران، برگهای ماكو، اهر و انزلی). در مرحلۀ دوم از دورۀ سیلورین تا اواخر كربونیفر «بخش شمالی» آذربایجان در زیر دریا بوده و برعكس در دو بخش دیگر رسوبگذاری صورت نگرفته است (نقشۀ 000‘250: 1 زمین‌شناسی ایران، برگهای خوی، تكاب، مهاباد و میانه و نقشۀ 000‘1:100 زمین‌شناسی مراغه) و اگر احیاناً رسوبگذاری صورت گرفته باشد بعداً از میان رفته است.
این تحول را با احتمال به كوهزایی كالدونین نسبت می‌دهند (نقشۀ زمین‌شناسی و...، بخش 1-2-4). مرحلۀ سوم از اواخر كربونیفر تا اواسط تریاس به طول انجامیده است كه در این مدت تمام آذربایجان زیر آب بوده و در آن آهك رسوب كرده است. در ناحیۀ جلفا در زیر آهك پرمین، شِیْل و مارْن هم دیده شده است. این تحول احتمالاً در اثر كوهزایی هرسی‌نین صورت گرفته است. سنگهای نفوذی گرانوسینیت موروداغ (شمال غرب تبریز) و میشوداغ و جنوب دریاچۀ ارومیه هم به همین كوهزایی نسبت داده شده است (همان، بخش 2-2-4).

كوهزایی‌آلپ

اولین حركات كوهزایی آلپ موسوم به «كیمری پیشین» در تریاس میانی شروع شده است. با شروع این حركات بخش غربی آذربایجان كه تا آن زمان تقریباً با بخش مركزی یكی بوده از آن جدا شده است (همانجا). رسوبگذاری در 3 بخش آذربایجان از اواخر تریاس به بعد متفاوت است. در حالی كه رسوبات ژورایی در بخش مركزی همچنان مشخصات دریای كم‌عمق از نوع پوشش پلاتفرم را دارد، در بخش غربی رسوبات از نوع فلیش همراه با سنگهای آتشفشانی است كه آهكهای كم‌عمق دریای كُرِتاسه بر روی آن نشسته است و در بخش شمالی ــ در قره‌داغ ــ سنگهای دورۀ ژورا عمدتاً از نوع آتشفشانی است و با آهك كرتاسه پوشیده شده است. در ناحیۀ خلخال رسوبات ژورا رخسارۀ دریای نیمه‌عمیق و عمیق دارد كه تدریجاً به رسوبات عمیق كرتاسه مبدل می‌شود (تهرانی و درویش‌زاده، زیرنویس ص 116).
تأثیر مرحلۀ «كیمری پسین» در اوائل كرتاسه و مرحله «لارامی» در اواخر آن در آذربایجان شدیدتر بوده است. حركات مرحلۀ اول سبب پیدایش شكافهای عمیق در ناحیۀ غربی به‌ویژه در بخش شمالی آن گردیده كه از آنها سنگهای اولترابازیك بیرون ریخته است. در این دوره در بخش شمالی مواد تخریبی از نوع فلیش و مواد آتشفشانی از نوع زیردریایی انباشته شده است ولی در بخش مركزی شرایط چندان تفاوت نكرده و سنگها همچنان شِیْل، آهك، ماسه‌سنگ و بعضی سنگهای آتشفشانی است. میشوداغ و بخشی از خوی و ماكو در كرتاسه به شكل جزیره‌ای بیرون از آب بوده است.
حركات مرحلۀ لارامی سبب بعضی چین‌خوردگیها به‌ویژه تشكیل آمیزۀ رنگی (كالِرْد مِلانژ) در بخش غربی شده است كه خود مخلوطی از سنگهای اولترابازیك (افیولیت‌ها) با سنگهای مختلف دیگر است. شروع دوران سوم با یك دگرشیبی زاویه‌دار شدید در بخش شمالی مشخص است كه در قاعدۀ آن سنگهای رسوبی آتشفشانی پالِئوژن به چشم می‌خورد. فرورفتگیهای محلی ناشی از حركات لارامی و پی‌آمدهای آن در این بخش، با رسوبات قاره‌ای متشكل از كنگلومرا و ماسه‌سنگ كه در بعضی نقاط با گچ همراه است، پر شده است. در بعضی نواحی آهك دریای كم‌عمق نیز وجود دارد.
در اِئوسن یك مرحلۀ كششی در بخش مركزی به‌ویژه در شمال آذربایجان سبب گسلش زمین و خروج تودۀ عظیمی گدازه و خاكستر شده است، كه به ضخامت چندین هزار متر نواحی فرورفتۀ آن زمان را پر كرده است. این فعالیت آتشفشانی، در بخش شمالی، در داخل دریای كم‌‌عمقی صورت گرفته است و درنتیجه میان لایه‌ها، سطوحی از آهك و گچ وجود دارد (همان نقشۀ زمین‌شناسی، بخش 5-2-4) فعالیت آتشفشانی پالئوژن با یك مرحلۀ نفوذ ماگما از اواخر ائوسن تا الیگوسن همراه بوده است. گرانیتهای نوع مونزونیت كه در بزقوش و رشتۀ ارسباران و قره‌داغ دیده می‌شود و سنگهای آتشفشانی و رسوبی ائوسن را قطع كرده، به این مرحله نسبت داده شده است (تهرانی، درویش‌زاده، 182). در بخش غربی آذربایجان، در ناحیۀ ارومیه، در ائوسن بالایی یك دریای كم‌عمق محلی وجود داشته كه در آن آهكهای مرجانی و آهك تخریبی تشكیل شده است. در شروع الیگوسن در اثر حركات مرحلۀ پیرِنه توده سنگهای آتشفشانی و آذرین تخریبی ائوسن در امتداد شمال غربی ـ جنوب شرقی شكسته شده و به هورسْتْها و گرابِنْهایی مبدل شده است. گرابنهای در حال فرونشینی بعداً با رسوبات كُنگلومرا، ماسه‌سنگ، مارْن همراه گچ و نمك پر شده است كه آنها را «لایۀ قرمز زیرین» می‌نامند. به دنبال تشكیل «لایۀ قرمز زیرین» بخش مركزی آذربایجان با دریا پوشیده می‌شود. در ناحیۀ تكاب، درۀ زرینه‌رود، دریاچۀ ارومیه و ناحیۀ ماكو، آهكهای مربوط به این دریای كم‌عمق از 100 تا 300 متر ضخامت دارد. در میانه و بستان‌آباد در رسوبات این دوره گدازه‌ها و توفهای آتشفشانی نیز وجود دارد. 
پس از عقب‌نشینی دریای قم در اواخر میوسن، بقایای آن در فرورفتگیها پلایاهایی تشكیل داده كه در آنها رسوبات تخریبی (كنگلومرا و ماسه‌سنگ) با تناوب سطوح نمك و گچ و شیلهای قرمز تشكیل شده است. در اواخر میوسن یك حوضۀ دریاچه‌ای ــ مردابی آب شیرین در محل فعلی گودال ارومیه و اطراف آن به وجود آمده كه شاهد آن فسیلهای پستانداران در مراغه و لایه‌های ماهی‌دار و رگه‌های زغالی (لینییت) در اطراف تبریز است. نقشۀ زمین‌شناسی، بخش 8-2-4).
همزمان با تشكیل حوضۀ یادشده در اثر حركات اواخر میوسن، در شمال قره‌داغ یعنی در محل فعلی دشت مغان و تپه‌های جنوبی آن یك فرونشینی قوی سبب تشكیل رخسارۀ نوعی مولاس متشكل از توالی رسوبات تخریبی دریاچه‌ای و دریایی بوده است كه با آخرین حركات آلپی در پلیوكواترنر دچار چین‌خوردگی شده است. فعالیت آتشفشانی كه از پلیوسن آغاز شده در كواترنر ادامه یافته است. گدازه‌های تراكی اندیزیت همراه باتوف و خاكستر زیاد، آتشفشانهای سبلان و سهند را به وجود آورده است. روانه‌های بازالتی آتشفشانهای ساحل شمال غرب دریاچۀ ارومیه و آتشفشانهای واقع در مرز ایران و تركیه رسوبات دریاچه‌ای پلیستوسن را پوشانده است و آثار آنها در تِراسّهای پلیستوسن (كواترنر) دیده نمی‌شود. این گدازه‌ها را به زعمی می‌توان با گدازه‌های جدید دماوند همزمان دانست (توضیحات نقشۀ زمین‌شناسی، 000’250: 1 ماكو، تهران، 1973، ص 39).

آب و هوا

در آذربایجان بخش عمده‌ای از باران سالانه منشأ اقیانوس اطلسی یا مدیترانه‌ای دارد و قسمت عمده‌ای از سرماهای شدید زمستانی آن معلول هجوم توده‌های هوای سردی است كه از نواحی سرد اروپا و مخصوصاً سرزمینهای اتحاد جماهیر شوروی برمی‌خیزند. برای درك مسائل آب و هوای آذربایجان دست‌كم باید به شرایط اقلیمی فلات ایران و خاورمیانه و مخصوصاً جابجا شدن مراكز فشار جوّ و بادهای دائمی وابسته به آنها در فصول گرم و سرد نیمكرۀ شمالی توجه داشت زیرا بدون چنین توجهی توجیه مسائل اقلیم آذربایجان به سهولت امكان‌پذیر نیست (نك‍ : ایران ـ آب و هوا).
با آغاز سال شمسی و فصل بهار در نیمكرۀ شمالی تابش عمودی اشعۀ خورشید به‌تدریج ــ كه روزبه‌روز به نقاط شمالی‌تر می‌تابد ــ طوقه‌های مداری بعد از استوا را یكی بعد از دیگری گرم‌ می‌كند، به گونه‌ای كه در آغاز تابستان و هنگام انقلاب تابستانی طوقه‌ای از زمین كه میان °30 و °40 عرض شمالی واقع است در معرض پرفشار وراء استوایی قرار می‌گیرد. در این فصل طوقۀ وزش بادهای غربی كه از همین پرفشار برمی‌خیزد بر نواحی شمالی رانده می‌شود و آذربایجان مانند دیگر نواحی فلات ایران در معرض وزش بادهای شمال شرقی كه از آنها به بادهای الیزه یا تجارتی تعبیر می‌شود، قرار می‌گیرد. درنتیجه در نیمۀ گرم سال، آذربایجان مانند نواحی دیگر كشور دارای آسمانهای نسبتاً صاف و آفتاب درخشانی است كه گاهی با گرمای شدید همراه است.

با تمایل خورشید به سمت جنوب كه بعد از اعتدال پاییزی آغاز می‌شود، بادهای پرفشار وراء استوایی به‌تدریج به جنوب كشیده می‌شود و جای خود را به بادهای غربی دائمی منطقۀ معتدل زمین می‌دهد. این بادها به سبب اینكه از جنوب غربی به سوی شمال شرقی و به عبارت دیگر از سرزمینهای گرم‌تر به نواحی سردتر می‌وزند نوعاً باران‌زا هستند و اگر از روی دریایی عبور كنند رطوبت زیادی به خود می‌گیرند و باعث باران فراوان می‌شوند. در داخل منطقۀ وزش این بادها، هسته‌های كم‌فشار محلیِ برخاسته از اقیانوس اطلس یا دریای مدیترانه، رو به مشرق به حركت درمی‌آیند كه از آنها گاهی به سیكلونهای مدیترانه‌ای تعبیر می‌شود، بارانهای زمستانی تمام ایران و ازجمله آذربایجان را به وجود می‌آورند (نك‍ : نقشه شماره 2). از طرف دیگر با كوتاه شدن روزها از میزان گرما به سرعت كاسته می‌شود و در آذربایجان هم مانند سایر نواحی ایران حالت زمستانی پدید می‌آید.
صرف نظر از این شرایط عمومی، موقع جغرافیایی یعنی ارتفاع از سطح دریا، نزدیكی نسبی به مدیترانه و دریای سیاه و دریای خزر در ایجاد آب و هوای منطقۀ آذربایجان مؤثرند. موقع جغرافیایی باعث می‌شود كه آذربایجان به سبب دورتر بودن از خط استوا از دیگر مناطق ایران سردتر باشد. موقع جغرافیایی همچنین موجب می‌گردد كه آذربایجان در نیمۀ سرد سال از طرفی در سر راه توده‌های هوای سرد قطبی اروپا و از طرف دیگر، قبل از نواحی دیگر ایران، در مسیر بادهای غربی و هسته‌های كم‌فشار مدیترانه‌ای قرار گیرد. ارتفاع از سطح دریا به نوبۀ خود باعث تشدید سرمای زمستانی و همچنین ازدیاد نزولات آسمانی می‌گردد و بالأخره وجود دریاهای مجاور و مخصوصاً مدیترانه و بعد از آن دریای سیاه در ازدیاد نسبی باران منطقۀ آذربایجان تأثیر فراوان دارد.
مجموع این عوامل دست به هم داده منطقۀ آذربایجان را زیر پوشش آب و هوایی قرار می‌دهد كه نوعاً از آن به سرد و مرطوب تعبیر می‌شود و بعضی از محققین در آن انواعی از آب و هوای مدیترانه‌ای تشخیص داده‌اند (ثابتی، 126-136). ولی اختلافات شدید در ناهمواری و مخصوصاً وضع قرار داشتن رشته‌كوهها در مقایسه با سمت جریانات هوایی و بالأخره كمی و زیادی وسعت جلگه‌ها و نیز وجود گودال ارومیه به نوبۀ خود تغییرات قابل توجهی در وضع عمومی آب و هوای منطقه به وجود می‌آورند، به گونه‌ای كه در داخل آن می‌توان نواحی كوچك‌تری با مشخصات شدید گرمایی و بارانی مشاهده كرد. به‌طوركلی در فصل زمستان عرض جغرافیایی و ارتفاع زیاد در منطقۀ آذربایجان سرمای فراوانی به وجود می‌آورد كه گاهی در اثر هجوم توده‌های هوای سردتر شمالی به شدت افزایش می‌یابد. در همین فصل عبور هسته‌های كم‌فشار مدیترانه‌، باران، و در برخورد با درجات پایین گرما، برف فراوانی ایجاد می‌كند و درنتیجه زمستان منطقه از دیگر نواحی كشور سردتر و دارای بارندگی بیشتری است. در تابستان درجات بالای گرما كه احیاناً در نواحی جلگه‌ای منطقه دیده می‌شود، با وجود اختلاف شدید دمای شب و روز، اعتدالی در هوا ایجاد می‌كند كه آذربایجان را از نواحی دیگر كشور خنك‌تر می‌سازد. در این فصل، وجه مشترك بین آذربایجان و دیگر نواحی كشور (به استثنای سواحل دریای خزر) كم‌بارانی است. از نظر درجۀ گرما نظم چشمگیری در هوای آذربایجان در چهار فصل سال دیده می‌شود. درجۀ متوسط گرمای فروردین در بیشتر نقاط از °5 تا °10 بالاتر از اسفند است كه حاكی از آغاز فصل بهار و نیمۀ گرم سال است. با پیشرفت بهار، منطقه به سرعت گرم می‌شود و این امری است كه از نظر كشاورزی و مخصوصاً زراعت دیم اهمیت فراوان دارد. در تیر و مرداد كه گرم‌ترین ماههای سالند متوسط گرمای ماهانه از °15 تا °20 بیشتر از دی است. در این ماهها بخشهای جلگه‌ای حوضۀ ارومیه و همچنین درّه رود ارس و به‌ویژه دشت مغان نواحی گرم آذربایجان را به وجود می‌آورند. در این نواحی متوسط گرما در تیر و مرداد از °20 و گاهی از °25 تجاوز می‌كند و حداكثر دمای مطلق ماه تقریباً در همه‌جا در حدود °40 است، به گونه‌‌‌ای كه در نقاط پراكنده‌ای مانند خوی و پارساآباد و تبریز و مراغه و خلخال و میانه چنین گرماهایی به ثبت رسیده است.

* در تمام موارد ارقام به نزدیکترین عدد صحیح مبدل شده و از اعشار صرف‎نظر شده است. 

در این نواحی 90 تا 180 روز در سال گرما از °25 و 60 تا 90 روز از °30 تجاوز می‌كند. در همین زمان متوسط گرمای نواحی كوهستانی شرقی °5 تا °10 كمتر از نواحی جلگه‌ای است. با اینهمه گرمای تابستانی در نقاطی مانند اردبیل (ارتفاع 335’1 متر) هم‌ گاهی تا °40 می‌رسد كه از هماهنگی بیشتری با دیگر مناطق كشور حكایت می‌كند. بیشترین گرمایی كه از ایستگاههای هواشناسی منطقه گزارش شده 5 / °43 است كه در میانه ثبت شده است (نك‍ : ستون حداكثر مطلق گرما در جدول گرما). با ‎آغاز پاییز، فصل سرمای منطقه شروع می‌شود. متوسط گرمای مهر در سراسر منطقه °5 تا °7 كمتر از ماه قبل است. از آن پس سرما به سرعت شدت می‌یابد و یخ‌بندان تقریباً در سراسر منطقه یك امر طبیعی است. در دی كه سردترین ماه سال است منطقۀ آذربایجان سردترین منطقۀ‌ كشور است. در این ماه متوسط گرما در سراسر منطقه كمتر از صفر است و حتى در جلگه‌ها و نواحی پست مانند حوضۀ ارومیه و مغان هم در همین حدود است. در حالیكه در ارتفعات متوسطهایی تا °10 زیر صفر هم ثبت شده است. در این ماه است كه در بیشتر نقاط آذربایجان میزان دمای هوا به پایین‌ترین حد خود می‌رسد و ارقامی از درجۀ سرما پدید می‌آید كه با چند استثناء در نواحی دیگر كشور كمتر نظیر پیدا می‌كند. پایین‌ترین درجه‌ای كه بر طبق آمارهای رسمی تاكنون در آذربایجان و احتمالاً در ایران به ثبت رسیده است °36 زیر صفر است كه در بستان‌آباد (ارتفاع 1720 متر) دیده شده است. در همین ماه ارقام حداقل °18 زیر صفر از تبریز و °16 زیر صفر از ارومیه گزارش شده است (نك‍ : ستون حداقل مطلق در جدول).
 

صفحه 1 از14

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: