صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادبیات عرب / اسود غندجانی /

فهرست مطالب

اسود غندجانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَسْوَدِ غُنْدِجانی، ابومحمد حسن بن احمد اعرابی، معروف به غندجانی (د بعد از 430ق‌/ 1039م‌)،نسب‌شناس و لغت‌دان‌.نزدیك‌ترین منبع به زمان او، نزهۀ الالباء ابن انباری در سدۀ 6ق است كه در آن چند سطری به او اختصاص یافته است (ص 250-251). مهم‌ترین منبع‌، معجم‍‍ الادباء یاقوت است كه روایاتش را همۀ نویسندگان پس از او تكرار كرده‌اند. بنابراین‌، آنچه از قول یاقوت در اینجا آورده می‌شود، در وافی بالوفیات صفدی (11/ 380-381)، لسان المیزان ابن حجر (2/ 194)، بغیة الوعاۀ سیوطی(1/ 498-499) و خزانۀالادب عبدالقادر بغدادی (1/ 44- 45، 6/ 12) نیز می‌توان یافت‌. 
اسود در غندجان (نك‍ : یاقوت‌، 7 / 261-262؛ ابن بلخی، 143؛ لسترنج‌، 280) میزیست و صاحب ثروت و مقام بود (یاقوت‌، همانجا) و چون میل داشت لقب «اعرابی»اش بیمسمّی نماند، خود را به روغنها میاندود و در آفتاب مینشست تا سیه چرده گردد. وی در پناه ابومنصور بهرام بن مافنّه وزیر ابوكالیجار بن سلطان الدوله (نك‍ : ه‍ د، آل بویه‌) در شیراز بود؛ و هر بار كه كتابی تألیف میكرد، آن را به نام آن وزیر (د 430ق‌) میساخت و از این راه ثروتی كلان به چنگ آورد (همو، 7/ 262-264). 
وی در همان شهر دور افتادۀ ایرانی، چندین كتاب نسبتاً معتبر به عربی تألیف كرد، اما چون استاد نام‌آوری نداشت‌، به راوی ناشناخته‌ای به نام ابوالندی محمد بن احمد استناد میكرد (نك‍ : ص 27) و گویی برای كسب شهرت‌، بر بزرگان ادب‌، خاصه بر ابن اعرابی در انتساب اشعار عرب‌، خرده میگرفت‌. این ادعاهای گستاخانه‌، ابن هبّاریه (د 509ق‌) شاعر مداح خواجه نظام‌الملك را (نك‍ : ه‍ د، 5/ 99-102) خشم‍گین ساخت‌. او میگفت‌: این اسود كیست كه بر بزرگان خرده میگیرد و آن ابوالندای گمنام كیست كه به او استناد می‌كند. یاقوت نیز با تأیید نظر ابن هباریه‌، از اینكه وی پا را از حد انتقاد عالمانه به مسخرگی میكشانید، اظهار ناخشنودی كرده است (7/ 263). اما آشنایی ابن هباریه با آثار اسود و حتی تألیف كتابی در ردّ عقاید او (نك‍ : ه‍ د، 5/ 102)، خود نشان از انتشار آنها دارد. 
تاریخ وفات اسود غندجانی روشن نیست‌. به‌گفتۀ یاقوت (7/ 264) آثار او را در 428ق نزد خود او خوانده بوده‌اند. از طرف دیگر، در نسخۀ یكی از كتابهای او به نام الرد علی النمری تاریخ تألیف‌، سال 430ق ذكر شده است (نك‍ : زركلی، 2/ 180). بنابراین‌، او پس از 430ق درگذشته است‌. 
یاقوت 8 كتاب به نام او ذكر كرده (7/ 264-265) كه همه در ادب و لغت و به‌خصوص ردیه بر راویان بزرگ ادب عربی است‌: 1. السَّل و السرقۀ، 2. فرحۀ (فرجه در ادبا تحریف است‌) الادیب فی الرد علی یوسف بن ابی سعید السیرافی فی شرح ابیات سیبویه‌، 3. ضالۀ الادیب فی الرد علی ابن الاعرابی فی النوادر التی رواها ثعلب‌، 4. قید الاوابد فی الرد علی ابن السیرافی (در دنبال این عنوان‌، چنین افزوده‌: ایضاً فی شرح ابیات اصلاح المنطق‌)، 5. الرد علی النمری فی شرح مشكل ابیات الحماسۀ، 6. نزهۀ الادیب فی الرد علی ابی علی فی التذكرۀ، 7. الخیل (كلمۀ الخلیل در ادبا اشتباه است‌، نک‍  دنبالۀ مقاله‌) مرتب علی حروف المعجم‍‍‌، 8. اسماء الاماكن‌. از این آثار تنها 3 كتاب باقی مانده است‌: الرد علی النمری‌... كه تنها نسخۀ موجود در دارالكتب (نك‍ : سید، 1/ 53؛ نیز نك‍ : GAS, II/ 68؛زركلی، همانجا) عنوان اصلاح ما غلط فیه ابوعبدالله‌... النمری‌... مما فسره فی ابیات الحماسۀ دارد. این كتاب هنوز به چاپ نرسیده است و دو كتاب دیگر كه به چاپ رسیده‌اند: 1. فرحۀ الادیب فی الرد علی السیرافی... به‌كوشش محمدعلی سلطانی، دمشق‌، 1980م‌؛ 2. اسماء خیل العرب و انسابها و ذكر فرسانها
كتاب خیل اسود غندجانی در تاریخ فرس‌نامه‌های عربی مقام خاصی دارد: موضوع اسب‌شناسی در زبان عربی، با كتابهای «خیل‌» از ابوعبیده و اصمعی و ابن اعرابی آغاز شده‌، اما این آثار در واقع نوعی لغت‌نامه‌اند كه فهرستی از نام اسبها و یا صاحبان و اندامها و رنگها و نشانهای اسب را ذكر كرده‌اند. این مواد لغوی به دست لغت‌نویسان بزرگ چون ابن درید، جوهری و ابن سیده‌، و در سده‌های بعد، ابن منظور و زبیدی‌، به قاموسها راه یافت‌. اما در هیچ‌یك از این آثار موضوع پرورش اسب و سواركاری كه اموری فنی به‌شم‍ار میروند، دیده نمی‌شود. امور فنی، احتمالاً تحت تأثیر دانشهای ایرانی و تركی، حدود یكی دو قرن پس از اسود غندجانی، در كتابهای گوناگون مدون شد. بنابراین‌، اسود را باید در اواخر سنت 300 ساله‌ای نهاد كه منحصراً به واژگان اسب عنایت داشت‌. كتاب او، از آنجا كه بر سابقه‌ای طولانی و پربار تكیه دارد، كامل‌ترین و منظم‌ترین كتاب تا زمان خویش است‌: اولاً او، چنانكه در مقدمه (ص 27) گفته‌، نام اسبان را بر حسب الفبا منظم كرده‌، و ذیل هر نام اشعاری و گاه روایات مختصری دربارۀ همان اسب آورده است‌. دیگر آنكه او بیش از همۀ فرس‌نامه‌نویسان گذشته‌، نام اسب یافته است‌. شم‍ار نام اسبهای او، 575 است‌. محقق كتاب نیز 262 نام دیگر بر آنها افزوده‌، در نتیجه كتاب‌، در چاپ حاضر مشتمل بر نام 837 اسب است (نك‍ : سلطانی، 8). 

مآخذ

ابن‌انباری‌، عبدالرحمان‌، نزهۀ الالباء، به‌كوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، 1959م‌؛ ابن بلخی، فارس‌نامه‌، به‌كوشش گ‌. لسترنج و نیكلسن‌، تهران‌، 1363ش‌؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، لسان المیزان‌، حیدرآباد دكن‌، 1329-1331ق‌/ 1911- 1913م‌؛ اسود غندجانی، حسن‌، اسماء خیل العرب و انسابها، به‌كوشش محمدعلی سلطانی، دمشق‌، 1402ق‌/ 1981م)‌؛ بغدادی‌، عبدالقادر، خزانۀ الادب‌، به‌كوشش عبدالسلام محمد هارون‌، قاهره‌، مكتبۀ خانجی؛ زركلی، اعلام‌؛ سلطانی، محمدعلی، مقدمه بر اسماء خیل العرب ... (نك‍ : همـ ، اسود غندجانی)؛ سید، خطی؛ سیوطی، بغیة الوعاۀ، به‌كوشش محمد ابوالفضل‌ابراهیم‌،قاهره‌،1384ق‌/ 1964م‌؛ صفدی‌،خلیل‌، الوافی بالوفیات‌، به‌كوشش شكری‌فیصل‌، بیروت‌، 1401ق‌/ 1981م)‌؛ لسترنج‌،  گ‌.، جغرافیای ‌تاریخ یسرزمینهای خلافت شرقی، ترجم‍‍ۀ محمود عرفان‌، تهران‌، 1337ش‌؛ یاقوت‌، ادبا؛ نیز:

GAS. 
آذرتاش آذرنوش 
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: