صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / اقیبل قینی /

فهرست مطالب

اقیبل قینی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 12 آذر 1398 تاریخچه مقاله

اُقَیْبِلِ قَیْنی، اقیبل بن شهاب كلبی (بلاذری، 5/ 358) یا اقیبل ابن نَبهان بن خُنُف (آمدی، 25)، از شخصیتهای مبهم عصر اموی (د اواخر سدۀ 1 ق). وی را بدین سبب كه به بنوقَین بن جَسر منسوب بود، قَینی می‌خواندند (بلاذری، همانجا). به خصوص یك قطعه ــ خواه جعلی خواه واقعی ــ كه در اثنای حملۀ حجاج به مكه سروده شده، و سرانجامِ سرگذشت اقیبل را به افسانۀ متلمس (ه‍ م) شبیه كرده، موجب شهرت او در ادبیات عرب شده است. بدیهی است كه این روایات اگر سراپا افسانه نباشد، باری به افسانه در آمیخته است، به خصوص كه دو روایت موجود دربارۀ او تا حدی متناقضند، چندان كه می‌توان گفت دو شخصیت درهم خلط شده‌اند.
در روایت نخست (نك‍ : جاحظ، 7/102-103؛ بلاذری، 5/ 358- 359؛ آمدی، 25-26) می‌خوانیم كه چون عبدالملك بن مروان در 72 ق حجاج بن یوسف را به سركوبی عبدالله بن زبیر كه داعیۀ خلافت داشت، روانۀ حجاز كرد (بلاذری، 5/357)، اقیبل یكی از سپاهیان حجاج بود. چون حجاج منجنیقها به كوه ابوقبیس نهاد تا خانۀ خدا را به سنگ بكوبد، اقیبل دل‌نگران شد و سرانجام شهامت آن را یافت كه قصیده‌ای در انتقاد از حجاج بسراید. از این قصیده كه به قول آمدی (ص 25) مفصل بوده، بیش از 6 بیت در دست نیست. در این ابیات اشاره شده است كه سپاه، روز سه‌شنبه از منى به جانب مكه حركت كرده است؛ سپاهیان، خاموشند و گویی حیرت زده به سوی حجی شگفت رهسپارند. سرانجام شاعر آرزو می‌كند كه از شر بنی ثقیف (قبیلۀ حجاج) رهایی یابد (نك‍ : بلاذری، 5/ 358؛ آمدی، همانجا).
به هر حال، هنگامی كه حجاج از مضمون اشعار آگاهی یافت، برآشفت و قصد جانش كرد. اقیبل سراسیمه به جانب دمشق گریخت. در این اثنا، حجاج در نامه‌ای، عبدالملك را آگاه كرد كه اقیبل اهل شام را از یاری او بازداشته است (همانجا). اقیبل از بیم جان به گور مروان ابن حكم پناه برد. خلیفه وی را به بارگاه خود فراخواند و در قبال مدیحه‌ای (بلاذری، همانجا)، به ظاهر او را بخشید، اما در نامه‌ای به حجاج نوشت كه او در كار اقیبل مختار است. سپس نامه را مهر كرد و به اقیبل سپرد و چنان وانمود كه امان نامۀ اوست. اقیبل به سوی حجاج رهسپار شد، اما در كار خویش تأمل كرد و به یاد «صحیفۀ متلمس» افتاد. پس نامه را گشود و چون از محتوای آن آگاهی یافت، اشعاری بدین مضمون سرود: «حجاج عذر مرا نخواهد پذیرفت و امان نامه جز زیانی عظیم نخواهد بخشید»؛ سپس نامه را به سویی افكند و گریخت (همو، 5/ 358- 359؛ آمدی، همانجا). آمدی معتقد است كه قبیلۀ اقیبل به او چنین هشداری داده بودند (همانجا).
اما در روایت دوم (ابن عساكر، 3/91) اقیبل قینی شاعری سیاه پوست و معاصر یزید بن معاویه بود. ظاهراً وی را به اتهام قتل به حضور یزید آوردند. یزید پس از محاوره‌ای شاعرانه از خطای وی درگذشت، اما پس از چندی او به جنایتی دیگر دست زد. حجاج به زندانش افكند، اما از زندان گریخت و به آرامگاه مروان پناه برد. اشعاری كه ابن عساكر (همانجا) در این باب نقل كرده (بجز 3 بیت پایانی)، غیر از ابیاتی است كه در منابع گذشته آمده است (دو بیت در وصف خمر و دو بیت در حریت و آزادگی).
تاریخ مرگ وی را زركلی حدود 85 ق/704 م حدس زده است (2/6). بلاذری گوید: وی نزد قبیلۀ خویش رفت و تا پایان عمر همانجا بود (5/359)؛ اما آمدی پس از نقل شرح احوال وی، مرگ او را بر اثر سقوط از پشت شتر دانسته است (ص 26).
اشعاری كه از وی بر جای مانده، در منابع پراكنده است. ابوتمام 5 بیت در مدح عبدالعزیز (ظاهراً عبدالعزیز بن مروان) به وی نسبت داده است كه بی‌تردید از آنِ نصیب بن رماح است (نك‍ : ص 260؛ میمنی، 260). جاحظ در الحیوان، دوبار به اقیبل اشاره كرده، یك بار ضمن شرح احوال وی، اشعار او در باب امان نامه و تشبیه آن به «مارهای سهمگین» را آورده است (4/253-254؛ نیز نك‍ : ابن عبدالبر، 1(2)/490) و بار دیگر در فصلی كه به «فیل» اختصاص داده، اشعار اقیبل در باب سپاه حجاج را ذكر كرده است (نك‍ : 7/102). ابوعبید بكری 4 بیت در «نصایح» به وی نسبت داده (2/904)، كه دو بیت از آنها در المؤتلف آمدی نیز آمده است (ص 25).

 

مآخذ

آمدی، حسن، المؤتلف و المختلف، به كوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1381 ق/1961 م؛ ابن عبدالبر، یوسف، بهجةالمجالس، به كوشش محمد مرسی خولی، بیروت، 1981 م؛ ابن عساكر، علی، التاریخ الكبیر، دمشق، 1331 ق؛ ابوتمام، حبیب، الوحشیات، به كوشش عبدالعزیز میمنی و محمود محمد شاكر، قاهره، 1987 م؛ ابوعبید بكری، عبدالله، سمط اللآلی، به كوشش عبدالعزیز میمنی، قاهره، 1354 ق/1936 م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، بغداد، مكتبة المثنى؛ جاحظ، عمرو، الحیوان، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، 1388 ق/ 1969م؛ زركلی، اعلام؛ میمنی، عبدالعزیز، حاشیه بر الوحشیات (نك‍ : هم‍ ، ابوتمام).

ایران‌ناز كاشیان

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: